بازگشت دوباره به جنگ؟

محمدمحسن فایضی
کارشناس مسائل فلسطین


در روزهای اخیر یکی از گمانه زنی‌های ثابت در رسانه‌ها، شبکه‌های اجتماعی و تجمعات مردم در کوچه و بازار یک سؤال مشترک است و اینکه آیا به جنگ بر می‌گردیم؟! برای اولین بار ما مردم ایران و بالاخص مردم تهران و چند شهر دیگر مثل تبریز، کرمانشاه و... جنگی را همانند دوران جنگ تحمیلی 8 ساله تجربه کردیم. این تجربه طبیعی است که حساسیت‌ها در اجتماع‌های مردمی و رسانه‌ها افزایش یافته باشد.
در خصوص پیش‌بینی در خصوص اینکه آیا رژیم صهیونیستی بار دیگر چیزی شبیه جنگ 12 روزه را تکرار می‌کند یا خیر، ابتدا باید به دو سؤال پاسخ داد. اول آنکه هدف و پلن نهایی صهیونیست‌ها از آغاز نبرد مستقیم با ایران و جمهوری اسلامی چیست؟ دوم باید به این سؤال پاسخ داد که دلیل توقف جنگ از سوی صهیونیست‌ها چه بوده است؟ آیا دلیل توقف جنگ همچنان پابرجا خواهد بود یا خیر؟
در خصوص پاسخ به سؤال اول، از همان روز اول جنگ در رفتار و سخنان سران صهیونیستی هدف «تغییر نظام» را می‌توان پیدا کرد. کاملاً هدف آنها در مورد تغییر نظام جمهوری اسلامی و ساقط کردن جمهوری اسلامی به صورت شفاف پیداست. در یک سال اخیر همکاری و نزدیکی صهیونیست‌ها به جریان نزدیک به پهلوی و معارضین سلطنت‌طلب یا اقدامات رسانه‌ای دیپلماسی دیجیتالی اسرائیل هم مثال‌هایی از این نشان است که طرح‌ریزی برای اقدام بزرگ و جدی در ایران را اثبات می‌کند. لذا اکنون می‌توان قضاوت کرد که مشخصاً این هدف یعنی تغییر نظام رخ نداد و حتی به آن نزدیک هم نشدند. البته تضعیف توان پدافندی ایران، آسیب به تأسیسات هسته‌ای و... از دستاوردهای مهم اسرائیل در این جنگ بود. اما باید توجه کرد که همه این اقدامات از جمله ترور فرماندهان و حمله به جلسه شورای امنیت ملی با حضور سران قوا، همه در ذیل آن هدف اصلی یعنی تغییر نظام بوده است.
اما در پاسخ به سؤال دوم یعنی چرایی توقف جنگ از سوی اسرائیل، که جواب آن مانند سؤال اول ساده نیست، چند دلیل را می‌توان مطرح کرد. نفس‌گیری و بازسازی توان تجهیزاتی، حملاتی و آفندی، کاهش توان پدافندی و رهگیری موشک‌های ایرانی، آسیب دیدن و بالارفتن سطح پاسخ ایران، آسیب پذیری داخلی و نگرانی آمریکا از تشدید جنگ در منطقه برخی از دلایلی است که می‌توان از آنها به عنوان دلایل آتش‌بس حداقلی (بدون هیچ گفت‌و‌گو یا سند و...) نام برد.
اما نگارنده معتقد است دلیل اصلی توقف جنگ از سوی صهیونیست‌ها پس از 12 روز علی‌رغم برخی دستاوردهای تل آویو مثل آسیب به توان پدافندی ایران و هسته‌ای، رسیدن جنگ به نقطه‌ای فرسایشی و نبود هیچ چشم‌انداز قابل تصور برای تحقق و دستیابی به هدف اصلی جنگ و تجاوز به ایران است.
نتانیاهو پس از آتش‌بس صراحتاً و شفاف در پاسخ به انتقادات فراوان داخلی در چرایی توقف جنگ گفته بود: «اینطور نیست که اگر چند روز دیگر ادامه می‌دادیم، رژیم سقوط می‌کرد، زیرا اگر ارزیابی این بود، ما این کار را می‌کردیم. چنین اتفاقی باید از درون باشد.(که نبود)»
صهیونیست‌ها بسیار روی اضافه شدن پلن دوم جنگ یعنی شورش و ناآرامی داخلی به پلن اول یعنی تجاوز خارجی حساب کرده بودند و امیدوار بودند. اما شرایط کاملاً ضد تصورشان که برآمده از توهم برساخته شده از سوی جریان سلطنت‌طلب بود، اتفاق افتاد. نه تنها ناآرامی به تجاوز خارجی اضافه نشد، بلکه کاملاً همبستگی بی‌سابقه و ارزشمند علیه تجاوز خارجی را تجربه کردند.
لذا معتقدم تا زمانی که دشمن صهیونیستی امیدش به ناآرامی داخلی و شورش احیا نشود، حمله دوباره به تهران و ایران چندان منطقی به‌نظر نمی‌رسد.
و در نکته آخر باید تأکید کرد که علی‌رغم نیاز به هوشمندی تصمیم گیران سیاسی و نظامی و هوشیار نگه داشتن جامعه نسبت به شرارت احتمالی دشمن، اما جامعه را نباید با تشدید خبرهای احتمالی جنگ در رخوت و ترس و انتظار نگه داشت. اعتدال در بازنشر این خبرها به اندازه حفظ وحدت و همدلی مهم است. باید شرایط زندگی عادی را کاملاً فراهم کرد.

 

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و هفتصد و هفتاد و هفت
 - شماره هشت هزار و هفتصد و هفتاد و هفت - ۱۰ تیر ۱۴۰۴