با حضور میلیونی مردم در مراسم تشییع شهدای اقتدار ایران رقم خورد
بدرقه ملی
صبح دیروز تشییع عاشورایی پیکر «شهدای اقتدار ایران» در تهران و تشییع شهدا در دیگر شهرهای کشور، بار دیگر به صحنهای برای تجلی وحدت و همبستگی ملتی تبدیل شد که حالا در جهان بیش از هر زمان دیگر تمثال تسلیمناپذیری و استکبارستیزی است. حضور مردم در این مراسم که پس از راهپیمایی «خشم و نصر» روز جمعه، دومین حضور میلیونی ملت ایران برای اعلام حمایتشان از تمامیت ارضی ایران در مقابل تجاوز بیگانه بود، چنان یگانگی و وحدتی را به نمایش گذاشت، که از یک سو شکست پیاپی اوهام خام دشمن برای نفاقافکنی بود و از دیگر سو نمود سرمایه و قدرت مردمی پشتوانه نیروهای مسلح و دستگاه سیاست خارجی ایران. مردم ایران دیروز در دومین روز ماه محرم ماه سوگواری سالار شهیدان، نه فقط سرداران سروقامت خود، بلکه پیکر مطهر دانشمندان، زنان و کودکانی را بدرقه کردند که شهادت شان صفحهای دیگر بر پرونده قطور تاریخ جنایتپیشگی رژیم صهیونیستی افزود.
همچنان که حضور عالیترین مقامات و مسئولان قوا در میان جمعیت انبوهی از اقشار متنوع مردم تهران و دیگر شهرها در این آیین، نمایشی از وحدت و استقامت ملت ایران در برابر تهدیدات خارجی بود.
در تهران، پیکرهای پرچمپوش سرداران شهید سپهبد حسین سلامی، سردار حاجیزاده، سرلشکر محمد باقری، سرلشکر غلامعلی رشید، سردار کاظمی، سردار شادمانی، سردار رمضان ایزدی و دیگر فرماندهان بلندپایه مقاومت و دانشمندان شهید فریدون عباسی و محمد مهدی طهرانچی و اعضای شهید خانوادههای آنان، با احترامی بینظیر بر دوش مردم تشییع شدند.
مراسم از ساعت 8 صبح در حالی آغاز شد که پرچمهای سرخ «لبیک یا حسین»، عکسهای شهدا، دستنوشتهها و بیلبوردهایی با شعارهای ضدصهیونیستی و ضدآمریکایی، فضای مراسم را به نماد مقاومت و استکبارستیزی تبدیل کرده بود.
آیین تشییع از مقابل در اصلی دانشگاه تهران، جایی که سالهاست مهد آرمانگرایی جوانان این سرزمین است، آغاز شد و با حرکت از میدان انقلاب اسلامی به سوی میدان آزادی ادامه یافت.
مسیری که طنین تکرار شعارهای دشمن ستیز «مرگ بر اسرائیل» و «مرگ بر آمریکا» و ترجمان خشم برآمده از جنایات آنان در جریان جنگ تحمیلی اخیر بود.
مردم تهران دیروز 4 کودک و 4 زن را نیز از میان ۴۹ زن و ۱۳ کودک ایرانی که در جریان تجاوزات جنایات کارانه رژیم صهیونیستی به شهادت رسیدهاند، تشییع کردند. کودکانی که شهادت مظلومانه شان در امتداد شهادت هزاران کودک فلسطینی در غزه یک بار دیگر این پیام روشن را به جهان مخابره میکرد که باید برای زدودن ننگ سبعیت رژیم صهیونیستی از دامن انسانیت همنوا شد. بر اساس اعلام منابع رسمی، تدفین شهدایی که روز گذشته بر دوش مردم تشییع شدند با رعایت وصیتهایشان و بهگونهای نمادین در مکانهایی انجام شد که هر کدام، بخشی از هویت مقاومت را در خود جای دادهاند.
شهیدان طهرانچی؛ سلامی و ربانی در حرم حضرت عبدالعظیم حسنی(ع)، شهیدان حاجیزاده و محمد باقری (هوافضا) در قطعه مدافعان حرم بهشت زهرا(س)، شهید شادمانی در همدان در جوار شهید همدانی، شهید کاظمی در مشهد مقدس کنار حرم امام رضا(ع)، شهید رمضان ایزدی در قم و در جوار حضرت معصومه(س) و شهیدان محمد باقری (رئیس فقید ستاد کل) و محرابی در قطعه ۲۴ بهشت زهرا(س)، همانجایی که شهید حسن باقری (برادر شهید محمد باقری) آرمیده است؛ به آغوش جاویدان وطن سپرده شدند.
پزشکیان: صدای وحدتمان به گوش جهان رسید
آیین بدرقه شهدای اقتدار ایران، درعین حال تصویری از حضور معنادار عالیترین مقامات و مسئولان قوای سه گانه در میان مردم را نیز به نمایش گذاشت. مسعود پزشکیان رئیسجمهوری، حجتالاسلام والمسلمین محسنی اژهای رئیس دستگاه قضا، محمد باقر قالیباف رئیس مجلس و جمعی از وزرای دولت و معاونان رئیسجمهوری و نمایندگان مجلس از جمله مقاماتی بودند که در این مراسم حضور داشتند.
رئیسجمهوری ساعاتی پس از برگزاری این مراسم با انتشار مطلبی در شبکه اجتماعی، با بیان اینکه «از صمیم قلب از مردم عزیز سپاسگزارم»، خطاب به مردم نوشت: «با عشق، شهدای وطن را بدرقه کردید و صدای وحدتمان به گوش جهان رسید.»
پزشکیان با بیان این جمله که «ما از حسین بن علی(ع) آموختهایم تن به ذلت ندهیم و در برابر ظلم، سر خم نکنیم»، تأکید کرد: «خدمت به چنین ملت آزادهای، افتخار زندگی من است. تا همیشه ایران.»
رئیس دستگاه قضا نیز با بیان این که «مردم ما با حضور پرشور و شعورشان در مراسم باشکوه تشییع پیکر مطهر شهدای اقتدار، ثابت کردند که حسینی هستند»، افزود: «آنان ثابت کردند که شهادت فرماندهان، دانشمندان، هموطنان و عزیزانشان، آنان را نه تنها از نیل به هدف مقدسشان باز نمیدارد، بلکه این وقایع برای آنان تسریعکننده دستیابی به آن هدف مقدس است.»
دیدگاه
پیام روشن به دشمنان ایران
علی مطهری
نایب رئیس پیشین مجلس
حضور گسترده دیروز مردم در مراسم تشییع شهدای گرانقدر و فرماندهان شهید جنگ اسرائیل علیه ایران، بار دیگر جلوهای از وحدت و انسجام ملی را به نمایش گذاشت؛ وحدتی که از اولین روزهای حمله غافلگیرانه رژیم صهیونیستی شکل گرفت و دیروز در صحنهای متفاوت و به شکلی دیگر تکرار شد. این حضور، نشانهای روشن از رشد اجتماعی و سیاسی مردم ایران است؛ مردمی که هر زمان لازم باشد، با حضور پررنگ خود، اراده و پیام خود را به جهانیان اعلام میکنند. چنین تجمعات و اعلام مواضعی، تأثیر بسزایی در تصمیمگیری و اراده دشمنان دارد. اگر دشمنان احساس کنند نیروهای مسلح و نظام جمهوری اسلامی ایران از پشتوانه مردمی برخوردار نیستند، بیتردید، با جسارت و سرعت بیشتری دست به تجاوز و حمله خواهند زد. اما زمانی که حمایت و ایستادگی مردم را در کنار نظام و نیروهای مسلح میبینند، دچار تردید و عقبنشینی میشوند. نکته قابل توجه اینجاست که مردم با وجود احتمال هرچند ضعیف حمله دوباره دشمن، بیاعتنا به این تهدیدات، در مراسم حضور یافتند و با تجلیل از شهدا، بار دیگر بر ادامه راه آنان، حمایت از نظام و نیروهای مسلح تأکید کردند. این حضور، پیام روشنی به دشمنان داد، مبنی بر اینکه ملت ایران، متحد و مصمم، پشتیبان نظام و مدافع عزت و امنیت کشور است.
نمایش دیگری از وحدت ملی
مصطفی هاشمیطبا
عضو ادوار دولت
در روزهای اخیر صحنههایی از حضور پرشور و داوطلبانه مردم در آیینهای مختلف دیده شد. دیروز هم حضور مردم در مراسم وداع با شهدا، بار دیگر نشان داد که پیوند ملت ایران با مدافعان امنیت، نه یک رابطه شعاری یا موقتی، بلکه پیوندی عمیق، عاطفی و ریشهدار است. مردم کشورمان، با دل و جان، شهدا را بدرقه کردند؛ نه صرفاً به رسم وظیفه، بلکه از سر عشق، احترام و احساس مسئولیت مشترک نسبت به سرنوشت ایران. این همراهی بیواسطه مردم با پیکر شهدا، پیام روشنی داشت. پیام این بود که ملت زنده است و در لحظات حساس، وحدت ملی را فراتر از هر اختلاف و مرزبندی به نمایش میگذارد. این پیام، بهخوبی از سوی همگان درک شد، از دوست تا دشمن، از ناظران داخلی گرفته تا تحلیلگران خارجی. نقش مردم در دفاع از کشور، تنها به حضور در صحنههای نظامی خلاصه نمیشود. مردم در موقعیتهایی چون جنگ، بحرانهای امنیتی یا فشارهای خارجی، با حفظ روحیه، آرامش و پشتیبانی روانی و اجتماعی، سنگر مهمی را در پشتجبهه میسازند. آنان با همین حضور پرمعنا پایداری را به نیروهای نظامی منتقل میکنند و هزینه دشمن برای هر اقدام را بالا میبرند. اما باید تفاوت قائل شد میان پشتیبانی ملی و درگیری نظامی. چرا که صحنههای درگیری مستقیم و عملیاتهای رزمی وظیفه نیروهای حرفهای نظامی است. مردم با حمایت معنوی و حفظ انسجام داخلی عملاً در کنار ارتش و سپاه قرار میگیرند و با آنان از منافع و امنیت کشور دفاع میکنند.
تحلیل
ایران همه ایرانیان
غلامعلی ابراهیمی سوته
عضو کمیته مرکزی حزب اعتماد ملی
تأکید معنادار بر واژه «ایران» در پیام اخیر رهبر معظم انقلاب، نشانهای از بازتعریف رابطه ملت، نظام و هویت تمدنی است. قرائتی که میتواند سرمایه اجتماعی کشور را در دوران بحران و گذار، بازسازی کند.
سومین پیام رهبر معظم انقلاب به مناسبت پایان جنگ نابرابر علیه ایران، کوتاه، اما عمیق بود. در این پیام، واژهای با بسامد بالا و معنایی چندلایه بسیار تکرار شد: ایران.
در این سخنرانی حدود 12 دقیقهای، رهبر انقلاب بیش از 19 بار از واژه «ایران» استفاده کردند، درحالیکه 6 بار «جمهوری اسلامی» و یکبار عبارت «جمهوری اسلامی ایران» به کار رفت.
این نسبت آماری ساده، حامل پیامی استراتژیک و ریشهدار است؛ پیام تأکید بر هویت تمدنی ایران و نیز تأکید بر ملت ایران بهمثابه یک کل واحد فراتر از دستهبندیهای سیاسی و فرهنگی رایج.
در دو بند پایانی این پیام که صریحترین بخش آن در تقابل با آمریکا و سیاستهای سلطهطلبانه بود، بر این حقیقت تأکید شد که آنچه در برابر قدرتهای جهانی میایستد و هویت مستقل خود را فریاد میزند، «ایران» است. آن هم ایران، نه به معنای صرفاً نظام سیاسی، بلکه به معنای یک سرزمین، یک تاریخ، یک تمدن و یک ملت با تمام طیفها و طبقاتش.
رهبر معظم انقلاب به ثروت تاریخی، فرهنگی و هویتی ایران اشاره کردند؛ گویی از گنجینهای یاد شد که فراتر از ساختارهای سیاسی امروز، ریشه در اعماق هزارساله این سرزمین دارد.
چنین نگاهی به ایران، نهتنها با پاسداشت گذشته تاریخی این سرزمین همراه است، بلکه نگاهی راهبردی به آینده نیز دارد؛ آیندهای که باید بر پایه انسجام ملی، اعتماد اجتماعی و گفتمان فراگیر ایرانی بنا شود.
این قرائت از پیام معظمله و اساساً نگاهی که رهبر انقلاب در این پیام نسبت به ایران داشتند، زنگ بیدارباشی برای سیاستگذاران فرهنگی و رسانهای است. سالهاست که جامعه ما با روایتهایی محدود و دستهبندیهایی خستهکننده در تریبونها مواجه است؛ روایتی که به جای انسجام، اغلب به شکافها تأکید کرده و سرمایه اجتماعی را فرسوده است.
رسانه ملی، تریبونها، دستگاههای فرهنگی و آموزش عمومی، همه باید از این قرائت تازه الهام بگیرند: ایران متعلق به همه ایرانیان است.
«ایران» چتر مشترک هویت همه ماست؛ با هر باور، هر سبک زندگی و هر دیدگاه.
اگر در سالهای گذشته نهادها و جریانهای اثرگذار چنین رویکردی را در گفتمانهای خود حاکم میکردند، امروز جامعه ایران با پیوندهای اجتماعی قویتری روبهرو بود. اما هنوز هم فرصت برای بازسازی این پیوندها وجود دارد. پیام رهبر انقلاب، گویی خطاب به همه ملت ایران است: در روز خطر همه آمدند و همه ایستادند.
و این همان نقطه اتکای ما برای آینده است: ملتی واحد، در مدار اسلامیت و ایرانیت.
در این مسیر، ضروری است حوزههای سیاسی بیش از پیش در خدمت همه مردم ایران باشد. عبور از اولویتگذاریهای تبعیضآمیز در ارائه خدمات، توجه به کرامت همه شهروندان و بازسازی مفهوم «ملت» به عنوان محور سیاست عمومی، اکنون نه یک توصیه اخلاقی، که ضرورتی راهبردی برای بقا و پیشرفت کشور است.
آنچه اکنون بیشتر به آن احساس نیاز میشود، همچنان که از پیام رهبر معظم انقلاب نیز میتوان این گونه دریافت، روایتی است تازه و اصیل از ایران اسلامی؛ ایرانی نه صرفاً در معنای خاک و مرز، بلکه به مثابه یک سرمایه مشترک هویتی و تمدنی که آیندهای نو را نوید میدهد.
اکنون، نوبت همه دغدغهمندان ایران است تا این پیام را بشنوند، بفهمند و بر مدار آن بازاندیشی کنند. ایران، امروز بیش از هر زمان دیگر، به انسجام، اعتماد و گفتمانی تازه نیاز دارد.
یادداشت
موازنه در تعهدات بینالمللی، با قانون تعلیق مشروط همکاری با آژانس
فرشید فرحناکیان
وکیل دادگستری
نمایندگان مجلس شورای اسلامی 4 تیرماه 1404 طرحی را به قانون تبدیل کردند که بر اساس آن، دولت موظف خواهد بود همکاریهای خود با آژانس بینالمللی انرژی اتمی را به حالت تعلیق درآورد؛ مگر آنکه شروطی ازجمله تضمین امنیت تأسیسات هستهای و رعایت حق بهرهمندی صلحآمیز از انرژی هستهای به تأیید شورای عالی امنیت ملی برسد. این اقدام به استناد ماده ۶۰ کنوانسیون ۱۹۶۹ وین درباره حقوق معاهدات، با توجه به نقض حاکمیت ملی و تمامیت ارضی جمهوری اسلامی ایران از سوی رژیم صهیونیستی و آمریکا نسبت به تأسیسات هستهای صلحآمیز کشور، به مخاطره افتادن منافع عالیه جمهوری اسلامی ایران و در واکنش به اقدامات خصمانهای همچون حملات سایبری، انفجار در تأسیسات نطنز و ترور دانشمندان هستهای کشور توجیه شده است.
اما پرسش کلیدی این است: آیا از منظر حقوق بینالملل، ایران مجاز است همکاری با آژانس را تعلیق کند؟ آیا چنین تصمیمی منافع ملی را تأمین خواهد کرد، یا زمینهساز فشارهای جدید بینالمللی خواهد شد؟ ابزار حقوقی ماده ۶۰ کنوانسیون ۱۹۶۹ وین درباره حقوق معاهدات، ظرفیت استفاده مشروطی را ایجاد کرده است. این ماده به دولتها اجازه میدهد در صورت وقوع «نقض اساسی» از سوی یکی از طرفهای معاهده، اجرای تعهدات خود را بهطور جزئی یا کامل تعلیق کنند.
نقض اساسی به معنای «نقضی که اساس توافق را از میان میبرد» تعریف شده است. حال، اگر جمهوری اسلامی ایران بتواند اثبات کند که حملات مستقیم به تأسیسات هستهایاش، بهطور سیستماتیک حق بهرهبرداری صلحآمیز از انرژی هستهای طبق ماده ۴ معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT) را سلب کرده است و آژانس نیز نتوانسته نقش مؤثر یا بیطرفانهای در جلوگیری از این روند ایفا کند، میتوان ادعا کرد زمینههای حقوقی لازم برای تعلیق برخی همکاریها فراهم شده است.
اما نکته در این است که معاهده NPT و موافقتنامههای پادمانی، دارای ابعاد فنی، نظارتی و ساختاری پیچیدهای هستند که در صورت تعلیق یکجانبه، ممکن است ایران با اتهام نقض تعهدات بینالمللی روبهرو شود؛ حتی اگر خود را در موضع دفاعی بداند.
آژانس بینالمللی انرژی اتمی، طبق اساسنامه خود موظف است صرفاً نقش فنی و نظارتی ایفا کند. با اینحال، در موارد متعدد گزارشهای این نهاد با فشارهای سیاسی قدرتهای بزرگ، بویژه آمریکا و سه کشور اروپایی، همراستا و بهجای ابزار حقوقی به بازیگر سیاسی تبدیل شده است. این وضعیت اعتماد عمومی به آژانس را در سطح جهانی نیز کاهش داده است. در چنین شرایطی اگرچه ایران میتواند استدلال کند که عدم اعتماد به سازوکارهای آژانس دلایل عینی دارد؛ اما خروج یا تعلیق ناگهانی همکاریها، میتواند ابزار را از ایران بگیرد و بهطرف مقابل بدهد.
در مقام تحلیل، باید گفت ایران نهتنها حق دارد بلکه موظف است در برابر نقض حاکمیت ملی خود واکنش حقوقی نشان دهد. بااینحال، راهکار نباید از نوع تصمیمات احساسی یا واکنشی باشد. متن تصویبشده در مجلس که تعلیق همکاریهای ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی را مشروط به تحقق دو شرط امنیتی و حقوقی و با نظارت شورای عالی امنیت ملی کرده است، دارای ساختاری محتاطانه و قابل دفاع است.
به موجب این قانون، دولت مکلف است بلافاصله پس از تصویب این قانون هرگونه همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی بر اساس معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT) و پادمان مبتنی بر آن را تا حصول شروط زیر به حالت تعلیق درآورد: (1) حصول اطمینان از رعایت کامل حاکمیت ملی و تمامیت ارضی جمهوری اسلامی ایران و تأمین امنیت مراکز هستهای و دانشمندان هستهای بر اساس چهارچوب منشور سازمان ملل متحد و به تشخیص شورای عالی امنیت ملی؛ (2) حصول اطمینان از رعایت کامل حقوق ذاتی جمهوری اسلامی ایران در بهرهمندی از همه حقوق مصرح در ماده 4 معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای بویژه غنیسازی اورانیوم در داخل کشور به تشخیص شورای عالی امنیت ملی.
در تبصره این ماده واحده نیز آمده؛ اطمینان از تحقق شروط مذکور پس از گزارش سازمان انرژی اتمی با تصویب شورای عالی امنیت ملی احراز خواهد شد. دولت مکلف است هر 3 ماه یکبار گزارش تحقق شروط مذکور را به مجلس شورای اسلامی و شورای عالی امنیت ملی ارائه کند.
بدین ترتیب در ابتدای امر به نظر میرسد این قانون همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی را تعلیق کرده است؛ اما درواقع آن را مشروط ساخته است. تعلیق مشروط؛ با راهبرد حفظ ظرفیت و استفاده تاکتیکی، به ایران فرصت میدهد هم پیام روشنی به دشمنان خارجی ارسال کند؛ هم از نظر حقوقی در موضع تدافعی باقی بماند. همچنین پیوند زدن این تعلیق به گزارشهای فنی سازمان انرژی اتمی ایران و ارزیابی مستمر هر سه ماه، میتواند از شتابزدگی و تصمیمات بلندمدت غیرقابلبازگشت جلوگیری کند.
برای تقویت ضمانت اجرای این قانون، در تبصره الحاقی به طرح اولیه آمده است که هرگونه فعل یا ترک فعل از سوی هر شخص یا اشخاص که سبب اجرانشدن یا اجرای ناقص تکلیف مقرر در قانون شود، درصورتیکه مشمول مجازات شدیدتری نباشد، جرم محسوب شده و مرتکبان و مستنکفان به مجازات تعزیری درجه 6 موضوع ماده 19 قانون مجازات اسلامی محکوم میشوند.
در وضعیت کنونی، ایران در معرض تهدیدات مستقیم علیه زیرساختهای صلحآمیز هستهای خود قرار دارد. استفاده از ابزارهای حقوق بینالملل؛ بویژه ماده ۶۰ کنوانسیون وین، نهتنها مشروع، بلکه ضروری است. این استفاده اما باید هوشمندانه، مشروط، قابل بازبینی و در چهارچوب نظارتی دقیق داخلی انجام شود. آژانس، فارغ از اینکه تا چه اندازه سیاسی عمل میکند، همچنان بخشی از ساختار حقوقی بینالملل هستهای است و باید از ظرفیت آن در تقابل با نقض حقوق استفاده کرد؛ نه اینکه بهطور کامل آن را کنار گذاشت.