روایت مسافران ایرانی که به دنبال لغو پروازها در ترکیه ماندند
گرفتار روی خط مرز و ملال
عاطفه نامداری
خبرنگار
تجاوز رژیم صهیونیستی به ایران، زنجیرهای از واکنشها را رقم زده که دامنهاش تا مرزهای همسایه هم کشیده شده است. نتیجه 12 روزی که حریم هوایی ایران، ترکیه، عراق و سوریه به طور کامل بسته ماند، زمینگیر شدن دستکم یازده هواپیمای ترکیهای، از جمله دو پرواز ترکیش ایرلاینز در ایران و عراق بوده است.
در طول این جنگ، هزاران ایرانی که برای خرید، کار و تجارت یا سفرهای تفریحی به ترکیه رفته بودند، مجبور شدند در شهرهایی مثل استانبول، آنتالیا یا در مرز وان بمانند. سفرهای کوتاهی که قرار بود خاطرهساز شوند، نزدیک به دو هفته است که به انتظار بیپایان برای بازگشت بدل شدند. در تمام این روزها، آماری روشن از تعداد ایرانیان گرفتار، منتشر نشد.
میدان تقسیم، مرز وان؛ روایتهایی از بلاتکلیفی
سارا، زن ۳۵ سالهای که با فرزندش برای تعطیلات به آنتالیا رفته بود، در اتاق هتل، با جملهای ساده، از یک سفر تفریحی به یک اقامت اجباری گرفتار شده است:«پرواز شما لغو شد.» نه پاسخی از ایرلاین، نه کمکی از جای دیگری. پساندازش رو به پایان بود و پسرش هر شب با صدای بغضآلود میپرسید: «کی برمیگردیم مامان؟»
سارا تنها نبود. هزاران ایرانی در شهرهای ترکیه یا مرزها، سرگردان مانده بودند؛ خانوادههایی که برای گردش آمده بودند، دانشجویانی در مسیر مصاحبه سفارت و کارهای کنسولی، بازرگانها و فروشندگان ریز و درشتی که برای خرید راهی ترکیه شده بودند.
هر روز اقامت ناخواسته در خاک غریب، چقدر آب میخورد؟
با گذشت زمان، مشکلات این مسافران چند برابر شد. هزینههای اقامت و سفر افزایش یافته و بلیت اتوبوس از وان تا تهران برای سفری حدوداً ۳۶ ساعته، از سه هزار و 500 به پنج هزار لیر ترکیه رسید. برای بسیاری از مسافران ایرانی جا مانده در ترکیه، این سفر کوتاه، به یکباره تبدیل به یک بحران مالی شد.
هزینه روزانه اقامت و زندگی در شهری مثل استانبول برای بسیاری به کابوس مالی تبدیل شد. بر اساس دادههای وبسایتهای گردشگری مانند Budget Your Trip و بررسی میدانی آژانسهای رزرو محلی، هزینه اقامت در هتلهای میانرده استانبول حدود ۴۲۹۰ لیر ترکیه برای هر شب است؛ معادل بیش از ۸ میلیون تومان به نرخ روز. گزینههای ارزانتری مانند هاستلها نیز وجود دارد، اما با توجه به حضور خانوادگی بسیاری از مسافران و لزوم حفظ ایمنی، این گزینه برای همه قابل استفاده نبوده و نیست. در ترکیه غذا و حملونقل نیز سهم زیادی در سبد هزینهها دارند. برآوردها نشان میدهد متوسط هزینه روزانه غذا برای یک نفر حدود ۲۱۶۰ لیر است. هزینه جابهجایی با وسایل حملونقل عمومی، تاکسی یا تاکسیهای اینترنتی نیز به طور متوسط به ۱۵۰۰ لیر در روز میرسد. در مجموع، هزینه یک روز زندگی ساده و بدون تفریح در استانبول، برای هر نفر حدود ۵۷۰۰ لیر است؛ معادل تقریبی ۱۱ میلیون تومان.
مسئولیتی که زمین ماند
مهران، مسافری دیگر، از سفری گفت که قرار بود مرهمی باشد، اما به کابوس بدل شد. با دو کودک خردسال، نه توان سفر زمینی داشت، نه توان مالی ماندن. در تماس با سفارت ناکام مانده بود؛ نه طرح بازگشت اضطراری، نه کمک اقامتی.
سکوتی سرد در میانه بحرانی گرم:«قرار بود سفری برای آرامش باشد، بعد از سالها بچهداری. شب و روز اخبار بمبارانها را دنبال میکردیم. داشتیم دیوانه میشدیم، مادرم تنها در اصفهان بود. اما با دو فرزند دوونیم و چهار ساله نمیتوانستیم زمینی راهی ایران شویم. هزینههای ماندن در ترکیه نیز کمرشکن بود.»
بر اساس کنوانسیون وین ۱۹۶۳، نمایندگیهای دیپلماتیک در شرایط اضطراری موظف به حمایت هستند؛ از صدور مدارک تا تسهیل بازگشت. عملکرد سفارت ایران با این استاندارد فاصله داشت.
ایرلاینها به وظایف خود عمل کردند؟
عملکرد شرکتهای هواپیمایی مختلف در این بحران نیز نشان داد عمده ایرلاینها، بهویژه شرکتهای داخلی، نتوانستهاند به درستی از عهده مسئولیتهای قانونی و اخلاقی خود برآیند. نبود اطلاعرسانی دقیق، تأمین نکردن خدمات اولیه و بیتوجهی به وضعیت مسافران در ترکیه، نشان داد که برنامه پدافندی و عملیاتی کارآمدی برای روزهای بحرانی طراحی نشده است. در حالی که برخی ایرلاینهای خارجی حداقل اطلاعیه رسمی منتشر کردند، مسافران ایرانی در این 12 روز نمی دانستند تکلیف پروازشان چه خواهد شد و چه زمانی و چگونه میتوانند به خانه بازگردند.
بیتعهدی آژانسهای مسافرتی در بحران
بسیاری از آژانسهای مسافرتی هم که بانی برگزاری تورهای گردشگری یا تجاری و نمایشگاهی بودند، پس از بسته شدن آسمان ایران، هیچ برنامه جایگزینی برای بازگرداندن مسافران خود ارائه نکردند. گزارشها از استانبول، آنتالیا و ازمیر حاکی از آن بوده است که شماری از این آژانسها حتی پاسخگوی تماسها هم نبودهاند و وظیفه بازگشت را به گردن ایرلاین یا خود مسافر انداختهاند.
بر اساس ضوابط وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی، آژانسهایی که تور خارج از کشور برگزار میکنند، موظفند در شرایط اضطراری نیز پشتیبانی لجستیکی، اطلاعرسانی و تسهیل بازگشت مسافران را بر عهده بگیرند. بندهایی از آییننامه نظارت بر دفاتر خدمات مسافرتی به صراحت میگوید در صورت قصور، این دفاتر، مشمول تذکر، جریمه و حتی لغو مجوز فعالیت خواهند بود.
سفرهایی بدون پشتوانه در روزهای جنگ؛
بیمه هم جا ماند
در ایام بسته شدن آسمان ایران و توقف پروازها، بسیاری از مسافران ایرانی در ترکیه با این تصور که بیمهنامههای مسافرتیشان پشتیبان شرایط اضطراری خواهد بود، دچار سردرگمی شدند. بررسیهای انجام شده از سوی منابع بینالمللی مانند Allianz و AXA نشان میدهد اغلب بیمههای مسافرتی جهان، هر گونه خسارت ناشی از جنگ یا درگیری نظامی را به صراحت از شمول تعهدات خود خارج کردهاند.
در ترکیه نیز وضعیت تفاوتی ندارد. بیمههای رایج ترکی مانند TravelPlus، تنها پوششهایی مانند تأخیر پرواز یا هزینههای درمانی را دربرمیگیرند و در بندهای رسمی خود، وقوع «اغتشاشات سیاسی، شورش، جنگ یا حمله نظامی» را از موارد غیرقابل پرداخت اعلام کردهاند.
از سوی دیگر، شرکتهای بیمه ایرانی نظیر بیمه ایران نیز مبادرت به حذف بند خسارات ناشی از جنگ در قراردادهای مسافرتی کردهاند. از همین روی بود که نهتنها شرکتهای هواپیمایی بلکه بیمهها نیز در عمل هیچ مسئولیتی را نسبت به وضعیت آشفته مسافران گرفتار در خاک ترکیه نپذیرفتند. نتیجه آنکه هزاران ایرانی، در حالی که گمان میکردند تحت پوشش بیمه سفر هستند، در عمل بدون هیچگونه حمایت قانونی یا مالی، بار تمام هزینههای ناخواسته و سنگین سفر اجباریشان را به دوش کشیدند.
ریل نجات فعال شد؛ مسیر وان به تهران
البته باید یادآور شد که در نبود پرواز، قطار راه نجات شد. خط بینالمللی تهران-وان، حالا با ظرفیت کامل مسافران را از مرز کاپیکوی ترکیه به تهران میرساند. حرکت از ایستگاه وان آغاز میشود و در ادامه از تبریز به تهران میرسد.
زمان حرکت این قطار عصرگاه هر روز اعلام شده است. قیمت بلیت این مسیر در حال حاضر برای هر نفر حدود ۲ میلیون تومان است، اگرچه گزارشها از افزایش تقاضا و کمبود بلیت حکایت داشته اند. برای بسیاری از ایرانیان در ترکیه که نه امکان پرواز داشتند و نه بودجه کافی برای اقامت طولانی، این مسیر ریلی، امید تازهای برای بازگشت است.
در نهایت، این بحران درباره عدد و نقشه نیست؛ درباره انسانهایی است که ناگهان، در روز روشن، با شرایطی اضطراری برخورد کردند. نه پناهنده هستند، نه مهاجر؛ تنها قربانی تصمیمهایی شدند که صدها کیلومتر دورتر توسط صهیونیست ها گرفته شد.