«ایران» در گفت و گو با دبیر کمیته ملی طبیعتگردی و گردشگری سبز، چالشها و الزامات موج سفرها به مازندران و گیلان را بررسی کرد
مشارکت همگانی برای حفاظت از مقاصد شمالی
حملات اخیر رژیم متجاوز اسرائیل به ایران و هدف قرار دادن نقاطی در پایتخت کشور و جنگ روانی موجود، موجب شده که خیل عظیمی از جمعیت تهران و شهرهای اطراف راهی مقاصد گردشگری شناخته شده کشور، خصوصاً نوار شمالی ایران شوند. نزدیکی مازندران و گیلان به پایتخت و قرارگیری رشته کوههای البرز و دریای مازندران در دو سوی این استانها، باعث شده که بسیاری این مناطق را محدودههایی امن تلقی کنند و خواه ناخواه، سیل جمعیت به سمت شمال کشور سرازیر شود. ورود جمعیت میلیونی به استانهای شمالی اما چالشهای جدی از تأمین نان تا لزوم دفع حجم بالایی از زباله به صورت روزانه را شکل داده است.برای اطلاع از اقداماتی که مسافران استانهای شمالی، میزبانان آنها و دولت باید در این شرایط ویژه مورد توجه قرار دهند، به سراغ محمد جهانشاهی، عضو انجمن متخصصان گردشگری ایران و عضو سابق انجمن بینالمللی اکوتوریسم و دبیر کمیته ملی طبیعتگردی و گردشگری سبز کشور رفتیم و گفت و گویی با او داشتیم. مشروح مصاحبه روزنامه ایران با او در پی میآید.
نادر نینوایی
خبرنگار
باتوجه به وضعیت ویژه کنونی کشور و سفر اجباری مردم به برخی مقاصد خصوصاً نوار شمالی، چه چالشهایی از تولید حجم بالای زباله تا کمبود نان و ... گریبانگیر این مقاصد است؟
با توجه به شرایطی که پیش آمده ، شاهد حضور گستردهای از مردم در مناطق شمالی کشور به ویژه در دو استان مازندران و گیلان هستیم.
تعدادی از مهمترین مقاصد سفرهای داخلی کشور در این استان ها قرار دارند و اصلیترین دلیل در کنار جاذبههای طبیعی ساحلی و جنگلی و امکاناتی که دارند، نزدیکی آنها به بزرگترین کانون جمعیتی کشور است. بیش از ۶۰ سال است که این مناطق مقصد سفر هستند و به همین دلیل در شرایط فعلی، اصلیترین مقصد برای خروج از تهران محسوب میشوند و با هر موقعیتی، جمعیت این استانها افزایش مقطعی را تجربه میکند که خوشبختانه این مقاصد معمولاً آمادگی حجم زیاد مهمان را دارند. گردشگرپذیری این مقاصد در این روزها، باعث شده تا در برابر این حجم پیشبینی نشده، تابآوری داشته باشند، هر چند طبیعی و منطقی است در برابر این تغییر ناگهانی شرایط، در برخی زمینهها شاهد بروز مشکلاتی باشیم. جدا از این وضعیت اما آنچه همچنان اهمیت دارد، شرایطی است که حاصل این حجم مسافر از منظر زیست محیطی مقاصد است.
نبود مدیریت پسماند فراگیر و نبود زیرساختهای لازم فیزیکی و نرمافزاری در این رابطه، بیش از سه دهه است که معضل جدی را در استانهای شمالی کشور رقم زده است. به طور متوسط روزانه ۵ هزار تا ۵۵۰۰ تن زباله در مناطق شهری و روستایی استانهای گیلان و مازندران تولید می شود که سهم مناطق شهری بیش از ۷۰ درصد است و بقیه هم سهم روستاهاست.
برای مدیریت چالشهای موجود در نوار شمالی و سایر مقاصد باید چه اقداماتی از سوی مردم و دولت به انجام برسد؟
خوشبختانه این روزها شاهد رفتارهای ارزشمندی از طرف بسیاری از هموطنانمان نسبت به وضعیت پیش آمده هستیم؛ به ویژه در بحث تأمین اقامت.
آمار دقیقی از میزان اقامتها اعلام نشده اما شهرهای پیرامون تهران به ویژه در مسیرهای منتهی به شمال، هر کدام سهمی از جمعیت خارج شده از تهران را میزبانی میکنند. به عنوان مثال شهر قزوین، خدمات گستردهای ارائه داده است و حجم قابل توجهی از مردم تهران را میزبانی میکند که این را میتوان در مجتمعهای خدمات بینراهی به خوبی مشاهده کرد یا در بخش اقامت که عمده ظرفیتها به این بحث اختصاص داده شده است. عمده اقامتگاههای رسمی و غیررسمی این استانها، پذیرای مسافران این روزها هستند و به نظر میرسد با توجه به افزایش تعداد نفر شب و نیز افزایش ماندگاری، فضای تعاملی بیشتری نسبت به گذشته بین میهمانها و میزبانها رقم خورده است که این میتواند عامل مهمی در کاهش سوداگریها و سوءاستفاده از این شرایط باشد و البته همدلی و همراهی هموطنان را هم نمیتوان در این بین نادیده گرفت.
قاعدتاً شرایط ایجاب میکند منابع موجود بهینهتر مصرف شود که این میتواند عاملی برای کاهش در میزان تولید پسماند باشد اما باید این نکته مدنظر میهمانان و مسافران قرار گیرد که تا جای ممکن، در بهبود مدیریت این پسماند تولیدی هم ایفای نقش کنند. رها نکردن زباله تولیدی در محیط پیرامون، مهمترین کار در کنار کاهش تولید زباله است.
در زمان بروز گردشگری انبوه و ازدحام مسافر در مقاصد شلوغ چه اقداماتی باید در جهت مدیریت مقصد انجام شود؟
مقوله آب همچنان اهمیت ویژهای دارد و نمیتوان آن را نادیده گرفت. سرانه مصرف آب ما بالاتر از میانگینهای جهانی است. اگر چه هر دو استان شمالی ، سرانه مصرف بالاتری نسبت به عدد ۱۵۰ تا ۱۶۰ لیتر در شبانهروز به ازای هر نفر دارند، اما مازندران وضعیت پرمصرفتری دارد.
جامعه میهمان باید نسبت به معضل پسماند و کاهش منابع آبی در شهرها و روستاهای میزبان، آگاه باشد و حساسیت بیشتری نشان دهد. اکنون یک پیک سفر ناخواسته در این استانها رقم خورده اما میزبانها از پس شرایط برآمدهاند و رفتار مناسب میهمانان نسبت به مصرف بهینه منابع در این مقاصد، باعث افزایش تعادل بین دو طرف شده است.
توصیه شما به مردم میزبان و مهمان و فعالان صنعت گردشگری نظیر صاحبان اقامتگاهها در این شرایط چیست؟
ما طی ماههای آغازین سال، شاهد افزایش ۷۰۰ درصدی آتشسوزیها در جنگلها و مراتع کشور به ویژه در عرصههای جنگلی زاگرس بودیم. اگر چه سهم مشارکت مردم در مبارزه با گسترش دامنه این آتشسوزیها قابل توجه است اما متأسفانه سهم و نقش عوامل انسانی در بر افروختن این آتشها بسیار بیشتر است. این یعنی لازم است سطح آگاهی و درک عمومی نسبت به موضوع افزایش یابد و در کنار این، بهرهگیری از عوامل قانونی که اثر بازدارندگی دارند و نیز تأمین تجهیزات و امکانات رصد و اطفا، الزاماتی هستند که با وجود آنها میتوان شاهد کاهش خسارتها به محیط زیست و داشتههای طبیعی و زیستی کشور بود.
قبل از این شرایط گفت وگوها و نشستهای جدی را با مدیران سکوهای رزرو آنلاین اقامت کشور داشتیم زیرا این کسب و کارها، جمعیت قابل توجهی از مسافران را به عنوان کاربر و استفاده کننده دارند؛ شبکه گستردهای از مخاطبین که با میزبانان در ارتباط هستند. به طور متوسط پلتفرمهای اصلی بیش از ۲۰ هزار واحد اقامتی و ۲ تا ۳ میلیون کاربر دارند که این عدد به فراخور اندازه و سهمی که هر کدام ، از بازار رزرو آنلاین دارند، متفاوت است. اکنون برخی پلتفرمهای اجاره آنلاین اقامتگاه، استقبال خوبی از گسترش گردشگری سبز و پایدار در پلتفرمهای خود داشتهاند که هدف آن، افزایش و گسترش رویکردهایی است که نگاه جدی به حفاظت از منابع و بهبود وضعیت اقتصادی ناشی از این رویکردها دارند.
در این ایام هم شاهد تلاش برخی از این پلتفرمها برای دستیابی بهتر و کم چالشتر مردم به فضاهای اقامتی بودیم حتی برخی از این پلتفرمها به دنبال مدلی بودند که رابطی باشند بین هموطنانی که اقامت رایگان برای این شرایط فراهم کرده بودند که خوشبختانه کم هم نبودند. آسیبهای ناشی از جنگ در ابعاد گسترده و مختلف مادی و معنوی رقم میخورد و بدون شک محیط زیست نیز از جنبههای مختلف شاهد این خسارتها و آسیبهاست؛ اینکه الگوهای رفتاری مناسبی در جامعه وجود داشته باشد، قطعاً عامل مهمی در کاهش خسارتهای ناشی از این شرایط سخت خواهد بود به ویژه در بخشهایی که ناشی از افزایش حجم جمعیت در محدودههاست. همدلی مردم در این روزهای سخت را به فال نیک میگیریم و این یعنی برای پیش بردن هر کاری ، پیدا کردن مسیر صحیح مشارکت، مهمترین و اصلیترین اولویت است.
مشارکت درست ، همراهی درست و پایدار را به دنبال دارد و همراهی پایدار یعنی تحقق اهداف و به نتیجه رسیدن برنامهها.
امروز امکانات گردشگری کشور با هر کیفیتی که باشد، سهم مهمی در افزایش تابآوری شهرها و روستاهای ما دارند و شاهدیم چگونه باعث شدهاند، سرگردانی و مصائب این جا به جایی، ناخواسته برای بخش زیادی از هموطنانمان کاهش یابد. امکاناتی که نسبت به ارزشها و ظرفیتهای کشور، میتواند بهتر و بیشتر از این باشد و چه خوب که در مقابل این گسترش زیرساختها و امکانات، توجه ویژهای هم بر افزایش آگاهی و بهبود فرهنگ و آداب سفر در کشور باشیم تا از جنبههای مختلف، گردشگری در همه شرایط نقش مهم و ارزشمند خود را بازی کند، چرا که این بستر، بهترین نمایه از تمدن کهن و تنوع زیستی و فرهنگی ما در بستری از تنوعهای دیگر است و یکی از مهمترین ابزارها برای بهبود شاخصهای پایداریمان، حتی در وضعیتهای پرچالشی مثل این روزها. امیدوارم تجربه این روزهای سخت عاملی باشد تا قدر داشتههایمان را بیشتر بدانیم.
بــــرش
چالشی به نام جمعآوری زباله
اکنون بیش از ۱۱۰ شهرداری در این استانها جمع آوری حجم اصلی زباله ها را برعهده دارند. شهرهایی که اصلیترین مقاصد گردشگری هم هستند و تمرکز اصلی مسافران این روزها هم، در همین شهرهاست که در شرایط معمول هم با چالشهای جدی در بحث زباله و مدیریت پسماند مواجه هستند. حجم تولید زباله در این مقاصد با حضور جمعیت مسافری که دارند گاه تا ۳ برابر هم می رسد به ویژه در مازندران. مقصد اول در شرایط فعلی تهران، مازندران است؛ استانی که در حال حاضر یک پنجم روستاهایش یعنی بیش از ۷۰۰ روستا، برنامه تفکیک از مبدأ را در سال جدید آغاز کردهاند، گام مهمی در مدیریت پسماند. اما این استان به دلیل محدودیت فضایی، بیش از ۲۰۰ هکتار از عرصههای طبیعی ، به ویژه جنگلی خود را درگیر دفن زباله میبیند. از آنجا که بیش از ۷۰ درصد زبالههای تولیدی استان، تر هستند، این نوع دفع زباله به تولید حجم قابل توجهی شیرابه ختم می شود که عامل مهمی در ایجاد آلودگی منابع آبی و محیطهای پیرامون است. در گیلان هم بیش از ۲۰ سایت دفن زباله داریم. این سایتها عمدتاً در عرصههای جنگلی یا ساحلی و کنار رودخانهای قرار دارند و مشکلاتی مشابه مازندران را برای محیط زیست و به ویژه جوامع انسانی رقم میزنند که آسیب اصلی به بخش میزبان و ساکنان این استانها وارد میشود.