شجریان و چاوشی برای دفاع از ایران خواندند

در جهان ستم، علاج در وطن است

رضا صائمی
دبیر گروه فرهنگی

می‌گویند آنجا که کلمات از سخن گفتن باز می‌ماند، موسیقی آغاز می‌شود اما آنجا که کلام و موسیقی در دفاع از وطن همدست می‌شوند، شکوه و شوکت هنر به اوج خود می‌رسد. همایون شجریان با قطعه «جهان ظلم» و محسن چاوشی با قطعه «علاج» دست به چنین کار باشکوهی زدند و موسیقی را در خدمت ایستادگی و مقاومت، پای شرافت وطن قرار دادند. واقعیت این است که موسیقی می‌تواند در زمان جنگ نقش‌های متفاوتی داشته باشد. از یک سو، می‌تواند به عنوان ابزاری برای تهییج و بسیج نیروها و تقویت روحیه رزمی‌استفاده شود و از سوی دیگر، می‌تواند بیانگر درد و رنج جنگ باشد و به عنوان بازتاب‌دهنده احساسات و تجربیات انسان‌ها در دوران جنگ به کار رود. همچنین موسیقی می‌تواند به عنوان وسیله‌ای برای حفظ و انتقال فرهنگ و ارزش‌ها در دوران جنگ استفاده شود. دو قطعه‌ای که شجریان و چاوشی خواندند، مظهر همین ارزش‌ها و کارکردهاست که با اقبال عمومی‌بالایی هم همراه شد و نشان داد که چگونه می‌توان هنر را در خدمت دفاع از وطن و روحیه میهن‌دوستی قرار داد و تسلای جان دردمند هموطنان خود شد. تأثیرگذاری این دو قطعه در شرایط کنونی کمتر از پدافندهایی نیست که موشک‌های دشمن را نشانه می‌گیرند. به عبارتی دیگر، ساخت مسئولانه این دو قطعه بهنگام، گام بلندی در تقویت اتحاد و وفاق ملی در برابر دشمن مشترک ایران و ایرانی است؛ گویی موسیقی سنتی و پاپ در یک همنوایی ملی همدست شده‌اند تا به دفاع از کیان وطن بپردازند. در شعر و ترانه هر دو قطعه، رد میهن‌دوستی و ایستادگی و مقاومت در برابر دشمن، در یک زیبایی‌شناسی واژگانی بازنمایی شده که هم واجد نوعی سویه حماسی است و هم واجد روایت‌هایی وطن‌دوستانه که حسی از غرور ملی را برمی‌انگیزاند و بغض وطن را به خوشه‌های خشم علیه دشمن وطن بدل می‌کند. همایون شجریان در شرح این قطعه نوشته است:«جهانِ ستم، سروده‌ای است اجتماعی و انسان‌دوستانه از غبار جان‌های زخم‌ خورده و درهم‌ شکسته. این قطعه به دنیا آمده‌؛ از صدای آزادهایی که در وحشت اسیرند و فریادهایی که در نیستان ستم، به زنهار برمی‌خیزند. این اثر، روایتی‌ است از اندوه بی‌پایان انسان‌هایی که در پیچ و تاب شب‌های بن‌بست، در کابوس خون‌آلود این جهان، خاموش شده‌اند. این اثر از جهانی سخن می‌گوید که در آن خشم، پلیدی، جهل و خودبینی، جای مهر، زیبایی و آگاهی را گرفته‌اند. برگ‌های تاریخ بشر، با سیاهی و سپیدی، پلیدی و روشنایی ورق خورده‌اند و گویی این دو، همزادانی دیرینند که پیوسته یکی بر دیگری چیره شده است. تقدیم به انسان‌های شریف و بی‌دفاعِ سراسر جهان، باشد که هیچ دلی جز با مهر و زیبایی زندگی نکند.» این قطعه با شعری از بیدل دهلوی، هوشنگ ابتهاج،‌ تنظیم نوید زمردی، ضبط میکس و مسترینگ کاوه عابدین، نوازندگی نوید زمردی، پدرام فریوسفی، لعیا اعتمادی و یاسمن کوزه‌گر ساخته شده است. این شعر را می‌توان روایتی اگزیستانسیالیستی از جنگ هم دانست که بر تراژدی انسانی آن تأکید می‌کند، از جمله در فراز پایانی شعر که می‌گوید:«ای غم نمیدانم روز رسیدن روز گام که خواهد بود... اما در این کابوس خون آلود در پیچ و تاب این شب بن بست ... بنگر چه جانهای گرامی‌رفته اند از دست» همین مؤلفه‌های مفهومی‌را می‌توان در ترانه کاظم بهمنی در قطعه «علاج» محسن چاوشی هم ردیابی کرد. در این ترانه اما با سویه‌های انتقادی‌تر مواجه هستیم که فریب‌خوردگان دشمن را مخاطب خود قرار داده و سعی می‌کند تلنگر هوشیاری به آنها بزند، بویژه آنجا که می‌گوید:«مردم، علاج در وطن است... دنیا فقط لب و دهن است... این جنگ جنگ تن به تن است... آزادگان کل جهان... فکری برای تربیت اقوام برده‌دار کنید» در واقع قطعه «علاج» را می‌توان روایتی دشمن‌شناسانه هم دانست که تلاش می‌کند ماهیت خبیثانه و اهریمنی دشمن را آشکار کرده و با ارجاع به جنایت‌های آنها بر ضرورت درمان درد وطن در داخل، تأکید کند. از جمله در این فراز از ترانه: «این ظلم‌های بی‌حدشان... افکار تیره و بدشان... آژیر‌های ممتدشان... سوراخ‌های گنبدشان... این موش‌های شب‌زده را‌... ای گربه‌ها شکار کنید... کودک‌کشان ورطه نیست... بزدل‌تر از شما چه کسی است؟» از سوی دیگر قطعه «علاج» به زخم ناسور وطن یعنی جماعت خائن هم اشاره می‌کند و می‌گوید:«خائن همیشه بوده و هست... این دست پخته اجنبی است... نفرین به این جماعت پست... وقتی غبار فتنه نشست... رحمی‌مباد بر ستم مزدور جیره‌خوار کنید» در نهایت قطعه «علاج» بر محور دو رویکرد بنیادی «تدبیر» و «توکل» به بازنمایی شرایط موجود پرداخته تا از یک سو، علاج و تدبیر را درون مرزهای وطن، نه بیرون از آن روایت کند و از سوی دیگر، با توصیه بر توکل، خدا را مراقب و چاره‌ساز مردم می‌داند و فریاد می‌زند:«مردم! خدا مراقب ماست... جز خیر ما ندید و نخواست... آری خدا که در همه جاست... از شر دشمنان چه هراس... تنها حساب بر نظر و الطاف کردگار کنید» فارغ از تحلیل‌های نشانه‌شناختی و مفهومی‌این دو قطعه، آنچه که قابل تجلیل و تقدیر است، اقدام این دو خواننده و هنرمند است که موسیقی و هنر خود را در راه دفاع از وطن و هموطن به خدمت گرفتند و ِدین خود را به زیباترین شکل ممکن به وطن ادا کردند. تأثیر این دو قطعه در این روزها کمتر از موشک‌هایی که از ایران به سمت اسرائیل شلیک می‌شود، نیست؛ دو قطعه‌ای که هم روایتگر صلح‌اند و هم همچون سلاحی هنری، به دفاع از معنای وطن در برابر وطن‌ستیزان می‌ایستند؛ متکی به غنای موسیقی و ایستاده در غبار زمانه.

صفحات
  • صفحه اول
  • سیاسی
  • دیپلماسی
  • جهان
  • اقتصادی
  • اطلاع رسانی
  • گزارش
  • ورزشی - ایران زمین
  • خودرو
  • اجتماعی - حوادث
  • صفحه آخر
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و هفتصد و هفتاد و یک
 - شماره هشت هزار و هفتصد و هفتاد و یک - ۰۳ تیر ۱۴۰۴