همدلی و یکصدایی همه چهرهها و گرایشها برای ایران ادامه دارد
کنار هم، یک ملت
در یک هفته گذشته تحرکات مخرب دشمنان کشور برای رفتارهای ضدملی و تفرقه افکنانه در درون مرزها و شهرها و خیابانها به جایی نرسید. ملت ایران علیرغم همه تفاوتها و گلایه هایی که دارد، منسجم و موقر ظاهر شد و نشان داد به عنوان صاحب اصلی کشور، راه حراست از مام میهن را به خوبی می داند. چهرههای سیاسی و دانشگاهی این مهم را نشانهای از یک بلوغ ملی میدانند که باید بیشتر برای تبلور و تثبیتش به آن بها داد.
بیش از هر زمان دیگر کنار هم میمانیم
سمیه توحیدلو
جامعهشناس
نوشتن در شرایط فعلی کار سادهای نیست. از یک طرف تصاویر شهدا و هموطنانت از دیدگانت میگذرد، خانوادههایی که عزیزانشان را از دست دادهاند. دوستان و آشنایانی که میشناسم و در سوگشان حتی از دور شریک میشوم. از طرفی عزیزان و آشنایان خودت که با هرصدایی که میشنوی باید نگرانیات را نسبت به ایشان قورت بدهی. باید آرامشان کنی که حالت در همین تهران در خانه خودت بهتر از هرجای دیگر است. به فرزندم و فرزندان سرزمینم که در حال دست و پنجه نرم کردن با جنگی هستند که حقشان نیست. برخی دیگر هم هستند. کسانی که بعضاً میشناسمشان و زمانهای زیادی بوده که با هم گریستهایم. اما انگار بیش از همیشه برایم ناآشنا هستند. تبدیل شدهاند به اکانتهایی که انگار نه انگار سالیان زیادی است کنار هم بودهایم. آدمهایی که انگار در شرایط فعلی موضعی ندارند یا شوربختانه کسانی که میاندیشند شرایط فعلی میتواند برای خواستههایشان پیشبرنده باشد. این روزها درگیر آدمهای زیادی از مردمان این شهرم. از هرجا که دود سیاهی برمیخیزد مدام باید در دلم برای سلامتی ساکنان آن محل دعا کنم. باید صبح به صبح نگران در هر گروهی که هستم، بنویسم: «سلام. صبحتون بخیر. خوب هستید؟» و منتظر بمانم یکییکی عکسالعملی از ایشان بگیرم.
اما این قصه من نیست و قصه بسیاری از ماست. همه مایی که یکدیگر را نمیشناسیم و هر لحظه زنده بودنمان برای یکدیگر مهم شده، چرا که میدانیم با دشمنی روبهرو شدهایم که هیچ مرزی نمیشناسد. دشمنی که دستش به خون بسیاری از زنان و کودکان آغشته است. هر بار که گوشی را بالا پایین میکنم، پیامی دلگرمکننده هست. یکی که فراخوان داده برای دورتر شدن از حادثه به خانهاش بروند. دیگرانی که میگویند در تهران میمانند و اگر کسی کاری دارد به ایشان بسپرد. جماعتی که دنبال اطلاعرسانی درباره هرآنچه مورد نیاز است، هستند. میخواهند خلأهای موجود را در رسانهها پر کنند. کسانی که به دنبال این هستند تا شهدا تبدیل به عدد نشوند، دیده شوند تا همه بدانیم جانهای عزیزی را از دست دادهایم. ما جماعت بسیاری شدهایم که در کنار هم در حال روایت جنگی هستیم که ناجوانمردانه بر ما تحمیل شده است. خطکشیهای دیروز در شرایط امروز برایمان رنگ باخته است. اینکه هموطنمان چگونه میاندیشد یا سبک زندگیاش چیست دیگر برایمان مهم نیست که ما با هم یک تن شدهایم. ما تمامی ریشه در همین خاک داریم. حق و سهمی از این خاک داریم. میراثدارانی هستیم که قرار است نام ایران را بلند به آیندگانمان بسپاریم. ما مردم، ریسمان واحدی را برای کنار هم زیستن یافتهایم. قلبمان برای هم میتپد.
اما کاش چنین مردمانی بهتر روایت میشدند. کاش رسانهها دست برمیداشتند از بلند کردن صدای آدمهای همیشه، آنان که حتی به ظاهر هم نمیتوانند همه مردم را با هم ببینند. آنان که هنوز فکر میکنند زمانی برای عقدهگشایی هست. صدا و سیمای ما که میتواند به حق نمادی بر ایستادگی در برابر متجاوز باشد، میتواند نشانی از همدلی ما و شنیدن صداهای فراگیر جامعه ما باشد.
میدانم مدیریت فضای جنگی از هر لحاظ کاری ساده نیست. میدانم فشارها گاهی مسئولان را ناتوان از پرداختن به ایدههای جدید میکند. اما یک باور مهم دارم. این روزها میشود بیش از پیش به مردمان سرزمینم اعتماد کرد. میشود صدای آنان را بهتر شنید. میتوان روایت این کنار هم بودن را بلندتر و رساتر فریاد زد. میتوان حتی فضا را برای شنیده شدن نقدها باز گذاشت و به مردمی اعتماد کرد که شنونده حرفهایند. خودشان به خوبی تشخیص میدهند که چه زمانی برای گفتن چه حرفی مناسب است.
ما علاوه بر جنگ در میدان، گرفتار جنگ روایتها نیز هستیم. پیروزی در روایتها به مدد آزادی بیان و ایجاد امکان برای شنیده شدن صدای همه دلسوزان این وطن میسر خواهد شد. در کنار صدای همدلی مردمان این سرزمین صداهای گوشخراش یا بنگاههای تفرقهافکن بیرونی از صدا خواهند افتاد. ما نیازمند پررنگ شدن همدلیهایمان هستیم، همانجا که دشمن هدف قرار داده و به خیال خودش میتواند با مقابل هم قرار دادن مردم، روزگار این مردمان نازنین را خود تعیین کند. یادمان نمیرود که خوب از مشکلات آگاهیم. خوب به نقدها واقفیم. برایمان بازگشت به دموکراسی و خواست مردم ارزشمند است. اما خوب میدانیم که اسرائیل و متحدانش برای ما رهاوردی جز ویرانی ندارند. همین چند روز به کفایت سعیشان آشکار شده است. وطنمان را خودمان خواهیم ساخت.
این همبستگی ملی پایانناپذیراست
غلامرضا ظریفیان
استاد سابق دانشگاه تهران
در بحرانهای بزرگ اجتماعی معمولاً آن رنگینکمانی که از تنوع و تکثر جامعه دیده میشود؛ به همگرایی روی می آورد. به بیان دیگر، جامعه از نظر علایق، باورها و انگیزهها بسیار متنوع است، اما در شرایط بزرگ تاریخی، وجدان بشری مشترک جدی شکل میگیرد تا از میراث، سرزمین و فرهنگ عمیق معنوی خود دفاع کنند. این یک تجربه تاریخی مکرر است.
ایران ما در یک موقعیت ژئوپولیتیکی خاص قرار دارد که بارها مورد تجاوز قرار گرفته است. پس از جنگ هشت ساله، امروز هم کسی که به ایران حمله کرده، ماهیتاً یک جنایتکار جهانی است؛ کسی که در مجامع بینالمللی به این عنوان شناخته شده و در حوادث مختلف نشان داده است که هیچ مرز انسانی، اخلاقی یا بشری را رعایت نمیکند.
آنچه اسرائیل در این روزها هدف قرار داد، صرفاً حکومت نیست، بلکه هویت ملی ما را نشانه گرفته است. خود اسرائیل نیز صراحتاً ابراز کرده که هدفش فراتر از این است و به دنبال تجزیه سرزمینی ماست. در چنین شرایطی که هویت تاریخی، فرهنگی و ملی ما به خطر افتاده، طبیعی است که رنگینکمان فرهنگ ایرانی، که حول چند محور اساسی با هم پیوند خورده و در عین حال تنوع و تکثر دارد، کنار هم قرار بگیرد.
میبینیم که حتی جریانات مختلف، از جمله کسانی که منتقد جدی حکومت هستند، اما دل در گرو ایران دارند، حتی ایرانیان خارج از کشور، چگونه این مساله را دنبال میکنند، در شبکههای اجتماعی مینویسند و تلاش میکنند این حادثه تلخ و خطرناک را با همبستگی ملی پشت سر بگذارند. آنان میخواهند به دنیا نشان دهند که این همبستگی ملی پایانناپذیر است.
موفقیت ما در برابر اسرائیل تنها از طریق همین همبستگی ملی ممکن است. دشمن نباید تصور کند که به دلیل انتقادهای جامعه نسبت به سیاستها و روشها، مردم حاضرند هویت خود را فدا کنند اتفاقاً برعکس، مردم حاضرند نقدهای خود را کنار بگذارند و در دفاع از هویت ملی متحد شوند. بنابراین، هرچه بیشتر به انسجام ملی کمک کنیم، این حادثه تلخ و تجاوز زودتر به پایان میرسد. اما اگر در این همبستگی خدشهای وارد شود، دشمن طمع میکند تا با قدرت نظامی و فناوری خود بر هویت ما غلبه کند. اطمینان دارم که این امر هرگز رخ نخواهد داد و جامعه ما با همه تنوع و تکثرش، از سرزمین، هویت، تاریخ و فرهنگ خود دفاع خواهد کرد.
اکنون بهترین فرصت است که صدا و سیما و دستگاههای حاکمیتی، این رنگینکمان فرهنگی را به رسمیت بشناسند و روایت ایرانی دفاع از هویت ملی و دینی را به صورت متنوع و متکثر به مردم ارائه دهند. این کار باعث میشود ملت اطمینان یابد که همبستگی عمیقتر و ژرفتری شکل گرفته و قطعاً نتیجه
خواهد داد.