روایتی از یک قهرمان نونهال تکواندو که زیر آوار جنایت صهیونیستها جان باخت
مدال شهادت بر گردن قهرمان کوچک
یوسف حیدری - روزنامه نگار/ دوازده سال بیشتر نداشت و در همین سن و سال کم، نامش در میان اولین شهدای حمله رژیم صهیونیستی به ثبت رسید. رؤیای قهرمانی جهان را در سر داشت اما شهادت بزرگترین پاداشی بود که نصیب این قهرمان نونهال شد. سکوی قهرمانی برای او شهادت در راه وطن بود و این مدال را با افتخار به گردن آویخت. امیرعلی امینی نونهال تکواندوکار ایران که یکی از امیدهای این ورزش رزمی بود در بامداد روز جمعه در حالی که همراه پدر و مادر و برادر کوچکترش در خانه بودند به شهادت رسید. چهره دوست داشتنی این پسر قهرمان در حالی که قرار بود تنها چند ساعت بعد در رقابتهای انتخابی لیگ تهران شرکت کند، مقابل دیدگان اهالی شهرک شهید چمران همچنان زنده است؛ قهرمانی که الگوی ورزشیاش هادی ساعی بود و میخواست مثل او یک روز قهرمان المپیک شود و پرچم ایران را بر فراز دنیا به اهتزاز دربیاورد.
داستان زندگی امیرعلی روایت پسری است که با تلاش و پشتکار در همه رقابتها شجاعانه میجنگید و هیچگاه تسلیم نمیشد و قرار بود خیلی زود پلههای موفقیت در عرصه قهرمانی تهران، ایران و پس از آن جهان را طی کند. پدر امیرعلی مشوق و بهترین دوست او بود. کسی که هنوز پیکرش از زیر آوار ساختمان 14 طبقهای که مورد اصابت رژیم کودککش صهیونیستی قرار گرفت، خارج نشده است.
حجتالاسلام محمد مهدی احمدپور مربی مجموعه ورزشی شکوفه که امیرعلی زیر نظر مستقیم او برای مسابقات آماده میشد، ناگفتههایی از این پسر قهرمان را برای ما بازگو میکند.
سرمایهای برای تکواندو
این مربی تکواندو که از یک سال قبل امیرعلی زیر نظر او تمرین میکرد با اشاره به اینکه این پسر در روزی که قرار بود برای مسابقات انتخابی تهران شرکت کند به شهادت رسید، میگوید:« امیرعلی یکی از سرمایههای واقعی ورزش تکواندو بود. او آینده بسیار درخشانی داشت و با روحیه جنگندگی که در او میدیدم حتماً در سالهای آینده نام او در رقابتهای مختلف بسیار شنیده میشد. امیرعلی متولد اولین روز از آخرین ماه سال 1399 بود. با وجود اینکه 12 سال بیشتر نداشت اما بسیار پرتلاش و سختکوش بود و دوست داشت خیلی زود پلههای ترقی را طی کند. او دان یک مشکی داشت و پوم یک تکواندو بود و در وزن 5 نونهالان مسابقه میداد. قبل از من، زیر نظر استاد نوید قربانپور تمرین میکرد و از یک سال قبل در باشگاه ما که در محله اراج قرار دارد، تمریناتش را ادامه میداد. او ارشد کلاس بود و سعی میکرد علاوه بر تمرینات، اشکالات دیگر تکواندوکاران باشگاه را نیز برطرف کند. به گفته مادرش، عاشق کربلا بود و هر سال همراه خانواده به زیارت کربلا میرفت. همیشه میگفت الگوی من در تکواندو هادی ساعی است. کسی که با سختکوشی و از همان رده نونهالان و نوجوانان به تیم ملی رسید و قهرمان المپیک شد. دوست داشت مثل او بر سکوی اول دنیا بایستد و پرچم سه رنگ ایران را به اهتزاز دربیاورد. تمرین و پشتکار او برای من خیلی جالب بود. در مبارزه هیچگاه عقب نمیرفت و سعی میکرد با همه وجود امتیاز بگیرد. همین روحیه او الگوی بقیه تکواندوکاران باشگاه شده بود و سعی میکردند مثل او جنگنده باشند. در مسابقات بهترین ضربههای پا را میزد به طوری که در همان دقایق اولیه، مسابقه را به نفع خود به پایان میرساند.»
احمدپور از آخرین مسابقهای که قرار بود امیرعلی در آن شرکت کند اینگونه میگوید:« روز جمعه قرار بود رقابتهای انتخابی لیگ استان تهران برگزار شود و امیرعلی یکی از شانسهای اصلی برای انتخاب در تیم استان تهران بود. از چند روز قبل از مسابقه با جدیت زیادی تمرین میکرد و میگفت میخواهم با قهرمانی، پدر و مادرم را خوشحال کنم. رضا امینی پدر امیرعلی هر روز برای تماشای تمرینات پسرش به باشگاه میآمد و با دقت او را زیر نظر داشت. میگفت همه پدرها مثل کوه پشت فرزندانشان هستند تا به موفقیت برسند و من هم تلاش میکنم تا امیرعلی به آرزویش که پوشیدن پیراهن تیم ملی تکواندو است، برسد.»
وی ادامه داد: «آنها در یکی از ساختمانهای مجتمع مسکونی شهید چمران زندگی میکردند. بامداد روز جمعه در پی تجاوز رژیم صهیونیستی این ساختمان هدف قرار گرفت و بخشی از آن فرو ریخت. از این خانواده فقط مادر و برادر کوچک امیرعلی زنده ماندند. آن طور که مادر امیرعلی برای من تعریف کرد بعد از هدف قرار گرفتن ساختمان آوار روی آنها فرو ریخت. ساختمان کج شده بود و آنها نیم ساعت زیر آوار گرفتار شده بودند. گویا در آن لحظات همسرشان و امیرعلی زنده بودند. همه جا تاریک بود. با حضور آتشنشانها این مادر و کودک خردسال از زیر آوار زنده خارج میشوند اما با ریزش مجدد آوار امیرعلی و پدرش به شهادت میرسند. ساعتی بعد هم پیکر امیرعلی از زیر آوار خارج و توسط عموی او شناسایی میشود و تلاش برای خارج کردن پیکر پدر امیرعلی و دیگر شهدایی که در این ساختمان زندگی میکردند، ادامه دارد. شهادت امیرعلی سند محکمی است بر جنایت رژیم کودککش صهیونیستی که کودکان را قربانی جنایتهای خود میکند. شهید امیرعلی اخیراً همراه با خانوادهاش سفری به مشهد مقدس داشتند و یک تسبیح برای من هدیه آورده بود که حالا این تسبیح تنها یادگاری این شهید عزیز برای من است.»
الگویی
برای شهید نونهال
«جای بسیار تأسف دارد که اسرائیل غاصب به کودکها و مردم عادی هم رحم نمیکند و این موضوع واقعاً دل همه را به درد آورده و امیدوارم که مردم دنیا این جنایتها را محکوم کنند و در کنار مردم مظلوم و آدمهای بیگناه قرار بگیرند.» هادی ساعی رئیس فدراسیون تکواندو که الگوی امیرعلی در ورزش تکواندو بود با بیان این مطلب و ابراز تأسف در پی شهادت امیرعلی امینی، تکواندوکار نونهال در جنایات اخیر صهیونیستها به رسانه ملی گفت: «امینی که متولد ۱۳۹۲ بود و کمربند مشکی دان یک داشت، از استعدادهای درخشان تکواندوی ایران به شمار میرفت و میتوانست در مسابقات انتخابی تیم نونهالان که دیروز برگزار شد، حضور داشته باشد و در کنار ما و بچههایی که دیروز مسابقه میخواستند بدهند، باشد.»
ساعی با اشاره به رسالت فدراسیون تکواندو در انعکاس دادن جنایات صهیونیستها میافزاید: «حال من بعد از این اتفاقات خیلی بد است. وقتی این اخبار را شنیدم خیلی ناراحت شدم. رژیم غاصب صهیونیستی باید پاسخ این جنایتهایش را بدهد و ما هم مثل مردم کشورمان در کنارشان هستیم و برای موفقیت و پیروزی کشورمان ایران همیشه از جان و دل مایه میگذاریم و تلاش میکنیم که پرچم کشورمان را به اهتزاز در بیاوریم. برای همین حاضر هستیم هر کاری که از دستمان برمیآید، انجام دهیم.»
رئیس فدراسیون تکواندو با اشاره به اینکه پدر امیرعلی همچنان زیر آوار است و پیکر او پیدا نشده است، میگوید:«رژیم اسرائیل مسئول این جنایت است. از مردم دنیا میخواهم این جنایتها را محکوم کنند و در کنار مردم مظلوم و آدمهای بیگناه قرار بگیرند. من هم به نوبه خودم بر این موضوع تأکید میکنم که این جنایات انشاءالله یک روزی به پایان میرسد.
اما مردم همه دنیا باید دست به دست هم بدهند تا رژیم غاصب از روی زمین محو شود.»
شهادتت مبارک، امیرعلی عزیز!
در پی شهادت این نونهال تکواندوکار در حملات جنایتکارانه رژیم صهیونیستی به شهرک شهید چمران، فدراسیون تکواندو نیز در بیانیهای اعلام کرد: « با نهایت تأسف و تأثر، شهادت مظلومانه نوجوان غیرتمند و ورزشکار عزیزمان، شهید امیرعلی امینی، هنرجوی سرافراز و پرتلاش خانواده بزرگ تکواندوی ایران، دلها را به درد آورد و اشک را بر چشمان جامعه ورزش و ملت شریف ایران نشاند. امیرعلی، نوجوانی مؤمن، پرامید و آیندهدار بود که در میدان تکواندو با غیرت و پشتکار میدرخشید و افتخار میآفرید. او اینک، در پی یورش ددمنشانه و تروریستی رژیم صهیونیستی، جام شهادت نوشید و به خیل آسمانیان پیوست؛ در حالی که پدر بزرگوارش نیز در این حادثه سهمگین، همچنان زیر آوار مفقود است و دلهای نگران، برای سلامت و بازگشت او دعا میکنند. این داغ مضاعف، نه تنها زخمی کاری بر قلب خانوادهای مظلوم و مقاوم است، بلکه رنجی جانکاه بر پیکره جامعهای است که سالهاست در برابر ظلم و جنایت ایستاده و تاوان آزادگی خود را با خون پاک فرزندانش میپردازد.»