سه دیپلمات پیشین در گفت و گو با «ایران» از پشت پرده تحرکات در آژانس علیه تهران می گویند
فشارهای سیاسی پشت نقاب حقوقی
رضا عدالتی پور
روزنامه نگار
در حالیکه نگاهها این هفته به وین دوخته شده، فضای روابط میان تهران و پایتختهای اروپایی دستخوش یکی از شدیدترین تنشهای دیپلماتیک در سالهای اخیر شده است؛ تنشی که موتور محرک آن، نه صرفاً اختلافات فنی در پرونده هستهای ایران بلکه فضای پیچیدهای از سیاست و فشار در آستانه نشست شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی است.
قرار است در این نشست که از امروز دوشنبه در مقر آژانس در وین آغاز میشود و تا جمعه ادامه دارد، گزارش تازه رافائل گروسی، مدیرکل آژانس درباره وضعیت همکاریهای ایران بررسی شود؛ گزارشی که به باور بسیاری از ناظران بیش از آنکه رنگ و بوی فنی داشته باشد در چهارچوب یک طرح سیاسی تعریف شده است.
در همین حال، منابع دیپلماتیک غربی از تلاش بریتانیا، فرانسه و آلمان برای تصویب پیشنویس قطعنامهای علیه ایران خبر دادهاند که گفته میشود با حمایت پشتپرده ایالات متحده تهیه شده و ممکن است در همین نشست به رأی گذاشته شود. بی تردید تصویب چنین قطعنامهای ایران و غرب را وارد فاز تازهای از تقابل خواهد کرد. بهنظر میرسد نشست این هفته در وین، نه تنها آزمونی برای سنجش عیار همکاری ایران با آژانس باشد، بلکه به صحنهای برای تقابل سیاسی میان دو روایت متضاد از پرونده هستهای ایران بدل خواهد شد؛ روایتی که فراتر از وین، ممکن است آینده مناسبات ایران با غرب را برای ماهها تحت تأثیر قرار دهد. سه دیپلمات پیشین ایران در اروپا در گفتوگو با «ایران» با نگاهی از درون مناسبات قدرت، به پشت صحنه این تحرکات پرداختهاند.
آنها معتقدند طراحی یک قطعنامه جدید علیه ایران، تنها بخشی از یک سناریوی از پیش هماهنگ شده میان آمریکا و اروپا است؛ سناریویی که با نقاب حقوقی و فنی، در حال زمینهسازی برای ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت و احیای مکانیزم ماشه است؛ اما در روایت مشترک این ناظران همه چیز به یک نقطه یعنی سرنوشت مذاکرات دوجانبه میان تهران و واشنگتن گره خورده است.
محدودیت اروپاییها در شورای امنیت
علی ماجدی، دیپلمات باسابقه و سفیر پیشین ایران در آلمان کشورهای اروپایی گام هایی فراتر از صرفاً فشارهای لفظی برداشتهاند. آنها در تلاشاند از ظرفیت حقوقی و فنی آژانس برای بازکردن پروندهای علیه ایران در سطحی بالاتر از شورای حکام استفاده کنند؛ هدفی که ممکن است در نهایت به ارجاع موضوع به شورای امنیت سازمان ملل بینجامد. با این حال، تحلیلگران میگویند این مسیر، آنقدرها هم هموار نیست؛ چرا که چین و روسیه احتمالاً در برابر این اقدام مقاومت خواهند کرد.
علی ماجدی در گفتوگو با «ایران» به هدف این سناریو اشاره کرده است.
ماجدی میگوید: «کشورهای اروپایی دور تازهای از تقابل را علیه ایران به جریان انداختهاند. این بار هدف آنها فراتر از شورای حکام است. آنها تلاش دارند از ظرفیت آژانس بهره ببرند تا پرونده ایران را به سطح شورای امنیت سازمان ملل بکشانند.» ماجدی روایت میکند که این تحرکات دقیقاً همزمان شده با پیچ خطرناک در مذاکرات غیرمستقیم تهران و واشنگتن؛ جایی که گفتوگوها به نقطهای حساس و تعیینکننده رسیده.
بهگفته او، اروپاییها خوب میدانند در چنین مقطعی فشار از مجرای آژانس میتواند نقش یک اهرم حیاتی را بازی کند.
اما آیا این قطعنامهها و اقدامات میتواند به مکانیزم ماشه ختم شود؟ ماجدی پاسخ میدهد: «حتی اگر موضوع به شورای امنیت برود، این قطعنامهها به خودی خود نمیتوانند مکانیسم ماشه را فعال کنند. اروپاییها از مسیر شورای امنیت، ابزار لازم برای استفاده از این سازوکار را ندارند؛ زیرا احتمال دارد با وتوی احتمالی برخی از اعضای شورای امنیت روبهرو شود؛ بنابراین آنها خواهند کوشید از مسیر جداگانه مکانیسم ماشه را فعال سازند. ماجدی هشدار میدهد که اگر مذاکرات فعلی میان ایران و آمریکا به سرانجام نرسد و در بنبست بماند، اروپاییها ممکن است تلاش کنند پروندهای را که حالا در شورای حکام گرم نگه داشتهاند، به شورای امنیت بکشانند و از آن بهعنوان راهی برای تشدید فشار استفاده کنند. با این حال، او تأکید میکند: «در شرایط فعلی، بیشتر از آنکه این تحرکات نشانهای از تصمیم نهایی باشند، باید آنها را بهعنوان اهرم فشاری دید برای واداشتن ایران به توافق.»
اروپا در دوراهی فشار و دیپلماسی
علیاکبر فرازی، دیپلمات پیشین ایران این دیپلمات در ارزیابی خود از فضای نشست اخیر شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی معتقد است آنچه این روزها در جریان است، تنها بازی فنی و حقوقی نیست، بلکه بخشی از یک سناریوی طراحی شده برای هماهنگسازی فشارها بر ایران است. به گفته او، «اروپاییها که در ظاهر از سیاستهای دونالد ترامپ در خروج از برجام ابراز نارضایتی میکردند، هیچگاه حاضر نشدند بهطور جدی در برابر تصمیم آمریکا بایستند. امروز هم همان روند ادامه دارد و اروپا عملاً مکمل آمریکا شده، نه موازنه گر آن.»
اما چه چیزی اروپا را به این مسیر کشانده است؟ فرازی پاسخ را در تحولات ژئوپلیتیکی اخیر، بویژه جنگ اوکراین، جستوجو میکند. نزدیکی ایران به روسیه، آن هم در زمانی که اروپا زیر سایه بحران انرژی و تهدیدات امنیتی قرار دارد، برای پایتختهای اروپایی نگرانکننده است. به همین دلیل، اروپا تلاش میکند همپای آمریکا در بازتعریف نقش ایران در نظم امنیتی جدید گام بردارد.
در همین بستر است که حرف از مکانیسم ماشه دوباره بر سر زبانها افتاده است؛ ابزاری که اروپاییها با تکیه بر مفاد برجام و با چراغ سبز واشنگتن، در حال آمادهسازی آن هستند. فرازی میگوید: «اکنون که دوباره گفتوگوهایی غیررسمی میان ایران و آمریکا در جریان است، اروپا خود را در موقعیتی دوگانه میبیند. از یک سو، دغدغههای امنیتی ناشی از نزدیکی ایران به روسیه در بحران اوکراین، نگرانیهایی را برای اروپا بهوجود آورده از سوی دیگر، آنها با چراغ سبز آمریکا و با استناد به مفاد برجام در حال زمینهسازی برای فعالسازی مکانیسم ماشه هستند که میتواند تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران را بازگرداند.»
این در حالی است که رابطه ایران و اروپا برخلاف مناسبات پرتنش تهران و واشنگتن، همواره با نوساناتی همراه بوده اما در مجموع مسیر تعامل را حفظ کرده است. فرازی بر این باور است که در دوران پس از آغاز جنگ اوکراین، این رابطه میتوانست با بازگشت ایران به بازار انرژی اروپا ابعاد تازهای بیابد؛ اما تحریمها و سردرگمی در پرونده هستهای، این فرصت را از هر دو طرف گرفت.
او تأکید میکند که سیاست خارجی ایران نباید تنها به معادله تهران-واشنگتن خلاصه شود. اروپا هنوز ظرفیتهایی دارد که اگر با درایت دیپلماتیک احیا شود، میتواند در توازن بخشی به روابط خارجی ایران نقشی کلیدی بازی کند.
به گفته فرازی: «اگر مذاکرات میان ایران و آمریکا به نتیجه برسد، اروپا نیز مسیر بازگشت به روابط پیشین را سریعتر طی خواهد کرد.» در نهایت، این دیپلمات پیشین هشدار میدهد که رویکرد فعلی اروپا نباید تنها از منظر تهدید تلقی شود. او آن را بیشتر ناشی از سردرگمی میان منافع امنیتی، نیازهای اقتصادی و فشارهای سیاسی واشنگتن میداند. در چنین فضایی، هنر دیپلماسی ایران باید در آن باشد که مسیرهای جدیدی برای گفتوگو و تنشزدایی با اروپا تعریف کند؛ مسیری که در صورت تحقق، میتواند پشتوانهای مهم برای منافع ملی ایران در جهانی پرآشوب باشد.
بازی هماهنگ اروپا و آمریکا در آژانس
عبدالرضا فرجیراد، استاد ژئوپلیتیک این کارشناس روابط بینالملل با نگاهی تحلیلی به روند جاری در شورای حکام اشاره میکند و میگوید: «اتفاقاتی که در آژانس و در مسیر تهیه پیشنویس قطعنامه ضدایرانی جریان دارد، نشاندهنده هماهنگی آشکار میان اروپاییها و آمریکاست. این همان رویکردی است که رافائل گروسی، مدیرکل آژانس هم با مواضع سیاسیاش به آن پیوسته تا اهرم فشاری مضاعف علیه ایران شکل بگیرد.»
به باور فرجی راد، هدف از تصویب این قطعنامه چیزی فراتر از یک اقدام نمادین است؛ «اروپاییها میخواهند پشتوانهای حقوقی برای ادعاهایشان علیه ایران ایجاد کنند. اگر مذاکرات ایران و آمریکا به نتیجه نرسد، این قطعنامه میتواند مسیر ارجاع پرونده از شورای حکام به شورای امنیت را هموار کرده و دروازهای برای فعالسازی مکانیسم ماشه باز کند.»
اما نقش آمریکا در این سناریو چیست؟ فرجی راد پاسخ میدهد: «دولت آمریکا چندان بیمیل نیست که اهرم ماشه بالای سر ایران باقی بماند. این اهرم میتواند ابزار چانهزنی قدرتمندی برای واشنگتن در مذاکرات دوجانبه با تهران باشد.»
به اعتقاد او، آنچه این روزها در وین در حال وقوع است، فقط یک نشست فنی نیست، بلکه بخشی از یک روند هماهنگ شده میان آمریکا و اروپاست برای بالا بردن سطح فشارها بر ایران و کشاندن مذاکرات به سمتی که مطلوب آنهاست. با این حال، فرجیراد هشدار میدهد که کارت اصلی بازی هنوز در دست ایران است: «تا زمانی که گفتوگوهای دوجانبه ایران و آمریکا جریان دارد، اروپاییها دست به ماشه نمیبرند، اما اگر احساس کنند این مسیر به جایی نمیرسد، ممکن است این ابزار را فعال کنند. من معتقد نیستم که اروپاییها به دنبال برهم زدن مسیر مذاکرات باشند، اما قطعاً میخواهند آن را در مسیر دلخواه خود هدایت کنند.»