انتظار برای نصب ۶۰ دوربین در جنگلهای کشور سه ساله شد
آتش بی پولی و خشکسالی بر جان زاگرس
زهرا کشوری
دبیر گروه زیست بوم
در دو ماهه اول سال ۱۴۰۴ شعلههای آتش با رشدی بیسابقه و جهشی ۷۰۰ درصدی بر جان جنگلهای زاگرس افتادهاند؛ سرزمینی که نیمی از آتشسوزیهای جنگلی کشور را در دل خود جای داده است. این آمار نگرانکننده را حسین ظفری، معاون سازمان مدیریت بحران اعلام میکند و سرهنگ علی ملکی آهنگران، فرمانده یگان حفاظت منابع طبیعی و آبخیزداری کشور در گفتوگو با «ایران»، از افزایش آتشسوزیهای عمدی در همین مدت خبر میدهد؛ آتشی که گاه از سر غفلت برمیخیزد و گاه از سر انتقام. طرحهایی چون ایجاد پایگاههای هوایی اطفا، آموزش نیروهای تخصصی و نصب صدها دوربین پایش، سالهاست روی کاغذ ماندهاند؛ گرفتار کمبود اعتبار. اکنون زاگرس، تشنه و گرم در برابر کوچکترین جرقهای بیدفاع است و جنگل، بینگاه دیدهبان، خاکستر میشود.
آتشسوزیهای عمدی
آهنگران درباره چرایی افزایش آتشسوزیها در سالجاری میگوید:«در سالجاری فصل خشک زودتر از موعد آغاز شد و وزش باد گرم، دمای بالای هوا و وجود مواد سوختنی، همه دست به دست هم دادند تا حریق زودتر از هر سال آغاز شود. ما در سالهای گذشته چنین شروع زودهنگامی نداشتیم، بنابراین امسال افزایش چشمگیری در سطح سوختگی و تعداد آتشسوزیها داشتیم.»
او ادامه میدهد: «بخشی از آتشسوزیها، متأسفانه، عمدی بودهاند و دلایل مختلفی دارند. تنها در استان فارس حدود ۵۰ نفر را در این رابطه دستگیر کردیم. در سایر مناطق نیز بازداشتهایی داشتهایم. برای این افراد پرونده قضایی تشکیل شده و به مراجع ذیصلاح تحویل داده شدهاند. برخی از آنها نیز محکوم به حبس شدهاند.»
به گفته آهنگران بیش از ۹۵ درصد آتشسوزیها (اعم از سهوی و عمدی) منشأ انسانی دارند. مطالعات ۲۰ سال گذشته نشان دادهاند که درصد عمدی بودن آتشسوزیها بین ۴ تا ۵ درصد است، اما به نظر میرسد این رقم در سالجاری با شدت بیشتری همراه باشد.
او اولین دلیل آتشسوزیهای عمدی را انتقامجویی شخصی میداند و میگوید:«برای مثال برخی افراد که خودشان یا بستگانشان به دلیل زغالگیری از درختان دستگیر شدهاند، با آتش زدن جنگلها اقدام به انتقامجویی میکنند.»
آهنگران اختلافات طایفهای را نیز از دیگر علل آتشسوزیها برمی شمرد و میگوید: «گاهی این اختلافات منجر به آتش زدن مزارع میشود که در نهایت، آتش به جنگلها نیز سرایت میکند. برخی کشاورزان برای از بین بردن کاه و کلش، مزارع خود را آتش میزنند و این آتش، به منابع طبیعی نیز سرایت میکند.»
به گفته او، ۹۵ درصد از آتشسوزیها در دو ماه گذشته در دامنههای زاگرس رخ داده است.
خلأ فرهنگی در حفاظت از منابع طبیعی
آهنگران سومین چالش اصلی منابع طبیعی را نبود فرهنگسازی کافی میداند و میگوید: «باید همه مردم به این باور برسند که حفاظت از منابع طبیعی یک وظیفه همگانی است، نه اینکه کسی به دلیل اختلاف با سازمان منابع طبیعی، جنگل را به آتش بکشد.»
نفس کشیدن ایرانیها به زاگرس بند است
آهنگران معتقد است: «تا زمانی که مردم باور نکنند نفس کشیدن، نوشیدن آب و خوردن غذا به ماندگاری این جنگلها وابسته است، نمیتوان از جنگل حفاظت کرد.» آمارها نشان میدهد که بیش از ۴۰ درصد آب شیرین کشور از زاگرس تأمین میشود. همچنین با توجه به حضور دامداران و عشایر، این منطقه نقش ویژهای در تأمین پروتئین کشور دارد. آهنگران بر این باور است که اگر مردم به این آگاهی برسند، خودشان مانع تخریب جنگلها خواهند شد.
او هشدار میدهد که برخی گردشگران نمیدانند یک تکه شیشه یا بطری پلاستیکی نیمهپر از آب میتواند مانند ذرهبین عمل کند و در اثر نور آفتاب و گرما، منشأ آتشسوزی در مراتع خشک شود و درختان کهنسال را خاکستر کند.
آهنگران وسعت جنگلهای زاگرسی را ۶ میلیون هکتار اعلام میکند و میافزاید: «هر هکتار از این جنگلها سالانه حدود ۶۸ هزار تن گرد و خاک جذب میکند و از گسترش آن به سمت شهرها جلوگیری به عمل میآورد.»
قوانین بازدارنده نیستند
آهنگران بازدارندگی قوانین حوزه منابع طبیعی را نیز زیر سؤال میبرد و میگوید:«دادگاهها باید ارزش زیستی یک درخت را نیز در نظر بگیرند. وقتی فقط ارزش چوب درخت محاسبه میشود، مبلغ خسارت نمیتواند بازدارنده باشد. گاهی ارزش واقعی درختها بسیار بیشتر از جریمهای است که برای فرد در نظر گرفته میشود، بنابراین او همچنان به تخریب ادامه میدهد.» او البته یادآوری میکند که در قانون، برای برخی موارد تخریب عمدی منابع طبیعی، حکم «محاربه» نیز پیشبینی شده است: «مجازات آتشسوزی عمدی در قانون، ۲ تا ۵ سال حبس در نظر گرفته شده، اما در برخی موارد خاص که انگیزه خاصی برای آتشسوزی اثبات شود، میتوان حکم محاربه نیز صادر کرد.»
چالشهای مهار آتش در زاگرس
آهنگران یکی از مشکلات اطفای حریق در ایران را فقدان نیروهای تخصصی و آموزشدیده در این حوزه میداند و میگوید: « در حال حاضر فقط یگان حفاظت منابع طبیعی در این زمینه فعالیت میکند، در حالی که این یگان وظایف متعدد دیگری مانند رفع تصرف اراضی و... را نیز بر عهده دارد. بنابراین، به طور طبیعی چنین نیرویی نمیتواند بسیار کارآمد باشد. باید نیروی ویژهای برای اطفای حریق در منابع طبیعی آموزش داده شود تا مؤثر و کارآمد باشد.»
آهنگران در پاسخ به این سؤال که «موانع آموزش جنگلبانان برای اطفای حریق چیست؟» میگوید: «ما در حال حاضر نیز در سطح کشور آموزشهایی ارائه میدهیم، اما این آموزشها برای نیروی مخصوص اطفای حریق نیست. همانطور که آتشنشانها مسئول مهار آتش در مناطق شهری هستند، باید نیروی تخصصی برای اطفای حریق در جنگلها تربیت شود.»
تجهیزات بهروز نیستند
آهنگران یکی از چالشهای جدی را نبود تجهیزات بهروز عنوان کرده و میگوید: «از نظر کمی و کیفی با کمبودهای بسیاری روبهرو هستیم. برای مثال، یگان اطفای حریق هوایی در اختیار نداریم. البته مرکز فرماندهی کنترل اطفای حریق نیروهای مسلح در این زمینه به ما کمک میکند؛ هنگامی که درخواست بالگرد میدهیم، بالگردها اعزام میشوند، اما این بالگردها مخصوص اطفای حریق نیستند. به آنها سبدی متصل میشود تا از طریق آن آب منتقل شود که این روش با مشکلات خاصی همراه است.»
او تأکید میکند که سازمان منابع طبیعی برای راهاندازی یگان اطفای حریق هوایی، نیازمند تخصیص اعتبار برای واردات تجهیزات از خارج کشور است.
چند دهه تلاش برای ایجاد پایگاه هوایی اطفای حریق
آهنگران دلیل به سرانجام نرسیدن این تلاشها برای ایجاد پایگاه هوایی اطفای حریق را محدودیت اعتباری میداند و میگوید: «ما باید 41 پایگاه در سراسر کشور ایجاد کنیم. برای آنها طرح نوشتیم، جانمایی کردیم و هزینهها را مشخص کردیم اما فقط 9 پایگاه اطفای حریق راهاندازی شد، چون اعتبار نیست.»
اعتبارات ویژه
فرمانده یگان کشور تأکید میکند: «اگر منابع طبیعی واقعاً اهمیت دارد باید اعتبارات خاص و ویژه برای آن دیده شود. ما سالیانه حدود 1500 میلیارد تومان خسارت میبینیم. چه اشکالی دارد یک بار اعتبار ویژهای را برای تأمین تجهیزات سازمانی که وظیفه حفاظت از بیش از 80 درصد کشور را به عهده دارد، دیده شود؟»
او میپرسد: «وضعیت این 80 درصد چگونه است؟ یا کوه است یا بلندی است یا جنگل است. ما چطوری باید آنجا برویم؟ ماشینهای شاسی بلند میخواهیم نه ماشینهای چینی که دو سال نشده، به خسارت میافتند. هزینه تعمیرات آنها سر به فلک میزند و تعمیر کردن آنها به صرفه نیست.»
آهنگران یادآوری میکند که تمام مشکلات به مسئولان منعکس شده و طرح حل آنها هم داده شده است: «البته اعتباراتی هم دادهاند و با آن تجهیزات اطفای حریق انفرادی خریدیم. امسال هم در دستور کار است که یک سری اعتبارات به ما پرداخت شود. مثلاً در بحث اطفای حریق سازمان برنامه و بودجه به ما قول داده که بزودی، 150 میلیارد واگذار کند. همچنین در بحث تأمین و تجهیز در همه فاکتورهای یگان حفاظت، 700 میلیارد تومان واگذار کنند. ولی خب تا این اعتبار واگذار و تبدیل به تجهیزات شود، فصل اطفای حریق میگذرد و ممکن است آسیبهای آنچنانی به منابع طبیعی وارد شود.»
فرمانده یگان حفاظت منابع طبیعی و آبخیزداری از مردم میخواهد هر کجا در جنگل رد دودی را مشاهده کردند با تلفنهای 1504 و 139 تماس بگیرند تا جنگلبانها برای اطفای حریق اعزام شوند.
نیاز به نصب 408 دوربین
آهنگران یکی از نیازهای ضروری حفاظت را نصب 408 دوربین در رویشگاههای جنگلی ایران میداند و میگوید: « ما اگر در عرصهها دوربین داشته باشیم، یعنی چشم و دید در عرصه داریم. دوربینها را به مانیتورینگ وصل و جنگل را مرتب پایش میکنیم. بنابراین تا کوچکترین دودی را ببینیم، نیروها را وارد عمل و از گسترش آتشسوزی جلوگیری میکنیم. ولی اعتبار نداریم.» او میگوید: «سه سال پیش 60 دوربین با اولویت بندی، بین استانهای مختلف تقسیم شد اما متأسفانه اعتباری وجود نداشت تا برای آنها پایه بزنند و دوربینها را نصب کنند. هر دوربین آن زمان حدود دو میلیارد تومان هزینه داشته است. چون این دوربینها، باید در بلندی نصب شوند و ارتفاع دکل حدود 12 متر باشد تا افراد متفرقه به آن دسترسی نداشته باشند. الان همین 60 دوربین هم از رده خارج شده و به روز نیستند.»