آموزشگاه‌های آزاد هنری چه نقش و کارکردی در عرصه آموزش امروز دارند؟

حمایت رسمی از آموزش غیر رسمی

حسین نوروزی
گرافیست


هنر با همه ژرفا و چندلایه‌بودنش، زمانی در بستر جامعه شکوفا می‌شود که آموزش آن مستمر، در دسترس و کیفی باشد. دراین میان، آموزشگاه‌های آزاد هنری، به‌عنوان یکی از ارکان مکمل نظام آموزشی کشور، جایگاهی انکارناپذیر دارند. آموزش هنر در ایران، در یک‌سوی طیف، بر دوش نهادهای رسمی چون دانشگاه‌ها، هنرستان‌ها و مراکز وابسته به وزارت علوم و وزارت آموزش و پرورش قرار دارد و در سوی دیگر، آموزشگاه‌هایی فعال‌اند که با مجوز رسمی معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و عمدتاً ازآن بخش خصوصی‌اند.
 این آموزشگاه‌ها با تأکید بر مهارت‌آموزی، تربیت عملی هنرمندان و کارگاه‌های تخصصی طی سال‌های گذشته نقشی پررنگ در جریان‌سازی هنری و کشف استعدادها ایفا کرده‌اند.
نخستین و برجسته‌ترین مزیت این آموزشگاه‌ها، انعطاف ساختاری و پاسخ‌گویی سریع به نیازهای جدید هنری جامعه است. در شرایطی که نظام آموزشی رسمی، به‌دلیل ساختار بوروکراتیک و برنامه‌های درسی ثابت، از به‌روزرسانی در متدهای آموزشی بازمی‌ماند، آموزشگاه‌های آزاد با سرعت بیشتری به تغییرات بازار، سلیقه مخاطب و فناوری‌های نوین واکنش نشان می‌دهند.
همین ویژگی باعث شده است که بسیاری از جوانان و هنرجویان مستعد، برای تکمیل مهارت‌های خود، به این مراکز آموزشی روی آورند. با این حال، وجود و گسترش این آموزشگاه‌ها هرچند فرصت‌ساز، خالی از چالش نیست. از جمله مهم‌ترین دغدغه‌ها، می‌توان به ضرورت ساماندهی کیفی سرفصل‌ها و دوره‌های آموزشی در این مراکز اشاره کرد.
تجربه نشان داده است که برخی آموزشگاه‌ها، با تمرکز صرف بر جنبه‌های اقتصادی از کیفیت آموزشی کاسته‌اند و از نیروهایی بهره می‌گیرند که فاقد صلاحیت حرفه‌ای و علمی‌اند. در چنین شرایطی، هنر نه‌تنها ارتقا نمی‌یابد بلکه سطحی‌گرایی، مدگرایی افراطی و حتی تحریف بنیان‌های زیبایی‌شناسانه در آن راه می‌یابد.
انتخاب مدرسان و مربیان آموزشگاه‌ها باید بر پایه معیارهای مشخص، روزآمد و حرفه‌ای صورت گیرد.
 وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به‌عنوان مرجع صدور مجوز و ناظر بر فعالیت این مراکز، وظیفه‌ای مضاعف دارد که سازوکار ارزیابی تخصصی مدرسان را جدی‌تر پی‌ریزی کرده، از سلیقه‌گرایی و روابط غیرتخصصی در انتخاب کادر آموزشی جلوگیری کند.
هنرمندی صرف‌نظر از مهارت فردی، برای آموزش نیازمند توان انتقال مفاهیم، شناخت روان‌شناسی یادگیری و توانایی ساختاربندی مطالب است. عدم رعایت این شاخص‌ها در انتخاب مدرس، به تضعیف فرآیند آموزش می‌انجامد. درهمین راستا، ضرورت طراحی و اجرای یک نظام نظارتی فراگیر، هوشمند و روزآمد بر عملکرد آموزشگاه‌ها بیش از هر زمان دیگری احساس می‌شود.
نظارتی که تنها به بازدیدهای موردی و صدور یا تمدید مجوز محدود نباشد، بلکه با بهره‌گیری از آخرین معیارهای سنجش کیفیت، بازخورد هنرجویان، ارزیابی عملکرد آموزشی و بررسی نتایج خروجی‌های هنری، بتواند تصویری واقع‌گرایانه از کیفیت این آموزشگاه‌ها ارائه دهد. این نظارت باید مستمر، بازدارنده در برابر تخلف و مشوق برای ارتقای سطح آموزش باشد.
در شرایط فعلی که جامعه هنری ایران با مخاطراتی چون افول ذوق عمومی، گسست میان سنت و نوگرایی و تغییر در ذائقه هنری مواجه است، آموزش نه‌فقط ابزار تربیت فردی بلکه سازوکار بنیادین در بازسازی فرهنگ عمومی محسوب می‌شود. آموزشگاه‌های آزاد با حضور در مناطق دورافتاده‌تر، جذب استعدادهای خارج از پایتخت و ارائه آموزش‌های کوتاه‌مدت و کاربردی، توانسته‌اند بار بخشی از رسالت فرهنگی دولت را بر دوش بکشند.
اما این ظرفیت، تنها زمانی کارآمد خواهد بود که درون ساختاری منسجم، راهبردی و مبتنی بر استانداردهای کیفی تعریف شود. نمونه‌ای از توجه به این موضوع را می‌توان در آیین دومین «سرو ایرانی» مشاهده کرد.
 دراین برنامه که چندی پیش برگزار شد، با تأکید بر جایگاه آموزش هنر در توسعه فرهنگی از تلاش‌های بخش خصوصی و مربیان دلسوز این حوزه تجلیل شد. چنین آیین‌هایی، علاوه بر جنبه نمادین، می‌توانند به ایجاد انگیزه، رقابت سالم و الگوسازی در شبکه آموزش هنر بینجامند.
معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در این مراسم تنها در یک جمله کلیدی، بر نقش آموزشگاه‌های آزاد در پیوند نسل‌ها تأکید کرد و آن را راهی برای عبور از شکاف نسلی دانست. این نگاه، خود حاوی یک پیام مهم است: آموزش، تنها تربیت تکنیکی نیست؛ آموزش، بستر تداوم فرهنگ و زبان مشترک نسل‌هاست.
در روزگار جهانی‌شدن و سیطره تصویر، این آموزشگاه‌ها می‌توانند نقش رسانه‌ای فرهنگی را ایفا و ارزش‌های زیباشناختی بومی را در قالبی نو بازآفرینی کنند.
در پایان، باید یادآور شد که جایگاه آموزشگاه‌های آزاد هنری در منظومه فرهنگی کشور، جایگاهی حیاتی، حساس و قابل ‌تعریف است. این مراکز، نه باید رهاشده و بی‌سامان باشند و نه تحت فشار افراطی بوروکراسی قرار گیرند. راه میانه، راهِ نظارت هوشمندانه، برنامه‌ریزی کیفی، ساماندهی محتوایی و حمایت هدفمند از مراکزی است که کارنامه‌ای روشن در تربیت هنرمندان و گسترش فرهنگ دارند.
در عصری که فرهنگ‌سازی، نیازمند ابزارهای چابک و چندمنظوره است، آموزشگاه‌های آزاد هنری می‌توانند نقش مدرسه، رسانه، کارگاه و آزمایشگاه را هم‌زمان ایفا کنند به شرط آن‌که به رسمیت شناخته شوند، به‌درستی راهبری شوند و با نگاهی عمیق و فرهنگی، نه صرفاً اقتصادی اداره شوند.

 

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و هفتصد و پنجاه و پنج
 - شماره هشت هزار و هفتصد و پنجاه و پنج - ۱۲ خرداد ۱۴۰۴