کوهنورد ۶۶ ساله کرمانشاهی و فتح هشتمین قله ۸ هزار متری جهان

پرچم ایرانی ها در هیمالیا بالاست

مرجان قندی - روزنامه نگار/ «باد سرد هیمالیا به صورتم می‌خورد. قدم‌هایم را روی برف‌های یخ‌زده، آرام می‌گذارم؛ هر گام، تلاشی برای غلبه بر ارتفاع، هر نفس، مبارزه‌ای برای بقا. «دائولاگیری»، غول خاموش، در برابر من قد علم کرده است.» این روایت کوتاهی است از کوهنورد باتجربه کرمانشاهی که موفق شد یکی از سخت‌ترین و مرتفع‌ترین قله‌های جهان را فتح کند؛ قله «دائولاگیری» در رشته کوه هیمالیا. رضا شهلایی پس از ۴۵ روز مبارزه با سرمای سوزان، بادهای بی‌رحم و کوهستانی و یخبندان‌های مرگبار، سرانجام بر فراز این قله ۸۱۶۷ متری ایستاد؛ قله‌ای که صعود به آن سال‌ها در ذهنش رویا بود. او سال‌هاست که بلندترین قله‌های جهان را یکی پس از دیگری فتح می‌کند. با سابقه‌ صعود به هفت قله‌ بالای هشت‌ هزار متر، از «لوتسه» گرفته تا «اورست» ، مسیرهای دشوار هیمالیا برای او نه ‌تنها چالشی فیزیکی، بلکه سفری درونی بوده‌ است. او که سال گذشته تا کمپ سوم قله‌ دائولاگیری پیش رفت، امسال با پشتکار مثال‌زدنی، موفق شد رویای خود را تحقق بخشد و بر فراز یکی از خاص‌ترین قله‌های جهان بایستد.

این کوهنورد 66 ساله آخرین لحظه‌های صعود به قله دائولاگیری را با احساسی ملموس این‌گونه روایت می‌کند:«به قله نزدیک می‌شوم. خورشید آرام آرام از پشت یخچال‌های بلند سرک می‌کشد و سایه‌ام را بر سطح برف منعکس می‌کند. دنیا زیر پایم گسترده شده است؛ قله‌های دیگر همچون موج‌هایی در دل زمین، در افق خودنمایی می‌کنند. تمام دردها، لحظه‌های دشوار، سرما، فشار مالی و روانی، حالا فقط بخشی از گذشته‌اند. آخرین قدم را برمی‌دارم و بر فراز دائولاگیری می‌ایستم. نگاه می‌کنم به اطراف، ایستادن روی این قله تا دیروز رویای من بود و امروز با تمام وجود لمسش می‌کنم. هیچ واژه‌ای نمی‌تواند احساسم را از این لحظه توصیف کند؛ احساس آزادی و رهایی و غروری که از عمق وجودم فوران می‌کند.»

تجربه‌‌ای بر فراز قله هشت هزار متری
«کوه، همیشه صبور است، همیشه همانجاست، اما این من هستم که با هر صعود تغییر می‌کنم.» این جمله شهلایی، کوهنورد کرمانشاهی است که دو هفته قبل موفق شد قله هشت هزار متری دائولاگیری را به‌عنوان هشتمین هشت هزار متری خود صعود کند. می‌گوید:«ما در جهان چند نقطه‌ مکانی خاص داریم؛ استوا، قطب جنوب، آبشار نیاگارا و قله‌ اورست که یکی از منحصر‌به‌فردترین‌ این نقاط است. قله اورست را حدود 12 سال قبل صعود کردم. به‌عنوان کسی که بیش از 20 سال است در سیستم کوهنوردی فعالیت می‌کنم، باید بگویم وقتی کوهنوردی به یکی از این نقاط می‌رود، نمی‌تواند حس و حال واقعی‌اش را توصیف کند. امسال، صعود به دائولاگیری برای من چنین تجربه‌ای بود؛ احساسی که نمی‌توانم با کلمات بیان کنم. این قله سال‌ها ذهن مرا مشغول کرده بود و پس از 45 روز دشوار، فشار مالی و جسمی، وقتی به قله رسیدم، انگار که هیچ فشاری را تحمل نکرده‌ بودم و فقط حس آزادی داشتم؛ احساسی لطیف و زیبا که زبان از توصیف آن قاصر است.»
شهلایی با تأکید بر اینکه بزرگ‌ترین کمک کوهنوردی در زندگی به من این است که صبورتر و در کارهایم پشتکار بیشتری داشته باشم، می‌افزاید:«هیچ مشکلی را بیش از حد دشوار نمی‌بینم و به هر مسأله‌ای از زاویه‌های مختلف نگاه می‌کنم. برای همین می‌گویم کوهنوردی فقط یک ورزش نیست، بلکه سبکی از زندگی است که ما را در شرایط سخت قرار می‌دهد. اگر کوهنورد نبودم، شاید انسانی بی‌تفاوت می‌شدم. تأثیر کوهنوردی بر زندگی من قابل لمس است. زمانی که به قله‌ دائولاگیری صعود کردم، هزینه‌ها، تورم و مشکلات زندگی را فراموش کردم و فقط از حس آن لحظه لذت بردم.»

افتخارآفرینی  در هیمالیا
این کوهنورد درباره‌ شرایط منطقه‌ دائولاگیری و کوهنوردان همرا‌هش در این صعود می‌گوید:«من و افسانه حسامی‌فرد از ایران برای این صعود حضور داشتیم. بقیه کوهنوردان از کشورهای صربستان، تایوان، آلمان و پاکستان بودند. البته بعد از این صعود خانم حسامی‌فرد، پزشک و کوهنورد ایرانی قرار است با صعود به قله 8 هزار و 586 متری کانچن جونگا که سومین قله مرتفع جهان است، گام بزرگی به سوی ثبت تاریخ برای ایرانیان بر‌دارد. او تاکنون 13 قله از 14 قله 8 هزار متری جهان را فتح کرده و با صعود به تنها قله باقی‌مانده (چو ایو8188 متر) نام خود را به‌عنوان اولین زن ایرانی در فهرست فاتحان این چالش جهانی ثبت خواهد کرد.»
او ادامه می‌دهد:«کوهنوردان می‌دانند که دائولاگیری قله‌ای چالشی است، برای همین وقتی برنامه کوهنوردی سنگینی مثل این منطقه را انتخاب می‌کنند، دوست دارند دست پر برگردند. سال گذشته من در همین منطقه 40 روز برای صعود تلاش کردم اما شرایط مهیا نبود و موفق نشدم صعود کنم و برگشتم و قله دیگری را رفتم. اما امسال تیم‌های بسیار مجهزی با کوهنوردان همراه بودند؛ هلیکوپتر اختصاصی داشتند و اینترنت پرسرعت استارلینک خریداری شده بود که در کمپ‌ها از آن استفاده می‌کردیم. سرعت اینترنت از داخل شهر بیشتر بود و ما تمام مدت آنلاین بودیم و از وضعیت خودمان عکس و فیلم می‌فرستادیم. کوهنوردانی که با گرفتن اسپانسر، برنامه صعود به قله‌های برون‌مرزی را می‌روند، با خیال آسوده‌تر برنامه را می‌گذرانند اما کوهنوردانی امثال من که با هزینه شخصی می‌روند، باید از 6 ماه قبل با تمرینات و تجهیزات کامل راهی ‌شوند.»
شهلایی می‌افزاید:«با وجود همه سختی‌ها، حتی وقتی می‌خواهم به قله پرچالشی مثل دائولاگیری بروم، زمانی که کوله‌ام را آماده می‌کنم، اصلاً به برنگشتن فکر نمی‌کنم. من بر این باور هستم که ما ورزش می‌کنیم برای سلامتی و امید به آینده. این امید هر روز به من انرژی می‌دهد و هیچ وقت حتی به اندازه یک درصد هم به اینکه ممکن است بروم و برنگردم، فکر نمی‌کنم.»  این کوهنورد باسابقه درباره‌ اهداف بعدی‌اش در کوهنوردی می‌گوید:«پس از صعود به دائولاگیری که چندین سال یکی از اهداف زندگی‌ام بود، در برنامه‌‌های سال آینده‌ام برای صعود به قله‌ صخره‌ای «ماترهورن» (در آلپ) که نماد کشور سوئیس است، برنامه‌ریزی می‌کنم. البته نگاهی هم به قله‌هایی در کشور پاکستان دارم، اما اولویتم صعود به ماترهورن است.»

کوهنوردی فقط صعود نیست
شهلایی که 40 سال می‌شود در رشته کوهنوردی فعالیت دارد، صعودهایش در قله دماوند به بیش از 106 تلاش می‌رسد. او حوالی سال‌های 85-84 تلاش‌های برون‌مرزی‌اش را با قله‌های کوتاه‌تر هیمالیا آغاز کرد و حالا در کارنامه‌اش هشت صعود به قله‌های 8 هزار متری دنیا دارد. از اولین تلاش‌های او چه در دل قله دماوند، چه بر فراز یخ‌های هیمالیا، کوهنوردی، داستانی از جسارت، تلاش و ماجراجویی است و امروز برای او به یک سبک زندگی تبدیل شده است. می‌گوید:«دو مفهوم وجود دارد؛ یکی کوه‌روی و دیگری کوهنوردی که با وجود شباهت ظاهری، کاملاً متفاوت‌ از هم هستند. کوه‌روی یک پیمایش ساده با تجهیزات اولیه است، اما کوهنوردی یک رشته‌ تخصصی با نیاز به ابزار، آموزش و فعالیت گروهی است. کرمانشاه به لحاظ ویژگی‌های جغرافیایی و ژنتیک سرسخت ساکنانش، شرایط مساعدی برای ورزش کوهنوردی دارد اما نبود زیرساخت‌ها، عدم بودجه در هیأت کوهنوردی و هزینه‌بر بودن این ورزش، به‌عنوان یکی از گران‌ترین ورزش‌های دنیا مانع توسعه کوهنوردی بین جوانان استان می‌شود. با این حال توصیه‌ام به جوانان این است که با وجود کمبودها دست از تلاش برندارند، چون ورزش راه و رسم زندگی‌شان را تغییر می‌دهد و ارمغان خوبی برایشان خواهد داشت. از این رو پیشنهاد می‌کنم جوانان نباید برای صعود به قله‌های 6 هزار متر به بالا عجله کنند، بلکه باید در سیستم کوهنوردی کشور مسیر تکاملی مناسبی داشته باشند. وقتی به بیس‌کمپ قله‌های ۸ هزار متری می‌روید، حتی در تیم‌های بین‌المللی، کمتر چهره‌های جوان زیر ۲۰ تا ۲۵ سال را می‌بینید. کوهنوردان جوان باید در اردوها، باشگاه‌ها و سازمان‌های کوهنوردی فعالیت کنند، آموزش‌های تخصصی ببینند و تجربه‌های مختلفی مانند زندگی در چادر را کسب کنند. این مسیر باعث می‌شود پس از سال‌ها، به ‌طور طبیعی به صعود قله‌های بلندتر راه پیدا کنند.»

سفری به درون انسان
کوهنوردی تنها یک صعود نیست، بلکه سبک زندگی، فلسفه‌ای عمیق و سفری به درون انسان است که او را با مرزهای منتهاالیه توانایی‌اش روبه‌رو می‌کند. این ورزش علاوه بر آمادگی جسمانی، نیازمند استقامت روحی و آمادگی ذهنی است. در این مسیر، طبیعت همسفر ما می‌شود و با زیبایی‌هایش آرامش می‌بخشد و با چالش‌هایش درس‌های ارزشمندی از تلاش، صبر و خودشناسی به ما می‌آموزد. کوهنوردان اغلب بر اهمیت اعتماد به نفس، اراده و همدلی در مواجهه با سختی‌ها تأکید دارند. ورزش کوهنوردی، نه ‌تنها تجربه‌ای هیجان‌انگیز، بلکه مسیری است که دیدگاه انسان را نسبت به زندگی تغییر می‌دهد. صعود به قله‌ها، فرصتی برای آزمودن توانایی‌های فردی و کشف عمیق‌ترین جنبه‌های درونی است؛ جایی که هر گام، روایتگر داستانی از شجاعت، تلاش و عشق به طبیعت است.

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و هفتصد و پنجاه و چهار
 - شماره هشت هزار و هفتصد و پنجاه و چهار - ۱۱ خرداد ۱۴۰۴