کمدینی که خود را دست‌کم می‌گیرد

رضا صائمی
دبیر گروه فرهنگی

«اکبر عبدی» گرچه از جایگاه معتبری در حوزه کمدی برخوردار است و به عنوان بازیگر حرفه‌‌ای در طنز و کمدی شناخته می‌شود، اما هر بار که به حوزه عمومی می‌آید و به محفل و مراسمی مثلاً در یک برنامه تلویزیونی یا مصاحبه‌ای رسانه‌ای به عنوان میهمان دعوت می‌شود، جنجال می‌سازد. او که به بداهه‌پردازی در دیالوگ‌گویی شهره است، هربار که به برنامه‌ای دعوت شده، سخنی گفته یا اظهار ‌نظری کرده که به زعم برخی در شأن مجلس و موقعیت هنری خودش نبوده است؛ بویژه که نشان درجه‌ یک فرهنگ و هنر را نیز دارد. فازغ از این به نظر می‌رسد که او قدر خود را به عنوان بازیگر هم نشناخته و به نقش‌هایی تن می‌دهد که اعتبار حضورش در حافظه تاریخی مخاطب را مخدوش می‌کند. این برای چندمین بار است که درباره افول اکبر عبدی می‌نویسم؛ از بازیگری بزرگ به نقش‌آفرینی بزک شده می‌نویسم و حالا حضور او در برنامه «جوکر» با شمایل زنانه بار دیگر نشان داد که او قدر خودش را نمی‌داند. عبدی پیش از این یکبار در «آدم برفی» زنانه‌پوشی را به نمایش گذاشت و چه خوب هم بازی کرده بود، بار دیگر هم در «خوابم میاد» این تجربه را در نقش یک پیرزن بازی کرد. اما تکرار این شمایل فارغ از اینکه این مسأله را لوس و لوث می‌کند، در شأن جایگاه و صبغه بازیگری چون او نیست و به یک پرسوناژ دستمالی شده و نخ‌نما بدل شده. این دیگر شیوه طنازی نیست، عشوه طنازانه است که کمدی را به سمت شکلی از لودگی سوق می‌دهد. نگرانم این نقش‌ها، آن نقش‌های درخشان «اجاره‌نشین‌ها»، «هنرپیشه»، «مادر» و... را در حافظه سینما، نقش بر آب کند که از قیاسش نه خنده که حسرت به دل می‌نشیند. می‌دانم که برخی خواهند گفت او برای شادی ما چنین می‌کند و این ارزشمند است آن هم در این روزگار عبوس، اما آنها که برای هنر و طنز و کمدی اعتباری بیشتر قائلند، شأن شادی را هم شرط خرسندی می‌دانند... مخاطب ممکن است به شیلنگ تخته‌انداختن و شوخی‌های سخیف هم شاد شود، هنرمند اما به مخاطب باج نمی‌دهد تا خنده‌اش را به قیمت نازل بخرد. بله ما به شادی نیاز داریم و دمش گرم و سرش خوش باد آنکه خلقی را شاد می‌کند، اما غایت شادی در قالب هر شکلی از طنازی محقق نمی‌شود. آنچه در این قاب می‌بینیم، به کلیپ‌های سبکسرانه زوج بلاگرهای اینستاگرامی شباهت دارد، نه شوخ طبعی و طنازی‌های توانمندانه‌ای که از اکبر عبدی سراغ داشتیم. آن لحظه بی نظیر آواز خواندن جلوی آینه در «اجاره‌نشین‌ها» کجا و این جلف‌بازی‌های پر ناز و ادا جلوی دوربین کجا؟ به جای خنده از این صحنه، غصه‌ام می‌گیرد که بازیگری بزرگ مثل اکبر عبدی، چرا باید به نقش‌هایی کوچک تن دهد... سرمایه هر بازیگری، منزلت و اعتباری‌ست که در ذهن مخاطب ثبت کرده، این سرمایه را نباید به بهای هر پیشنهاد پرپولی به حراج گذاشت. جای بازیگران بزرگ، نه صحنه‌های کوچک است نه نقش‌های بزک کرده!

 

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و هفتصد و چهل و هشت
 - شماره هشت هزار و هفتصد و چهل و هشت - ۰۴ خرداد ۱۴۰۴