گزارش «ایران» از نشست «ارتباطات در جهان بیشرسانهای شده»
بحران دیالوگ در دنیای مدرن
در جهانِ اشباعشده از رسانه «گفتوگو» هنوز سختترین مهارت است!
امروزه مرزهای ارتباطات آنقدر گسترده شده که به حوزههای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و حتی زندگی روزمره مردم هم راه پیدا کرده است. رشد روزافزون تکنولوژی و ابزارهای نوین ارتباطی، این عرصه را با «فرصتها» و «چالشهای» جدیدی مواجه کرده که بررسی آنها موضوع هماندیشی «ارتباطات در جهان بیشرسانهای» شد که به میزبانی انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات و با حضور اساتید حوزه ارتباطات و روزنامهنگاری برگزار شد. از موضوعات مورد بحث در این نشست، چالشهای ارتباطات مدرن، اهمیت دیالوگ و تأثیرات مدرنیته و فناوری بر علومارتباطات بود. سخنرانان در این نشست متفقالقول بودند با توجه به تحولات دنیای مدرن، جامعه به سبک و سطح جدیدی از ارتباطات نیاز دارد تا بتواند پاسخگوی نیازهای ارتباطی جامعه باشد. حتی باید آموزش و تدریس علومارتباطات و روزنامهنگاری در دانشگاهها مورد بازنگری جدی قرار گیرد چنانکه هوشمصنوعی را هم نباید در معادلات جدید ارتباطی نادیده گرفت.
سمیه افشینفر
روزنامه نگار
اگر «ارتباطات» مختل شود، سرمایهاجتماعی آسیب میبیند
دکتر علی ربیعی، دستیار اجتماعی رئیسجمهوری و رئیس انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات، معتقد است اکنون ما با چالش «نبود میانجیگری» مواجه هستیم؛ «میانجی» فهم مشترک از مسأله ایجاد میکند؛ به این معنا که مسائل را از پایین به بالا و بالعکس انتقال میدهد و باعث میشود «درک حقیقت» و «فهم مشترک» و «انتقال مسائل» تسهیل شود. «گمشدگی میانجیگری» امری نیست که فقط به دنیای ارتباطات محدود شود بلکه ما این پدیده را حتی در دیگر عرصهها هم شاهد هستیم به عنوان مثال در گذشته میان دو نهاد دین و مردم میانجیهای بسیاری وجود داشت اما اکنون این میانجیها یا کارکرد خود را از دست دادهاند یا نقش و حضور کمرنگی یافتهاند. به گفته ربیعی، بخشی از این اتفاق، ناشی از گسترش ارتباطات و شبکههای اجتماعی است. در حالی که کارکرد ارتباطات، ایجاد انسجام اجتماعی است و اگر «ارتباطات» در جامعهای مختل شود بیشک سرمایه اجتماعی و اعتماد اجتماعی لطمه میبیند. به این اعتبار میتوان مدعی شد که بین «ارتباطات» و «ثبات اجتماعی» رابطه معناداری وجود دارد. وی افزود: اگر میخواهیم هویت اجتماعی را تقویت کنیم بیشک باید ارتباطات را جدی بگیریم و روی آن سرمایهگذاری هدفمند داشته باشیم. چنین سرمایهگذاری، ما را به یک «جامعه گفتوگو محور» ارتقا میدهد که خود این امر، به نوبه خود «شفافیت» و «آگاهی» را در جامعه افزایش میدهد. شفافیت و آگاهی؛ فرزندان ارتباطات سالماند.
جامعه بیدیالوگ، جامعه بیمنطق میشود!
دکتر مهدی منتظرقائم، استاد ارتباطات دانشگاه تهران، به نقش برجسته ارتباطات در حیات بشری اشاره کرد. او معتقد است که همه متعلقات حیات بشری، از جمله دین و معرفت و دانش و تاریخ و جغرافیا در بستر «ارتباطات» اتفاق افتاده است. به این اعتبار، در دنیای مدرن «ارتباطات» دیگر تنها یک رشته تحصیلی یا یک شاخه از علم نیست بلکه مجموعهای از علوم را در بر میگیرد حتی فن خطابه، شعر و ادبیات را هم امروزه به عنوان «تکنیکهای ارتباطی» میشناسیم؛ اما هیچکدام از اینها جای «ارتباطات کلامی و گفتوگومحور» را نمیگیرد. وی افزود: اگر جامعهای از همه تکنیکهای ارتباطی برخوردار باشد اما تنها در «نفوذ کلامی و گفتوگو» ضعف داشته باشد این امر تأثیر منفی در شاخصههای اجتماعی میگذارد چرا که میتواند منطق کلامی را در آن جامعه تضعیف کند. بنابراین نیاز داریم «دیالوگ» را در نظام تربیت عمومی جدیتر بگیریم و در این راه نباید از نقش رسانههای رسمی همچون رادیو و تلویزیون غافل شویم. منتظر قائم ادامه داد: از سوی دیگر، باید مراقب باشیم که با وجود گسترش شبکههای اجتماعی به دامن عوامگرایی و رفتارهای پوپولیستی نیفتیم. بهره گرفتن از رسانه در دنیای امروز یک تیغ دو لبه است از یک سو میتواند صدای متفکران و روشنفکران ما را رساتر کند و از سوی دیگر ممکن است آنان را در حلقه هوادارانش محصور کند چنانکه از اجتماعات علمی دور افتند و از نشستن در اردوگاه همکسوتان خود غافل شوند و از کنش و تعاملات علمی جدی فاصله بگیرند. به گفته این استاد دانشگاه، بنابراین باید هم به «امکانات» و هم به «آسیبهای» رسانههای مدرن آگاه باشیم تا بتوانیم به درستی از ارتباطات در عصر بیشرسانهای شده، بهره ببریم.
مدرنیته جدید، ارتباطات جدید میطلبد
دکتر مسعود کوثری، عضو هیأت علمی دانشکده علوماجتماعی دانشگاه تهران، معتقد است که ما با سطح جدی از مدرنیته مواجه هستیم که در آن، جامعه با «ترکیب واقعیت و فضای مجازی» مواجه شده است که این ترکیب، ارتباطات جدیدی را میطلبد و متعاقب آن، برای ارتباط با مردم، به ساز و کار جدیدی نیاز داریم که در این سطح نباید از نقش هوشمصنوعی در روابط اجتماعی غافل شویم. اکنون با «اشباع رسانهای» مواجهایم که این امر پیامدهایی برای جامعه و تعاملات اجتماعی ما داشته و باعث تغییراتی در جامعه شده است.
کوثری افزود: بنابراین همانطور که مدرنیته به سطح جدیدی ورود کرده، ما نیز باید نگاهمان را به جامعه و مردم و ارتباطات اجتماعی عوض کنیم و به سطح بالاتری ارتقا یابیم تا بتوانیم به نیازهای ارتباطی و اجتماعی امروز جامعه پاسخ دهیم. اما اکنون به نظر میرسد که ارتباطات در جامعه ما با اختلالهایی همراه شده است که بخشی از آن به افراط و تفریط در بکارگیری رسانههای مدرن و بخشی هم به ناآگاهی ما از اصول ارتباطات مدرن برمیگردد. این استاد دانشگاه ادامه داد: از این روست که گاه سؤالهای ما درباره روزنامهنگاری، روابط عمومی و حتی دانش ارتباطات، قدیمی و فرسوده به نظر میرسد. حتی برخی از صاحبنظران علومارتباطات بر این باورند که دوران این نوع از اطلاعرسانی و روابطعمومی و روزنامهنگاری که اکنون ما در دانشگاهها تدریس میکنیم و در جامعه بهکار میبندیم، بهسر آمده است و دیگر با نگاه سنتی به علوم ارتباطات و روزنامهنگاری سنتی نمیتوانیم کارآمدی لازم را در حوزه ارتباطات داشته باشیم؛ آموزش این رشته در دانشگاهها نیاز به روزآمدسازی دارد.
وی افزود: برای اصلاح این روند، ابتدا باید در سطحی کلیتر به این موضوع بپردازیم که میخواهیم با نسخه جدید مدرنیته چگونه مواجههای داشته باشیم؛ اگر رویکرد کلی ما به مدرنتیه مشخص شود بهتر میتوانیم برای نوع مواجهه با دستاوردها و آسیبها و رهاوردهای مدرنیته هم راهحل پیدا کنیم. در این چهارچوب، نوع برخورد ما با «علوم ارتباطات» هم بیشک متحول خواهد شد. اما چیزی که آشکار است این است که نسخه کنونی دانشگاههای ما برای جهان بیشرسانهای شده، دیگر کارساز نیست.
در عصر اشباع رسانهای
صدای «دیگری» شنیده نمیشود
دکتر اعظم دهصوفیانی، استاد علوم ارتباطات اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی، به سیال بودن مفاهیم ارتباطات اشاره کرد. او معتقد است یکی از اثراتی که در بحث اشباع رسانهای مطرح میشود «اتاقهای پژواک» است که فضاهای بستهای هستند که در آن، افراد در گروههایی با عقاید همسو قرار میگیرند.
ده صوفیانی افزود: اما این گروههای همسو یک صدای واحد را نمایندگی نمیکنند و حتی منشأ بسیاری از اختلافات هم میشوند. بنابراین اتاقهای پژواک نتوانستند همبستگی و انسجام اجتماعی ایجاد کنند که این را میتوان ناشی از اشباع رسانهای هم دانست. این روند باعث میشود فضای گفتوگویی بسته شود و صدای «دیگری» شنیده نشود. به گفته وی، در چنین فضایی، بسیاری از تعاریف در حوزه ارتباطات سیال میشوند و باید مورد بازبینی قرار گیرند. جهان رسانهای جدید نیازمند بازتعریف مفاهیم پایهای ارتباطات است.