روایت میدانی از بام سبز سیروس؛ جایی که آلوورا، نان خانه‌ها را درمی‌آورد

گنجی پنهان در دل سیروس

در دل شلوغی جنوب‌ تهران، جایی میان خانه‌های قدیمی محله سیروس، بوی گلاب و خاک نم‌خورده می‌پیچد. انگار گوشه‌ای از طبیعت، لابه‌لای دود و ترافیک دوباره جان گرفته است. آنجا، پشت یکی از کوچه‌های باریک حوالی چهارراه سیروس، گلخانه‌ای سبز شده که نامش گلشن گنج پنهان است؛ اینجا نه فقط گلخانه‌ای پر از انواع گل و گلدان‌، بلکه مأمنی است برای خنده بچه‌ها، گپ مادران و کسب‌وکارهای کوچک خانگی.

نیلوفر منصوری
خبرنگار

در چوبی گلخانه باز می‌شود و باد بخار چای را در هوا می‌دواند. عطر گلاب چای با بوی خوش گلدان‌ها و همهمه بچه‌ها، آدم را سر ذوق می‌آورد. اهالی محل در معرفی گلخانه می‌گویند: «‌اینجا فضایی گرم و صمیمی برای خانواده‌ها و دورهمی اهالی و کلاسی برای حل تکالیف بچه مدرسه‌ای‌ها و در نهایت بازی و خنده است.»
مدیر گلخانه گنج پنهان با لب پر از خنده وارد می‌شود. او معتقد است: «سبزبچه‌هایش‌ اینجا را شاد و سبز کرده‌اند.» البته منظور حامد معنوی‌پور هم گل‌های آلوورا است و هم بچه دبستانی‌هایی است که در حال نوشتن تکالیف مدرسه‌شان هستند. می‌گوید: « در محله سیروس همه خانه‎های قدیمی پشت‌بام و حیاط و بالکن دارند. ثروتی دست نخورده که برای ساکنان محله می‌تواند منبع درآمدزایی باشد، البته برای افرادی که تمایل به کسب درآمد دارند. شغلی که زن و مرد ندارد و هرکسی می‌تواند انجام دهد. هم برای روحیه خانواده خوب است و هم منبع درآمد است. نوع بافت مسکونی ‌اینجا، ما را به ‌این نتیجه رساند که شاید بتوانیم با مردم محلی در زمینه مزرعه گیاهان دارویی مشارکت داشته باشیم. گیاهانی که در پشت بام حیاط این خانه‌ها پرورش داده شوند. آلوورا را انتخاب کردیم چون علاوه بر اینکه گیاه مقاومی است در صنایع بهداشتی کاربرد دارد.»

در پشت‌ بام‌ این خانه، پول سبز می‌شود!
پرورش گل‌ و گیاه در وانفسای دود و ماشین و درختانی که هر روز از تعدادشان کم می‌شود نعمت بزرگی به حساب می‌آید. بخصوص اگر با فعالیت بشر دوستانه و رفع مسائل و آسیب‌های اجتماعی همراه باشد. افرادی که کسب درآمد را با تکیه بر توانمندی‌های مختلف به همراه سود و درآمد برای قشر آسیب دیده جامعه می‌خواهند تا هم ‌امیدی به رشد و پیشرفت اقتصادی داشته باشند و هم مانع از ورود آنها به فعالیت‌های ناهنجار شوند. حامد معنوی‌پور یکی از آنهاست. در رشته مهندسی عمران تحصیل کرده و فعال اجتماعی است. اردیبهشت سال ۹۸ با طرحی متفاوت وارد محله سیروس شد: «در این محله پشت‌بام زیاد داریم. فضاهایی که سال‌ها بلااستفاده مانده‌اند. ایده‌ام این بود که با کمک اهالی، این فضاها را به مزرعه‌های کوچک آلوورا تبدیل کنیم؛ هم زیباست، هم درآمدزا، هم حال آدم‌ها را خوب می‌کند. در بررسی‌ها به مفهوم مزرعه شهری رسیدم. ‌این نوع کشاورزی شامل کشت گیاهان دارویی، سبزیجات، میوه‌ها حتی تولید محصولات پروتئینی است. تصمیم گرفتیم برای بومی‌کردن مزرعه شهری در‌ این محله از فضاهای بلااستفاده خانه‌ها با همراهی و همکاری اهالی محله سیروس استفاده کنیم.‌ اما هدف اصلی بهبود روابط اجتماعی و کسب و کار کوچک خانگی است.»
وی در ادامه می‌گوید: « پروژه با ۴۰۰ گلدان شروع شد. حالا به 4 هزار گلدان رسیده و ۵۰ خانواده در آن مشارکت دارند. برخی گلدان‌ها روی پشت‌بام‌های آفتاب‌گیر قد کشیده‌اند و بعضی‌ها در دل خانه‌های تاریک، در راه‌پله و پنجره و حیاط، منتظر نور مانده‌اند. آلوورا گیاهی است که بسته به شرایط نگهداری رشد کامل آن حدود یک سال و نیم زمان می‌برد. برای اینکه کل‌ این پروسه را در محله داشته باشیم براساس فضاهایی که در خانه‌ها داریم گلدان‌ها را در سایزهای مختلف در اختیار مردم قرار می‌دهیم. یکسری گیاهان پاجوش هستند که گلدانشان کوچک‌تر است و داخل خانه، پشت پنجره یا راه‌پله قرار می‌گیرند. برخی از گلدان‌ها هم که زمان محصول‌دهی‌شان است برگ بزرگ‌تری دارند و در فضاهای بیرونی مثل حیاط و پشت بام قرار می‌گیرند و آن فضاها را براساس ‌اینکه فضای باز است فرم گلخانه‌ای برایشان تعریف می‌کنیم و به‌ این شکل کل پروسه را داخل محله حفظ می‌کنیم.»
این کارآفرین اجتماعی در ادامه می‌افزاید: «38 خانواده مسئول نگهداری گلدان‌ها هستند. 12 مغازه دار نیز در طرح بن مشارکت که مربوط به فروش محصولات به این خانواده‌ها در قبال بن‌هایی که ما در اختیارشان قرار می‌دهیم همکاری می‌کنند. دو نفر از بانوان نیز در کارگاه محصولات آلوورا فعالیت می‌کنند. به افرادی که در منزلشان فضای خالی داشتند پیشنهاد دادیم که در ‌این فضاها گیاهان را پرورش دهند و نگهداری کنند. به آنها کمک کردیم و‌ آموزش دادیم تا پس از به ثمر رسیدن گل آلوورا آنها را برایشان بفروشیم.»

مشارکت اجتماعی سبز
هدف از طرح پشت بام سبز سیروس، توسعه مشارکت محلی و کسب و کار اجتماعی است. طرحی که با استقبال ساکنان و به خصوص زنان خانه دار محله سیروس مواجه شده است. حامد معنوی‌پور با اشاره به نحوه فروش محصولات و درآمدی که عاید خانواده‌ها می‌شود می‌افزاید: «در‌ این طرح، افرادی که از پنج گلدان مراقبت می‌کنند بعد از سه ماه، بن‌ 60 هزار تومانی دریافت می‌کنند.‌ این بن‌ها به آنها این‌امکان را می‌دهد که از مغازه‌های محله خرید کنند. پس از آن، ما با مغازه‌داران تسویه حساب می‌کنیم. با‌این روش، نه تنها به رونق اقتصادی محله کمک می‌کنیم، بلکه ارتباطات اجتماعی را تقویت و حس همکاری و همبستگی را در بین اهالی ‌ایجاد می‌کنیم. ‌این کسب و کار بر‌ این اساس شکل گرفته که مردم محلی براساس تلاشی که انجام می‌دهند، درآمدزایی داشته باشند.»

از پاتوق معتادان
تا کارگاه امید
زمین گلخانه روزی زباله‌دانی و پاتوق معتادان بود؛ اما حالا به پاتوق زنان و کودکان تبدیل شده است. اینجا بوی چای و همهمه بچه‌ها با بوی برگ‌های گوشتی آلوورا آمیخته می‌شود. حامد از نحوه انتخاب این گلخانه و گذشته این مکان این‌گونه روایت می‌کند: « برای فعالیت پروژه و مشارکت مردم به دنبال زمین یا فضای بلااستفاده در محله سیروس بودیم. زمین گلخانه گنج پنهان متعلق به شهرداری است که زمانی معضل محله و پاتوق معتادان و زباله‌دانی بود. پس از کش و قوس طولانی اینجا در اختیار ما قرار گرفت. توانستیم با ۲۰ میلیون تومان وام این گلخانه را راه‌اندازی کنیم و در عرض 5 سال سه میلیارد تومان هزینه کردیم. برای ادامه فعالیت، در دوره‌هایی که در پژوهشگاه گیاهان دارویی جهاد دانشگاهی برگزار می‌شد شرکت و فضایی برای کارگاه تجهیز کردیم. دراین کارگاه کوچک چند زن از همین اهالی، محصولات آلوورا از جمله ژل آبرسان، روغن و کرم دست تولید می‌کنند. هرچند موفق به دریافت سیب سلامت نشده‌اند، اما کیفیت کار را با تست‌های دوره‌ای تضمین کرده‌اند. فروش هم از دل شبکه زنان محله انجام می‌شود؛ دست به دست، بی‌واسطه، با سهم ۲۰ درصدی برای فروشنده. ما نمی‌خواهیم به عنوان کارخانه دار وارد بازار کار شویم، دنبال کاری هستیم که با مشارکت افراد محلی پیش ببریم. در محله‌ای که خانه‌های بلااستفاده و متروکه به زباله دانی و فضای بساط چند معتاد تبدیل شده بود توانستیم فضای سبز محله را رشد بدهیم. یعنی با جانمایی 6 گلدان در فضای یک متر مربع، برای 4 هزار گلدان حدود 500 متر فضای سبز اضافه شده است.»

دل همسایه‌ها غنج می‌رود
«همسایه‌ها با دیدن ‌اینجا دلشان غنج می‌رود و ساعتی اینجا می‌نشینند و از فضای سبز و عطر گلها لذت می‌برند.» این را خانم کرامتی زن سالمندی که با چادر گل گلی وارد گلخانه می‌شود، می‌گوید: «می‌آییم اینجا، چایی می‌نوشیم، گپ می‌زنیم. از روزمرگی فاصله می‌گیریم. همین‌جا کنار گل‌ها، حالمان بهتر می‌شود. مادر ‌جان این روزها همه دلگیر هستند چه خوب که اینجا را برای عوض کردن حال و هوایمان داریم.» همراه یکی از زنانی که در گلخانه کار می‌کرد در کوچه‌های تو در تو، به خانه زنی جوان می‌رویم. در کوچک ما را وارد حیاطی بزرگ با اتاق‌های زیاد می‌کند. تک درختی که اطراف آن بیش از 50 گلدان آلوورا قراردارد.چند گلدان بیمار و پژمرده هم هست. زن صاحبخانه با حوصله توضیح می‌دهد که مستأجر قبلی به‌خوبی نگهداری نکرده و حالا در حال احیای آنهاست.

آینده‌ای از دل خاک سبز
«محله سیروس فقط آغاز راه است. هدف ما این است که این مدل را به محله‌های دیگر هم گسترش بدهیم.» این را معنوی‌پور با امید می‌گوید. او خوب می‌داند که گاهی پشت یک برگ سبز، دنیایی از تغییر خوابیده؛ تغییری که از دل خانه‌های فرسوده، کوچه‌های تاریک و دل‌هایی بی‌امید شروع می‌شود.

صفحات
  • صفحه اول
  • سیاسی
  • دیپلماسی
  • جهان
  • اقتصادی
  • زیست بوم
  • گزارش
  • علم و فناوری
  • ایران زمین
  • ورزشی
  • حوادث
  • اجتماعی
  • فرهنگی
  • صفحه آخر
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و هفتصد و چهل و چهار
 - شماره هشت هزار و هفتصد و چهل و چهار - ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۴