«اخلاق سرگردان و گردنگاه سیاست» به روایت آنتونی کودی استاد فلسفه‌ سیاسی دانشگاه استرالیا

موازنه اخلاق و سیاست

چطور اخلاق، سیاست سرکش را سربه‌راه می‌کند؟

رابطه «اخلاق» و «سیاست» همیشه یک رابطه پیچیده و پرچالش بوده است آنقدر که بسیاری از متفکران اخلاق و سیاست‌پژوهان و حتی فلاسفه تلاش کرده‌اند تا رابطه هنجاری بین‌ این دو را تبیین کنند و این فرضیه عام را که «سیاست، اخلاق نمی‌شناسد» به چالش بکشند و مرزهای اخلاقی برای سیاست و سیاستمداران ترسیم کنند. برای مشخص شدن این سازوکار، هر ساله کتاب‌های متعددی تدوین و ترجمه می‌شود که یکی از آنها «اخلاق سرگردان و گردنگاه سیاست» اثر پروفسور آنتونی کودی است که به قلم سینا باستانی و به همت انتشارات سروش مولانا به فارسی ترجمه شده است. سیسیل آنتونی جان کودی، فیلسوف مشهور استرالیایی در حوزه فلسفه سیاسی است که مطالعات کاربردی‌ و بدیعش در حوزه «معرفت‌شناسی شهادت» به او شهرت بین‌المللی بخشیده و کتابش با عنوان «شهادت: یک مطالعه فلسفی» منتشر شده از انتشارات دانشگاه آکسفورد، جزو آثار پرفروش فلسفی جهان قرار گرفته است. پروفسور کودی از آن دست اساتیدی است که خود را در حصار دانشگاه و مطالعات آکادمیک محصور نمی‌کند و سعی دارد امور عمومی را زیر ذره‌بین فلسفه ببرد و پای این مباحث را به رسانه‌های عمومی بکشد. او بخشی از شهرت علمی‌اش را مدیون همین مشی رسانه‌ای‌اش است.

حمیدرضا حبیبی
خبرنگار

 آیا سیاستمدار اخلاق‌مدار می‌تواند سیاستمدار موفقی شود؟
شاید برای خیلی از ما این سؤال پیش آمده باشد که یک کنشگر سیاسی چطور باید رفتار کند و باید به چه اصول اخلاقی پایبند باشد تا از مرزهای هنجاری اخلاق گذر نکند. آنتونی کودی در کتاب «اخلاق سرگردان و گردنگاه سیاست» به این جنس از پرسش از دیدگاه فلسفه اخلاق سیاسی پاسخ می‌دهد. اگر فلسفه اخلاق را شامل سه شاخه اصلی «فلسفه توصیفی اخلاق»، «فلسفه هنجاری اخلاق» و «فلسفه تحلیلی اخلاق» بدانیم؛ «کودی» در این کتاب، از زاویه «فلسفه هنجاری اخلاق» به رفتار کنشگران سیاسی می‌پردازد به طوری که مخاطبانش بتوانند جوابی برای این دست از پرسش‌ها بیابند: آیا اخلاق حق دارد در سیاست دخالت کند؟ سیاستمداران و حاکمان چه قوانین اخلاقی را باید وضع کنند؟ چطور باید این قوانین اخلاقی را اجرایی کنند؟ و در تعامل با شهروندان‌ چه مشی اخلاقی را باید پیش بگیرند؟
مرور تاریخ فلسفه اخلاق نشان می‌دهد که فلاسفه در پاسخ به این دست از پرسش‌ها، متفق‌القول نیستند؛ عده‌ای «عالم سیاست» را جدا از «عالم اخلاق» ترسیم می‌کنند و دخالت اخلاق در سیاست را ناموجه می‌پندارند؛ عده‌ای دیگر به «واقع‌گرایی سیاسی» باور دارند و با اینکه به ورود اخلاق به عالم سیاست معتقدند اما برای اخلاق سیاسی مختصات متفاوتی از دیگر اخلاق‌های هنجاری قائل می‌شوند. حتی هستند گروهی از فلاسفه که می‌گویند چون در سیاست رعایت الزامات اخلاقی سخت است نباید به کنشگران سیاسی، رعایت اخلاقیات را سخت گرفت چون اساساً سیاستمدار اخلاق‌مدار، سیاستمدار موفقی نمی‌شود!
اما مؤلف این کتاب به قسم دیگری از رابطه «اخلاق» و «سیاست» باور دارد و می‌گوید در عالم سیاست، نه تنها اخلاق باید ورود داشته باشد بلکه باید جدی‌تر هم گرفته شود چون مشی اخلاقی حاکمان، به اخلاق جامعه هم تسری می‌یابد. اما با این وجود، او از مشی «اخلاق‌پرستی» بشدت فاصله می‌گیرد و معتقد است که اخلاق‌گرایی افراطی آثار مخربی در ساحت سیاست و اجتماع خواهد داشت.
 
دروغ با دست‌های کثیف!
یکی از موضوعات کلیدی که آنتونی کودی در این کتاب طرح می‌کند تا به واسطه آن چشم‌اندازی دقیق از نقش اخلاق در سیاست به دست دهد، ایده «دست‌های کثیف» است که در آن نشان می‌دهد چطور برخی سیاست‌های خوب از مسیر‌های غیراخلاقی به نتیجه می‌رسند و سیاستمداران را دچار معضلات اخلاقی می‌کنند. او یک فصل از کتابش را به بحث «دروغ» اختصاص داده است و در آن تبیین می‌کند که چطور این معضل اخلاقی، سیاستمداران را به ‌بند می‌کشد و تبعات آن، دامنگیر جامعه می‌شود.
آنتونی کودی از منتقدان سرسخت «رئالیسم سیاسی» است چون معتقد است که این مکتب، به نفع سیاست، چشم بر بسیاری از ملاحظات اخلاقی می‌بندد؛ ارتباط ملاحظات اخلاقی در تصمیم‌گیری سیاسی را انکار می‌کند و محدودیت اخلاقی در کنش‌های سیاسی را پشت‌سر می‌گذارد. از سوی دیگر، او «اخلاق‌گرایی افراطی» را هم نقد می‌کند چرا که بر این باور است این رویکرد هم به دلیل محدودیت‌های بسیاری که دارد باعث قضاوت‌های نادرست می‌شود. بنابراین او رویکرد سوم و متعادل‌‌‌تری را پیشنهاد می‌دهد تا بتواند تنش بین «رئالیسم سیاسی» و «اخلاق‌گرایی افراطی» را کاهش دهد و رویکردی واقع‌بینانه به اخلاق سیاسی داشته باشد.
 
سرگیجه‌های اخلاق در زمین سیاست
عبارت «اخلاق سرگردان» که در عنوان این کتاب آمده به وضعیتی اشاره دارد که در آن شرایط، به دلیل غلبه «منطق سیاسی» و «ملاحظات قدرت» ارزش‌ها و اصول اخلاقی جایگاه خود را از دست می‌دهند و دچار ابهام و بی‌ثباتی می‌شوند به طوری که جامعه در تشخیص درست و نادرست اخلاقیات، سردرگم می‌ماند. فجایعی چون نسل‌کشی، جنایات جنگی و فساد از جمله وقایعی هستند که آنتونی کودی به آنها متوسل می‌شود تا توضیح دهد چطور نقض فاحش اصول اخلاقی با توجیهات سیاسی می‌تواند اتفاق بیفتد و جامعه را دچار «سرگردانی اخلاقی» کند. اصطلاح «گردنگاه سیاست» که در بخش دوم عنوان این کتاب آمده در واقع به نقطه حساسی در تصمیمات سیاسی مهم و سرنوشت‌ساز اشاره دارد که اصول اخلاقی زیر «فشارهای قدرت» و «ملاحظات سیاسی» به حاشیه رانده می‌شود و به جای اصول اخلاقی، منافع کوتاه‌مدت و ملاحظات استراتژیک اولویت پیدا می‌کند. نویسنده، آن نقطه حساسی را که اخلاق، قربانی مصلحت‌اندیشی می‌شود با اصطلاح «گردنگاه سیاست» توصیف کرده و معتقد است که این گردنگاه‌ها می‌توانند جامعه را به سمت پرتگاه ببرند اگر از سوی سیاستمداران به درستی هدایت نشوند.

 

بــــرش

اتوبان اخلاق؛ کوچه سیاست

اخلاق و سیاست، از دو منطق متفاوت پیروی می‌کنند؛ سیاست بر منطق «قدرت» و «رقابت» شکل می‌گیرد و اخلاق بر پایه «ارزش‌ها» و «وظایف» استوار می‌ماند. اما با وجود این تفاوت‌ بنیادین، جامعه سالم نیازمند تعامل سازنده بین اخلاق و سیاست است. سیاست بدون اخلاق می‌تواند به ظلم و فساد منجر شود و اخلاق بدون قدرت اجرایی، ناکارآمد می‌شود. درک این پویایی برای حفظ یک جامعه عادلانه و انسانی که در آن اصول اخلاقی چراغ راه کنش‌های سیاسی باشد، ضروری است. بنابراین سازوکارهایی چون نهادهای دموکراتیک، قانون اساسی، رسانه‌های آزاد و جامعه مدنی طراحی شده‌اند تا سپری باشند در برابر «اخلاق سرگردان» که از قربانی شدن اخلاق در «گردنگاه سیاست» جلوگیری کنند.

 

صفحات
  • صفحه اول
  • سیاسی
  • دیپلماسی
  • جهان
  • اقتصادی
  • اندیشه
  • گزارش
  • علم و فناوری
  • ایران زمین
  • ورزشی
  • حوادث
  • اجتماعی
  • فرهنگی
  • صفحه آخر
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و هفتصد و چهل و سه
 - شماره هشت هزار و هفتصد و چهل و سه - ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴