۵ راهکار برای اصلاح یارانه صنعت

مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست‌جمهوری حذف گام به گام یارانه بنگاه‌های صنعتی را بررسی کرد

درحالی‌که اصلاح یارانه انرژی به‌عنوان گامی اجتناب‌ناپذیر برای مهار کسری بودجه، کاهش شدت انرژی و توسعه پایدار مطرح می‌شود، اجرای شتاب‌زده یا غیربرنامه‌ریزی‌شده آن می‌تواند پیامدهای ناخواسته‌ای بر تولید، اشتغال و تورم داشته باشد. تاریخ اقتصادی ایران این موضوع را یادآوری می‌کند که از هنگام تشکیل صنعت مدرن در ایران تاکنون، ایران به بهشتی برای صنایع انرژی‌بر تبدیل شده است. بهشتی که حالا با بحران بهره‌وری، آلودگی و فشار بر بودجه عمومی در آستانه فروپاشی است. به همین دلیل است که اصلاح یارانه انرژی صنایع به گزاره‌ای اجتناب ناپذیر بدل شده است، اصلاحی که به سبد مصرف‌کنندگان گره خورده است. در این باره، پژوهش مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست ‌جمهوری، نشان می‌دهد که اصلاح یارانه انرژی در صنایع، ضرورتی گریزناپذیر برای اقتصاد ایران است؛ نه به‌عنوان یک انتخاب، بلکه به‌عنوان بخشی از فرآیند واقعی‌سازی قیمت‌ها، کاهش اتلاف منابع و اصلاح ساختار تولید. با این حال، تجربه دهه‌های اخیر نشان داده که سیاست‌های قیمتی اگر بدون مطالعه، زمان‌بندی دقیق و ملاحظات بخشی و اجتماعی اعمال شوند، بیش از آن‌که به بهبود بینجامند، زمینه‌ساز بحران‌های ثانویه خواهند شد.
تحلیل سناریوهای موجود پژوهش مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست‌ جمهوری نشان می‌دهد که اثرات افزایش نرخ انرژی بر صنایع به‌شدت وابسته به ساختار هزینه، میزان صادرات‌محوری و موقعیت آنها در زنجیره ارزش است. در حالی که صنایعی چون فولاد و پتروشیمی تا حدی قادر به جذب یا انتقال شوک قیمتی هستند، صنایعی همچون سیمان یا آلومینیوم ممکن است در معرض آسیب جدی قرار گیرند.
نتایج این پژوهش نشان می‌دهد که برخی صنایع بالادستی نظیر فولاد و آلومینیوم که نقش کلیدی در زنجیره‌های تولید دارند، حتی در صورت افزایش نرخ حامل‌های انرژی نیز به دلیل بلوغ صنعتی و دسترسی به بازارهای صادراتی توان جذب هزینه‌های جدید را دارند. اما صنایعی مانند سیمان و صنایع غذایی، که نسبت هزینه انرژی به قیمت تمام‌شده در آنها بالاست و قدرت انتقال قیمت به مصرف‌کننده نهایی نیز در آنها محدودتر است، بیش از سایر بخش‌ها در معرض ریسک قرار خواهند گرفت. در مجموع، این پژوهش با رویکردی تحلیلی و سیاست‌محور، به دنبال آن است که مسیر اصلاح قیمت انرژی را نه به‌عنوان شوک اقتصادی، بلکه به‌عنوان فرآیندی تدریجی، هوشمند و مبتنی بر عدالت بخشی طراحی کرده و از بروز بحران‌های صنعتی، اجتماعی و معیشتی در مسیر اصلاحات جلوگیری کند.

آسیب‌شناسی یارانه انرژی در صنایع
یارانه انرژی از یک‌سو موجب کاهش قیمت نسبی انرژی در مقایسه با دیگر نهاده‌های تولید شده و از سوی دیگر، مزیت ناعادلانه‌ای برای صنایع انرژی‌بر ایجاد کرده است. این مسأله، منجر به شکل‌گیری «مزیت‌های مصنوعی» و توسعه غیرتعادلی صنایع شده است. درواقع، به‌جای آن‌که بنگاه‌ها به‌دنبال ارتقای فناوری و بهره‌وری باشند، بر مصرف بیشتر انرژی برای افزایش ظرفیت تولید تکیه کرده‌اند.
برآوردهای رسمی نشان می‌دهد که میزان یارانه پنهان انرژی در اقتصاد ایران بالغ بر ۱۰۰ میلیارد دلار در سال است که بخش قابل‌توجهی از آن به صنایع بزرگ تعلق می‌گیرد. به‌عنوان مثال، شرکت فولاد آلیاژی ایران به عنوان بزرگترین تولید کننده انواع فولاد آلیاژی در ایران و خاورمیانه در سال ۱۴۰۱، ۴۶۹۷۷۰ تن محصول تولید کرده است و به میزان ۴۴۶۷۸۶۲۵ میلیون ریال سود عملیاتی به دست آورده است از مجموع هزینه‌های سربار و هزینه‌های اداری معادل ۱۵ درصد، هزینه‌های مربوط به انرژی است. میزان مصرف برق و گاز به عنوان حامل پر مصرف در این شرکت، ۴۰ میلیون متر مکعب گاز در سال و ۶۵۰ میلیون کیلووات ساعت برق بوده است.
از سوی دیگر، تداوم این وضعیت باعث شده که سرمایه‌گذاری در بخش انرژی (نیروگاه‌ها، شبکه انتقال و زیرساخت‌ها) کمتر از نیاز کشور باشد و در زمان اوج مصرف، قطع برق صنایع به‌عنوان راهکار مدیریت مصرف در دستور کار قرار گیرد. بنابراین، ادامه پرداخت یارانه‌های سنگین به صنایع، نه‌تنها ناعادلانه بلکه ناپایدار است.

زنجیره اثرگذاری قیمتی در صنایع منتخب
یکی از ویژگی‌های مهم اقتصاد صنعتی، زنجیره‌وار بودن اثرات قیمتی است. به این معنا که هرگونه افزایش در قیمت نهاده‌های اولیه (ازجمله انرژی)، نه‌فقط بر تولیدکننده اولیه، بلکه بر صنایع پایین‌دستی و در نهایت بر مصرف‌کننده نهایی اثر می‌گذارد. به‌عنوان مثال، افزایش هزینه انرژی در صنعت فولاد، تولید شمش فولادی را دچار افزایش هزینه خواهد کرد و منجر به افزایش بهای میلگرد و ورق شده و در پایان، قیمت تمام‌شده ساخت‌وساز را افزایش می‌دهد. افزایش قیمت خوراک گاز طبیعی در پتروشیمی‌ها، منجر به رشد بهای پلی‌اتیلن، پلی‌پروپیلن و مواد اولیه صنایع پلاستیک، بسته‌بندی و خودروسازی می‌شود.
درواقع، بدون در نظر گرفتن این زنجیره انتقال هزینه، ممکن است سیاست‌گذار دچار خطای محاسبه شده و پیامدهای اجتماعی ناخواسته‌ای همچون رشد تورم، کاهش اشتغال و نارضایتی عمومی شکل بگیرد.

پیشنهادهایی برای اصلاح یارانه انرژی
یافته‌های پژوهش مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست‌ جمهوری، برای کاهش اثر‌پذیری حذف یارانه انرژی صنایع بر تولید و بودجه خانوارها راهکارهایی  را ارائه کرده است. اولین راه‌حل این پژوهش، تدوین نقشه راه چندمرحله‌ای اصلاح قیمت‌ها و اطلاع‌رسانی شفاف به صنایع است.
 دولت باید صندوقی برای حمایت از صنایع انرژی‌بر در دوران گذار به قیمت‌های واقعی ایجاد کند که به تأمین مالی پروژه‌های بهینه‌سازی مصرف انرژی کمک کند.
 وزارت صنعت، معدن و تجارت باید منابع صندوق را به سمت طرح‌های افزایش بهره‌وری انرژی هدایت کند و سازمان حسابرسی هزینه‌کرد منابع را بررسی کند. همچنین، وزارت صنعت باید برنامه‌های آموزشی برای ارتقای آگاهی نیروی انسانی در صنایع انرژی طراحی و تأثیر این دوره‌ها را ارزیابی کند. وزارت نفت و نیرو باید شاخص‌های کلیدی عملکرد برای ارزیابی تأثیرات حذف یارانه‌ها تعریف و سامانه‌ای برای پایش مصرف انرژی ایجاد کنند. وزارت امور خارجه نیز باید زمینه‌های همکاری بین‌المللی در حوزه انرژی را فراهم کند و از تجربیات کشورهای دیگر بهره‌برداری کند. اجرای این پیشنهادات می‌تواند به بهبود مدیریت حذف یارانه‌های انرژی، افزایش بهره‌وری در صنایع انرژی‌بر، کاهش هزینه‌های تولید و توسعه پایدار کمک کند.

اصلاح با واقع‌گرایی و منطق
بنابراین، توصیه می‌شود اصلاح قیمت انرژی نه با الگوی شوک‌درمانی، بلکه در قالب نقشه‌ای چندمرحله‌ای، همراه با ابزارهای جبرانی و مکانیزم‌های ارتقای بهره‌وری انجام گیرد. تنها در این صورت است که می‌توان به نقطه تعادلی میان واقع‌گرایی اقتصادی و پایداری صنعتی دست یافت.

 

ساختار مصرف انرژی در صنایع ایران

مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست‌ جمهوری در این پژوهش آورده است: صنایع ایران سال‌هاست که از انرژی ارزان بهره‌مندند؛ یارانه‌های پنهان انرژی نه‌تنها زمینه‌ساز ناکارآمدی مصرف و هدررفت منابع شده، بلکه الگوی توسعه صنعتی را به‌سمت صنایع انرژی‌بر سوق داده است.
در این میان، صنعت فولاد، سیمان و شیمیایی از جمله صنایعی هستند که مصرف انرژی زیادی دارند. صنایع فوق نقش مهمی در مصرف انرژی کشور ایفا می‌کنند. توزیع سهم هر صنعت در مصرف انرژی در ایران متغیر است. صنایع عمده مانند فولاد‌،پالایش‌،سیمان، پتروشیمی، لوله و ماشین‌سازی، خودرو، صنایع غذایی، کشاورزی، مس و آلومینیوم نقش مهمی در اقتصاد کشور دارند. همچنین این صنایع سهم قابل توجهی از مصرف گاز و برق را به خود اختصاص داده‌اند. به طوری که در مجموع سهم بررسی شده مصرف گاز این صنایع از کل صنعت برابر با 63/75 درصد است. همچنین سهم بررسی شده مصرف برق این صنایع از کل صنعت برابر با 18/80 درصد است که نشان‌دهنده وابستگی قابل توجه صنایع مختلف به برق به عنوان منبع انرژی است.
از سوی دیگر، بررسی‌های تطبیقی پژوهش مذکور نشان می‌دهد که کشورهایی که سیاست اصلاح قیمت انرژی را با طراحی دقیق و مبتنی بر داده‌های بخشی و برآورد دقیق اثرات زنجیره‌ای اجرا کرده‌اند، توانسته‌اند از منافع بلندمدت آن بهره‌مند شوند. در ایران، فقدان چنین طراحی جامع و در نظر نگرفتن پویایی بازار انرژی و ساختار هزینه‌ای صنایع مختلف، همواره یکی از عوامل شکست سیاست‌های قیمتی بوده است. به همین دلیل، پژوهش حاضر که توسط مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست ‌جمهوری انجام شده، بر آن است تا با سنجش آثار قیمتی افزایش نرخ حامل‌های انرژی بر بخش‌های مختلف صنعتی، تصویری روشن از تبعات سیاست تعدیل یارانه‌ها در قالب سناریوهای قیمتی متنوع ارائه کند.

صفحات
  • صفحه اول
  • سیاسی
  • دیپلماسی
  • جهان
  • اقتصادی
  • اندیشه
  • گزارش
  • علم و فناوری
  • ایران زمین
  • ورزشی
  • حوادث
  • اجتماعی
  • فرهنگی
  • صفحه آخر
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و هفتصد و چهل و یک
 - شماره هشت هزار و هفتصد و چهل و یک - ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴