بازتاب مواضع کاخ سفید درباره توافق با ایران در رسانه های آمریکا
ترامپ در محاصره «تنـاقض»
رئیسجمهوری آمریکا در دیوان امیری قطر ادعا کرد به توافق با ایران نزدیک میشود. در میانه مواضع متناقض و دیپلماسی آشفتهای که دولت ترامپ در ۴ دور مذاکره غیرمستقیم با ایران در پیش گرفته است مشخص نیست موضع جدید ساکن کاخ سفید تا چه اندازه جدی است و از پارامترهای یک توافق متعارف برخوردار است. در ۴۸ ساعت گذشته اخبار ضد و نقیض و غیرتأیید شدهای از آخرین متن پیشنهادی دولت آمریکا به ایران منتشر شده است. تهران تمامی انعطافهای لازم و همه شانسهای کافی را به دونالد جی ترامپ برای حصول یک توافق مطلوب طرفین داده است. رئیسجمهوری آمریکا بدون مصالحه و بازگشت به محدوده توافق، احتمالاً نمیتواند موفقیت زیادی کسب کند. لارنس نورمن در وال استریت ژورنال و تریتا پارسی، مواضع رئیسجمهوری آمریکا در دوحه را گزارش و تحلیل کردهاند.
سیگنال آمریکا از دوحه
رئیسجمهوری ترامپ اعلام کرد، ایالات متحده به توافق هستهای با ایران نزدیک شده، با وجود آنکه مقامهای ایرانی در روزهای اخیر گفتهاند که هنوز شکافهای قابلتوجهی میان دو طرف وجود دارد.
پس از دور چهارم مذاکرات در آخر هفته گذشته، ایالات متحده اعلام کرد، از پذیرش نسبی ایران نسبت به رویکرد واشنگتن دلگرم شده است. طرف ایرانی نیز گفت که مذاکرات دشوار بوده، اما در شفافسازی اختلافها مفید بوده است.
ترامپ روز پنجشنبه در یک نشست اقتصادی در دوحه پایتخت قطر گفت: «فکر میکنم به مرحلهای نزدیک میشویم که شاید بتوانیم توافقی انجام دهیم.»
پس از این اظهارات، قیمت نفت بیش از ۳ درصد کاهش یافت، چراکه سرمایهگذاران پیشبینی کردند هرگونه توافق ممکن است شامل کاهش تحریمها بر صادرات نفت خام ایران باشد.
آنچه در این مذاکرات در معرض خطر است، یک مناقشه دو دههای بر سر فعالیتهای هستهای ایران است. ایالات متحده میخواهد ایران برنامه هستهایاش را به عقب بازگرداند؛ برنامهای که به گفته مقامهای آمریکایی تنها چندماه با توانایی تولید سلاح هستهای فاصله دارد. ایران میگوید در صورت لغو تحریمهای مرتبط با فعالیت هستهایاش از سوی آمریکا، آماده است برنامهاش را کاهش دهد. علی شمخانی، مشاور ارشد رهبر عالی ایران، آیتالله علی خامنهای، در گفتوگو با شبکه خبری NBC گفت، تهران آماده است برای رسیدن به توافق هستهای با واشنگتن امتیازاتی بدهد.
با این حال او هیچ نشانهای از تغییر در مهمترین خط قرمز ایران ارائه نداد؛ اصرار تهران بر ادامه غنیسازی اورانیوم. ترامپ و دیگر مقامهای بلندپایه آمریکایی گفتهاند که ایران نباید در توافق جدید برنامهای برای غنیسازی اورانیوم داشته باشد.
شمخانی گفت ایران متعهد خواهد شد که هرگز سلاح هستهای نسازد، ذخایر اورانیوم بسیار غنیشده نزدیک به درجه تسلیحاتی خود را کنار بگذارد و تنها در سطح پایین مورد نیاز برای برنامه صلحآمیز غیرنظامی، اورانیوم غنی کند.
همه این اقدامات، پیشتر در چهارچوب توافق هستهای سال ۲۰۱۵ از سوی ایران پذیرفته شده بود؛ توافقی که ترامپ در سال ۲۰۱۸ ایالات متحده را از آن خارج کرد.
او در ادامه به این شبکه گفت: «هنوز ممکن است [توافق حاصل شود]. اگر آمریکاییها همانطور که میگویند عمل کنند، حتماً میتوانیم روابط بهتری داشته باشیم.» و افزود: «این [مذاکرات] میتواند در آینده نزدیک به وضعیت بهتری منجر شود.»
به گفته منابع آگاه از مذاکرات، آخرین دور گفتوگوها متمرکز بر ارائه دیدگاه آمریکا نسبت به یک توافق بوده است. ایران ایدههای ارائه شده از سوی ایالات متحده را رد نکرده است. هرگونه تصمیم نهایی درباره توافق باید از سوی عالیترین مقامهای ایران اتخاذ شود.
دولت ترامپ در مورد خواستهاش از این مذاکرات سیگنالهای متناقضی ارسال کرده است. ترامپ هفته گذشته گفت هنوز تصمیم نگرفته که آیا ایران باید در قالب یک توافق اجازه ادامه غنیسازی اورانیوم را داشته باشد یا نه. اما اوایل این هفته گفت که توافق باید مشروط به توقف حمایت از متحدان منطقهای ایران و پایان قابل راستیآزمایی برنامه تسلیحات هستهای ایران باشد. در میان جمهوریخواهان کنگره نیز فشارها برای دستیابی به توافقی که بر اساس آن ایران به طور کامل غنیسازی اورانیوم را متوقف کند، افزایش یافته است. نامهای با این مضمون این هفته به امضای همه سناتورهای جمهوریخواه رسید.
با این حال، دولت ترامپ روشن کرده که آماده است برنامه هستهای غیرنظامی ایران در قالب توافق ادامه یابد. مقامهای ارشد آمریکایی گفتهاند ایران میتواند اورانیوم غنیشده مورد نیاز برای این برنامه را از خارج تهیه کند.
منبع: The Wall Street Journal
ترامپ از دام «غنیسازی صفر» رها شود
دونالد ترامپ روز دوشنبه به خبرنگاران گفت «اتفاقات بسیار خوبی» در دیپلماسی هستهایاش با ایران در حال وقوع است و افزود: «فکر میکنم آنها تا این لحظه بسیار منطقی عمل کردهاند.» این لحن خوشبینانه از سوی دیپلماتهای ایرانی و میانجیگران عمانی نیز تکرار شد، اما پشت این سخنان خوشبینانه، واقعیتی پیچیدهتر و دشوارتر در حال شکلگیری است.
در حالی که دورهای پیشین مذاکرات پیشرفتهایی در جهت محدودسازی- هرچند نه حذف کامل- غنیسازی اورانیوم ایران را به همراه داشت و حتی به مذاکرات فنی موازی نیز انجامید، دور اخیر شاهد عقبگردی خفیف بود. این پسرفت ناشی از اصرار ایالات متحده بر خواستهای غیرواقعبینانه بود: اینکه ایران بهطور کامل غنیسازی داخلی را کنار بگذارد.
خاموش کردن بیش از ۲۰۶۰۰ سانتریفیوژ ایران برای رسیدن به هدف اعلامشده ترامپ الزامی نیست. با این حال، این مطالبه مدتهاست که خواسته تندروهایی چون جورج بوش، دیک چنی، نیکی هیلی، مایک پمپئو و جان بولتون بوده است. بسیاری از آنان میدانستند که پافشاری بر تسلیم کامل ایران، سریعترین مسیر برای به شکست کشاندن دیپلماسی است. دلایل متعددی وجود دارد که چرا ترامپ نباید اجازه دهد او را به دنبال کردن خیال خامِ «غنیسازی صفر» سوق دهند. اول، این هدف نهتنها تاکنون دستنیافتنی بوده بلکه نتایج معکوس به بار آورده، چراکه به ایران فرصت بیشتری برای پیشبرد برنامهاش داده است.
در سال ۲۰۰۳، ایران یک پیشنهاد جامع به ایالات متحده ارائه داد که هدف آن حلوفصل همه اختلافات عمده از جمله محدودسازی برنامه غنیسازی بود. در آن زمان، ایران تنها ۱۶۴ سانتریفیوژ داشت، هیچ ذخیرهای از اورانیوم با غنای پایین نداشت و قادر به غنیسازی بالاتر از 67/3 درصد نبود.
چنانکه در کتاب ائتلاف خائنانه (Treacherous Alliance) آمده، دولت بوش نهتنها این پیشنهاد را نادیده گرفت، بلکه سفیر سوئیس در تهران را بابت رساندن این پیشنهاد دیپلماتیک ایران به واشنگتن تنبیه کرد. برای بوش، چیزی کمتر از «غنیسازی صفر» قابل قبول نبود. در سال ۲۰۱۲، مذاکرات محرمانهای در عمان منجر به گشایشی شد، چراکه برای اولین بار، ایالات متحده اعلام کرد در ازای محدودیتهای شدید و بازرسیهای سختگیرانه، غنیسازی در داخل ایران را خواهد پذیرفت. در دو دهه گذشته، پافشاری مداوم بر هدف غیرقابل تحققِ «غنیسازی صفر» تنها منجر به گسترش و پیشرفتهتر شدن برنامه هستهای ایران شده است، زیرا دستیابی به محدودیتهای واقعبینانه و قابل اجرا را به تعویق انداخته است. در حالی که این تأخیرها در گذشته زیانبار بودند، اکنون در آستانه بحران احتمالی در مورد بازگشت تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل، تهدیدی بزرگتر به شمار میآیند. این خود دلیلی دیگر است که چرا ترامپ نباید در دام توهم «غنیسازی صفر» بیفتد.
مکانیسم «بازگشت خودکار تحریمها» (Snapback) در ماه اکتبر منقضی میشود و سه کشور اروپایی- فرانسه، آلمان و بریتانیا- مایلاند پیش از آن مهلت آن را فعال کنند. تهران موضع خود را روشن کرده است: اگر مکانیسم بازگشت تحریمها فعال شود، نهتنها از برجام خارج خواهد شد، بلکه از «معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای» (NPT) نیز کنارهگیری کرده و تمامی بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی را اخراج خواهد کرد؛ اقدامی که برنامه هستهای ایران را عملاً به یک «جعبه سیاه» تبدیل میکند.
ترامپ در تردید داشتن نسبت به جنگ با ایران، عاقلانه عمل کرده است. برخلاف روایت ارائه شده از سوی اسرائیل و متحدان نومحافظهکارش، اتفاقات اخیر منطقهای به معنای ناتوانی کامل ایران در پاسخ دادن به حملات نیست.
در طول سال گذشته، ارتش ایالات متحده دریافته که توانمندیهای موشکی ایران بسیار پیشرفتهتر و خطرناکتر از برآوردهای قبلی بودهاند. حمله موشکی ایران در اکتبر ۲۰۲۴ به اسرائیل- برخلاف گزارشهای رسانههای جریان اصلی- بسیار مؤثر بود و توانست سامانههای دفاع هوایی اسرائیل از جمله گنبد آهنین، پیکان، فلاخن داوود و پاتریوت را درهم بشکند. در پی این ناکامی، دولت نتانیاهو از رئیسجمهوری جو بایدن درخواست کرد که پیشرفتهترین سامانه دفاع موشکی آمریکا، یعنی تاد (THAAD) را به اسرائیل اعزام کند.
در محافل خصوصی، موفقیت این حمله مقامات اسرائیلی را حیرتزده کرد و پنتاگون را واداشت تا برآوردهای تلفات احتمالی آمریکا در صورت وقوع جنگ با ایران را بازنگری کند. این برآوردها احتمالاً بار دیگر بهروزرسانی شدند، پس از آنکه تنها یک موشک شلیکشده از سوی یمن توانست هم از سامانه تاد و هم از پدافند اسرائیل عبور کرده و فرودگاه بنگوریون را هدف قرار دهد. از اینرو، جنگ با ایران نهتنها نمیتواند برنامه هستهای آن را نابود کند، بلکه کارزار بمباران پیشنهادی اسرائیل تنها می تواند آن را حدود یک سال به تعویق بیندازد.
همه این سناریوهای فاجعهبار قابل اجتناباند. ترامپ بیش از هر رئیسجمهوری شانس دارد که با ایران به توافقی قوی دست یابد، اگر از اشتباهات گذشته و توهم «غنیسازی صفر» پرهیز کند.
منبع: Responsible Statecraft