ایران و برنامه هاب گازی؛ از امکان‌پذیری تا الزامات و وظایف

قادر شادی‌وند
کارشناس نفت


جمهوری اسلامی ایران با دارا بودن بیش از 17 درصد ذخایر گاز طبیعی جهان از این حیث پس از روسیه در رتبه دوم جهان قرار دارد. در کنار این ویژگی، قرار‌گیری ایران در مرکز بیضی انرژی جهان شامل کشورهای دارای ذخایر قابل توجه نفت و گاز در شمال، غرب و جنوب کشور، این فرصت را پیش روی جمهوری اسلامی ایران قرار داده است تا با تقویت دیپلماسی انرژی خود بتواند در نقش هاب گازی منطقه‌ای بازیگری نماید. شرایط برشمرده منجر به آن شد تا مجلس شورای اسلامی در قالب نهاد سیاست‌‌گذار در زمینه تعیین خط مشی­‌های کلان کشور، در قانون برنامه پنج‌ساله هفتم پیشرفت کشور (1403-1407) به این موضوع ورود کرده و وظایفی را متوجه متولی اصلی یعنی وزارت نفت نماید.
در ماده 44 قانون برنامه پنج‌ساله هفتم پیشرفت کشور، ذیل سرفصل تولید و دیپلماسی انرژی، برخی تکالیف باهدف تولید حداکثری و در راستای توسعه دیپلماسی انرژی و حضور در بازارهای بین‌المللی و مقاوم‌­سازی اقتصاد ابلاغ شده است. از جمله در بند (ت) این ماده به منظور تبدیل ایران به مرکز مبادلات(هاب) انرژی منطقه، دستیابی به حجم صادرات و واردات گاز به ترتیب به میزان چهل و بیست میلیارد متر­مکعب در سال هدفگذاری شده است. در این ماده همچنین به منظور تدوین سند و نقشه راه دیپلماسی منطقه­‌ای انرژی و تصمیم­‌گیری در خصوص قراردادهای صادرات، واردات، معاوضه و‌گذار انرژی، تشکیل ستاد راهبری تجارت منطقه‌‌ای انرژی الزام شده است که وزارت نفت نیز یکی از اعضای ستاد مزبور به ریاست رئیس‌جمهوری است. با این حال از آنجا که تبدیل کشور به هاب گازی از دیرباز یکی از سیاست‌های مورد توجه دولت بوده است، این سؤال پیش می­‌آید که موفقیت این سیاست چه الزاماتی دارد؟ در ادامه پاسخ به این سؤال را حول چند محور بررسی می‌کنیم.

تقویت عرضه
هرچند دارا بودن ظرفیت تولید از شروط لازم برای تبدیل شدن یک کشور به مرکز مبادلات گازی قلمداد نمی­‌شود، اما بدون شک توانمندی کشور در تولید، عامل تأثیرگذاری در تحقق این امر است.
ایران با تولید سالانه بالغ بر 250 میلیارد مترمکعب، پس از ایالات متحده آمریکا و روسیه سومین تولیدکننده برتر گاز طبیعی جهان است. با وجود این، در مقایسه با حجم ذخایر گازی، این میزان تولید از قابلیت افزایشی بالایی برخوردار است. یک مقایسه ساده با کشور روسیه حاکی از آن است که با سطح مشابه ذخایر، کشور روسیه بیش از دو برابر ایران تولید گاز دارد. این امر نتیجه سرمایه‌گذاری عظیم این کشور در توسعه میادین در طول دهه‌های گذشته و همچنین پیگیری برنامه آتی است. شرکت گازپروم به عنوان بزرگ‌ترین شرکت تولیدکننده گاز روسیه برای سال 2025 سرمایه‌گذاری بالغ بر 15 میلیارد دلاری را برای توسعه زیرساخت‌های تولید و انتقال گاز اعلام کرده است.

مدیریت تقاضای داخلی
کیک تولید گاز طبیعی کشور بسیار بزرگ و قابل توجه است. اما اشتهای سیری‌ناپذیر مصرف داخلی، هر فرصتی را در زمینه ایفای نقش در بازارهای بین‌المللی و منطقه‌ای گاز بلعیده است. ایالات متحده آمریکا و روسیه به عنوان دو تولیدکننده بزرگ گاز طبیعی به ترتیب 86 و 77 درصد گاز تولیدی خود را به مصرف داخلی اختصاص می‌دهند در صورتی که این میزان برای ایران برابر با 97 درصد است.
تقویت دیپلماسی انرژی با همسایگان
مهم‌ترین گزاره در این بخش آن است که تبدیل ایران به هاب گازی منطقه تنها در سایه تقویت و تحکیم روابط اقتصادی، سیاسی و امنیتی با کشورهای منطقه امکان‌پذیر است. انرژی اصلی­‌ترین نهاده تولید و تضمین‌کننده ثبات اقتصادی و اجتماعی به شمار می‌­رود و کشورها خواهان کمترین نوسان و ناپایداری در مسیرهای تأمین آن هستند. به عبارتی دیگر، عرضه ایمن و پایدار انرژی از اهم سیاست‌های کلان کشورها به شمار می‌رود. یک منبع عرضه ایمن انرژی دو ویژگی دارد: اول آنکه از نظر حجم قابل عرضه و منبع تأمین ظرفیت قابل توجهی داشته باشد. دوم آنکه از ثبات سیاسی، اقتصادی و امنیتی کافی برای انتقال انرژی به مقاصد نهایی برخوردار باشد. در خاورمیانه عامل اول در دسترس است اما عامل دوم با تردیدهایی مواجه است؛ هرچند در خصوص ایران عامل دوم نیز به میزان زیادی قابل حصول است. اما چه عواملی مانع  نقش‌آفرینی ایران به عنوان هاب انتقال گاز در منطقه شده است؟ صرفنظر از عوامل برشمرده پیشین، این فاکتور عدم وجود دیپلماسی فعال انرژی است که تاکنون مانع تحقق این هدف شده است.

توسعه زیرساخت‌ها
تحقق هدف تبدیل کشور به هاب گازی منطقه در گرو ظرفیت­‌سازی مناسب در حوزه زیرساخت‌های واردات، ذخیره‌­سازی، انتقال و توسعه روش‌­های ­صادرات است. وضعیت موجود زیرساخت‌ها از آمادگی نسبی کشور برای ایفای نقش در قامت یک مرکز مبادلات گاز حکایت دارد. در حال حاضر، ایران دارنده یکی از گسترده‌­ترین شبکه­‌های انتقال و توزیع گاز طبیعی در جهان به طول بیش از 520 هزار کیلومتر است. زیرساخت‌‌های واردات و صادرات به میزان قابل‌توجهی توسعه‌یافته است و ارتقای ظرفیت تأسیسات موجود واردات و صادرات گاز با سرمایه‌گذاری اندکی امکان­پذیر است. به عبارتی دیگر، در صورت در دسترس بودن گاز، تحقق اهداف 40 و 20 میلیارد مترمکعبی در صادرات و واردات در کوتاه‌مدت امکان‌پذیر است. اما داستان به اینجا ختم نمی­‌شود و توسعه زیرساخت‌ها نیازمند سرمایه‌گذاری و افزایش تحرکات سطح بالای دیپلماتیک است.

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و هفتصد و سی و هفت
 - شماره هشت هزار و هفتصد و سی و هفت - ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴