در حافظه موقت ذخیره شد...
«غلامعلی مکتبی» تصویرگر بنام کودکان چشم فروبست
درباره نقاش کتاب «حسنی نگو یه دسته گل»
تصویرهای این کتاب نوستالژیک و خاطره انگیز توسط غلامعلی مکتبی انجام شده که به تازگی در 91 سالگی دار فانی را وداع گفته است.
در کارنامه کاری این تصویرگر آمده که او ۳۰ اردیبهشت ماه سال ۱۳۱۳ در اهواز متولد شد و به عنوان تصویرگر کتابهای کودکان پس از پایان دوره دبیرستان، برای ادامه تحصیل به دانشکده هنرهای زیبا رفت. مکتبی از بنیانگذاران تصویرگری کتابهای درسی ایران به شمار میآید که از آموزش استادانی همچون علیمحمد حیدریان، جواد حمیدی و محمود جوادیپور بهره گرفت و با دنیای نقاشی آشنا شد.
پس از گذراندن دوره کامل نقاشی در دانشکده هنرهای زیبای تهران، به عنوان دانشجوی ممتاز برای ادامه تحصیل در رشته نقاشی به فرانسه رفت و ۶ سال در بوزار پاریس زیر نظر استادانی همچون «ژان سووربی» و «روژه شاستل» فراگرفتن هنر نقاشی را ادامه داد.
تصویرگری کتابهای «حسنی تو شهر قصه»، «حسنی نگو یه دسته گل»، «آقا باهوش»، «پسته دهانبسته»، «آسمان دریا شد»، «آسمان هنوز آبی است»، «ابلق»، «ابنسینا»، «از سادگی تا تأثیرگذاری طرحها و رنگ ها»، «از همه بهتر مامان منه»، «بابای من قشنگ است»، «بازی ابر و باد»، «باغ فرشتهها»، «بزغاله خانم»، «بلبل نوک طلا و باغ آرزوها و «پس کی برف میبارد؟» کار اوست.
مکتبی بر تصویرگری کتابهای آموزشی ایران در سالهای ۱۳۳۶ تا ۱۳۴۶ و ۱۳۵۷ تا ۱۳۸۰ نظارت داشته است.
کارشناس راهنمای گروه تصویرگری دوره جدید کتابهای درسی از دیگر فعالیتهایی است که در کارنامه هنری مکتبی دیده میشود. کتابی چون حسنی که مکتبی تصویرگری آن را بر عهده داشت از اولین تلاشها در ایران برای بازنویسی داستانهای فولکلور ایرانی برای کودکان بود. غلامعلی مکتبی در کنار نقاشانی چون پرویز کلانتری از پیشگامان تصویرگری کتابهای درسی در ایران است. مکتبی تصویرگری کتاب کودک را در انتشارات فرانکلین آغاز کرد و در این باره گفته: «من برای اولین بارتصویرگری کتاب را با این مجموعه انتشاراتی آغاز کردم که با گذشت زمان همچنان اولین کتابی را که تصویرگری کردم بهترین کارم نیز میدانم.
زمانی که ما به عنوان تصویرگر کارمان را آغاز کردیم نه نامی از گرافیک و تصویرسازی بود و نه منابعی برای تصویرسازی در اختیارداشتیم و منبع الهام ما بیشتر کتابهای امپرسیونیستها بود، اما به مرور من و همکارانم با دیدن آثار تصویرگری خارجی توانستیم از نقاشی فاصله بگیریم و راه خودمان را پیدا کنیم.
من در این 60 سالی که به عنوان تصویرگر کار میکنم روزم را با عشق تصویرگری شب کردهام و شبها نیز با عشق تصویرگری به خواب رفتهام و تا جایی که توان داشتهام در این عرصه کار کردهام و با گذشت زمان از تلاشی که در این عرصه انجام دادهام لذت میبرم و خوشحالم که توانستهام به هدفام برسم.»
مکتبی در سال 95 نشان آبان را دریافت کرد که عالیترین نشان در عرصه تصویرگری است . او درباره دریافت این نشان گفته است «دریافت چنین نشانی به من یادآوری میکند که حاصل تلاشها و عشقورزی من نسبت به تصویرگری درست بوده است.» از صحبتهایی که از این تصویرگر کتاب به یادگار مانده این است که «اگر خوب کار کردم و نقاشیهای قشنگی کشیدم به خاطر حس خیالگونه و رویایی بود که در شعرها وجود داشت؛ اگر میخواهید حرف واقعی مرا بشنوید باید به قلب من رجوع کنید؛ زیرا حرف دلم به زبان نمیآید.»