تحلیلگرانی از ایران، هند و پاکستان در یادداشتهایی اختصاصی از زوایای بحران نظامی هند و پاکستان گفتند

ایران، صدای عقلانیت در هیاهوی جنگ شبه قاره

گروه سیاست خارجی/ با شلیک چند موشک بالستیک از سوی هند به مواضعی در خاک پاکستان، تنش‌های سیاسی دیرینه میان دو همسایه مسلح به سلاح هسته‌ای وارد مرحله‌ای تازه و نگران‌کننده شد. نخست‌وزیر پاکستان، شهباز شریف، این حملات را «اقدامی جنگی» خواند و با وعده‌ «پاسخی تمام‌قد» هشدار داد که پاکستان در دفاع از حاکمیت خود تردید نخواهد کرد. اما در میانه این التهاب خطرناک، صدای دیگری هم به گوش رسید؛ صدایی از تهران. ایران که روابطی نزدیک با هر دو کشور دارد، بار دیگر بر موضع دیرینه‌اش در سیاست خارجی تأکید کرد: دوری از قطب‌بندی‌های منطقه‌ای، پرهیز از مداخله مستقیم، و تلاش برای حفظ موازنه و ثبات. سخنگوی وزارت امور خارجه در بیانیه‌ای رسمی، ضمن ابراز نگرانی از تشدید درگیری میان هند و پاکستان، بر احترام به تمامیت ارضی کشورها و حل‌ و فصل اختلافات از مسیر دیپلماسی تأکید کرد. در همین راستا، سیدعباس عراقچی دیپلمات برجسته ایرانی، با هدف کمک به کاهش بحران، به سفر منطقه‌ای خود ادامه داد. پس از گفت‌وگو با مقام‌های پاکستانی در اسلام‌آباد، او روز گذشته وارد دهلی‌نو شد؛ سفری که نه‌تنها نماد نقش متوازن تهران در معادلات آسیای جنوبی است، بلکه نشان‌دهنده اراده ایران برای ایفای نقشی فعال در مسیر بازگرداندن آرامش به منطقه‌ای است که هر لغزش در آن می‌تواند عواقبی جهانی داشته باشد. «ایران» در همین زمینه با جمعی از دیپلمات‌های کهنه‌کار، تحلیلگران و ناظران بین‌المللی گفت‌وگو کرده است. صاحب‌نظرانی از هند، پاکستان و ایران در یادداشت‌هایی اختصاصی، از زوایای گوناگون به چرایی این تنش، امکان‌های کاهش آن و نقشی که تهران می‌تواند در مهار بحران ایفا کند، پرداخته‌اند. در حالی که جهان نگران لغزش هند و پاکستان به‌سوی تقابل نظامی تمام‌عیار است، تحرکات دیپلماتیک ایران امیدی است برای بازگشت به عقلانیت، گفت‌وگو و پرهیز از جنگی که هیچ‌یک از طرف‌ها برنده آن نخواهند بود.

یادداشت

معمای امنیتی جنوب آسیا؛ ضرورت نقش‌آفرینی ایران در مهار تنش

محسن شریعتی نیا
استاد دانشگاه

تحولات اخیر در روابط میان هند و پاکستان را می‌توان به‌مثابه نمود جدیدی از یک معمای دیرپای امنیتی تلقی کرد؛ معمایی که به‌طور تاریخی در شکل‌گیری و تداوم روابط خصمانه میان این دو کشور نقش داشته است. هند و پاکستان در بستری از معضلات امنیتی به‌هم‌پیوسته در جنوب آسیا قرار دارند و هرگونه درگیری میان آنها را می‌توان به‌منزله فعال شدن گسل عمیق منازعه‌ای دانست که یکی از عوامل اصلی بی‌ثباتی و ناامنی در این منطقه محسوب می‌شود.  در صورت استمرار این وضعیت، نه‌تنها منافع مستقیم دو کشور در معرض تهدید قرار می‌گیرد، بلکه پیامدهای آن، کلیت منطقه و محیط ژئوپلیتیکی پیرامونی را نیز درگیر خواهد ساخت. هرچند برخورداری هر دو کشور از توانمندی هسته‌ای، نوعی بازدارندگی متقابل ایجاد کرده و به‌عنوان عامل مهار نسبی در برابر تشدید درگیری‌ها ایفای نقش می‌کند، با این‌حال ضروری است دیگر کشورهای مؤثر نیز برای کاهش تنش‌ها و بازگرداندن شرایط به وضعیت پیش از درگیری وارد عمل شوند. در این میان دیپلماسی می‌تواند ابزار مؤثری برای جلوگیری از گسترش بحران باشد.
 ایران، به‌عنوان کشوری هم‌مرز با پاکستان، دارای روابط راهبردی با هند و عضو سازمان همکاری شانگهای، از جمله بازیگرانی است که جنوب آسیا را بخشی از محیط امنیتی خود می‌داند. از این رو، نقش‌آفرینی فعالانه در راستای مهار بحران، کاستن از تنش‌ها و بازگرداندن روابط دو کشور به وضعیت صلح سرد، نه‌تنها یک انتخاب بلکه ضرورتی راهبردی برای ایران به شمار می‌رود. ایران در این راستا تلاش‌هایی درخور توجه داشته و با رویکردی مسئولانه کوشیده است از شدت بحران بکاهد و مسیر حل‌وفصل دیپلماتیک را تقویت کند. گرچه ایفای چنین نقشی در مدیریت اختلافات تاریخی دو قدرت هسته‌ای آسان نیست، اما این تلاش‌ها شایسته ارج‌گزاری‌اند و گویای درک واقع‌بینانه ایران از جایگاه و مسئولیت‌های منطقه‌ای خود هستند.
ایران با بهره‌گیری از روابط دوستانه با دو کشور در تلاش است تا از تبدیل شدن تنش‌های فعلی به یک منازعه مزمن جلوگیری کند؛ چرا که گسترش این بحران می‌تواند تأثیرات مستقیم و غیرمستقیمی بر دیگر مناطق تنش‌زا از جمله افغانستان داشته باشد و گسل‌های امنیتی موجود در جنوب آسیا را تشدید کند. با این‌حال همان‌گونه که پیش‌تر نیز اشاره شد، کنترل و مهار این وضعیت مستلزم همکاری و همراهی دیگر قدرت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای است تا بتوان آتش این بحران را مهار و موقعیت شکننده منطقه را تثبیت کرد؛ بویژه با توجه به شرایط خاص در افغانستان که هم‌اینک نیز در وضعیت ناپایداری به‌سر می‌برد.
 در جمع‌بندی می‌توان گفت منازعه میان هند و پاکستان، پدیده‌ای تاریخی و ریشه‌دار است که در برخی مقاطع زمانی به‌واسطه عوامل مختلف فعال می‌شود.
اگر چالش‌های جاری میان دو کشور، بویژه در حوزه تروریسم، به‌عنوان موضوعی محوری در نظر گرفته شود، می‌توان از ظرفیت‌های موجود در سازمان همکاری شانگهای و همچنین سازوکارهای مرتبط با کنوانسیون‌های مبارزه با تروریسم بهره گرفت. هرچند تحقق این راه‌حل‌ها در شرایط فعلی دور از دسترس می‌نماید، اما نباید از نظر دور داشت که سازوکارهای دیپلماتیک و چندجانبه، همچنان امکان‌پذیر و در دسترس هستند و می‌توانند زمینه‌ای برای حل‌وفصل اختلافات و کاستن از تنش‌های مزمن میان دو کشور فراهم آورند.

 

 چالش‌های دیپلماسی در مرزهای هند و پاکستان

ماشاالله شاکری
سفیر اسبق ایران در پاکستان

بحران اخیر میان هند و پاکستان، اگرچه ریشه در خصومت‌های تاریخی دارد، اما بازتاب‌دهنده پیچیدگی‌های امروز سیاست منطقه‌ای و جهانی نیز هست. از زمان استقلال دو کشور در ۱۹۴۷ تاکنون، این دشمنی مزمن منجر به سه جنگ تمام‌عیار، یک نبرد محدود در کارگیل و ده‌ها درگیری مرزی شده است. یکی از مهم‌ترین حوادث اخیر، حمله سال ۲۰۱۹ هند به منطقه بالاکوت پاکستان بود که در پاسخ، اسلام‌آباد دو جنگنده هندی را سرنگون کرد و خلبانی را هم به اسارت گرفت؛ اما با احترام بازگرداند. این اقدام نشان داد که هرچند لفاظی‌های تند وجود دارد،اما دو طرف همچنان مایل به مهار بحران هستند.
در بحران کنونی میان هند و پاکستان، علیرغم اقدامات تحریک‌آمیز و تلافی‌جویانه از سوی هر دو کشور، نشانه‌هایی از تمایل به جلوگیری از تشدید بیشتر بحران مشاهده می‌شود. این اقدامات تلافی‌جویانه شامل بسته‌شدن آسمان پاکستان به روی پروازهای هند، اعمال محدودیت‌های مرزی، اخراج دیپلمات‌ها و تهدید به بستن آب رود سند - که برای پاکستان بویژه  برای کشاورزی و آب شرب،حیاتی است - می‌شود. این تحرکات نشان می‌دهد که هر دو طرف همچنان در تلاشند تا از بالا گرفتن بحران جلوگیری کنند، چرا که به‌خوبی می‌دانند که جنگ تمام‌عیار، نه تنها امنیت منطقه بلکه امنیت هر دو کشور را نیز به خطر می‌اندازد. در این شرایط، علیرغم فشارهای مداوم نظامی‌گرایان در هر دو کشور که به دنبال برخورد سخت‌تر و سریع‌تر هستند، سیاستمداران و رهبران سیاسی در هند و پاکستان، بویژه در سطوح عالی، تمایل داشته‌اند تا از گسترش درگیری جلوگیری کنند و به جای درگیری‌های نظامی از مسیر دیپلماسی برای کاهش تنش استفاده کنند. این تصمیم نشان‌دهنده یک رویکرد عقلانی‌تر است که به منافع بلندمدت و امنیت ملی هر دو کشور بیشتر اهمیت می‌دهد. در واقع همان‌طور که در گذشته نیز مشاهده شده است، درگیری‌های نظامی در این منطقه معمولاً به دلیل قدرت‌های هسته‌ای که هر دو کشور دارند، به یک نقطه غیرقابل بازگشت می‌رسند و در نهایت منجر به یک بحران بزرگ می‌شوند که تبعات فاجعه‌آمیز برای منطقه و حتی جهان خواهد داشت. به همین دلیل است که سیاستمداران در هر دو کشور با وجود تمامی تحریکات و فشارهای نظامی در نهایت به منطق دیپلماسی و گفت‌و‌گو روی آورده‌اند تا از وقوع یک جنگ گسترده جلوگیری کنند. در نهایت این نشانه‌ها نشان می‌دهند که علی‌رغم شرایط پرتنش، هنوز در هر دو کشور تمایلی برای حفظ ثبات و کاهش شدت بحران وجود دارد و به نظر می‌رسد که طرف‌ها از درگیری نظامی گسترده اجتناب خواهند کرد و به نوعی به دیپلماسی برای مدیریت بحران رو خواهند آورد.
در این میان، نقش ایران برجسته و قابل‌تحسین است. علیرغم حجم بالای پرونده‌های سیاست خارجی، جمهوری اسلامی ایران از مسئولیت منطقه‌ای خود غافل نمانده و تلاش کرده است از مسیر گفت‌وگو و تعامل، مانع از وخامت بیشتر اوضاع شود. این اقدامات گرچه نتوانستند از آغاز تبادل آتش در سه‌شنبه‌شب جلوگیری کنند، اما بنا به الگوهای رفتاری پیشین، گمان کارشناسان این است که درگیری به یک بحران تمام‌عیار بدل نخواهد شد. البته این تحلیل خوش‌بینانه، همچنان در برابر تهدید عناصر افراطی در دو سوی مرز آسیب‌پذیر است. واقعیت آن است که نه منطقه و نه جامعه جهانی، تاب تحمل یک جنگ گسترده دیگر را ندارند؛ بویژه میان دو قدرت مجهز به تسلیحات هسته‌ای. در چنین شرایطی، تنها راه معقول، بازگشت به دیپلماسی و عقلانیت است؛ مسیری که ایران کوشیده در پیشگاه جامعه جهانی آن را برجسته و ثمربخش نگه دارد.

 

صفحات
  • صفحه اول
  • سیاسی
  • دیپلماسی
  • جهان
  • اقتصادی
  • زیست بوم
  • گزارش
  • علم و فناوری
  • ایران زمین
  • ورزشی
  • حوادث
  • اجتماعی
  • فرهنگی
  • صفحه آخر
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و هفتصد و سی و چهار
 - شماره هشت هزار و هفتصد و سی و چهار - ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۴