عبرتِ دمشق
ادامه از صفحه یک
حملاتی که به بهانه حمایت تل آویو از دروزیها در حال انجام است. اما آیا اقلیت دروزیهای ساکن در مرز سرزمینهای اشغالی و تعداد اندک درون جولان اشغالی آنقدر برای صهیونیستها مهم و حیثیتیاند که چنین سطح تنش و یک جبهه جدید درگیری را در روزهای اخیر برای خود بازکرده است؟
آلون بن دیوید تحلیلگر مشهور اسرائیلی در این خصوص میگوید: «فکر نمیکنم ما سیاست روشنی در قبال سوریه یا یک برنامه بلندمدت داشته باشیم. رابطه ما با دروزیهای جرمانا، در جنوب دمشق، چیست؟ آیا باید سربازانمان را برای دفاع از آنها به خطر بیندازیم؟ ما بدون هیچ برنامه بلندمدتی در حال گشودن جبهه جدیدی هستیم. دروزیهای سویدا، با تمام احترامی که برایشان قائلم، به من نزدیک (دوست) نیستند.» پس دلیل حضور و نقش آفرینی اسرائیلیها در سوریه پسا بشار اسد چیست؟ پاسخ هرچه باشد در وهله اول یک عبرت است و آن این است که هیچ حداقل انتظار و یا به تعریفی سناریوی مطلوب حداقلی، برای صهیونیستها در سوریه و دیگر کشورهای منطقهای وجود ندارد.
قطعاً تغییرات شرایط سوریه تاکنون مطلوب تل آویو بوده است، اما از منظر آنها اگر ممکن است گامی دیگر برای تضعیف سوریه برداشت، باید آن را برداشت و هیچ احترام و ارزشی برای اقدامات و پالسهای عدم تنش و عادیسازی از ساکنان جدید کاخ دمشق قائل نبود.
صهیونیستها تا جایی که احساس کنند روند و تصمیمات آنها برایشان هزینه جدی ندارد و با مانع بزرگ روبهرو نیست، پیش خواهند رفت و سناریوی تجزیه سوریه براساس اقلیتهای دینی و نژادی را دنبال خواهند کرد. پیش از این الی دیوید تحلیلگر مشهور اسرائیلی راهحل سه کشوری را تنها راهحل برای سوریه ذکر کرده بود:دولت شیعه و علوی، دولت سنی (جولانی) یک دولت کرد و دروزی (متحدان آمریکا و اسرائیل). تحولات روزهای اخیر سوریه یک درس عبرت برای همه ساکنین منطقهای و بالاخص جریان در عراق و لبنان است. عبرت دمشق، نشان میدهد با تل آویو اگر از باب عدم تنش رودررو شدید، منتظر گامهای بعدی او باشید. اکنون تیم جولانی در دوراهی سختی است و برخی نشانهها از تشدید برخورد آنها با دروزیها دیده میشود. میدانند که دروزیها دروازه ورود تل آیو به پروژه تجزیه سوریه خواهند بود. احتمالاً سوریها خیلی زود به نتیجه خواهند رسید که صهیونیستها یک جریان سنی را هم در رأس دمشق تحمل نخواهند کرد. مگرآنکه دقیقاً هویتی چون پایتخت نشینان امارات را برگزینند.