نقد ادبی روانکاوانه

چرا در مطالعات ادبی به روانشناسی نیاز داریم؟

در دهه شصت وقتی که در دانشگاه علامه ‌طباطبایی کارشناسی ادبیات انگلیسی می‌خواندم چند باری اساتید برجسته روانشناسی چون استاد حسن عشایری، روانپزشک و نورولوژیست دانشگاه علوم پزشکی ایران و دکتر محمد صنعتی، روانکاو و استاد دانشگاه تهران به دانشگاه ما دعوت شدند تا درباره عصب‌شناسی و ربط و نسبتش با زبانشناسی سخنرانی کنند. سخنرانی‌های آنان سمت و سوی زندگی علمی من را به کلی تغییر داد. آنان در شکل‌گیری روند فکری من تأثیری غیرقابل‌انکار داشتند که اثر ماندگارش تاکنون با من است. بعدها که برای دکترا در «رشته نظریه و نقد ادبی» به دانشگاه ساسکس انگلستان رفتم، متوجه شدم که روانشناسی یکی از مهم‌ترین ارکان علوم‌انسانی است به همین دلیل دانشگاه‌های علوم‌انسانی در آنجا، چشم‌انداز متفاوت‌تری از دانشگاه‌های ایران دارند. درآنجا، اغلب در نقد رمان و تحلیل فیلم‌ها از اساتید دپارتمان روانشناسی بهره گرفته می‌شد. آنجا بود که با روانکاوی آشنا شدم و فهمیدم که برای نقد ادبی باید به اندازه یک روانکاو بالینی با مفاهیم، ترمینولوژی(اصطلاح‌شناسی) و متدولوژی(روش‌شناسی) علم روانشناسی و روانکاوی آشنا باشم.

دکتر حسین پاینده
استاد نظریه و نقد ادبی دانشگاه علامه طباطبایی

ردپای روانکاوی در متون ادبی
در مطالعات ادبی به سه شکل، نیاز مبرمی به روانشناسی داریم؛ اول برای «تحلیل شخصیت‌»های رمان یا فیلم که از مفاهیم روانشناسی چون اجتناب روانی، خاطره انتخابی، فرافکنی، واکنش‌سازی، جابه‌جایی، والایش، واپس‌رانی و... بهره می‌گیریم و در واقع شخصیت‌های داستانی را همچون مراجعانی می‌بینیم که روی کاناپه روانکاوی نشسته‌اند و در حال تداعی آزاد یا «سیلان ذهن» هستند. اعتقاد ما بر این است همان‌طور که در روانشناسی از سه مرحله رشد روانی و جسمانی کودک صحبت می‌شود در فیلم یا رمان هم اشاراتی به آن سه مرحله صورت می‌گیرد تا ما رفتار شخصیت‌ها را در بزرگسالی بر اثر رویدادهای دوران کودکی و رابطه‌شان با مادر، درک و تحلیل کنیم. حتی می‌توانیم بر اساس تروماها یا روان‌زخم‌ها که مفاهیمی روانشناسی هستند شخصیت‌های داستان را پردازش کنیم.
در هر متن ادبی یک لایه سطحی داریم و یک لایه دوم که مفاهیم ناگفته اما القا شده‌ای در آن کدگذاری می‌شود که می‌توانیم با بهره‌گیری از دو مفهوم روانکاوی «محتوای آشکار رؤیا» و «محتوای نهفته رؤیا» متون را با روش روانشناسانه رمزگشایی و تحلیل کنیم. این، یک نوع از کاربرد روانشناسی در مطالعات ادبی است.
 
تحلیل روانشناختی مؤلف
نوع دوم از کاربرد روان‌شناسی در مطالعات ادبی «تحلیل روانشناختی مؤلف» بر اساس آثار اوست که البته من اصلاً این کاربرد را درست نمی‌دانم و توصیه نمی‌کنم؛ چرا که وقتی روانشناسان بالینی و روانکاوان دست به تحلیل شخصیت مراجعه‌کننده خود می‌زنند بر اساس داده‌های فراوان و اطلاعات دوران کودکی و تست‌های شخصیت و تست‌های تداعی و... در اتاق درمان و مطب روانکاوی در حضور فرد و با رضایت او چنین تحلیل شخصیتی را انجام می‌دهند. اما در نقد ادبی وقتی مؤلف حضور ندارد یا فوت کرده است و مهم‌تر از همه اینکه خودش به شما مراجعه نکرده است و داده‌های بالینی‌اش را در اختیار شما قرار نداده است از نظر اخلاق حرفه‌ای صحیح نیست که ما ناهنجاری‌های روانی را به او منتسب کنیم. یکی از بزرگ‌ترین قربانیان این نوع تحلیل روانشناختی در کشور ما صادق هدایت است. گاه این‌گونه تحلیل‌های روانشناختی از مؤلفان باعث می‌شود نهادهای ناظر با برخوردی سطحی و عوامانه، مانع از انتشار و بازتولید برخی از آثار شوند، چون فکر می‌کنند مؤلفی که دارای آسیب‌هایی روانی بوده، می‌تواند از طریق آثارش آن آسیب‌ را به جامعه منتقل و منتشر کند که البته این نگاه اشتباه است و نسبتی با واقعیت ندارد.
 
متونی که اطلاعات روانی مخاطب را فاش می‌کنند
حالت سوم از کاربرد روانشناسی در مطالعات ادبی این است که بجای اینکه ما در مقام منتقد ادبی، متن فیلم یا رمان را تحلیل کنیم؛ برعکس، متن، ما را تحلیل کند که این رویکرد را نورمن هالند معرفی کرده است. در این رویکرد، گفته می‌شود واکنشی که مخاطب به یک متن نشان می‌دهد برخاسته از مکانیسم‌های دفاعی اوست بنابراین ما با بررسی آن واکنش‌ها می‌توانیم به ساحت تاریک ضمیر ناخودآگاه او پی‌ ببریم. این تکنیک، چشم‌انداز جالبی در نقد ادبی ایجاد کرده است و یک شیوه بسیار کاربردی برای پی بردن به امیال سرکوب شده و هراس‌های ناخودآگاه و اضطراب‌ها و تروماهای فرد است. روانکاوانی که با این تکنیک کار می‌کنند در جلسه روان‌درمانی به مراجعه‌کننده خود داستان کوتاهی می‌دهند و از او می‌خواهد در جلسه بعد، درباره آن صحبت کند و از نوع همسان‌پنداری و واکنش‌های او به شخصیت‌های داستان، او را روانکاوی می‌کنند. ما درنقد ادبی، از این تکنیک روانکاوی هم بهره می‌بریم. از همین روست که معتقدیم علم روانشناسی در علوم‌انسانی و بطور ویژه در نقد ادبی و تحلیل فیلم، نقشی برجسته وغیرقابل انکار دارد.
 
 مکتوب حاضر متن ویرایش و تلخیص شده «ایران» از سخنرانی دکتر حسین پاینده باعنوان «چرا درمطالعات ادبی به روان‌شناسی نیاز داریم؟» است که در جلسه انجمن روان‌شناسی ایران در محل خانه اندیشمندان علوم انسانی ارائه شده است.

صفحات
  • صفحه اول
  • سیاسی
  • دیپلماسی
  • جهان
  • اقتصادی
  • اندیشه
  • گزارش
  • علم و فناوری
  • اطلاع رسانی
  • ورزشی
  • حوادث
  • اجتماعی
  • فرهنگی
  • صفحه آخر
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و هفتصد و بیست و پنج
 - شماره هشت هزار و هفتصد و بیست و پنج - ۰۸ اردیبهشت ۱۴۰۴