پایان نابهنگام هفدهمین جشنواره ملی موسیقی نواحی ایران

نواها رنگ سوگواره گرفت تا همدلی ملی طنین انداز شود

هفدهمین جشنواره ملی موسیقی نواحی ایران، با اجرای سوگواره‌های آیینی به کار خود پایان داد. رویداد هنری که قرار بود در شهر بندرعباس میزبان شادیانه‌های اقوام ایران باشد، اما حادثه تلخ بندرشهید رجایی این شهر، اتفاقی دیگر رقم زد و مردمان شهر را به سوگ هموطنان خود نشاند. به همین سبب طبق تصمیم برگزارکنندگان، رویکرد محتوایی جشنواره در ابراز همدردی با خانواده درگذشتگان و آسیب‌دیدگان تغییر یافت و در شب دوم جشنواره، هنرمندان حاضر از اقصی نقاط ایران، با نغمه‌ها و مویه‌هایی جانسوز، فضای فرهنگسرای طوبی را سرشار از غم، همبستگی و اندوه کردند. آغازی با نوای سنج و دمام با همراهی گروه موسیقی «نغمه هرمزگان» به سرپرستی مجید ایرانمنش که در فضای سالن پراکنده شد.

نداسیجانی
روزنامه‌نگار

شاید جالب باشد بدانید تنها موسیقی که می‌تواند هم درسوگ و هم در شادی خوانده و نواخته شود و قابلیت تغییر رپرتوار دارد، همین موسیقی اقوام ایران است. موسیقی‌هایی که همچنان در زندگی بومی مردمان مناطق مختلف ایران جاری و ساری است و این آوا و نواها با کار و زندگی و جشن و عروسی و عزای آنها پیوند خورده است. مانند شروه خوانی یا سوگ‌سرودهایی که در عزاداری و ماتم عزیزان خوانده می‌شود و در استان‌های بوشهر، هرمزگان، کهگیلویه و بویراحمد و نواحی جنوبی استان فارس همچنان اجرا می‌شود. موسیقی که آغازگر دومین شب جشنواره هفدهم موسیقی نواحی ایران بود و با نوازندگی عود محمد رام و شروه‌خوانی مجید ایرانمنش در ادای احترام به جانباختگان و آسیب‌دیدگان رخداد انفجار در بندر شهید رجایی بندرعباس به روی صحنه رفت.
البته آیین‌های سوگ تنها به جنوب کشور خلاصه نمی‌شود و در شهرها و روستاهای مختلف ایران گسترده است. مانند اجرای گروه موسیقی دیلمون از گیلان که به سرپرستی محمود فرضی‌نژاد به روی صحنه رفت.
 فرضی‌نژاد در گفت‌و‌گو با «ایران» می‌گوید: «موسیقی در گیلان بنا بر مقتضیات جغرافیایی، فرهنگ و زبان و لهجه متفاوتی دارد. این هنرمند در این برنامه بخشی از آوای دیلمان و آواز غربتی را که در شالیزارها استفاده می‌شود به اجرا گذاشت که بسیار مورد استقبال قرار گرفت. موسیقی‌ای که در سریال «پس از باران» بسیار به گوش رسیده است و آشناست.
این هنرمند درادامه صحبت‌هایش گفت: « بیش از 60 درصد موسیقی گیلان را کارآواها تشکیل می‌دهند و در زمان‌های مختلف و با تغییر روحیات آدم‌ها اجرا می‌شود. به‌طور مثال قرار بود در این جشنواره شادیانه‌های گیلان را اجرا کنیم اما با توجه به اتفاقاتی که افتاد، آواز‌هایی را که در هنگام اندوه و غم و فراق یار خوانده می‌شود برای مخاطبان به اجرا گذاشتیم.»
این پژوهشگر در ادامه بیان کرد: «هجوم موسیقی‌های مختلف موجب شده این فرهنگ‌های کهن متأسفانه فراموش شود اما تلاش ما حفظ این موسیقی است و باید بیشتر به این موسیقی‌ها پرداخته شود. نکته قابل توجه، انتقال درست این موسیقی‌ها به نسل جوان است به گونه‌ای که بتوانند با آن ارتباط برقرار کنند. البته در کنار آن مسئولان فرهنگی هم بایستی تمامی کسانی که خنیاگران این سرزمین هستند و بیش از نیم قرن تلاش کرده‌اند را شناسایی و معرفی کنند.»
فرضی‌نژاد نقش رسانه را هم بی‌تأثیر نمی‌داند و اظهار می‌دارد: «رسانه‌ها بسیار تأثیرگذار هستند و بایستی تلاششان بر این باشد که جوانان در کنار اساتید بنشینند و موسیقی بیاموزند و این فاصله‌ها از بین برود.» اما بخش دیگر اجرای جشنواره به آیین‌های سوگ کردستان اختصاص داشت. در کردستان این آیین جریان دارد و گروه موسیقی «آرنگ» از آذربایجان غربی شرکت‌کننده این رویداد بزرگ هنری در استان هرمزگان بود.
رابر کردستانی سرپرست این گروه بیان کرد: «موسیقی کردی از موسیقی‌های اصیل و ریشه‌دار ایران است و حتی در خاورمیانه هم شناخته شده است. موسیقی که اغلب مردم با ژانر ریتمیک و پرجنب‌وجوش آن آشنا هستند. البته در کردستان مقام‌های مختلف موسیقی نواخته می‌شود که یک فرم آن شادیانه است و بخش دیگر موسیقی سوگ است که در اجرای گروه آرنگ به علت تغییر رپرتوار برنامه موسیقی سوگ را به روی صحنه بردیم؛ مقامی از گرمیان کردستان با عنوان «قطار و خاکر» که ریشه‌ای بالغ برهزار سال دارد. این موسیقی در کردستان و درایام سوگواری توسط مقام‌خوان‌ها خوانده و اجرا می‌شود و جزو حزین‌ترین مقام‌های سوگ این منطقه است. علاوه براین، موسیقی چمری هم به موسیقی سوگ می‌پردازد و از موسیقی‌های اصیل کردی است و در بیشتر مناطق کردستان اجرا می‌شود وبه باور من این نشان از غنی بودن موسیقی کردی است که همزمان در همه ژانرها می‌توان موسیقی‌های ناب و اصیل را درآن یافت.» این خواننده درادامه افزود: «در حال حاضر موسیقی کردی پویا‌ترین موسیقی ایران است و تقریباً با موسیقی جنوب ایران عزیز همتراز هستیم. به این دلیل که موسیقی در جنوب ایران بسیار مورد توجه بوده و حتی در ایام سوگواری از ساز استفاده می‌کنند.»  بخش دیگر اجرای شب دوم با موسیقی کرمان همراه بود که با هنرنمایی حسن سالار در مقام خواننده و علیرضا امیری نوازنده نی به روی صحنه رفتند و با اجرای یک آواز دشتی ادای احترام خود را به حادثه دیدگان بندر رجایی شهر هرمزگان ابراز کردند. کیخسرو طاهری مقام خوان و شاهنامه خوان از منطقه باشت و باوی استان کهگیلویه و بویراحمد با نوای غمگین مقام‌های موسیقی لری، از دیگر شرکت‌کنندگان این برنامه بود. این مقام خوان با صدای غم انگیز لری، نوای «یار یار» را اجرا کرد که اشاره‌ای به دشورای‌های ومشقات روزگار دارد و در هنگامه سوگ خوانده می‌شود.
عاشیق ارشد جمالی، هنرمند نام‌آشنای موسیقی عاشیقی از روستای کرووس، شهرستان قروه درگزین استان همدان نیز با نوای غمین ساز و آواز خود به این سوگ ملی ادای احترام کرد؛ موسیقی عاشیقی روایتگر سوز و گداز عاشقانه‌ای است که با نوای محزون عاشیق مخاطبان را با خود همراه می‌کند.
و اجرای آخر از دیار خراسان بود و با هنرنمایی غفور محمدزاده (خواننده، نوازنده و پژوهشگر موسیقی) و رسول دوستی که با اجرای چهار بیتی خوانی همراه شد؛ گونه‌ای از غمنامه‌هایی که در خراسان اجرا می‌شود.
و این پایانی برهفدهمین جشنواره ملی موسیقی نواحی ایران بود و باقی اجراها با اعلام سه روز عزای عمومی در هرمزگان و آلودگی هوای بندرعباس برگزار نشد.

«فستیوال کوچه» هم ناتمام ماند
اما شاید جالب باشد بدانید کمی دورتراز این شهر و در همین ایام، فستیوال کوچه همزمان با جشنواره موسیقی نواحی درحال برگزاری بود. فستیوالی که گفته می‌شد شادیانه‌های مردم، این برنامه را به حاشیه برده است، اما همین مردمی که خواستار برگزاری «کوچه» بودند، در شب حادثه بندرشهید رجایی به سوگ هموطنان خود نشستند و با سنج و دمام، کوچه به کوچه نواختند وسوگواری کردند و با طنین موسیقی خود با مردم غیور جنوب و بندرعباس همنوا و همساز شدند و بار دیگر نمادی از وحدت ملی را به تصویر کشاندند تا ازمعجزه موسیقی بگویند. هنری که فرهنگ را روایت می‌کند. در پی اعلام عزای عمومی و همدردی با مردم بندرعباس، برگزارکنندگان فستیوال کوچه رسماً اعلام کردند که این فستیوال نیز به پایان راه رسیده است و بقیه برنامه‌ها برگزار نخواهد شد.

در بیانیه رسمی این فستیوال آمده:
جنوب خونه‌ایه با یه نخلی وسطش، یه کناری گوشه‌ش، یه قایقِ کهنه‌ای کنجش.
یه اتاقیش اهوازه، یکیش بوشهره، یه بزرگ و پهن و قشنگیش بندرعباسه.
خونه‌ای که یه چیشش گریه‌س، دیگه دست ‌و نی و نای نداره. کوچه رو به شرق، رو به بندر، زانو بغل می‌گیره و از منتهی‌الیه شادی رو به نهایت غم سکوت می‌کنه.
روزهای دلخوشی ایران رو چشم به راهیم.
از بوشهریا می‌خوایم سنگ تموم بذارن برای چند روز پیش‌رو. برای مهمونایی که تو شهر داریمشون و روی بوشهر موندن حساب کردن. بوشهریا! بی‌ساز و شَپ و کل، دل مهمونا خوش کنین.
پلیس دمت‌گرم. آبروداری کردی سی ما. با دلِ خوشِ مردم کنار اومدی.
دم مخالفا گرم.خیلی گرم. دعوای داخل خونه رو به کوچه نکشیدین. شما هم قشنگی شهر مدارا هستین. قشنگی بوشهر قشنگ. امشو تو حیاط مدرسه سعادت دور هم جمع می‌شیم و داستان آخر رو می‌خونیم و دست خدا می‌سپاریمتون و روبه‌روزهایی که خالقش ‌ارحمُ الراحمین است دلخوش به قشنگی ایران، می‌ریم سمت زندگی‌هامون.
با دلتنگی خداحافظی میکنیم.

صفحات
  • صفحه اول
  • سیاسی
  • دیپلماسی
  • جهان
  • اقتصادی
  • اندیشه
  • گزارش
  • علم و فناوری
  • اطلاع رسانی
  • ورزشی
  • حوادث
  • اجتماعی
  • فرهنگی
  • صفحه آخر
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و هفتصد و بیست و پنج
 - شماره هشت هزار و هفتصد و بیست و پنج - ۰۸ اردیبهشت ۱۴۰۴