سومین دور مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا روز گذشته در مسقط برگزار شد
قرار مذاکره چهارم در سایه امید و احتیاط
سومین دور مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا با قراری تازه به پایان رسید؛ شنبه آینده، همان روزی است که دیپلماتهای دو طرف با نکاتی تازه به میز مذاکره بازخواهند گشت تا مأموریت جدیدشان مشخص شود: «مشورت، بررسی و آماده شدن برای بازگشت دوباره به میدان سوم مه(۱۳ اردیبهشت) با دستورکاری روشنتر.»
تنها دقایقی پس از پایان گفتوگوها، صدای عباس عراقچی به گوش رسید: «هر دو طرف اراده خود را برای پیشرفت نشان دادند»؛ عراقچی از حضور مؤثر کارشناسان فنی سخن گفت و خبر داد که در دور بعدی، با عمیقتر شدن مباحث فنی، کارشناسان سازمان انرژی اتمی نیز به صف دیپلماتها خواهند پیوست که نشانهای از جدیتر شدن نبرد بر سر جزئیات فنی بود. اما وزیر خارجه سخنانش را با احتیاط به پایان برد؛ آنجا که گفت: «حتماً امیدوارم، ولی خیلی محتاطانه.»
چند لحظه بعد، وزیر خارجه عمان، در شبکه اجتماعی «ایکس» پیامی کوتاه داد و فضای گفتوگوها را مبتنی بر تفاهم و درک مشترک توصیف کرد. «سید بدرالبوسعیدی» نوشت که «اصول اساسی، اهداف و نگرانیهای فنی مورد بررسی قرار گرفته و مذاکرات امروز، گامی مشترک برای رسیدن به توافقی بر پایه احترام متقابل و تعهدات پایدار بوده است»؛ نتیجهای که درهای ادامه گفتوگو را باز نگه داشت. حالا به گفته منابع عمانی احتمالاً، مذاکرات هفته آینده با نشستی سطح بالای دیگر که موقتاً برای سوم ماه مه(شنبه آینده) زمانبندی شده، ادامه مییابد.
با این حال یک تغییر بود که خود را به رخ میکشید: تغییر از تعیین چارچوبهای کلی دورهای اول به ورود دقیق به جزئیات؛ همان جایی که هنر هر توافق واقعی، در عبور صبورانه و هنرمندانه از مسیر پرسنگلاخ آن آشکار میشود.
پیچیدهتر و نفسگیرتر
عراقچی یک روز پیش از شروع رسمی گفتوگوها راهی «مسقط» شد اما این سفر تنها به مذاکره ختم نشد. او به همراه همتای عمانیاش در نمایشگاه بینالمللی کتاب مسقط حضور یافت و از نسخه عربی کتاب خود، «قدرت مذاکره»، رونمایی کرد؛ حرکتی نمادین که شاید پیامی آشکار در دل داشت: مذاکره، هنر ماست.
حوالی ساعت ۱۰ صبح به وقت محلی، بار دیگر نمایندگان ایران و آمریکا، گفتوگوهای
غیر مستقیم را آغاز کردند.
این بار، گفتوگوها چهرهای متفاوت به خود گرفته بود؛ وجهی کارشناسی که در سایه گفتوگوهای سیاسی، میداندار مباحث حساس و پیچیده شد. تیمهای فنی، همگام با دیپلماتها، هدایت بحثهای سنگین و دشوار از جمله پرونده پرپیچ و خم تحریمها را در دست گرفتند و بار حساسترین بخش مذاکرات را به دوش کشیدند. چه آنکه مذاکرات باید از لایههای ظریف و فنی برنامه هستهای ایران عبور میکرد؛ جایی که هنوز بحثهای اختلافی جدی پابرجا بود. هر دو طرف، شروط و انتظارات خود را صراحتاً روی میز گذاشتند و همین صراحت، میدان گفتوگوها را به زمینی سختتر و حساستر تبدیل کرده بود. کارشناسان ایرانی اما میدانستند هدفشان چیست. رهبری تیم کارشناسی ایران بر عهده دو چهره باسابقه بود: مجید تختروانچی، معاون سیاسی، و کاظم غریبآبادی، معاون حقوقی و بینالملل عراقچی. اما در میدان اصلی سیاست، همچنان عراقچی خود سکان هدایت را در دست داشت؛ دیپلماتی که در بزنگاههایی چنین حساس، تجربهاش برگ برنده تهران به شمار میرود. او در پس صحنه، بارها و بارها با همتای عمانی خود به رایزنی پرداخت؛ اول در جمعه شب و بار دیگر، ساعاتی پیش از شروع مذاکرات. این هماهنگیهای پشت پرده، کلید اصلی برای مدیریت زمانبندیها و تنظیم برنامههای گفتوگو بود و بنا بود این گفتوگوها به نوعی در هماهنگی با رئیس هیأت آمریکایی نیز پیگیری شود. مذاکرات مسقط، بیش از آنکه جدالی بر سر اعداد و بندهای حقوقی باشد، نبردی برای ترسیم آیندهای بود که هر دو طرف به خوبی میدانند رسیدن به آن، بدون گذر از میدانی سخت و پرریسک ممکن نخواهد بود.
ویتکاف؛ از مسکو به «مسقط»
«استیو ویتکاف»، فرستاده ویژه ترامپ، این بار نیز مسیر آشنای خود را پیمود؛ از مسکو و دیدار با ولادیمیر پوتین، مستقیم راهی محل گفتوگو با ایران شد تا در مذاکرات هستهای حضور یابد.
در همان حال که ویتکاف سرگرم چانهزنی با عراقچی بود، «مایکل آنتون»، رئیس برنامهریزی سیاست در وزارت خارجه آمریکا، رهبری تیم کارشناسی آمریکا را در دست داشت؛ تیمی متشکل از حدود ۱۲ کارشناس از نهادهای مختلف دولتی ایالات متحده که وظیفهشان بررسی نکات فنی موضوعات حساس مذاکرات بود.
این گروه کارشناسی روی موارد کلیدی همچون روند رفع تحریمها و محدودیتهای برنامه هستهای ایران تمرکز کرده بودند؛ موضوعاتی که هر سطرشان میتوانست سرنوشت مذاکرات را تغییر دهد.
پیشتر در آوریل ۲۰۲۵، «پولیتیکو» خبر داده بود که «آنتون» با تصمیم کاخ سفید، به عنوان رئیس تیم کارشناسی آمریکا در مذاکرات هستهای با ایران منصوب شد؛ انتصابی که چیزی فراتر از یک جابهجایی اداری بود و به روشنی نشان دهنده میزان اعتماد شخصی ترامپ به همسویی آنتون با خط مشی او بود. بر اساس گزارشها، تشکیل این تیم از چهرههای نزدیک به ترامپ، مستقیماً با هدایت حلقهای از شورای امنیت ملی کاخ سفید انجام شده که از تصمیم ترامپ برای چینش افراد وفادار و همفکر در موقعیتهای کلیدی حکایت میکند.