جای خالی سعدی

مهدی جیرودی
روزنامه‌نگار

کاروانی را در زمین یونان بزدند و نعمت بی‌قیاس ببردند. بازرگانان هر چه گریه و زاری کردند و خدا و پیغمبر آوردند، فایده نبود.

                                              چو پیروز شد دزدِ تیره‌روان          چه غم دارد از گریه کاروان؟!

لقمان حکیم در آن کاروان بود. یکی گفتش از کاروانیان: مگر اینان را نصیحتی کنی و موعظه‌ای گویی تا بخشی از مالِ ما بگذارند.
لقمان حکیم گفت:

شاید بسیاری ندانند که ضرب‌المثل «نرود میخ آهنی در سنگ»، مصرعی از گلستان سعدی است.
بله! سعدی آنقدر شبیه به زبان معیار این روزها صحبت می‌کرده که گویی از هم‌نسلان خود قرن‌ها جلوتر بوده و گلستان و بوستان را برای انسان‌های معاصر این سرزمین به نگارش در‌آورده است، ولی واقعیت چیز دیگری ا‌ست؛ در واقع این ما هستیم که به زبان سعدی در ۷۰۰، ۸۰۰ سال پیش صحبت می‌کنیم، نه اینکه سعدی شبیه ما حرف بزند.
او بعد از ابوالقاسم فردوسی، دومین ادیب، دانشمند و زبان‌شناسی بوده که بی‌آنکه کتابی به طور مستقیم در باب زبان‌شناسی داشته باشد، دست به ترمیم و به تکامل رساندن زبان فارسی زده است. فردوسی پایه‌های زبان و ادبیات ایران بعد از استیلای اعراب را شالوده بست و به جرأت می‌توان گفت فرق ملتی مثل مصر که الان دارد به زبان عربی صحبت می‌کند، با ملتی مثل ایران در داشتن حماسه‌سُرایی به نام فردوسی است، اما پس از او، این سعدی بود که شَهد و شِکر را همزمان وارد زبان فارسی کرد و آن را از جوانب و زوایای سفت و سختش عبور داد و به نرمی و لطافت رساند. به جرأت می‌توان گفت حتی هنوز هم زبان سعدی از زبان رایج و مرسوم در مکاتبات اداری و نوشته‌های مطبوعاتی این روزگار ساده‌تر، رساتر، مفهوم‌تر و از همه مهم‌تر، زیباتر است.
سعدی را پادشاه مُلک سخن می‌نامند و این گزافه‌گویی نیست. شاید در غزل، حافظ اندکی از سعدی جلوتر باشد و در مثنوی، مولانا نیز کمی جلوتر باشد و در نثر، بیهقی و ناصرخسرو تلاش بیشتری کرده باشند و در رباعی و دوبیتی، خیام و باباطاهر کمی پیشروتر از سعدی باشند، اما در جمع همه اینها چه؟ سعدی آنچه را خوبان همه دارند، یکجا دارد! اصلاً برای همین است که به او پادشاه مُلک سخن می‌گویند، زیرا در اکثر قوالب موجود در زمان خود طبع‌آزمایی کرده و درخشان‌ترین آثار را پدید آورده است.
از طرفی شاید بزرگ‌ترین خصوصیت سعدی این است که او یک آموزگار و یک مصلح اجتماعی است که سعی در اصلاح روح و روان و نفس و جسم و جهان‌بینی بشریت دارد. آنقدر این خصیصه در آثار او پررنگ است که تا قرن‌ها از کتب مهم هر مکتبخانه‌ای در این دیار، بوستان و گلستان سعدی بوده است.
جای خالی سعدی در دیار خودش، این روزها بشدت حس می‌شود. شاید زمان آن رسیده با یک بازنگری، از آینده مبهم زبان فارسی کمی پیشگیری کنیم.

              بر حدیث من و حُسن تو نیفزاید کس          حد همین است، سخندانی و زیبایی را...

صفحات
  • صفحه اول
  • سیاسی
  • دیپلماسی
  • جهان
  • اقتصادی
  • اندیشه
  • دولت چه کار می‌کند
  • علم و فناوری
  • اطلاع رسانی
  • ورزشی
  • حوادث
  • اجتماعی
  • فرهنگی
  • صفحه آخر
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و هفتصد و بیست و دو
 - شماره هشت هزار و هفتصد و بیست و دو - ۰۳ اردیبهشت ۱۴۰۴