تصویری نو از هویت تهران و فرزندانش

گروه فرهنگی/اینکه چهره‌های مشهور و حتی کمتر شناخته ‌شده هم می‌توانند نماد یک شهر باشند، نکته‌ای است که صادق وفایی‌نیکو، معاون تبلیغات و انتشارات مرکز ارتباطات امور بین‌الملل شهرداری تهران، از مجریان برپایی کمپین «یه ایران دوستش داره» در گفت‌وگویی با «ایران» بر آن تأکید می‌کند؛ تبلیغاتی فرهنگی که تلاش دارد تصویر تازه‌ای از هویت تهران و سرمایه‌های انسانی آن ارائه دهد.

«یه ایران دوستش داره» بخشی از یک کمپین بزرگ‌تر است؛ «تهران دوست داشتنی». ایده برپایی آن از کجا آمده و چطور شکل گرفته است؟
این کمپین از مهرماه سال گذشته و در قالب یک همکاری مشترک میان شهرداری تهران با مرکز ارتباطات شهرداری و زیباسازی برگزار شد. از همان ابتدا کوشیدیم تا هرآنچه و هرکسی که مرتبط با تهران است و مردم درباره‌اش اتفاق نظر دارند را در آن معرفی کنیم. به بخش‌های مختلفی هم اختصاص پیدا کرد، ظرفیت‌های گردشگری پایتخت و حتی مکان‌های دیدنی‌اش. در کنار اینها، در ارتباط با مشاهیر تهران و تلاش برای معرفی آنان نیز یک اجماع نظری وجود داشت.

چه مدت به برپایی فاز اول اختصاص پیدا کرد؟
حدود سه هفته. در فاز اول، بیست و پنج چهره شناسایی شد. نقطه اشتراک‌شان هم محل تولدشان بود، تهران. از همان موقع تصمیم به تألیف و انتشار کتاب برای این مفاخر گرفتیم که در آن شرحی خواندنی از زندگی و خدمات هریک آمده باشد. از آنجایی که انتشار کتاب کار ما نیست، امتیاز و کار نشر آن را به یکی از مؤسسات خصوصی که اعتبار خوبی نزد مخاطبان دارد، سپردیم. حداقل هشت عنوان این کتاب‌ها در نمایشگاه کتاب تهران امسال ارائه خواهد شد. حتی کوشیدیم تا کتاب‌ها سر و شکل و البته محتوایی سازمانی پیدا نکنند. هدف‌مان رعایت تنوع فکری و حوزه‌ای بود، به خصوص اینکه به طیف خاصی محدود نشود. از طرفی صرفاً به دنبال چهره‌هایی که سلبریتی هستند، نرفتیم. دنبال اینکه کمپین‌مان را به شهرت آنان قلاب کنیم، نبودیم. در کنار چهره‌های مشهور، سراغ افرادی که کارهای شاخصی انجام داده‌ اما کمتر معرفی شده‌اند هم رفتیم. بخشی از هدف‌مان معرفی این افراد بود. در آخرین افکار سنجی‌مان با استقبال خوبی از سوی مردم روبه‌رو شدیم. برای انتخاب‌های مؤثرتر سراغ مشورت با کارشناسان و اهالی فرهنگ و هنر هم رفتیم. نظرات مختلف ثبت شد و برای فاز دوم به حدود 15 چهره رسیدیم. حالا چند روزی است که اکران شهری این بیلبوردها آغاز شده است.

در مقایسه با فاز اول، چه تغییراتی را در این دوره شاهد هستیم؟
ایرادهای فاز اول را تا حد ممکن حل کردیم، در دوره اول تعداد چهره‌ها و افراد متوفی خیلی زیاد بود. خب این حس خوبی به بیننده منتقل نمی‌کرد؛ شاید پیش خود می‌گفتند که این شهر زمانی از حضور افراد شاخص برخوردار بوده است اما حالا نه! از آن بدتر در فاز اول خبری از چهره‌های جوان نبود. اما برای فاز دوم سراغ جوان‌ترها هم رفتیم، از لیلا عراقیان، معمار پل طبیعت گرفته تا رضا امیرخانی که در برابر دیگر چهره‌ها، جوان‌تر است.

برای چهره‌های زن چه جایگاهی قائل شدید؟
اتفاقاً یکی از کاستی‌های فاز اول، جای خالی زنان بود؛ در این دوره به حضور آنان هم توجه شده است. ما نگاه‌مان جنسیتی نبود اما طبیعی است که در قضاوت‌های مردمی، این‌طور بگویند که زنان را حذف کرده‌اند! با وجود این شاید جالب باشد بدانید، زنان واکنش بهتری به این اکران شهری داشتند.

ارزیابی خودتان از میزان اثرگذاری این طرح چیست؟
خب نگاه‌مان قدری کلان‌تر از اثرگذاری مقطعی است. واقعیت آن است که تا به امروز کار چندانی درباره برندشهری انجام نشده و این گامی درهمین رابطه است. برندشهری، کلان‌تر از تمام شهرداری‌ها و در ابعاد ایران است. باید آن را فراتر از سلیقه فلان مدیر یا شهردار در دوره‌های مختلف دید، چنین برنامه‌هایی باید به شکلی اصولی اجرایی شود. باید بکوشیم تا مردم حس تعلق‌خاطر بیشتری به شهرهای خود پیدا کنند. در فاز بعدی به دنبال افراد اثرگذار و چهره‌هایی خواهیم رفت که معرفی نشده و گمنام هستند. افرادی که شاید به آن معنا سرشناس و ستاره نباشند اما خدمات مهمی انجام داده‌اند. وجود این افراد برای هر شهری نوعی سرمایه و افتخار است.

تبلیغات تیزینگی، مبتنی بر زمان‌بندی محدود و مشخصی هستند؛ با تکیه بر چنین نگاهی، این فاز چه مدت برپا خواهد بود؟
برای دوره‌ای حدود 10 روز طراحی شده است؛ بعد از آن وارد فاز سوم، «قهرمانان شهر» می‌شویم.

اطلاعی از برپایی کارهای مشابه در شهرهای دیگر هم دارید؟ به خصوص که وقتی چنین کارهایی در ابعاد سراسری انجام شود، به شهر یا قومیت خاصی محدود نمی‌شود!
خب بحث تهران از این جهت قدری متفاوت است؛ قومیت اغلب ساکنان امروزی تهران، به استان‌ها و شهرهای دیگری بازمی‌گردد. برای ما فقط اینکه چهره‌ها، همگی متولد تهران باشند مهم بود، آن هم به جهت یافتن یک نقطه اشتراک. وگرنه اصالت بسیاری از این عزیزان به خطه‌های دیگری بازمی‌گردد. اما درخصوص بخش اول سؤال‌تان باید بگویم تا جایی که می‌دانم؛ در اهواز و اصفهان کارهای مشابه خوبی انجام شده است. گویا برخی از شهرهای دیگر هم به سوی این کمپین شهری حرکت کرده‌اند.

چرا برای عملیاتی ساختن این کمپین فرهنگی سراغ «تیزینگ» رفتید؟
این شیوه چند سالی است در تبلیغات شهری با اقبال روبه‌رو شده و شیوه‌ای به روز در عرصه جهانی تبلیغات نیز هست. البته استفاده از این روش بیشتر در بخش خصوصی مورد توجه قرار گرفته است اما دستگاه‌های حکومتی و دولتی نظیر شهرداری‌ها نیز باید از چنین ظرفیت‌هایی بهره بگیرند. از ما سابقه‌دارتر، مجموعه‌هایی هستند که در بخش تجاری فعالیت می‌کنند و آزمون و خطاهایی در این رابطه داشته‌اند. ما از تجربه‌های این بخش‌ها نیز بهره گرفتیم. با نظرسنجی‌های میدانی که در بررسی فاز اول انجام شد، حدود پنجاه‌درصد تأکید کرده بودند که حس بهتری به شهر خود پیدا کرده‌اند. این افکارسنجی از هجده سال به بالا انجام شده است. نزدیک شصت و سه درصد از افراد شرکت کننده در این نظرسنجی، گفته‌اند که آن را می‌شناسند که درصد قابل توجهی است.

یکی از نقدهایی که به چنین کمپین‌هایی وارد است؛ بی‌اثر بودن آنها با توجه به وضعیت بحرانی فعلی جامعه‌مان است!
اتفاقاً فاز اول این کمپین در اوج تنش‌های موشکی اجرایی شد؛ در بازخوردهای اولیه عده‌ای گفته بودند گمان می‌کردیم این کمپین فقط برای همان چند روز و برای آن است که بگویید همه چیز عادی است. خوشبختانه در آن شرایط هم استقبال مردم و جلب توجه‌شان امیدوارکننده بود.

فاز بعدی کی شروع می‌شود؟
احتمالاً از حدود بیست روز دیگر. تیزرهای تلویزیونی‌اش هم آماده شده است. کارهای مرتبط با برندشهری پایانی ندارد؛ بنابراین تا جایی که بتوانیم این کار و کارهای مرتبط با آن را دنبال می‌کنیم. شاید حجم تبلیغات‌مان کم‌تر شود اما به پایان نمی‌رسد.

صفحات
  • صفحه اول
  • سیاسی
  • دیپلماسی
  • جهان
  • اقتصادی
  • اندیشه
  • دولت چه کار می‌کند
  • علم و فناوری
  • اطلاع رسانی
  • ورزشی
  • حوادث
  • اجتماعی
  • فرهنگی
  • صفحه آخر
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و هفتصد و بیست و دو
 - شماره هشت هزار و هفتصد و بیست و دو - ۰۳ اردیبهشت ۱۴۰۴