تخریب سهمگین در مهمترین سد جنگلی ایران
راز سقوط صدها درخت در دل دینارکوه چیست؟
در اولین روزهای فروردین امسال (۱۴۰۴)، اتفاقی شگفتانگیز و نگرانکننده در بطن منطقه حفاظت شده دینارکوه در شهرستان آبدانان استان ایلام رخ داد؛ حادثهای که هنوز علت روشنی برای آن مطرح نشده و بسیاری از کنشگران محیطزیست بومی و سمنهای فعال در منطقه، آن را بیسابقه میدانند. طی این واقعه صدها اصله درخت بلوط کهنسال و گونههای بومی دیگر دینارکوه در اتفاقی ناشناخته، شکسته و بر زمین افتادند و منظرهای تلخ و هولناک در دل یکی از غنیترین زیستبومهای زاگرس به وجود آوردند؛ حادثهای که نظیر آن به این گستردگی در این منطقه سابقه نداشته و تاکنون گزارشی شبیه آن در سوابق پیشین به ثبت نرسیده است.
حجتاله مرادخانی
پژوهشگر و مدرس دانشگاه و عضو هیأت مدیره انجمن زیستمحیطی بنار آبدانان
دینارکوه به دلیل موقعیت جغرافیایی خاص و پوشش جنگلی متنوع خود، نهتنها بخشی از ذخیرهگاههای ژنتیکی مهم زاگرس به شمار میرود، بلکه بهعنوان اولین سد جنگلی ایران، نقش حیاتی در مهار ریزگردهای مهاجم از مرزهای غرب کشور دارد، در نتیجه هر گونه آسیب و تخریب این منطقه، در عمل بهمثابه تخریب سپر دفاعی طبیعی کشور در برابر بحران جدی هجوم ریزگردها خواهد بود. از طرفی ارزشهای اکولوژیکی این منطقه حفاظت شده و وجود گنجینه متنوعی از گونههای گیاهی و شادابی درختان بلوط و استعداد بالای منطقه برای تبدیل شدن به ذخیرهگاه گیاهی و جانوری زاگرس و... ، موقعیت آن را از حیث ویژگیهای زیستمحیطی، خاص و متمایز کرده است.
بررسیهای میدانی اولیه در روزهای اول فروردین امسال، گمانههایی مانند اقدام سودجویانه قاچاقچیان چوب، شیوع بیماریهای خاص در زیستبوم دینارکوه، پدیدههای جوی مانند گردباد ناگهانی و تندباد شدید یا حتی برخی فرضیات غیرعلمی در خصوص پدیدههای ماورای طبیعی را مطرح میکرد؛ مواردی که هر کدام در جای خود تهدید جدی برای زیستبوم زاگرس تلقی میشوند اما هیچ یک به طور کامل نتوانستند پاسخگوی وضعیت به وجود آمده برای درختان بلوط دینارکوه باشند. ادارات کل منابع طبیعی و حفاظت محیطزیست استان ایلام با صدور بیانیهای اعلام کردند عامل اصلی وقوع این فاجعه، طوفانی با سرعت ۱۰۰ کیلومتر در ساعت بوده است؛ روایتی که هم مشاهدات میدانی و هم دادههای ثبت شده در سامانههای معتبر جهانی مانند وبسایت سازمان هواشناسی آمریکا(NWSN) ، Accuweather، Meteoblue و Windy.com آن را به طور کامل رد کردند و سامانههای هواشناسی مذکور در بازه زمانی هفته اول فروردینماه هیچگونه ناپایداری جوی را برای منطقه دینارکوه ثبت نکرده و در عمل هیچ نشانهای از باد شدید یا طوفان در بازه زمانی هفته اول فروردینماه 1404 (20 تا 26 مارس 2025) به ثبت نرسیده بود و بر همین مبنا فرضیه طوفان شدید و وزش باد با سرعت 100 کیلومتر مطرح شده، رد شد.
همچنین در مشاهدات اولیه و نیز تصاویر مختلف ثبت شده از محل حادثه، برگهای خشک در اطراف تنه درختان شکسته دیده میشوند؛ وضعیتی که احتمال وقوع یک طوفان سهمگین را بعید نشان میدهد. اگر چنین طوفانی رخ داده بود، باید برگهای خشک روی زمین کاملاً دست نخورده باقی نمیماند. هرچند این استدلال شاید چندان متناسب نباشد و گفته شود که باد برگها را از جای دیگر آورده است، اما مشاهده منظره کلی ناحیه حادثه دیده، نسبتاً گویای پایداری همیشگی آن بود و تفاوت محسوسی با نواحی همجوارش نداشت. در این میان انتظار میرفت نهادهای متولی محلی به جای تأکید بر وقوع طوفان، با مراجع تخصصی بالادستی مکاتبات لازم را انجام میدادند و با استمداد، کمک فنی و دعوت از زاگرسشناسان و کارشناسان خبره هواشناسی، برای علتیابی حادثه پیش آمده راهکاری علمی و عملیاتی در پیش میگرفتند.
منطقه حفاظت شده
این در شرایطی است که جنگلهای دینارکوه در تاریخ 1380/7/25 طی مصوبه شماره ۲۱۷ شورایعالی محیطزیست با وسعت ۴۰۵۷۹ هکتار بهعنوان منطقه حفاظت شده جنگلی به مناطق تحت مدیریت سازمان حفاظت محیطزیست پیوسته است، اما در حال حاضر با وجود اهمیت زیستمحیطی و راهبردی بالا، متأسفانه رها شده و هیچگونه مدیریت و حفاظت خاصی از آن صورت نمیگیرد. چرای بیرویه دام (بز)، نبود قرق و زونبندی نواحی تحت حفاظت، تخریب درختان و قاچاق علنی چوب و زغال، عدم پایش و مطالعه میدانی فصلی و سالانه توسط متخصصان، نبود طرح جامع حفاظت و مدیریت جنگل، عدم حضور مستمر زاگرسشناسان و متخصصان منابع طبیعی، محیطزیست و جنگلداری و تخریبهای عامدانه اشخاص حقیقی با هدف زمینخواری، از جمله مشکلات مهلکی هستند که این میراث طبیعی ایران را با تهدید نابودی روبهرو کردهاند. در کنار این موارد متأسفانه نبود پایگاه محیطبانی فعال و حضور مستمر محیطبانان در این منطقه نیز عرصه را برای قاچاقچیان چوب با نیسانهای آبی با پلاک استانهای همجوار مهیا کرده و زمینخواران هم با تخریب عامدانه با هدف سودجویی و تغییر کاربری، در بطن منطقه حفاظت شده دینارکوه تاخت و تاز میکنند.
میراث طبیعی با اهمیت جهانی
اهمیت دینارکوه برای زاگرس و ایران، تنها محدود به موارد مذکور نیست و این منطقه به عنوان یکی از شاخصترین نقاط زاگرس، نه تنها یک سرمایه ملی، بلکه میراثی طبیعی با اهمیت جهانی است. بر اساس مفاد کنوانسیون 1972 یونسکو در خصوص حمایت از میراث فرهنگی و طبیعی ملموس، کشورها موظفند از نواحی دارای ارزش برجسته جهانی حفاظت کنند و در مسیر ثبت آنها در فهرست میراث جهانی گام بردارند. با وجود این، منطقه حفاظت شده دینارکوه به جای مهیا شدن شرایط برای معرفی بینالمللی و تلاش برای ثبت به عنوان میراث طبیعی بشری، گرفتار بحرانهای ریز و درشت متعددی است که نیازمند بررسی و همت متعالی برای رفع آنهاست.
چرا محیطبانان از دینارکوه رفتند؟
وقوع این حادثه رازآلود و مبهم در بطن دینارکوه، به عنوان یکی از مهمترین و متمایزترین ذخیرهگاههای گیاهی و جانوری زاگرس، تبدیل به یک کلاف سردرگم شده است و واکاوی آن به همکاری و مساعدت سازمان حفاظت محیطزیست، سازمان منابع طبیعی و مراکز تحقیقاتی و دانشگاهی کشور نیاز دارد؛ مقولهای که با بررسی کارشناسانه میتوان دلایل آن را شناخت و اطلاعات ناشی از بررسی آن را در اختیار دیگر نواحی زاگرس قرار داد. از طرفی میتوان با تقویت این زیستبوم و رفع تهدیدات و مشکلات آن و فراهم آوردن شرایط مناسب برای قرق منطقه حفاظت شده، حرکتی مؤثر و فراگیر در راستای مقابله با ریزگردها و تهدیدات سرزمینی برای ایران صورت داد؛ اتفاقی که در اواسط دهه 80 شمسی به طور عملیاتی در دینارکوه افتاد و به مدت قریب به یک دهه، یعنی از سال 1385 تا 1395 بخش قابلتوجهی از این منطقه حفاظت شده قرق شد و به واسطه آن شاهد احیای نسبی و رشد و شکلگیری طبقه نسلی در میان درختان مختلف بودیم. در آن بازه زمانی، گونههای مختلف گیاهی و پاجوشهای درختان بلوط به واسطه عدم حضور دام توانستند به آرامی رشد کنند و زمینههای مساعد برای تقویت و جان گرفتن اکوسیستم دینارکوه شکل گرفت. در همان بازه زمانی، تراکم بوتههای گیاهی و گونههای گرمسیری دینارکوه نیز وارد شرایط خیلی خوبی شد. پاسگاه محیطبانی دینارکوه فعالیت دائمی داشت و امکان قاچاق چوب تقریباً ناممکن شده بود و چندین محیطبان مقیم به طور دائمی مشغول پایش منطقه بودند و حوادث احتمالی نیز در همان ساعات اولیه با موفقیت مهار میشدند. شوربختانه این شرایط مطلوب با تغییر دولت و مدیریت استان و شهرستان دچار مشکلات جدی و قرقها برداشته شد و در نتیجه از آن تاریخ تاکنون دستاوردهای حاصل شده به مرور از دست رفت و دینارکوه هر سال ضعیف و آسیبپذیرتر شد؛ اتفاقی که به طور جدی بر خلاف منافع ملی و میراث طبیعی ایران بود و صرفاً با تصمیمات شخصی مدیران محلی رخ داد، بیآنکه کسی از آنها پاسخگوی خسرانهای بزرگ به جا مانده از تصمیمات آنها باشد.