برگزاری اولین دور مذاکره ایران و آمریکا با موج استقبال کشورهای عربی، روسیه و چین روبهرو شد
دیپلماسی تعاملی همزمان با مذاکرات هسته ای
در حالی که موضوع هستهای ایران دوباره به تیتر اول رسانههای جهانی بازگشته، دولت مسعود پزشکیان استراتژی متفاوتی از گذشته را در پیش گرفته است؛ رویکردی چندلایه و چندجانبه که نه تنها آمریکا، بلکه تمام بازیگران اصلی و فرعی توافق هستهای را دربر میگیرد.
در میانه فضای مبهم مذاکرات غیرمستقیم تهران و واشنگتن که با بازگشت دونالد ترامپ به قدرت ابعاد تازهای پیدا کرده است، تهران به جای تمرکز صرف بر میز مذاکره با آمریکا سعی دارد به شکل هوشمندانهای دیپلماسی چندجانبه ای را با قدرتهای جهانی و منطقهای در پیش بگیرد.
در همین راستا ایران کانال مذاکره خود با عمان را که در گذشته نیز بستر گفتوگوهای مهمی با غرب بوده، مجدداً فعال کرده و همزمان، گفتوگوهای چندمرحلهای با سه کشور اروپایی عضو برجام را در دست پیگیری قرار داده است؛ کشورهایی که بیش از هر زمان دیگر درگیر منازعه اوکراین هستند و با چالشهایی پیچیده در روابط خود با ترامپ روبهرو شدهاند.
این درحالی است که تروئیکای اروپایی نگران آن است که در فضای تازه گفتوگوهای ایران و آمریکا به حاشیه رانده شود. بنابراین این سه کشور میکوشند با نیم نگاهی به برخی اهرم ها، موقعیت خود را در لحظات حساس مذاکرات تثبیت کنند.
این چنین است که ایران سعی دارد موضع این کشورها را از رهاورد تداوم بخشیدن به مذاکرات ژنو، از تقابل به تفاهم تغییر دهد.
در حالی که منطقه و جهان در حال عبور از یکی از پرتنشترین ادوار ژئوپلیتیک خود است، این راهبرد چندجانبه میتواند نشانهای باشد از اهتمام سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران به رویکرد تعامل محور و توجه به قطب های مختلف موثر.
ضرورت های ژئوپلتیک
اما راهبرد ایران به همین جا ختم نمیشود. تهران با ایجاد کانال سه جانبه دیپلماتیک با مسکو و پکن و همچنین مطلع کردن پایتختهای عربی درباره روند مذاکرات «مسقط» زیر سایه تقویت پیوندهای دیپلماتیک، ایجاد نوعی توازن راهبردی و اعتمادسازی و کاهش نگاه تکمحور را جستوجو میکند.
در چنین فضایی است که مذاکرات ایران و آمریکا در عمان، مذاکرات هستهای پیش از توافق برجام را یادآوری میکند. با این تفاوت که اینبار، عربستان دیگر در جایگاه معترض یا نگران ظاهر نمیشود.
برعکس، اولین کشور عربی است که از مذاکرات غیر مستقیم تهران و واشنگتن استقبال کرده است. این در حالی است که در روزگاری نه چندان دور، هر نشستی میان ایران و ایالات متحده آمریکا، نگرانی به پایتختهای عربی میداد.
صداهایی از ریاض تا ابوظبی، نسبت به هرگونه توافق با تهران هشدار میدادند و حتی در نهان و آشکار، کارشکنی میکردند.
اما حالا، در سال ۲۰۲۵، با خاورمیانهای جدید روبهرو هستیم. از جنگ خونین غزه تا افول قدرت هژمونیک غرب، شرایط را به سمتی برده که صلح، نه انتخابی نمایشی که ضرورتی حیاتی برای کشورهای عربی شده است.
چه در یک دهه گذشته، کشورهای عربی میلیاردها دلار صرف جنگهای نیابتی کردهاند؛ از یمن تا سوریه و عراق. اما حالا همهچیز تغییر کرده است. چشمانداز ۲۰۳۰ عربستان و ابرپروژههایی همچون «نئوم» و طرحهای بزرگ صنعتی در امارات و قطر همه و همه نیازمند ثبات و آرامش منطقهای هستند.
برخلاف گذشته، اینبار نه دیوار بیاعتمادی کشورهای عربی که نسیمی از امید در راه است.
واقعیت آن است که جهان عرب، دیگر آن خاورمیانه دهه ۲۰۱۰ نیست. چرخش راهبردی از تقابل به تعامل، نشانهای از بلوغ سیاسی و ضرورتهای ژئوپلیتیک جدید است.
شاید زمان آن رسیده باشد که همه بازیگران منطقه به یک فهم مشترک برسند: امنیت، پیششرط توسعه است و صلح، تنها راه رسیدن به آن.
یادداشت شفاهی
توجه هوشمندانه ایران به دغدغه های کشورهای منطقه
سیدرضا صدرالحسینی
کارشناس ارشد مسائل منطقه
با توجه به شرایط پیچیده نظام بینالملل و رویکرد آمریکا در دوره اخیر که بر اعمال فشار نظامی و اقتصادی برای تحمیل اراده خود تأکید دارد، ایران در مواجهه با این سیاستها، رویکردی متفاوت و هوشمندانه اتخاذ کرده است. برخلاف ادعاهای آمریکا درباره کشورهای مختلف که هیچگاه موضوع مذاکره را مطرح نکرد، در مورد ایران ابتدا مذاکره زیر سایه تهدید بود که جمهوری اسلامی آن را نپذیرفت. اما پس از تغییر لحن آمریکا، ایران برای حفظ منافع و امنیت ملی خود، حاضر به مذاکرات غیرمستقیم شد؛ مذاکراتی که با وساطت عمان و در چهارچوبی کاملاً مشخص و با رعایت پروتکلهای دیپلماتیک انجام میشود و تاکنون دو طرف رضایت نسبی خود را اعلام کردهاند. نکته مهم در این دوره از مذاکرات، ابتکار عمل ایران در لحاظ کردن حساسیتها و دغدغههای کشورهای همسایه و منطقه، به ویژه کشورهای عربی است. برخلاف گذشته که مذاکرات ایران و غرب به صورت جداگانه و بدون توجه به دیدگاههای منطقهای انجام میشد، این بار ایران تلاش کرده است تا همزمان با مذاکره با آمریکا، ارتباط و تعامل خود را با همسایگان حفظ و تقویت کند. این رویکرد، نشاندهنده درک عمیق ایران از اهمیت حفظ فضای اعتماد و امنیت منطقهای است.علاوه بر هدف اصلی مذاکرات که رفع تحریمها و مسائل هستهای است، ایران به دنبال ارتقای امنیت منطقه نیز هست. این موضوع در مواضع رسمی ایران بارها مطرح شده و نشان میدهد که تهران خواهان منطقهای امن و عاری از دخالت بیگانگان است. کشورهای همسایه نیز گرچه هنوز واکنش شفاف و قاطعی نسبت به این مذاکرات نشان ندادهاند، اما به نظر میرسد منتظر نتایج ملموس و ادامه گفتوگوها هستند تا ابهامات و نگرانیهای خود را برطرف کنند ولی فارغ از نتایج مذاکرات و ضمن پرهیز از هیجان بیش از حد نسبت به نتایج آن، این تعامل مستقیم و تعمیق روابط میتواند به ایجاد امنیت پایدار در منطقه کمک کند. از سوی دیگر، ایران با حفظ و گسترش روابط خود با بازیگران مهم بینالمللی مانند روسیه، چین و کشورهای اروپایی، توازن دیپلماتیک خود را حفظ کرده و از ظرفیتهای مختلف برای تأمین منافع ملی بهره میبرد. این سیاست چندجانبهگرایی، قدرت چانهزنی ایران را در مذاکرات افزایش داده و امکان مدیریت بهتر تحولات منطقهای و بینالمللی را فراهم میکند. در مجموع، روند مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا که با وساطت عمان و در فضایی سازنده و مبتنی بر احترام متقابل انجام میشود، نمایانگر رویکردی محاسبهشده و برنامهمند از سوی ایران است.
سیاست همسایگی ایران پشتیبان مذاکرات هستهای
محمدعلی سبحانی
دیپلمات سابق
عملکرد تیم سیاست خارجی دولت در فرآیند مذاکرات اخیر و اقدامات پیش از آن حاکی از این است که در وزندهی به موضوعات سیاست خارجی توازن و تعادلی ایجاد شده و نشان از این دارد سایر ضرورتها به این موضوع موکول نشده است. اقدامات دیپلماتیک ایران در منطقه در شرایط کنونی یکی از هوشمندانهترین ایدههایی است که میتواند علاوه بر مذاکرات نتایج ملموسی در فضای کلی سیاست خارجی ارائه دهد. با توجه به واقعیات عملگرایانه روابط بینالملل که در آن تمامی کشورها سعی در تأمین حداکثری منافع خود دارند طبیعی است که شاهد برخی مواضع متفاوت از سوی کشورهای مختلف در این زمینه باشیم. به هر حال شکلگیری فضای تعامل بین تهران و واشنگتن به منزله کاهش فضا برای کنشگری بازیگرانی است که سالها از اختلاف دیدگاه ایران و آمریکا منتفع شدهاند. به عنوان مثال در ابتدای مذاکرات هستهای در دورههای قبل و زمانی که پرونده ایران به شورای امنیت رفت، دیدیم که برخی کشورها با وجود ابراز امیدواری به حل پرونده ایران و آمریکا، به قطعنامه ضدایرانی رأی مثبت دادند، زیرا این شرایط فرصتی برای کسب منافع بیشتر در ارتباط با خرید نفت، فروش کالا و سایر امور ایجاد میکند. در حال حاضر انتخاب عمان به عنوان میزبان، ایده معقولی از این جهت که هم به دلیل بیطرف بودن عمان فضای مذاکره شفافتر خواهد بود و هم تأکید ایران بر نقش کشورهای منطقه و همسایگانش در فرآیند توافق برجسته میشود. نکته مهم دیگر آنکه برخی کشورها، چه همسایه و چه غیرهمسایه، ممکن است تصور کنند که عدم موفقیت این مذاکرات به نفع آنهاست. در این راستا، ایران باید در ادامه مذاکرات تا حصول نتیجه و تأمین نیازها و منافع کشور، همزمان این ایده را ترویج دهد که به نتیجه رسیدن مذاکرات منجر به منفعت تمامی کشورهای درگیر در پرونده هستهای ایران خواهد شد و بالطبع هزینه شکست این مذاکرات بر عهده همه بازیگران مؤثر در این پرونده است. در حال حاضر به نظر میرسد کشورهای عربی، با توجه به جدیت ایران و آمریکا برای به نتیجه رسیدن مذاکرات، چندان مخالفتی با اصل موضوع ندارند، زیرا یک توافق پایدار، امنیت آنها را افزایش و نگرانیهایشان را از درگیریهای منطقهای کاهش میدهد. نکته قابل توجه آنکه تحولات پسا 7 اکتبر و تغییر شکل رابطه کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی نیز سبب شده تا در عمل اتحاد عبری عربی علیه مذاکرات، حداقل تا کنون شکل نگیرد و از سوی دیگر تلاشهای منطقهای ایران در بهبود روابط با عربستان و مصر اکنون ثمرات خود را در همراهی این کشورها و دیگر کشورهای عربی از مذاکرات نشان میدهد.