نگاهی به تئاترهای اقتباسی از کتابهای داستانی
رمانهای مشهوری که در صحنه تئاتر جانی دوباره گرفتهاند
تئاتر کشورمان این روزها میان رمانها و قصههای مشهور جهان سرک کشیده است؛ از فضای سیاه و آخر زمانی «مغازه خودکشی» ژان تولی گرفته تا انتخابهای از دست رفته در «کتابخانه نیمهشب» مت هیگ و طنز تلخ «منگی» ژوئل اگلوف، آثاری که هر کدام به شکلی متفاوت، زندگی، مرگ و حسرتهای انسانی را به تصویر کشیدهاند. این اقتباسها از ادبیات داستانی، جانی تازه به صحنههای تئاتر بخشیده است، بهخصوص که کارگردانها از آثار قدیمیتر و حتی کلاسیک هم چشمپوشی نکرده و به سراغ مخلوقات ادبی نویسندگان سرشناسی همچون چخوف، دیکنز و گولدونی هم رفته و دست به بازآفرینی آثارشان زدهاند. این موج تازه با بازخوانی پیچیدگیهای روانی، جنبههای هجوآلود و گاه نسخههایی آسیبپذیر از زندگی، به تئاتر شکلی نو داده است؛ تلاشی که با سازههایی خلاقانه و فضای روایی، میتواند بیش از پیش به سوی پیوند ادبیات و اجرا گام بردارد.
مریم شهبازی
روزنامه نگار
«مغازه خودکشی» ژان تولی در عمارت هُما
استقبال از نوشتههای ژان تولی، نویسنده و فیلمنامهنویسی که کمدی سیاه و علاقهمندیاش به جستوجو میان صفحات تاریک تاریخی مشهور شده، میان تئاتریها هم راه یافته است. از چندی پیش، رمان «مغازه خودکشی» این رماننویس فرانسوی به کارگردانی حسین نصیری در قالب نمایشی با همین عنوان، میزبانی علاقهمندان را در «سالن شیشهای» عمارت هما به عهده دارد. او این کار را بر اساس ترجمه احسان کرمویسی اجرا میکند. این که آثاری به اقتباس یا برداشت آزاد از نمایشنامههای منتشر شده ایرانی و خارجی روی صحنه بروند، اتفاق تازهای نیست. نمایشنامهها در همه جای دنیا به همین منظور منتشر میشوند، منتهی نکته قابل توجه آن است که به نظر میرسد تئاتریها به آثار منتشر شده در ادبیات داستانی هم توجه نشان دادهاند، مسألهای که در صورت تداوم، به حضور پررنگتر رمانهای مشهور و داستانهای شاخص به روی صحنه، میانجامد. اما آنچه که درباره «مغازه خودکشی» تولی بیش از همه خودنمایی میکند، نگاه خاصی است که او به مقوله مرگ نشان داده است. داستان این رمان در شهری آخر زمانی روایت میشود و قهرمانان اصلی آن نیز خانواده «توآچ» هستند؛ صاحبان تنها مغازهای که وسایلی را به فروش میرسانند تا به متقاضیان در نوع مرگ انتخابیشان کمک کنند!
نصیری، این نمایش را در فضا و دکوری با شکل و شمایلی نزدیک به انیمیشنها کارگردانی کرده است، بنابراین تماشاگران، خود را در سالنی متفاوت از سالنهای معمول تئاتر خواهند یافت. مخاطب به محض ورود به محلی که برای اجرا در نظر گرفته شده است خود را در «مغازه خودکشی» خانواده توآچ میبیند، ابتکار عملی که نقطه قوتی برای جلب نظر مخاطبان به شمار میآید. اجرای این نمایش از بهمنماه سال گذشته آغاز شده است و تا پنجم اردیبهشتماه نیز ادامه دارد. داوود گراوند، مهتاب کیوانجو، آرزو صرافرضایی، رضا همتی، یگانه واقفی، مژده مختاری، آرزو اکبری، علی حقگودریاکناری، حمیدرضا اسفندیاریان، عرفان شاهرخیپور و الناز شاکری هنرمندانی هستند که در این نمایش به ایفای نقش میپردازند.
«کتابخانه نیمهشب» مت هیگ در تماشاخانه ملک
بر خلاف سینمای کشورمان که تازه چند سالی است شاهد حضور پررنگتر اقتباس از آثار شاخص ادبی ایران و جهان در آن هستیم، تئاتر پیوندی گریزناپذیر با دنیای کتاب دارد، بهخصوص که بسیاری از نمایشنامهها در قالب کتاب منتشر شده و در اختیار اهالی تئاتر قرار گرفتهاند. اما همانطور که اشاره شد، این اقتباسها وقتی جلوه متفاوتی پیدا میکنند که کارگردانها سراغ آثاری بروند که در قالب رمان و داستان منتشر شدهاند؛ در میان اسامی تئاترهایی که این روزها میزبانی علاقهمندان را به عهده دارند، نمایشی با اقتباس از نوشته مشهور «مت هیگ» خودنمایی میکند. «کتابخانه نیمهشب» رمان مشهوری از نویسنده و روزنامهنگار سرشناس انگلیسی است که طی سالهای گذشته در شمار کتابهای پرفروش در کشورهای مختلف قرار داشته و حتی میتوان گفت زبانی نیست که به آن ترجمه نشده باشد.
دور دوم اجرای این نمایش که کارگردانیاش را محمد ملکشاهی به عهده دارد، از چندی قبل در تماشاخانه ملک شروع شده است و تا یکم خردادماه هم برای تماشای آن فرصت هست. ماجرای «کتابخانه نیمهشب» با خودکشی نورا، شخصیت اصلی رمان و ورود او به جهانی مابین هستی و نیستی آغاز میشود. او سر از کتابخانهای درمیآورد و در آنجا به نورا فرصتی برای زیست انتخابهای از دست رفته زندگیاش داده میشود؛ از این بابت برخی این رمان را نوشتهای با بنمایههای روانشناختی میدانند که به خواننده فرصت کنار آمدن با حسرتهای زندگیاش را میدهد. البته ملکشاهی آنطور که پیشتر به «ایران» گفته بود، چنین جایگاهی را برای این نوشته مشهور «هیگ» قائل نیست و تأکید دارد که برای کاهش ریسکهای احتمالی از شکست نمایش خود سراغ آن رفته است. مونا فرجاد و محمد شعبانپور بازیگرانی هستند که در این نمایش به ایفای نقش میپردازند.
«منگی»، آرزوهای بر باد رفته در یک کشتارگاه
دیگر رمانی که تا پنجم اردیبهشتماه روی صحنه میرود، «منگی» نوشتهای از «ژوئل اگلوف» فرانسوی است که ترجمه آن را اصغر نوری انجام داده است. این نمایش به کارگردانی امین سعدی در تئاتر هامون میزبانی علاقهمندان را بر عهده دارد. این نوشته «اِگلوف» که در عرصه جهانی با استقبال منتقدان همراه شده، نقدی تند و تیز به همه جنبههای زندگی انسان احاطه شده در صنعت است. «منگی»، نظیر دیگر آثاری که اصغر نوری به سراغ ترجمهشان میرود، طنزی سیاه درباره زندگی شهرنشینی انسان مدرن و تسلیم شدن در برابر بحرانهای سرسامآور ماشینیسم است. او در این رمان مفهوم رایج زندگی و مرگ را به چالش کشیده است.
ماجرای این رمان در یک کشتارگاه روایت میشود؛ جایی که مردی جوان در کنار مادربزرگی بدخلق روزگارش سپری میشود. شخصیت اصلی «منگی» از زندگیاش راضی نیست و رویای دست یافتن به شرایطی بهتر را در سر دارد، اما او نمیداند که در جهان تاریک این رمان به راحتی قادر به تحقق آرزوهای خود نیست. در خلاصه داستان این نمایش که فردین رحمانپور در آن به ایفای نقش میپردازد، آمده است:«در مکانی غیرمعمول، میان خانه و کشتارگاه، مردی جوان و مجرد در کنار مادربزرگ بدخلقش روزگار میگذراند.»
ردپایی از «سرود کریسمس» دیکنز در همدان
«سرود کریسمس» یکی از مشهورترین نوشتههای چارلز دیکنز است؛ رمانی کوتاه که ماجرای پیرمرد بدخلق و خسیسی به نام اسکروج را به تصویر کشیده که شب کریسمس، با ارواح کریسمس گذشته، حال و آینده مواجه میشود. این دیدارها و تأثیری که بر پیرمرد ثروتمند داستان دیکنز میگذارد، طی دههها با چنان استقبالی روبهرو شده که از آن اقتباسهای مختلفی انجام شده است؛ شاید یکی از آشناترینهای آن برای ما ایرانیان، انیمیشنی است که برای سالها همزمان با میلاد حضرت مسیح(ع) پخش میشد. جالب آن که خود دیکنز، این رمان را به صورت تکنفره در سراسر بریتانیا روی صحنه میبرد، کاری که مورد ستایش اهالی تئاتر قرار میگیرد. حالا چندی است که نمایشی با اقتباس از این رمان به نام «شب عید» و با کارگردانی سعید باغبانی در تالار فرهنگی و هنری فجر همدان روی صحنه میرود.
سعید باغبانی، حمیدرضا کاظمی، احمدرضا جلیلوند، صادق قاسمی، امیررضا کوندی، علی موسوی، نگین دبیقی، امین علابیگی، امیر صالحبیگی، فرزانه وطننواز، احسان مرادی، مژگان محمدی، سودابه اول، عسل موسوی و الینا محمدی بازیگران حاضر در این نمایش هستند. این نمایش، اقتباسی آزاد از رمان «سرود کریسمس» است چراکه مهدی شادمانیروشن در آن تغییراتی ایجاد کرده، آنچنان که در خلاصه داستانش آمده است: «میرزا فتحالله مردی خسیس است که از اطرافیانش سوءاستفاده میکند تا...»
خلاصه داستانهایی از چخوف به روایت الوانی
آنتوان چخوف، نویسنده شهیر روسی هم از جمله نویسندگانی است که آثارش به قالبهای مختلف هنری درآمده و در معرض دید علاقهمندان قرار گرفته است؛ از اقتباس سینمایی گرفته تا تئاترهای بیشماری که در سالنهای مشهور جهان، از «اولد ویک» انگلستان تا «برادوی» منهتن نیویورک به نمایش درآمدهاند.
محسن الوانی هم چندی است به سراغ این نویسنده و نمایشنامهنویس فقید رفته و نمایشی را با عنوان «چخوف به روایت الوانی» تا سیام فروردینماه در تماشاخانه هزار و یک شب روی صحنه میبرد. الوانی این نمایش را در قالب کنسرتنمایش خلاصهای از داستانهای چخوف در معرض دید علاقهمندان میگذارد.
«بیمار قلابی» نویسنده شهیر ایتالیایی در تنکابن
در کنار اقتباسهایی که این روزها به شکلهای مختلف از داستانها و رمانهای مشهور جهان روی صحنه تئاتر میروند، همچنان تنور اجراهایی که بر اساس نمایشنامههای ایرانی و خارجی مورد استقبال نویسندگان قرار میگیرند هم داغ است. نمایش «بیمار قلابی» یکی از همین کارهاست که بر اساس کتابی از «کارلو گولدونی» و با ترجمهای از علی شمس به کارگردانی نعیم صالحی اجرا میشود. منتقدان هنری، این نمایشنامهنویس ایتالیایی را یکی از بزرگترین نمایشنامهنویسان اروپا میخوانند، آثار او بهخصوص در ژانر کمدی مورد توجه اهالی تئاتر و منتقدان است. منصور خاکساری، نیما غلامی، امیررضا سیاحالبرزی، دنیا جوانمرد، محسن خلخالی، نگار گلیج، حدیث خوشحال، امید نوعی شاد، مریم قنبری، کیارش کنشتی و نعیم صالحی بازیگران این نمایش هستند که تا 16 اردیبهشتماه در سالن سلمان هراتی شهر تنکابن اجرا دارد. در خلاصه داستان این نمایش آمده است:«روسائورا دختر پانتالونه، ثروتمندترین تاجر شهر، احساس مریضی میکند. پانتالونه تمام دکترهای شهر را برای مداوای دخترش خبر میکند، اما نمیداند منشأ بیماری دختر چیزی است که تنها دکتر آنسلمو، متخصصترین پزشک شهر از آن با خبر است.»