«دیالکتیک هابرماسی» راه‌حلی برای تصحیح ایده‌ها و اصلاح سیاست‌ها

عقلانیت ارتبـــاطی

«گفت‌وگو» چگونه باشد که برای تصمیم‌سازی درباره «سرنوشت جمعی» مؤثر واقع شود؟

«علوم‌اجتماعی در ایران» با وجود رشدی که در دهه‌های اخیر داشته اما هنوز انتظارها را برآورده نمی‌کند و چنانکه شایسته است سهمش را در جامعه و سیاست ایفا نکرده است. یکی از دلایل این وضعیت را می‌توان به کم‌رمق بودن «گفت‌وگوهای انتقادی – راهبردی» نسبت داد. «گفت‌وگوی انتقادی-راهبردی» نظریه مشهور یورگن هابرماس، از فیلسوفان اجتماعی و از وارثان مکتب فکری فرانکفورت است.او معتقد است این نوع از گفت‌وگو تنها «گفت‌وگو برای گفت‌وگو» نیست بلکه از یک سو با «ارزیابی» و از سوی دیگر با «تصحیح ایده و سیاست‌ها» سر و کار دارد؛ و در واقع گفت‌وگو کردن برای رسیدن به «تفاهم و توافق» است که نتیجه آن باید در «حوزه عمومی» بنشیند تا بتواند برای تصمیم‌‌سازی درباره «سرنوشت جمعی» مؤثر واقع شود. این نوع از اندیشه‌ورزی انتقادی به «بازخوانی رویه‌ها»، «بازاندیشی سیاست‌ها» و «تصحیح ایده‌ها» می‌پردازد تا هم روشنگری کند و هم برای مسائل جامعه راهبرد ارائه دهد.

دکتر سیدمحمود نجاتی حسینی
استاد علوم‌اجتماعی و پژوهشگر علم و دین

از دیالکتیک هابرماسی
تا گفت‌وگوی دانشگاهی
«گفت‌وگوی انتقادی» در منظومه فکری هابرماس، بحثی جمعی مبتنی بر «عقلانیت ارتباطی» است که رسیدن به حقیقت و توافق و تفاهم را هدف می‌گیرد و «دیالوگ» را بخشی از این نظام می‌شمارد. حال باید دید «گفت‌وگوی انتقادی-راهبردی در حوزه علوم‌اجتماعی» چه شأنیت و اعتباری در ایران و جهان دارد و چقدر چالش‌های امروز جوامع مدرن با این رویکرد مرتفع خواهد شد.
در علوم‌اجتماعی کلاسیک که در قرن 19 و 20 جریان داشت گفت‌وگوی انتقادی-راهبردی به معنای هابرماسی آن وجود نداشت. یعنی، در دوره‌ای که در آلمان و فرانسه و ایتالیا جامعه‌شناسان بزرگی همچون کارل مارکس، هربرت اسپنسر، توماس کوهن، امیل دورکیم، ماکس وبر، جورج زیمل، ویلفردو پارتو و فردیناند تونیس هم‌عصر بودند بین‌شان گفت‌وگوی علمی-آکادمیک شکل نگرفت. البته باید به این نکته متذکر شد که در سطح دانشگاهی و در محافل شخصی آنان گفت‌وگوهایی در جریان بود اما دیالوگ بین متفکران برجسته علوم‌اجتماعی در سطح دنیا برقرار نبود.
به استناد گفته‌های ماریان وبر، همسر فرهیخته ماکس وبر، که خودش هم از جامعه‌شناسان و فعالان حقوق زنان در آلمان بود، جلسات روشنفکری در منزل وبر برگزار می‌شد اما باز نمی‌توان گفت که این هم‌نشینی‌ها در قالب «گفت‌وگوهای انتقادی - راهبردی علوم‌اجتماعی» به معنای هابرماسی آن بوده است.
در این دوره تاریخی، متفکران علوم‌اجتماعی همچون زیمل و دورکیم و وبر و پارتو و... هر یک فعالیت‌های علمی و آکادمیک خود را داشتند بدون اینکه به یکدیگر ارجاع دهند و دیالوگی علمی – آکادمیک بین آنان برقرار باشد. اما کاری که امیل دورکیم انجام می‌دهد تا این دیالوگ را ایجاد کند این است که مقالات جورج زیمل را در «سالنامه جامعه‌شناسی» ترجمه و منتشر می‌کند. اما باز در این سالنامه هم از دیگر اندیشمندان علوم‌اجتماعی که با زیمل هم‌عصر بودند، ردپایی نیست؛ نه به آنان ارجاع داده می‌شود و نه از آنان آثار و گفتاری منتشر می‌شود.
 
سمفونی ناساز جامعه‌شناسان
با توجه به اینکه «رابطه بینامتنیت» بین بزرگان علوم‌اجتماعی کلاسیک برقرار نبود و تنها دیدار تاریخی که بین اصحاب علوم‌اجتماعی کلاسیک اتفاق می‌افتد به دیدار آگوست کنت با هربرت اسپنسر مربوط می‌شود که در این ملاقات هم، بحثی علمی و آکادمیک بین‌شان درنمی‌گیرد.
حتی در آن دوره، درهای آکادمی روی خیلی از این متفکران بسته بود؛ چنانکه کنت نتوانست وارد دانشگاه شود و مارکس هم در دانشگاه جایی نداشت؛ در حالی که او جهان سیاسی-اجتماعی، بویژه جامعه‌ کارگری و اجتماع محرومان را از آن خود کرده بود و افکار و آرای او دیالوگ خوبی با جامعه داشت و توانست در جامعه فراگیر شود.
وبر هم که «انجمن سیاست اجتماعی» را راه‌اندازی می‌کند با فرهیختگان، نخبگان حکومتی و سیاستمداران دیالوگ دارد. اما باز هیچ‌کدام اینها «گفت‌وگوی انتقادی-راهبردی در علوم اجتماعی» به معنای هابرماسی آن محسوب نمی‌شوند. ما می‌دانیم که دورکیم از حضور مارکس آگاهی داشت حتی می‌توان مدعی شد که بحث‌های دورکیم درباره سوسیالیسم، تحت تأثیر مارکس بود. حتی از دورکیم سخنرانی داریم با عنوان «روح دین‌اندیشی در عصر حاضر» که بدون اینکه از مارکس نامی ببرد نقدی جدی به او وارد می‌کند و او را فیلسوف بزرگ می‌خواند: «آن فیلسوف بزرگی که فکر می‌کند دین به محاق رفته، نمی‌داند که دین همچنان یک نیروی اجتماعی است که دنیا را تکان می‌دهد.» بنابراین حتی این سطح از دیالوگ بین آنان وجود داشته ولی باز هیچ‌کدام از اینها به معنای هابرماسی «گفت‌وگوی انتقادی-راهبردی علوم اجتماعی» نیستند.
بنابراین تا زمانی که مکتب فرانکفورت شکل نگرفت «گفت‌وگوی انتقادی-راهبردی» در پارادایم علوم اجتماعی اتفاق نیفتاد. در واقع با مکتب فرانکفورت بود که این سطح از دیالوگ وارد علوم اجتماعی شد و هابرماس توانست این رویکرد را تا سطح مطلوبی پرورش ‌دهد چنانکه بعد او، شاهد علوم اجتماعی سراسر گفت‌وگویی هستیم.
 
در تنگنای نامقدر شدن گفت‌وگو
اما گفت‌وگوی انتقادی-راهبردی در میدان تجربی علوم اجتماعی ایران چه چالش‌هایی دارد و چه راهبردهایی می‌توانیم برایش داشته باشیم؟ در ایران چهار فضاهای فرهنگی و اجتماعی وجود دارد که ظرفیت شکل‌گیری این سطح از گفت‌وگوهای انتقادی-راهبردی را دارند: 1. درون آکادمی 2. آکادمی‌های موازی 3. حوزه عمومی و جامعه مدنی؛ مثل بحث‌هایی که اهالی علوم اجتماعی در روزنامه‌ها یا در شبکه‌های اجتماعی مطرح می‌کنند 4. فرا آکادمی؛ مثل اهالی علوم اجتماعی که در بدنه دولت در تعامل با سیاستمداران قرار می‌گیرند و بر نقد و اصلاح سیاست‌ها ورود می‌کنند.
ما در ایران در سال‌های اخیر در برخی از این فضاها و در برخی سطوح رشد خوبی را شاهد بودیم اما هنوز از ضعف‌های جدی رنج می‌بریم و حتی گاه در درون یک گروه دانشگاهی یا دیالوگی وجود ندارد یا اینکه گفت‌وگوها بسیار آسیب دارند و باید اصلاح شوند تا بتوانند در راستای «تصحیح ایده‌ها» و «بازاندیشی سیاست‌ها» مورد استفاده قرار گیرند.

 

بــــرش

چگونه با جامعه دیالوگ داشته باشیم؟
نقطه عظیمت شکل‌گیری گفت‌وگوهای انتقادی- راهبردی «آکادمی» است و بعد از اینکه الگوهای آن در درون دانشگاه شکل گرفت اهالی علوم اجتماعی باید آن را به «آکادمیا» ببرند و بعد از کامل کردن آن، این الگوها باید به شبکه‌های اجتماعی منتقل شود تا بتواند بر عموم مردم تأثیر بگذارد. برخی از همکاران علوم‌اجتماعی ما به واسطه اینکه در شبکه اجتماعی نقش اینفلوئنسری دارند موفق شده‌اند بحث‌های علوم‌اجتماعی را به بیرون از آکادمی ببرند در حالی که اکثریت اصحاب علوم‌اجتماعی در ایران در درون آکادمیا مانده‌اند و صدای‌شان از آکادمی بیرون نرفته است چون در شبکه اجتماعی حضور نداشته‌اند، نتوانسته‌اند بر حوزه عمومی هم تأثیر قابل‌توجهی بگذارند. بنابراین برای اینکه بتوانیم بحث‌های علوم‌اجتماعی را به بیرون از آکادمی ببریم و بتوانیم با جامعه دیالوگ داشته باشیم ابتدا باید در درون خودمان به توافق و تفاهم هابرماسی برسیم.

صفحات
  • صفحه اول
  • سیاسی
  • دیپلماسی
  • جهان
  • اقتصادی
  • اندیشه
  • دولت دارد چه کار می‌کند
  • علم و فناوری
  • اطلاع رسانی
  • ورزشی
  • حوادث
  • اجتماعی
  • فرهنگی
  • صفحه آخر
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و هفتصد و ده
 - شماره هشت هزار و هفتصد و ده - ۲۰ فروردین ۱۴۰۴