گفتوگو با رضا دبیرینژاد سرپرست موزه هنرهای معاصر
موزه ها باید کنشگر شوند
نمایشگاه [آثار] پیکاسو که در هفتههای پایانی اسفند در تهران گشایش یافت به مهمترین رویداد تجسمی در نوروز تبدیل شد. یکی از نمایشگاههای موزهای که با استقبال مهمی از سوی مردم مواجه شد و دوباره شاهد صف کشیدن مخاطبان مقابل موزه هنرهای معاصر بودیم. اهمیت این نمایشگاه باعث شد بازتابهای متعددی را از سوی رسانهها، اهالی هنر، منتقدان و پژوهشگران شاهد باشیم. جدا از این موضوع شیوه چیدمان و استفاده از رسانههای مختلف و نوع نگرش پژوهشی و روایتگر نمایشگاه آن را از بقیه نمایشگاههای موزهای متفاوت کرد و باعث شد نمایشگاه پیکاسو در میان نمایشگاههای موزه هنرهای معاصر به گونه دیگر به چشم بیاید. میتوانیم بگوییم که موزه هنرهای معاصر دوباره در حال احیا شدن و پررونق شدن واستقبال عمومی است. از این رو به بهانه برگزاری نمایشگاه پیکاسو گفتوگویی با رضا دبیرینژاد سرپرست موزه هنرهای معاصر که سابقه تحصیلات و فعالیتهای موزهای و مدیریت موزه ملک را داشته و کتابهایی در این زمینه نوشته، انجام دادیم تا از برنامهها و روند ادامه فعالیتهای جدید موزه هنرهای معاصر بیشتر بدانیم. این اولین بار است که یک موزهدار سرپرستی موزه هنرهای معاصر را برعهده گرفته موزهای که همواره در منظر موزهداری با چالشها و نقدهایی روبهرو بوده است. دبیرینژاد در این گفتوگو به سؤالات اینطور پاسخ داد که در زیر میخوانید.
سعیده احسانی راد
روزنامه نگار
موزه هنرهای معاصر با توجه به اینکه از جمله موزههای هنری است چه اهمیتی نسبت به دیگر موزههای هنری دارد؟
موزه هنرهای معاصر به دلیل دارا بودن معتبرترین گنجینههای هنر مدرن ایران و جهان جزو موزههای هنری مدرن است و به لحاظ نقش و کارکردی که نسبت به سایر موزههای هنری کشور دارد در زمره موزه مادر و ملی قرار دارد.
موزه هنرهای معاصر به دلیل ملی بودن، پشتیبان سایر موزههای هنری است چه موزههایی که وابسته به وزارت فرهنگ هستند وچه موزههای دیگری که در قالب موزههای خصوصی و نیمه خصوصی اداره میشوند، موزه هنرهای معاصر به دلیل جایگاه و نقش ملی میتواند برای تدوین نظامنامهها، آییننامهها و حوزههای مربوط به موزهداری هنر، الگوسازی و جریانسازی کند و حتی شیوهنامههای مرتبط موزهها را بعد از تدوین در اختیار سایر موزهها قرار دهد. از این جهت موزه هنرهای معاصر در این شبکه نقش کانونی دارد.
وضعیت موزه هنرهای معاصر را از زمانی که عهدهدار سرپرستی شدید چگونه ارزیابی میکنید؟
ما یکی از مهمترین معماریهای موزهای کشور را در موزه هنرهای معاصر داریم، به جهت ساخت وساز، طراحیها و گنجینهای که برای آن گردآوری شده، این موزه در بنیانها بسیارقوی و قدرتمند است و دردورههای گذشته به فراخور شرایط و امکاناتی که بوده، مدیران و اهالی موزه هنرهای معاصر تلاششان را برای فعالیت بهتر در موزه صرف کردهاند. تجربههای خوبی در موزه هنرهای معاصر نهفته است، نمایشگاهها ورویدادهای مهم و مطرحی در آن شکل گرفته است. اما با این حال این موزه فراز و فرودهای متعددی داشته که درساختارهای اداری، مالی و بعضی شرایط اجتماعی پیرامونی تحت تأثیر قرار گرفته است.
موزهها با حال و هوای جامعه میتوانند انتخاب کنند و کنشگری داشته باشند و این کنشگری با تولید رویدادها و فعالیتهای درونی، پژوهشی و آموزشی انجام میشود.
آیا تغییر شرایط موزهها بر روند فعالیتهای موزه هنرهای معاصرتأثیر گذاشته است؟
در 50 سال گذشته موزهداری در ایران و جهان تغییرکرده، استانداردها عوض شده و شرایط علمی آن پیشرفت کرده و نظامنامههای جدید برایش تدوین شده است.
اما موزه هنرهای معاصر در حوزه زیر بنایی موزهداری مطابق شرایط زمانه پیشرفت نداشته از جمله در موزهآرایی، موزه شناسی، موزه گرافی، کارهای آموزشی، پژوهشی، حفاظت و مستند نگاری. متأسفانه موزه هنرهای معاصر با این جایگاه ملی و بینالمللی در حد یک واحد اداری مانده و نتوانسته متناسب با جایگاه شایستهای که دارد، پیشرفت کند.
امروزه در دسترس قرار دادن اطلاعات آثار یک وظیفه برای موزههاست اطلاعاتی که نباید مخفی نگه داشته شود، اطلاعاتی که سرمایه ملی است و باید پاسخگوی جامعه باشد.
تلاش شده بخشی از شرایط حفاظتی مخازن، مجموعهها و بخشهای مرتبط تکمیل شود که با توجه به شرایط بودجهای این بخش کامل نشده و نیاز است با توجه به افزایش آثار موزه با استفاده از استانداردهای جهانی از جمله نظام نامههای ایکوم تقویت شود. یک نکته اینجا اضافه کنم، در سالهای اخیر سرشماری آثار انجام نشده که باید در اسرع وقت سرشماری ادواری با یک نظام صورت گیرد، در موزه هنرهای معاصر پایش شرایط محیطی نگهداری آثار جزو وظایف کارشناسان حفاظتی است و باید گزارش روزانه از شرایط نگهداری تهیه شود که الان در موزه هنرهای معاصر آن را نداریم.
برنامهریزی برای مدیریت بحران، ایجاد بانکهای نگهداری اطلاعات دیجیتال موزه، تدوین آییننامهها و شیوهنامههای فعالیت در موزه هنرهای معاصر بزودی انجام میشود تا دیگر شاهد رفتار سلیقهای در اداره موزه هنرهای معاصر نباشیم. سرو سامان یافتن موزه هنرهای معاصر به یک نظام آییننامهای نیاز دارد.
به عنوان سرپرست موزه چه برنامههایی را برای بهتر شدن وضعیت موزه دارید؟
یکی از برنامهها ارتقای جایگاه سازمانی است که با تشکیل شورای سیاستگذاری و مشورتی بتوانیم از حوزههای صنوف تخصصی هنر کمک بگیریم.
یکی دیگر از نکاتی که باید مدنظر باشد تقویت بستر فعالیتهای تخصصی در حوزههای مرمتی، حفاظتی، شیوهنامهها و نظام نامههای موزهداری است تا موزه هنرهای معاصر بتواند نقش موزه مادر و پشتیبان را برای بقیه موزهها ایفا کند.
بیشترین نگرانی برای موزه هنرهای معاصر را درچه حوزهای دارید؟
بیشترین نگرانی انباشت نیازهایی است که موزه هنرهای معاصر دارد، اگر موزه بخواهد به یک جایگاه استاندارد برسد نیاز به حمایت جدی بودجهای در حوزههای زیر بنایی دارد تا این وقفه و عقب ماندگی جبران شود.
اگر ما نگاهمان فقط معطوف به برپایی رویداد و نمایشگاه در موزه باشد و بخشهای زیر بنایی را نبینیم ممکن است وظایف نگهداری و مستند نگاری و خدمت رسانیاش پیشرفت نکند واین در دراز مدت منجر به خسارتهای جبرانناپذیری میشود.
ما برای اینکه شرایط روزآمد در موزه ایجاد کنیم به بودجه ملی نیاز داریم، با بودجههایی در حد رفع و رجوع مسائل اداری، کارهای موزه پیش نمیرود، نیاز است در سطح کلان جامعه با درک اعتبار و جایگاه موزه و ارزشهای نهفته حمایت از سمت نهادهای سیاستگذار و بودجه ریز صورت گیرد تا با یک کار ضربتی عقب ماندگیهای این حوزه و نیازهای مرتبط با امور زیربنایی وحفاظتی موزه جبران شده و موزه به حد استاندارد برسد.
با این موضوع که تمام استانها باید موزه هنرهای معاصر داشته باشند موافقید؟
امروزه مفهوم موزههای هنری در دنیا کمی عوض شده و این موزهها صرفاً معطوف به کلکسیونها و نگهداری نیستند آنها نقش پاتوقهای هنری را دارند و سعی میکنند محفلی برای فعالیتهای هنری در یک شهر و منطقه باشند و زمینه لازم برای فعالیتهای هنری را هم فراهم کنند و شاید با این رویکرد بتوان موزه هنرهای معاصر را در استانها بازتعریف کرد و با ایجاد یک نظام نامه طرح محتوایی و سناریوی فعالیت در موزه هنرهای معاصر حرف زمانه خودمان را بزنیم.
ما الان یک سری پروژه با موضوع هنرهای معاصر در استانها داریم که بعضیهایشان پیشرفت خوبی داشتند باید کمک کنیم آنها زودتر تحقق پیدا کند. در موزه هنرهای معاصر استانها مهمترین دغدغه بحث محتوایی است که باید برای آنها چارهاندیشی کرد.
برنامهای برای سرو سامان دادن به گنجینه و خرید جدید آثار دارید؟
سر و سامان دادن به گنجینه با ایجاد یک نظام علمی مستند نگاری همه جانبه و تقویت شرایط استاندارد مخازن وفضاهای نمایش و نگهداری از وظایف و دغدغه ماست.
درباره توسعه گنجینه هم یکی از وظایف موزهها برای اینکه استاندارد باشند باید فعالیت گردآوری داشته باشند که برای توسعه و منابع آثار باید فکر و چارهاندیشی کرد حتی اگر شرایط مالی مناسب نباشد، نباید روند افزایش آثار گنجینه موزه را متوقف کرد و در عین حال باید ارتقای شأنیت موزه همراه با تحولاتی که در جامعه اتفاق میافتد را مدنظر داشت که این هم دغدغه بعدی است و نیاز به تعرف فرآیند دارد تا به شکل درست و اصولی پیش رود.
نمایشگاه پیکاسو تا الان چه بازخوردهایی از سوی بازدیدکنندگان داشته است؟
بخشی از آثار پیکاسو در موزه هنرهای معاصر به نمایش درنیامده بود یعنی به صورت مجموعه با هم در یک نمایشگاه دیده نشده بود با بررسیها و مشورتهایی که با مشاوران علمی موزهپردازی انجام شد تصمیم گرفتیم از نوروز که فرصت خوبی برای استقبال از موزهها ست نمایشگاه پیکاسو را برپا کنیم که نمایشگاه اواخر اسفند سال گذشته افتتاح شد و سعی کردیم جنبههای پژوهشی نمایشگاه را تقویت کنیم.
حجم اطلاعاتی که در نمایشگاه پیکاسو داریم قابل توجه و قیاس با سایر نمایشگاههای دیگر موزههای هنرهای معاصر نیست. از واسطههای بیانی متعدد که امروزه موزهها استفاده میکنند مثل گاه شمارها، امور گرافیکی و مدیاها، فیلم مستند و موشن گرافی استفاده کردیم تا بتوانیم جنبههای اطلاعرسانی و آموزشی نمایشگاه را تقویت کنیم.
همینطور سعی کردیم زمینههایی برای تولید محصول متناسب با نمایشگاه و کارهای تعاملی در نمایشگاه داشته باشیم، برای نمایشگاه خط روایی در نظر گرفتیم و یک سناریو تدوین شد.
برش
استقبال بینظیر از نمایشگاه پیکاسو
از ۲۱ اسفند تا ۱۵ فروردین بیش از ۵۵ هزار نفر از این نمایشگاه بازدید کردهاند. این آمار برای موزه هنرهای معاصر رقم قابل توجهی است؛ چراکه کمتر سابقه این حجم بازدید و استقبال را برای نمایشگاههای مختلف داشتهایم.
بخش قابل توجهی از استقبال در روزهای اخیر بهخاطر مسافران نوروزی بود که به تهران آمده بودند. همچنین عمده این مخاطبان متولدین دهههای ۷۰ و ۸۰ بودند که کمتر فرصت داشتهاند از نمایشگاههای قبلی موزه بازدید کنند. این افراد از نسلی هستند که فرصت بیشتری برای آموزش هنری داشتهاند و حداقل آشنایی را با هنر، نامها و موضوعات هنری دارند و دوست دارند چنین تجربهای را داشته باشند.
جدا از نقشی که موزهها میتوانند در آشنایی مردم با تاریخ و هنر داشته باشند، حتی فرصت تجربه کردن رفتار اجتماعی را هم به مردم میدهند. درحقیقت موزه هنرهای معاصر دخالتی در تشکیل صف بازدید از نمایشگاه نداشت، ولی مردم به تدریج این تجربه را پیدا کردند که خودشان به یک اقدام خودجوش دست بزنند، صف تشکیل دهند، مسیر بازدید را کنترل کنند و هماهنگکننده شکل و کیفیت بازدید باشند؛ به صورتی که وقتی تعداد بالایی از مخاطبان در حال بازدید از آثار موزه بودند، این کار را در سکوت و آرامش انجام میدادند. توجه مخاطبان به آثار و واسطههای بیانی، علاقه آنها به خواندن اطلاعات آثار و تماشای فیلمها بیانگر اشتیاق نسل جوان برای گذراندن چنین تجربهای است. نمایشگاه پیکاسو در تهران در سطح جهانی هم بازتاب داشت. حضور نمایندگان سفرا در افتتاحیه و رسانههای بینالمللی و خبر استقبال مردم در رسانهها منتشر شد و تصویرهای خوب و خوشایندی از علاقه و آگاهی جامعه ارائه کرد که اینها وظیفه ما را سنگینتر میکند تا با برنامهریزی به موج علاقهمندی پس از این هم پاسخ دهیم و بتوانیم این شبکه ارتباطی را حفظ کنیم. موزه علاوه بر اینکه میتواند مخاطبسازی کند نیاز دارد مخاطبهای پیوسته و جدی خودش را داشته و حفظ کند و رابطه مداوم با آن داشته باشد. تلاش میکنیم با نمایشگاههای دیگر این مخاطب را حفظ کنیم تا این شبکه منقطع نشود و از رابطه خوب بین موزه و بازدیدکنندگان بهرهمند شویم. علاقهمندان برای بازدید از نمایشگاه پیکاسو میتوانند تا ۳۱ اردیبهشت همه روزه بجز دوشنبهها از ساعت ۱۰ صبح تا ۷ عصر به موزه هنرهای معاصر تهران مراجعه کنند.