ظرفیتهای توسعهساز نوروز
با منطق نوروز میتوان «امید» را احیا و «اعتماد اجتماعی» را بازسازی کرد
چالشهای امروز جامعه، برای مردم دلنگرانیهایی آفریده که ممکن است بپرسند در این شرایط، نوروز چه دردی از ما دوا میکند؟ به همین دلیل، این روزها «تبیین جنبههای فرصتساز نوروز» دغدغه بسیاری از اهالی فکر و نخبگان اجتماعی ما شده تا از «رابطه نوروز با توسعه و رفاه» رمزگشایی کنند. در این راستا، دانشگاه تهران میزبان نشستی با عنوان «در محضر نوروز» شد که دکتر هادی خانیکی یکی از سخنرانان این هماندیشی بود. او نوروز را به عنوان «شیرازه توسعه» تعریف کرد که فراتر از یک جشن و آیین فرهنگی رفته است. آنچه در ادامه میخوانید، متن ویرایش و تلخیص شده «ایران» از سخنرانی او در این هماندیشی است.
دکتر هادی خانیکی
استاد ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی
گویید به نوروز که هر روز بیاید
در بحبوحه مشکلات و چالشهای امروز ما، برخی معتقدند حرف زدن از نوروز از سر «درد بیدردی» است. در حالی که بر این باورم حرف زدن از نوروز در این شرایط «عین درد» است؛ چرا که میتواند برای توسعه و رفاه ما افقگشا شود. این دو نگرش به زبان شاعرانه چنین آمدهاند؛ خلیلالله خلیلی شاعر برجسته افغانستان میگوید:«گویید به نوروز که امسال نیاید/ در کشور خونینکفنان ره نگشاید» در برابرش گلرخسار صفیآوا، شاعر تاجیکستانی میگوید:«گویید به نوروز که هر روز بیاید/ هر روز بیاید درِ غمخانه گشاید»
این دو دیدگاه، نوع مواجهه ما با جهان پیش رو را نشان میدهد؛ یک دیدگاه، به امید و نشاط و گفتوگو توصیه میکند و دیدگاه دیگر، به کنارهگیری و بیتفاوتی متوسل میشود. برای خود من، همواره اولین رویکرد سرلوحه زندگی بوده است؛ بر این باورم که با دیدن مسائل و مشکلات و به رسمیت شناختن آنها، باید راهی به رهایی پیدا کنیم؛ بنابراین در شرایط سخت امروز، گفتن از نوروز و فرصتسازیهای آن برای توسعه و رفاه امری ضروری است.
نوروز؛ پناهگاه فرهنگی و پایگاه ارتباطی
از دیدگاه علم ارتباطات میتوان رابطه نوروز با توسعه را تبیین کرد. نوروز بستر ارتباطی است که ظرفیتهای توسعهساز بسیاری دارد. نوروز پدیدهای فرهنگی و جشنی باستانی است که در زیست جهان ایرانی پدیدهای پردامنه شده و فراتر از یک آیین سنتی رفته است و توانسته یکی از ارکان هویت ملی ما شود و در تقویت و تحکیم پیوندهای اجتماعی نقش بسزایی ایفا کند. به همین دلیل، ما نوروز را یک پناهگاه فرهنگی و یک پایگاه ارتباطی میدانیم که راه به گشودگی دارد و با هر نوع هویت بسته و به خود فرو رفتن در تضاد است. ما دو رویداد و دو گذار تاریخی داریم که ما را به پایگاه ارتباطی نوروز دعوت میکند؛ یک گذار مربوط میشود به ملازمت بین «برداشت ایرانی از نوروز» و «فهم اسلامی از نوروز» که همواره در طول تاریخ، هم پیوندی داشتهاند. متقارن شدن این دو در ایران به گونهای است که اسلام درهایی گشوده تا ایران و نوروزش در حوزه وسیعتری مطرح شوند. گذار دوم مربوط میشود به دوران مدرنیته و پسامدرن که باعث شده نوروز ما خصلت جهانشمولی پیدا کند. در پی این دو گذار بود که امروزه نوروز معنای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی یافته و دریچهای به سوی گفتوگو و تعامل با سایر فرهنگها و ملتها گشوده است.
ضرورت دموکراتیکسازی نوروز
در فرهنگ ما «نوروز در خانه» برپا میشود و نوعی «زیست در خانه» است که با دورهمیها و دید و بازدیدهای خانگی همراه میشود. اما ضرورت دارد که ما نوروز را به فضاهای عمومی گسترش دهیم و پایش را به دانشگاهها، مراکز شهرها، تعاملات بومی و دادوستدهای محلی و منطقهای باز کنیم. با الهام از نظریه «دیوید هاروی» معتقدم برخی جنبههای ارتباطی نوروز در فرهنگ ما مغفول مانده است و «فضای عمومی» یکی از آنهاست که میتواند برای ما فضاهای گفتوگویی و تعاملی خلق کند و به گفتوگوی ملی بینجامد. بنابراین «دموکراتیکسازی نوروز» امری ضروری برای ماست.
احیای امید با منطق نوروز
حال باید به این پرسش پاسخ داد که نوروز چه کارکردهای توسعهای میتواند داشته باشد و چطور میتواند ما را از بحرانهای پیش رو گذر دهد؟ معتقدم نوروز میتواند سرمایه اجتماعی ما را افزایش دهد علاوه بر اینکه در حوزههای اقتصاد و اجتماع و سیاست میتواند فرصتهای جدیدی خلق کند. نوروز با فضاهایی که برای همدلی و همبستگی ایجاد میکند فرصتی استثنایی برای ترمیم روابط و کاهش دلخوریهاست که فرهنگ گفتوگو را گسترش میدهد و سرمایه اجتماعی را احیا میکند.
نوروز بر تعامل و پذیرش تفاوتها تأکید دارد و بر همزیستی مسالمتآمیز تکیه میکند. با منطق نوروز میتوان «امید» را تقویت و «اعتماد اجتماعی» را بازسازی کرد. در گفتمان نوروز حتی میتوان بر سر مسائل مناقشهبرانگیز، تعامل و گفتوگوی ملی داشت و با منطق گفتوگویی، تغییر رویکرد و اصلاح رویه ایجاد کرد. حتی میتوان این منطق گفتوگویی را به فضای رسانهای و شبکههای اجتماعی تسری داد چنانکه تقابل و قطبیت و تخریب به سمت تعامل و تنوع و همفکری سوق پیدا کند.
بــــرش
نوروز امری حاکمیتی نیست
نوروز را میتوان زمینهای برای استخراج منابع مادی و معنوی توسعه تعریف کرد که حداقل در چهار حوزه قابل ردگیری است: در «توسعه فرهنگی» با تقویت هویت ملی میتوان به تعاملات فرهنگی جدید رسید. در «توسعه اجتماعی» با تقویت سرمایه اجتماعی میتوان پیوندهای اجتماعی جدیدی خلق کرد. در «توسعه اقتصادی» با تقویت تعاملات منطقهای و جهانی میتوان فرصتهای شغلی و گردشگری جدید آفرید. در «توسعه زیستمحیطی» با ترویج احترام و حفظ محیطزیست میتوان ظرفیتهای جدیدی در این حوزه به وجود آورد. برای رسیدن به این چهار سطح از توسعه، سه پیشنهاد دارم: یکی در سطح دولتی و حاکمیتی است که پیشنهاد میکنم محدودیتهای سیاسی و اجتماعی را کاهش دهند تا به افزایش سرمایه اجتماعی برسند. دومین پیشنهادم استفاده از ظرفیت دیپلماسی فرهنگی برای بهبود روابط منطقهای است. سوم، تبیین سیاستهای تسهیلگر برای ایرانیان خارج از کشور در جهت ارتباط و سرمایهگذاریشان در سرزمین مادری است. چهارمین پیشنهادم مربوط میشود به گسترش جامعه مدنی و نهادهای اجتماعی از طریق فعالیتهای داوطلبانه در انجمنهای علمی و حرفهای و تخصصی که میتوانند حاملان نوروز باشند. بنابراین نوروز امری حاکمیتی نیست بلکه پدیدهای در بطن جامعه است که خود جامعه مدنی هم متولی و عهدهدارش میشود.