چتم هاوس در گزارشی به کمرنگ شدن نقش اروپا در پرونده هستهای ایران پرداخت
۲۰۲۵،آخرین فرصت برای اروپا
سال ۲۰۲۵ نقطه عطفی برای برنامه هستهای ایران و خاورمیانه است. با انقضای رسمی برجام در اکتبر این سال، مکانیسم ماشه (اسنپبک) که آخرین بند غروب برجام است از بین خواهد رفت. در این شرایط، ایران با ترکیبی از پیشرفتهای هستهای و بازسازی روابط استراتژیک خود با قدرتهای نوظهور و تقویت قدرت خود در منطقه در حال افزایش «کارتهای بازی» خود است. ذخیره اورانیوم غنیشده ایران در حال حاضر به بیش از ۳۰ برابر سقف برجام رسیده و همزمان ایران مذاکرات جداگانهای با چین و روسیه برای حل مسائل هستهای آغاز کرده است. این پیشرفتها، تهران را در موقعیت قویتری برای مذاکره قرار داده است. در طرف مقابل، سیاست ترامپ با اعمال مجدد تحریمهای حداکثری و فشار و تهدید به حمله نظامی موجب نگرانی اروپا شده است. اروپا با درگیری در جنگ اوکراین و تغییرات سیاسی داخلی، نقش میانجیگری خود را نسبت به ۲۰۱۵ از دست داده است. اندیشکده چتم هاوس در مطلبی به قلم صنم وکیل و انیسه تبریزی، با تحلیل این چالشها، هشدار داده است: «اگر اروپا نتواند با اولویتگذاری واضح، نقش خود را به عنوان میانجی بین ایران و آمریکا بازتعریف کند طبیعتاً باید منتظر باشد تا پرونده هستهای ایران بدون اروپا و در وزنکشی ایران، چین، روسیه و آمریکا حل و فصل شود. »
ایالات متحده و ایران در مسیر تشدید تنش قرار دارند و اروپا میتواند و باید یک مسیر خروج از این وضعیت ایجاد کند.
اروپا و تهران گزینه بهتری جز بازگشت به مذاکرات ندارند. عدم انجام این کار خطر حرکت به سمت نظامی شدن برنامه هستهای ایران، تشدید نظامیگری بین ایران و آمریکا یا هر دو را به همراه دارد.
سال ۲۰۲۵ سالی است که توافق هستهای ایران (برجام) که در سال ۲۰۱۵ امضا شد، بهطور رسمی منقضی خواهد شد. این توافق از زمان خروج ایالات متحده در سال ۲۰۱۸ تحت دولت اول ترامپ در وضعیت حساسی قرار داشته است. تلاشها برای احیای برجام یا دستیابی به توافق طولانیتر و قویتر، در میان کمبود اعتماد، سیاست «فشار حداکثری» ایالات متحده و بحرانهای ژئوپلیتیکی و منطقهای شکست خورده است.
با انقضای برجام، ابزارهای اجرایی باقیمانده از جمله اسنپبک که امکان اعمال فشار بر تهران را فراهم میکنند نیز از بین خواهند رفت. بدون برجام و بدون توافق جایگزین، تهران ممکن است تصمیم به پیشبرد برنامه هستهای خود بگیرد. این احتمال پس از تحولات جاری خاورمیانه بسیار محتملتر به نظر میرسد. در حال حاضر دولت دوم ترامپ، تنشها را به سطح جدیدی رسانده است. همانطور که انتظار میرفت، رئیسجمهوری در هفتههای اولیه تصدی خود تحریمهای حداکثری را مجدداً اعمال کرد.
بحث فوری درباره بازدارندگی
بهطور پیشبینیپذیر، سیاستمداران ایرانی اکنون با شدت در حال بحث درباره نیاز به تسلیحسازی برنامه هستهای کشور هستند، اگرچه رهبر عالی ایران همچنان تأکید دارد که این برنامه صلحآمیز باقی خواهد ماند. رئیسجمهوری پزشکیان که در آگوست ۲۰۲۴ به قدرت رسید، وعده کاهش تحریمها را به مردم ایران داده و علاقه خود را به مذاکرات گستردهتر با غرب نشان داده است. با این حال، ایران پیشرفت قابل توجهی در برنامه هستهای خود کرده است. برخی از سیاستمداران ایرانی اکنون این تلاش را تنها روش سریع برای بازسازی قابلیت بازدارندگی و ارائه تضمین نهایی امنیت ملی میدانند.
نیاز به یک راه خروج از بنبست
همه این عوامل، سال ۲۰۲۵ را برای برنامه هستهای ایران و امنیت منطقهای خاورمیانه به یک سال سرنوشتساز تبدیل کرده است. بدون وجود یک راه خروج از این بنبست، ایران ممکن است به تسریع در برنامه هستهای خود بپردازد.
کشورهای اروپایی (فرانسه، آلمان و انگلستان) و اتحادیه اروپا از سال ۲۰۰۳ تاکنون با تمام توان برای جلوگیری از تشدید بحران میان ایران و آمریکا تلاش کردهاند.
آنها در آن سال با آغاز مذاکرات میان آمریکا و تهران به عنوان میانجی، سعی در کاهش تنشها داشتند. نقش تروئیکای اروپایی و اتحادیه اروپا به عنوان پلسازان در بیش از یک دهه، سرانجام به امضای توافقنامه برجام در سال ۲۰۱۵ انجامید.
وقتی ترامپ در سال ۲۰۱۸ آمریکا را از برجام خارج کرد، تروئیکای اروپایی و اتحادیه اروپا همچنان به بقای این توافق پایبند ماندند و امیدوار بودند با ارائه انگیزههای کافی، ایران همچنان به تعهدات خود در برجام پایبند بماند. با این حال، ایران از سال ۲۰۱۹ همکاری خود را متوقف کرد و از آن زمان، تشدید تنشها به رویه اصلی تبدیل شده است.
این وضعیت، نگرانیها را درباره احتمال بازگشت به مذاکرات یا تشدید نظامیگری افزایش داده است. در همین راستا، مکانیسم ماشه (اسنپبک) در قطعنامه ۲۲۳۱ سازمان ملل که در اکتبر ۲۰۲۵ منقضی میشود، نقش تعیینکنندهای در سرنوشت برنامه هستهای ایران خواهد داشت.
تیرهشدن روابط دوجانبه ایران و اروپا
در این شرایط روابط دوجانبه ایران و کشورهای اروپایی بهطور فزایندهای تیره شده است. کاهش اعتماد متقابل و تشدید تنشها این روند را تشدید کرده است. با این حال، هیچیک از طرفین گزینه بهتری جز بازسازی اعتماد از طریق یک توافق تقویتشده و قابل تأیید ندارد.
رهایی طولانیمدت از تحریمها برای جلوگیری از بازگشت تحریمهای فوری (اسنپبک) اولویت اصلی ایران است. اگر راهی برای خروج از این بنبست ارائه نشود، تهران احتمالاً به همان شیوه سالهای ۲۰۱۹–۲۰۲۰ واکنش نشان خواهد داد. این سناریو با توجه به پیشرفتهای هستهای ایران، نگرانیهای بینالمللی را تشدید کرده است.
در این شرایط، اراده سیاسی لازم برای رسیدگی به موضوع ایران از سوی کشورهای اروپایی و اتحادیه اروپا به چشم نمیخورد. آنها درگیر مذاکرات ترامپ با روسیه برای پایان دادن به جنگ اوکراین، تغییر ساختار امنیتی اروپا توسط ترامپ و سیاست تجاری مبتنی بر تعرفههای او هستند.
با این حال، عدم اقدام میتواند چالشی امنیتی حتی بدتر ایجاد کند؛ سیاستی از سوی آمریکا در قبال ایران که هیچ ورودی از اروپا نداشته باشد و بهجای آن، احتمالاً بر روسیه بهعنوان میانجی تکیه کند. ایران در حال حاضر مذاکرات جداگانهای را با چین و روسیه برای بحث درباره مسائل هستهای آغاز کرده است. تهران از زمان خروج ترامپ از برجام در سال ۲۰۱۸، هیچ دیدار مستقیمی با مقامات آمریکایی نداشته است.
در اینجا است که کشورهای اروپایی میتوانند نقشی ایفا کنند. نمایندگان آنها از نوامبر ۲۰۲۴ تا فوریه ۲۰۲۵ سه نشست با مقامات ایرانی برگزار کردهاند تا درباره محدوده و ابعاد مذاکرات مستقیم گفتوگو کنند. اروپا تلاش میکند نقش خود را بهعنوان میانجی حفظ کند و از تبدیل شدن مذاکرات هستهای به یک بازی قدرت میان آمریکا، چین و روسیه جلوگیری کند. اگر کشورهای اروپایی نتوانند نقش فعالی ایفا کنند، ممکن است شاهد تشدید تنشها و افزایش خطرات امنیتی باشیم.
کشورهای اروپایی به دلیل موقعیت مناسب خود و با تکیه بر تجربه چندین دهه تعامل با تهران و یافتن نقاط مشترک با ایالات متحده، میتوانند نقش تاریخی میانجیگری بین ایران و آمریکا را احیا کنند. دور جدید مذاکرات سه کشور اروپایی با ایران این هفته آغاز میشود. برای پیشبرد این گفتوگوها، اروپا باید یک جدول زمانی مشخص و منظم تعیین کند تا پیش از انقضای مکانیسم ماشه، توافقی حاصل شود. همچنین، محدوده مذاکرات و مشوقهای پیشنهادی باید بهروشنی تعریف شود.