تجمعات اخیر همه جریان های سیاسی را نگران کرده است
پروژه القای ناامیدی
رضوانه رضایی پور- الهام یوسفی
روزنامه نگار
«تندروها به دنبال ناامیدی انقلابیها از حکومت هستند.» این جمله حجتالاسلام سیدمحمود نبویان نایبرئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس است. جملهای که وصف جدیدی از آن جریان تندرویی به دست میدهد که در همه این سالها خود را یگانه الگوی «انقلابیگری» وصف کرده، دیگران را بهدلیل اختلافنظر و تفاوت رویکرد از دایره انقلابی بودن بیرون دانسته و برای پیاده کردن آن دیگران از قطار انقلاب به هر دلیل و بهانهای دست یازیده است. سخنان نبویان از آن جهت جلبتوجه بیشتری کرده است که او خود طی سالهای گذشته بهعنوان یکی از منتقدان جدی مذاکرات هستهای و برجام، در ارزیابی رسانهها بهعنوان چهرهای نزدیک به طیف پایداری شناخته میشد.
حالا نبویان با همه آن اصول و چهارچوبهایی که در تعریفش از مصالح ملی در نظر دارد؛ عبور بخشی از همقطاران پیشین خود از مصلحت جامعه و نظام را به نقد گرفته است و اتفاقاً به مصادیق دقیقی از گذشته و حال تندرویهایی که حالا دیگر تنها علیه دولت یا مجلس نیست و به نحوی تصمیمات ارکان مختلف نظام را زیر سؤال بردهاند، اشاره میکند.
بهانه اظهارات نبویان که فیلمی از آن روز گذشته در فضای مجازی دست به دست شد، ماجرای تجمع افرادی معدود در برابر مجلس و حمایت طیفی از نمایندگان مجلس از این تجمعات بود. اما به فهرستی بلندبالا از مواردی اشاره کرد که در گذشته با همین رویکرد بیتوجهی به مصالح کلان کشور حتی از تدابیر رهبر معظم انقلاب نیز عبور کردهاند.
مخالفت با قانون دوقطبیساز
نایبرئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی با اذعان به اینکه تصمیم شورایعالی امنیت ملی برای به تأخیر انداختن ابلاغ قانون عفاف و حجاب برای جلوگیری از هرگونه تنش و دوقطبیسازی در کشور بوده است، گفت: «نباید در جامعه دوقطبی ایجاد شود و تندروها به دنبال ناامیدی انقلابیها از همه ارکان نظام هستند. پشتپرده گردانندگان تجمعات درباره حجاب، تندروهایی هستند که کل نظام را در قضایای واکسن و وعده صادق زیر سؤال بردند، پس نباید به آنها اعتماد کرد.»
به گزارش ایرنا، نبویان در دادن آدرسی دقیق از این طیف سیاسی تندرو به مواردی همچون انتقادات آنها از زمان اجرای عملیات وعده صادق2 و حتی رویه و رویکردشان در دوران همهگیری کرونا اشاره کرد و گفت: «همین افراد در باب تأخیر در دو عملیات وعده صادق۲ چه حرفهایی زدند، گفتند دولت آقای پزشکیان مانع است، سپس گفتند آقای قالیباف مانع است، جلوتر آمدند گفتند که نیروهای نظامی فرماندهان نظامی ما مانع هستند و عافیتطلب شدهاند.
سپس گفتند اگر عملیات وعده صادق زودتر انجام میشد، سیدحسن نصرالله به شهادت نمیرسید.» او با تأکید بر اینکه رهبر انقلاب اخیراً پاسخ تمامی این موضوعات را دادهاند، گفت: «ایشان تصریح کردند این حرفها کذب محض است، سؤال من از این افراد تندرو این است که شما به دولت، مجلس، قوه قضائیه و فرماندهان نظامی اعتماد ندارید این کار جز تندروی چه میتواند باشد.»
اشاره نبویان به کسانی است که براساس تصریح او در دوران کرونا «واکسن زدن رهبر انقلاب» را حجت پذیرش ضرورت واکسن زدن نمیدانستند و حالا هم با طرح شبهات غیرواقعی به دنبال ایجاد یأس و ناامیدی در میان نیروهای انقلابیاند.
تندروی مشی هزینهزا
ایجاد ناامیدی در میان نیروهای انقلابی اگرچه در بیان نبویان تازگی دارد، با این حال نگاهی به سابقه تحرکات تندروها بویژه در دو دهه اخیر حکایت از آن دارد که اتفاقاً انقلابیترین و اثرگذارترین چهرههای سیاسی بیش و پیش از دیگران سیبل حمله تندروها قرار گرفتند. از مهر و تسبیحی که در 22 بهمن سال 91 در حسینیه امام خمینی(ره) در قم، به سمت علی لاریجانی رئیس وقت مجلس شورای اسلامی پرتاب شد، تا اظهارات و شعارهای تند و بعضاً توهینآمیزی که علیه رئیس فقید مجمع تشخیص مصلحت نظام سر دادند، تا همه اتهامات و تهمتهای ناروایی که در این سالها تنها به صرف تفاوت دیدگاه در سیاست داخلی و خارجی علیه مسئولان و وزرای دولتهای غیر همسویشان نثار کردند. این همه گویا تا پیش از این از سوی برخی سیاسیون صرفاً تعارض و تقابلی جناحی ارزیابی میشد و از آنجا که رقبای سیاسی را به حاشیه میراند واجد انتقاد به نظر نمیرسید.
با این حال بهنظر میرسد واقعیاتی که از بیرون و درون به کشور تحمیل شده است؛ عبور بیتفاوت از کنار این رفتارها و موضعگیریها را غیرممکن کرده است.
اظهاراتی صریح همچون آنچه نایبرئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس مطرح کرده است، اما پرسشهایی را پیرامون تندروها و تندرویها ایجاد میکند. تا پیش از این بهنظر میرسید که تندروی یک مشرب سیاسی است که در ماهیت خود از رقابتها و منازعات جناحی ریشه میگیرد و از همین ساحت است که به منتقد و مخالف تصمیمات دولت یا مجلسی که سکاندار و اکثریتش دراختیار جناح رقیب باشد، ترکتازی میکند.
اشارات نبویان به مواردی که چنین جریانی از ارکان فراجناحی نظام نیز عبور کردهاند همه تصمیمات را از دایره تنگ دیدگاه مطلوب خود ارزیابی میکنند، اما سطح دیگری از ریشهیابی را طلب میکند. جستوجویی در اینکه آبشخور فکری تندروها کجاست و آنها چه مقاصدی را دنبال میکنند.
یادداشت
تندروی، بازی در زمین دشمن است
حسین کنعانی مقدم
فعال سیاسی اصولگرا
پیش از هر بحثی درباره اینکه مقاصد تندروها چیست و آنان چه هدفی را دنبال میکنند، ابتدا باید تندروی را تعریف کرد و بهترین کار برای این تعریف این است که تندروی را مقابل اعتدال قرار دهیم. به عبارت دیگر این دو یعنی تندروی و اعتدال ضد همدیگر هستند و با تعریف اعتدال میتوان دریافت که تندروی چیست و چه معنایی دارد. به هر روی تندروی به مشرب فکری و سیاسی گروهی در جامعه اشاره دارد که میخواهند به هر قیمتی، حتی با فدا کردن منافع ملی به اهداف خود برسند. در مقابل، اعتدال به قانونمداری و پایبندی به اصول و ارزشها و لحاظ کردن منافع ملی در هر علم و کنشی اشاره دارد. به طور کلی در جامعه ایران، اعتدال به معنای تابعیت از ولایت فقیه است، بدون اینکه از امام جامعه جلوتر یا عقبتر باشند. به تعبیری، در مقابل این تندرویها جریان فکری قرار دارد که حاضر نیستند به هر قیمتی از ارکان نظام عبور کنند. با لحاظ کردن همه این موارد، به نظر میرسد برخی از تندروها در مجلس شورای اسلامی که صدایشان این روزها بلندتر شده است در چهارچوب برنامه فشار حداکثری آمریکا عمل میکنند. زیرا این برنامه شامل ایجاد نارضایتی و شورش از درون جامعه ایران است، به طوری که شاید نیازی به جنگ نظامی از سوی دشمن خارجی هم نباشد. دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا اعلام کرد فشار حداکثری بر ایران اعمال خواهد شد تا در مردم نارضایتی ایجاد شود تا با افزایش این نارضایتیها ایران از درون دچار مشکل شود، به گونهای که اصلاً نیازی به جنگ نظامی نباشد. بنابراین، جریانهای فکری و سیاسی باید مراقب باشند تا در زمین آمریکا بازی نکنند و با حل مشکلات مردم، رضایت آنان را جلب کنند. نه اینکه کاری را دنبال کنند یا حرفهایی را مطرح کنند که این نقشه آمریکا عملی شود. مقام معظم رهبری نیز در سخنرانی اخیرشان بر انسجام داخلی به عنوان شرط پیروزی کشور و نظام تأکید کردهاند، چرا که در غیر این صورت نمیتوانیم در مقابل دشمنان ایران یعنی صهیونیسم و آمریکا پیروز شویم. امروز راه پیروزی کشور در انسجام داخلی است. بنابراین، افراد و جریانهایی که بر خلاف قوانین کشور و منویات رهبر انقلاب موضع میگیرند، اظهارنظر میکنند یا اختلاف ایجاد میکنند، در واقع در زمین دشمنان ایران بازی میکنند. چرا که حمایت مردم از حاکمیت یکی از سرمایههای نظام سیاسی ایران است. بنابراین همنوایی و هم صدایی با تندرویها نتایج غیرقابل جبرانی خواهد داشت. چرا که اگر این اختلافات به دوقطبی شدن جامعه بینجامد، مردم اولین کسانی خواهند بود که هزینه این تندروی را پرداخت میکنند. من بر این باورم که نخبگان فکری و سیاسی کشور، در کنار احزاب و تصمیمگیران، نباید اجازه دهند تندرویها برای نظام و مردم هزینه ایجاد کند. چرا که این هزینهها باعث میشود نتوانیم مشکلات جامعه را به خوبی حل و فصل کنیم و اقتدار لازم نظام را در مقابل تهدیدها و تحریمها نداشته باشیم. بنابراین باید تلاش کنیم تا با حل مشکلات مردم و ایجاد رضایت در جامعه، از تندرویها جلوگیری کنیم و نظام را در مقابل چالشهای خارجی مستحکمتر کنیم.
احساس خطر همگانی نسبت به تندرویها
غلامرضا ظریفیان
استاد سابق دانشگاه
در چند دهه اخیر تندرویها در کشور اشکال مختلفی داشته است. برخی از این افراد به قدری درباره مسائل سیاسی راه افراط طی کردهاند که این افراطگرایی زمینه را برای بهرهبرداری از این افراد افراطی در مسیر ایجاد خشونت و ارعاب به وجود آورد.
در رویدادهای سیاسی سالهای اخیر هم شاهد افراطگرایی و تندروی بودهایم. همچنانکه در مسأله برجام شاهد بودیم وقتی نمایندگان جمهوری اسلامی ایران، در سختترین شرایط، طی یک گفتوگوی بینالمللی در برابر چند کشور، مجدانه از حقوق ملت ایران دفاع میکردند، در داخل با فشارهای عدیدهای روبهرو بودند. در این دوره تلاش میشد با سناریوهایی که هیچکدام واقعیت نداشت، کشور دچار بنبست شده و مسیر حرکت آن قفل شود.
امروز هم شاهد هستیم که برخی با حضور و تجمع در مقابل پارلمان، میدان پاستور یا بیوت مراجع عظام تقلید همان راهها را میروند. با علم به اینکه میدانند اقدامات آنان غیرقانونی است، اما به دلیل بیهزینه بودن این اقدامات غیرقانونی همچنان آن را دنبال میکنند. انتقاد حجتالاسلام نبویان از این افراد تندرو درحالی است که شخص آقای نبویان از منتقدان جدی برجام و سیاست خارجی دولت روحانی بوده و هست. اینکه نبویان از مرحله انتقاد نسبت به این افراد و جریانها، به مرحله اعتراض رسیده است، نشاندهنده احساس خطر همه دلسوزان واقعی جامعه ایران از پیامدهای دوقطبیهایی است که برخی سعی دارند در کشور ایجاد کنند.
به عبارت دیگر، همانطور که حجتالاسلام نبویان بیان میکند، این گروه با این قبیل اقدامات خود تلاش دارند فضای سیاسی و اجتماعی جامعه را امنیتی کنند و این امنیتی کردن همان چیزی است که بدخواهان این کشور دنبال آن هستند.
مسأله امروز ما، از جمله آقای نبویان باید این باشد که از دستگاههای مسئول و ذیربط درخواست شود با این قبیل افراد تندرو، با مسامحه برخورد نشود. در مقابل این قانونشکنیها، با این افراد همان برخوردی شود که با دیگر اشکال قانونشکنی میشود.
کشور با بحرانهایی همچون ناترازی انرژی، کمبود آب و تورم روبهروست. در این شرایط کدام عقل سلیم میپذیرد که در میان انواع مشکلات کشور، جمعی ناپاسخگو که نسبت به نظام، رهبری و انقلاب دلسوزی ندارند، این وضع را آشفتهتر کرده و هر روز با اقدامات خود، مسألههای جدیدی برای کشور ایجاد کنند؟ انتظار میرود همچون آقای نبویان، دیگران هم به این تلقی و باور برسند که شکست دولت یا مجلس در این شرایط، شکست همه است و نباید گذاشت تا این سیگنال شکست و آشوب و ناامنی از داخل به بیرون مخابره شود.
راههای مقابله با تندروها
ناصر ایمانی
فعال سیاسی اصولگرا
اینطور نیست که تندروها و تندرویها فقط در کشور ما وجود داشته باشند. در همه کشورهای جهان حتی در کشورهای صاحب دموکراسی نیز همواره جریانهای رادیکال وجود دارند و به فعالیت ادامه میدهند. حال این تندروها در برخی کشورها در اقلیت هستند و گاهی هم میتوانند قدرت را به دست بگیرند. بنابراین مسأله حضور یا عدم حضور اینان نیست، مسأله این است که چگونه میتوان تندروها را مهار کرد یا حتی الامکان آنان را به جریان اصلی کشور که جریانات متعادل و معتدل هستند، متمایل کرد.
از سوی دیگر باید به یاد داشت که برخوردهای خشونتآمیز با تندروها نیز مطلقاً ممنوع است. باید مطابق قانون با تندرویها مقابله کرد. زیرا برخوردهای خشن با تندروها باعث میشود آنان تندروتر عمل کنند. به لحاظ روانشناختی، رادیکالها اساساً تمایل به خودنمایی دارند. رادیکالها دوست دارند حرفهایی بزنند که افکار و اذهان به سمت آنان باشد.
در کشور ما افراد رادیکال کم نداریم. مانند افرادی که در شبکههای مجازی خود تندروی میکنند و تلاش دارند مورد توجه افکار عمومی قرار بگیرند، از همین دست به شمار میآیند. بنابراین باید بدانیم به لحاظ روانشناختی با چه افرادی در ارتباط هستیم. اساساً تندروها برای خودشان حد و مرزی در کشور قائل نیستند. حتی برخی از آنان هیچ گونه حد و مرزی از قوه مقننه، قضائیه و نیروهای انتظامی و حتی نهادهای بالاتر برای خود قائل نیستند. در این میان باید گوشزد کرد که در قانون اساسی نهادی به نام شورای عالی امنیت هست که ترکیب آن مشخص است و درعین حال مصوبات این شورا باید به تأیید رهبری انقلاب برسد. این نهاد درباره یک قانون تصمیم را اخذ کرده و ترجیح داد که اجرای آن قانون متوقف شود. وقتی افرادی میآیند و تصمیم این شورا را زیر سؤال میبرند، به این معنی است که شورای عالی امنیت ملی کشور و کسانی که به این تصمیم رأی دادهاند را زیر سؤال میبرند.
نکته این است که چنین برخوردی فقط مختص این زمان نیست. در دورههای دیگر همچون وقایع سالهای 77، 78، 79 و 80 جریانهای رادیکال دیگری هم بودند که برای خود حد و مرزی قائل نبودند.
بنابراین در هر مواجهه با تندروی و رادیکالها، ابتدا باید بدانیم با چه کسانی طرف هستیم و از سوی دیگر بفهمیم که از نظر روانشناختی به دنبال چه هستند. در این صورت است که میتوان نحوه مقابله و مواجهه با آنان را یافت.
در برخورد با رادیکالها نباید به گونهای عمل شود که افکار آنان توزیع یا ترویج شود. در این صورت ما درواقع در زمین آنان بازی کردهایم. به عبارت دیگر در برخورد با آنان نباید از ادبیات خشن استفاده کرد، با اینکه نباید مرزهای قانونی را هم شکست.
در این شرایط مهمترین کار همه جریانهای فکری اعم از اندیشمندان، دلسوزان، صاحب نظران و افکار عمومی مردم باید این باشد که با این تندروها، با استفاده از ادبیات مناسب و مستدل بحث و برخورد شود. این درحالی است که متأسفانه پاسخهای مستدل و منطقی یا متین و فاخر به این افراد داده نمیشود.
ضمن اینکه نوعی فضای مصلحت اندیشانه هم دیده میشود که برخی ترجیح میدهند برای حفظ آبروی خود با این جریانها مواجه نشوند که این مغایر یک مشی و رفتار ملی است.