قصههای کهن و هنرهای تجسمی معاصر
سعید اسلامزاده
روزنامهنگار هنری
نظامی، رمان نویس قرن ششم است. او داستانپردازی است که در روایت و شخصیتپردازی و خلق پیرنگ داستانی و تعلیق و دراماتیزه کردن احساسات و موقعیتهای داستانی، خلاقیت شگفتی دارد. با ابزاری که در دست دارد به بهترین شکل ممکن، درام را میپروراند. بهترین نمونه مثالی، هفت پیکر است که قدرت قصهگویی او را عیان میکند. او هر آن چیزی را که یک نقاش برای خلق نیاز دارد در اختیارش میگذارد. حال فرقی نمیکند که هنرمند بخواهد با اسلوب سنتی مینیاتور دست به کار ببرد یا از هنر مدرن و تکنیکهای معاصر استفاده کند. (روشن است که منظورم تصویرگری کتاب به معنای مرسوم نیست.)
داستانهای نظامی، برای نگارگران اعصار بهقدری جذاب بوده که بخش مهمی از تاریخ نقاشی ما نگارههای پنجگنج است.
اما در دوره معاصر، گویی گسستی تاریخی رخ میدهد و هنرمندان به سراغ گنجینههای ادبی نمیروند. البته که نگارگرانی که همچنان دلبسته آثار کلاسیکاند، گهگاه دستی به پنجگنج میبرند و اثری را قلمی میکنند. اما آنچنان که در هنر پیشاز مدرن، ادبیات منبع الهام بود، هنر معاصر از آن غفلت کرده است.
هنرمندان معاصری که بنا به مطالعات و پژوهشهای خود، سری پُر سودا در ادبیات دارند و جایگاه ارجمند آثاری چون پنجگنج را در سیر تاریخیاش در مکتبهای هنری چون هرات و تبریز و شیراز و... جستوجو میکنند، در کار خود از هفت پیکر و خسرو شیرین و... الهام گرفتهاند.
این مجموعهها طبیعتاً به قصد تصویرگری کتاب نبوده و هر اثر، بهعنوان یک پرده مستقل کار شده است که شکلی اقتباسگونه از شخصیتها و قصهها و موتیفهای داستانی نظامی است.
در میان هنرمندان معاصر، چند نقاش در آثار خود، مستقیم به سراغ نظامی رفتهاند که در چند سال گذشته آثار نمایشگاهی آنان را دیدهایم. فرح اصولی نقاشی است که در پیوند اسلوبهای مینیاتور و نقاشی مدرن، آثار مهمی را در هنر معاصر خلق کرده است، نمایشگاهی را بر اساس پنجگنج نظامی برپا کرد که در موزه هنرهای معاصر به نمایش درآمد. دراین مجموعه، فرح اصولی با الهام از هفت پیکر، یک زن را در هفت موقعیت قرار داده است.
از دیگر هنرمندانی که به دلیل پیشینه دانشگاهی و مطالعه در مکتب هرات، سراغ نظامی رفته است رضوان صادقزاده است. او در مجموعهای به نام هفت پیکر، از اثر نظامی اقتباس کرده است. او هفت تابلو خلق میکند که برداشتهایش از شعر نظامی را نمایان میکند.
ادبیات کلاسیک، بویژه پنجگنج نظامی، فرصتی بیبدیل است تا هنر معاصر ما از تنگناهای ایده بگذرد و به جهانی که نیاز به بازخوانی معاصر دارد برسد. بازخوانی پنجگنج نظامی از منظر تصویریابیهای نوین و اسطورههای عاشقانه و انسانی بستر کمنظیری در ادبیات جهان است که ظرفیتهای شگرفی برای هنرمندان معاصر در همه شاخهها اعم از سینما و تئاتر و موسیقی و هنرهای تجسمی فراهم میکند.
پنجگنج، گنجایش اقتباس همه گونههای هنر را دارد.گویی در این میان، نقاشی و موسیقی امروز ما بیشترین بهرهها را از اثر سترگ نظامی بردهاند و تئاتر و سینما از قافله پربار ادبیات جا ماندهاند.