عوامل «جبهه» در گفتوگو با «ایران» از قهرمانان فراموش شده میگویند
از جنگ تا افطار روایت مقاومت برای نسل امروز
«جبهه، شهید، شهادت، دفاع مقدس» واژههایی که برای هیچکدام از همسن و سالهای ما و حتی نسل جدید غریبه نیستند و سالهاست که با آنها زندگی کردهایم و یا دستکم چند کوچه و خیابان را با اسم یک شهید دیدهایم. کلمات زندهای که نه به اندازه آن هشت سال، بلکه به اندازه یک عمر حرف برای گفتن دارند؛ از خاطرات تلخ و شیرین ایام جبهه گرفته تا احوالاتی که بر هر شهید گذشته و درد دلهای پدر و مادرهایشان و واقعیتهای ملموسی که با گذشت ۳۰ سال، در گوشهگوشه زندگی و روزمرههایمان جا خوش کرده و یکبار در قاب جعبه جادو، یک بار در پرده نقرهای، یک بار هم نوایش در ارکسترها نواخته شده و در جایی همسطر میشوند و کلمات را به بازی میگیرند. اما این بار مرور خاطرات رزمندگان در «جبهه» کمی متفاوتتر، در یک قرار رمضانی و پای سفره افطار، خودش را به رخ کشیده. فرصتی که معروف است برای نزدیکشدن به خالق و تقویت پیوندهای انسانی. لحظهای مقدس و معنوی که آمیخته شده با عطر جبهه و آدمهایی که هر کدامشان هنوز هم جنسشان نورانی و معطر است و در این شبهای پربرکت، برنامه تلویزیونی «جبهه» با محوریت شهدا و ایثارگران، روایتگر قصههای کمتر شنیدهشده یا ناگفته میهمانان خود، از دوران هشتسال دفاع مقدس است. به روایت قصههای ناگفته یا کمتر شنیده شده از این عزیزان در دوران هشت سال دفاع مقدس میپردازد.
معصومه غفاری
روزنامهنگار
در گفتوگو با عوامل «جبهه» به چگونگی خلق این برنامه و رویکرد میهنی، ملی و مذهبی آن پرداختهایم. سیداحمد موسویان، تهیهکننده این برنامه با اشاره به خلأ موجود در حوزه روایت و قصههای متناسب با زمان حال از دوران دفاع مقدس، تأکید میکند که این برنامه با نگاه نو و متفاوت به قصهگویی از زبان افرادی از جنس خود پرداخته است.
«جبهه» برنامهای با رویکرد میهنی، ملی و مذهبی
موسویان درباره چگونگی خلق این برنامه، میگوید: با اینکه سالهاست گروه ما در حوزه مقاومت و دفاع مقدس برنامه میسازد، اما در یک سال گذشته خلأیی را در حوزه روایت و قصه متناسب با زمان حال از دوران دفاع مقدس احساس کردیم؛ قصه نه به مفهوم داستانسرایی و خیالپردازی، بلکه واقعیتهای ملموس از هشتسال دفاع مقدس که عزیزترین جوانان این مرز و بوم در آنجا خود را فدای میهن و مردم کردند. پیرو این مهم با گروه حماسه و مقاومت طرح ساخت برنامهای با این عنوان را به اشتراک گذاشتیم که در نهایت به ساخت برنامه «جبهه» با نگاه «میهنی و ملی و مذهبی» انجامید و در ادامه ساختار مرسوم در این برنامه امکان قصهگویی قابل باور از زبان افرادی از جنس خود را ایجاد کرد که بعد از گذشت 30سال خاطرات آنها همچنان برای مردم باورپذیر است.
روایتی نو از شهدا برای نسل امروز
او با بیان اینکه «جبهه» تلاش کرده است تا به سراغ روایتهای کمتر شنیده شده دوران هشت سال دفاع مقدس در فضای کف جامعه برود، عنوان میکند: در سالهای اخیر مشکلات موجود در حوزه تولید و پیشتولید، باعث شد تا گروههای دیگر نتوانند فضای لازم برای حضور این شاهدان عینی از دوران مقاومت و حماسه در مقابل دوربین را فراهم کنند. اما گروه پژوهش و سردبیری ما موفق شد تا چند سال را به پیشتولید این برنامه اختصاص داده و به صورت مویرگی به سراغ سوژهها، قصهها و روایتهای میهمانان این برنامه از دوران دفاع مقدس و شهدا رفته و موفق شود تا بر اساس زمان تعریف شده، برنامه را به بخش تولید برساند. به گفته موسویان، از آنجایی که یک چهارم تاریخ انقلاب ما درگیر فضای دفاع مقدس بود، تقریباً هیچ خانوادهای در آن دوران نبود که ارتباطی با جنگ و مقاومت نداشته باشند، بنابراین با توجه به کنداکتوری که از سوی شبکه یک برای ساخت این برنامه در اختیار ما گذاشته شد، ماه رمضان را به عنوان یک فرصت طلایی برای به تصویر کشیدن فضای حماسه و معنوی این برنامه برای مردم و مخاطبان آشنا با آن دوران مغتنم دانستیم.
به سراغ «شهدای اتوبانی» نرفتیم
تهیهکننده «جبهه» درباره فصل اول این برنامه که این روزها از آنتن شبکه یک در حال پخش است، بیان میکند: «در این فصل از برنامه حدود صد تا صدوبیست قصه از میان هزار سوژه انتخاب و در هر قسمت حدود چهار قصه روایت میشود که راویان آنها در جغرافیای ایران پخش هستند. بنابراین در چینش سوژهها و موضوعات نیاز است تا چند شاخص از جمله زمان، عدم تمایل حضور میهمانان، وضعیت جسمانی و... در نظر گرفته شود تا به انتخاب نهایی برسیم، چرا که ارج و قرب شهدا و ساختن برنامه شهدامحوری با عنوان «جبهه» نیازمند یک طراحی قوی و نگاه ویژه است.»
او در تشریح رویکرد گروه حماسه و مقاومت و سردبیری برنامه جبهه، در ساخت این برنامه، میافزاید: «ما تلاش کردیم تا فارغ از قوم، نژاد و دین به انتخاب میهمانان برنامه از میان عموم هموطنان و نیز اقلیتها و خانوادههای شهدای کمتر شناخته بپردازیم و تجربیات و روایات مقاومت و دفاع مقدسی آنان را با مردم به اشتراک بگذاریم، چرا که مزیت حضور این میهمانان در برنامه این است که مردم روایتگری از جنس خود را، فارغ از مقام، جایگاه، قومیت، زبان، فرهنگ و دین در مقابل دوربین ببینند تا این قصهها را برایشان باورپذیرتر کند. بنابراین از ابتدا عهد بستیم تا لزوماً به سراغ «شهدای اتوبانی و شاخص نرویم»، چرا که هر کدام از این شهدای بزگوار مطرح وحتی سرداران شهید دوران جنگ، اگر این روزها در قید حیات بودند، قطعاً چنین رویکردی داشتند.»
محتوایی برای نسل امروز
موسویان با اشاره به شهادت بسیاری از نوجوانان در هشت سال دفاع مقدس، اظهار میکند: «همانطور که دیدیم «جبهه» تاکنون روایتهای ناگفته بسیاری از شهدای نوجوان شناخته نشده دوران دفاع مقدس در قامت دانشآموز، فرمانده گردان و... را روایت کرده است که قطعاً این مهم حامل پیام بسیاری برای نسل جوان و نوجوان امروز است. در این برنامه با ایجاد یک فضای مقاومتی تلاش شده است تا چینش محتوایی مطابق با موضوعات روز برای نسل نوجوان و جوان امروز در نظر گرفته شود.»
تهیهکننده «جبهه» درباره ساخت دکور آن، تشریح میکند: «در ساخت دکور این برنامه با ساخت کشتی برای حضور مجری، میهمانان و میزبانان و نیز ایجاد فضایی شبیه به حاشیه اروندرود برای نشستن مخاطبان یادآور فضای جبهه و جنگ باشیم.»
او نوع قصهپردازی «جبهه» را دلیل تفاوت آن با برنامههای مشابه دانسته و میگوید: «اکثر برنامههای شبیه به «جبهه» مونولوگمحور بوده و یک نفر در آن به شرح روایات آن دوران پرداخته است. اما در جبهه تلاش شده است با ایجاد بخشهای مختلف گفتوگو، نمایش و... فضایی نو و متفاوت ایجاد شود و میزبانان ما در کنار میهمانان تجربه زیسته خود در آن فضا را مطرح کنند. پیامهای دریافتی از سوی مخاطبان این برنامه با شماره 162خوشبختانه گواه بازخوردهای خوب و استقبال هموطنان از این برنامه است.»
«جبهه» میخواهد انسان را همواره در میدان ببیند
«حسین برکتی»، سردبیر برنامه تلویزیونی «جبهه» در گفتوگو با «ایران»، در تشریح این برنامه، میگوید: «این برنامه قصد دارد تا انسان مقاومت به مفهوم انسانی که به شکل مرسوم نیاز به حضور در جبهههای جنگ ندارد و همه شئون زندگی خود را میدان نبرد با ظلم میداند و در هر شغلی که قرار دارد به این فکر میکند که امروز چه کاری میتوانم انجام دهم که نیازمند ظالم نباشم و وحدت اجتماعی و دینی را میان خود و هموطنانم ایجاد کنم را به خود و جامعه پیرامونش معرفی کند. انسان مقاوم یک انسان چندبعدی است که در عرصههای مختلف علمی، رزمی، فکری و نظری عمل میکند و فقط به دنبال شو و عمل دفعی و پدافند نیست، بلکه آفند هم هست و تلاش میکند دیگران را نیز رشد دهد.»
به گفته سردبیر برنامه «جبهه»، نکته مهمی که در این برنامه بسیار مورد توجه قرار گرفته است، نگاه ایجابی به انسانی است که قصد دارد در میدان حضور پیدا کند. ما همواره در مورد چه نباید کردها، چه نباشمها و چگونه نبودها حرف زدهایم، اما هیچ وقت نگفتهایم که اگر کسی قصد مقاومت، جهاد و ارتباط بین فردی با جامعه و ایجاد حلقههای استقامتی و مقاومتی میان خود و جامعه دارد، چه باید کند.
انتقال احساس به کمک قصهگویی
برکتی در توضیح نقش میزبانان این برنامه، اظهار میکند:«ما این رویکرد را در جبهه تنها با انتقال احساس میسر دیدیم و به همین خاطر به دنبال فرمی میگشتیم تا بتوانیم برای مخاطب خود ایجاد احساس کنیم. بنابراین قصهگویی را بهترین فرم هنری در حوزه مقاومت و جنگ دیدیم، چرا که این کار میتواند حواس انسانی را تحریک و یک نگاه کاملاً هنری و اثرگذار بر روان او داشته باشد. بنابراین سوژههای ما برای بیان سبک زندگی خود اعم از مقاومت و ایثار نیازمند این است که حتماً داستانی را روایت کند و قصههایی را بگوید، بنابراین از آنجایی که این افراد ذاتاً نویسنده و راوی نبوده و از شرایط فرمی داستانگویی برخوردار نیستند، ممکن است لکنتی در بیان قصه ایجاد شود و مفهوم آن به طور کامل به مخاطب منتقل نشود. به همین خاطر ما میزبانانی را در برنامه قرار دادیم تا بتوانند تکملهای برای آن داستانها داشته باشند و یا داستانها را از بعد ساختاری تکمیل و یا نقاط عطف داستان را پررنگتر کنند.» او درباره چرایی پخش این برنامه در ماه رمضان، میگوید: «ماه رمضان این فرصت را به جامعه صنعتی و یا شبهصنعتی میدهد تا مردم به شکل گروههای خانوادگی و فامیلی بتوانند کنار هم به تماشای این برنامه بنشینند، چیزی شبیه به نقالیهایی که در گذشته و در محافل مختلف صورت میگرفت و یا چیزی شبیه به تعزیه در ماه محرم که آدمها به صورت تک به تک در یک جمع بزرگ قرار میگرفتند. ما جمع افطار جامعه ایرانی را یک چنین جمعی میبینیم و معتقدیم که این جمع در شنیدن و دریافت معارفی که در قالب این داستان آن را آماده میکنیم، آمادهتر و پذیراتر است تا از رشادت و ایثار بشنود.»
سردبیر برنامه «جبهه»، در پایان عنوان میکند: «بزرگترین مشکل تیم سردبیری و محتوایی ما در گرفتن روایتهای گفته نشده یا ناگفتههای جنگ که میتواند تناسبی با سبک زندگی امروز داشته باشد، این بود که ما بسیاری از این روایتها را به واسطه پنهان بودنشان نمیتوانستیم به دست بیاوریم، چون آنقدر پنهان بودند که مجبور بودیم از لایههای مختلفی عبور کنیم تا به روایت نو از ناگفتههای جنگ برسیم. چرا که اینها از افراد بسیار مردمی در جنگ مانند یک کامیوندار و... هستند که هیچ وقت حرفهایشان شنیده نشد. امیدواریم پس از پخش فصل اول «جبهه» هر کسی که احساس میکند زندگی و عمل او در ایام جبهه و جنگ میتواند آوردهای برای مردم داشته باشد، با ما ارتباط برقرار کند تا در فصلهای بعد روایتگر داستانهای او باشیم.»