سه فصل تازه از سریال پلیسی پرطرفدار «پوارو» از تلویزیون ایران پخش می شود
این هرکول کوچولوی دوست داشتنی...
وصال روحانی
گروه فرهنگی
شبکه «تماشا» به تازگی اقدام به پخش سه فصل تازه از سریال تلویزیونی پرطرفدار و جنایی و معمایی «پوارو» کرده و از این طریق یکبار دیگر این کارآگاه افسانهای و البته خیالی بلژیکی را که زاده تصورات آگاتا کریستی، یکی از بزرگترین نویسندگان رمانهای جنایی است، در مرکز توجه قرار داده و به یکی از چهرههای روز در میان هنردوستان کشورمان تبدیل کرده است.
ابتدا باید متذکر شد 13 فصل از سریال پوارو توسط کمپانیهای انگلیسی LWT و ITV در حدفاصل سالهای 1989 تا 2013 تهیه و در سطح جهان پخش شد و با اقبال وسیع جهانیان مواجه گشت. به این ترتیب سه فصل اخیر این مجموعه که اینک در «سیما»ی ایران -ساعت 20:00 هر شب از شبکه تماشا- در حال پخش است، کارهایی نیستند که در همین یکی،دو سال اخیر ساخته شده باشند و اصولاً جدید نیستند ولی فصولی هستند که پیشتر هرگز در کشورمان دوبله نشده و به نمایش درنیامده بودند. این سه فصل مجموعاً مشتمل بر 13 اپیزود تقریباً یک ساعته میشوند و در سپتامبر 2008، دسامبر 2009 و ژوئن 2013 در آمریکا و اروپا پخش شدهاند. مجموع اپیزودهای سریال «پوارو» طی 13 فصل به عدد 70 میرسد. هر یک از این اپیزودها بر اساس داستانهای کوتاه متعدد آگاتا کریستی پیرامون این کارآگاه مشهور و بسیار باهوش ساخته شدهاند و «هرکول پوارو» مرکز ثقل همه این داستانها و مردی است که همه چیزها به او ختم میشود. او کارآگاه خصوصیای است که همه معماهای قتل را با جمعآوری تمامی نشانهها و مدارک موجود حل و فصل و فرد یا افراد قاتل را رسوا میکند و به دست پلیس محلی میدهد. دید دقیق پوارو و نبوغ شخصی او کلید حل این مشکلات است و خودش از عبارت کوتاه و معروف «سلولهای خاکستری مغزم» به عنوان عامل کشف جنایات استفاده و این سلولها را دائماً تحسین میکند!
ساچت؛ نماد یک استحاله کامل
شاید پوارو و موفقیتهای ماندگارش و پخش صدباره و مکرر و هرازچندگاه اپیزودهای این سریال در سراسر جهان با وجود گذشت 12 سال از زمان تهیه واپسین اپیزود، بدون بازی هنرمندانه و منحصربهفرد «دیوید سوشی» (به تلفظ انگلیسیها «دیوید ساچت») هنرپیشه باکلاس بریتانیایی در نقش این کارآگاه هرگز شکل نمیگرفت و به نقطه امروزی نمیرسید. به واقع سوشی و پوارو طوری با یکدیگر درآمیختهاند که هیچ یک بدون یکدیگر قابل تعبیر و تفسیر نیستند و آنها تبدیل به یک روح و پیکر واحد شدهاند. این از معدود موارد در سریالهای تلویزیونی است که یک استحاله هنری صورت میپذیرد و «بازیگر» تبدیل به «نقش» میشود و با اینکه تماشاگران، سوشی را میبینند و میشناسند اما در زمان پخش برنامه فقط «هرکول پوارو» را میبینند چرا که به لطف بازی شگفتانگیز سوشی، او در این نقش حل و جذب شده و قابل رؤیت و تشخیص و تفکیک نیست. سوشی اینک در 79 سالگی سابقه 60 سال کار هنری مداوم را دارد و چه در عرصه سینما و چه جعبه جادویی تلویزیون، به دفعات حاضر بوده و یک تئاتری برجسته و درجه یک نیز به شمار میآید و در بسیاری از نقشهای متنوع در مدیومهای مورد بحث هنرنمایی کرده است.
یک سلطان در وستاند و برادوی
سوشی که در ماه مه سال 1946 در شهر لندن، پایتخت انگلیس چشم به جهان گشود، در صحنه تئاتر چنان قوی است که تا به حال 9 بار کاندیدای جایزه معتبر «اولیویه» که به مثابه اسکار تئاتر انگلیس است، شده و یکبار هم نامزد جایزه «تونی» شده که آن را اسکار صحنه تئاتر آمریکا میانگارند و به واقع او، هم در وستاند که مرکز تئاتر بریتانیاست یکهتازی کرده و هم در برادوی که پایتخت تئاتر آمریکا به حساب میآید؛ حتی در مدیوم تلویزیون هم سوشی اضافه بر پوارو در چند مجموعه دیگر هم ایفای نقش کرده است. او در سال 1980 در سریال «اوپنهایمر» نقش ادوارد تلر را ایفا کرد و این موضوع سالها بعد دستمایه کار کریستوفر نولان در راه ساخت یک فیلم سینمایی چندین و چند اسکاری با همین نام درباره جی. دی. اوپنهایمر، خالق اولین بمب اتمی شد. سوشی همچنین طی سال 2001 در سریال «روش زندگی کنونی ما» در نقش آگوستوس ملموت ظاهر شد و بابت درخشش در این نقش جوایز موسوم به RTS و BPG را از محافل و منتقدان تلویزیونی دریافت داشت. با این حال خود «سوشی» هم معترف است اگر «هرکول پوارو» در کار نبود و او اینطور هنرمندانه در جلد این کارآگاه تیزهوش بلژیکی (با آن «سبیل» قیطانی تاب داده شده به سمت بالا) فرو نمیرفت، هرگز به شهرت جهانگیری نمیرسید که اینک صاحب آن است و به هر جا که پا میگذارد، با استقبال خیل هوادارانش مواجه و بابت حضور و کارش در این مجموعه تحسین میشود.
فقط «او»ست که معضلات را حل میکند
سوشی با اوصاف فوق در تمامی 13 فصل سریال پوارو نقش این کارآگاه را بازی کرده و جزو جداییناپذیر این مجموعه بوده است. البته سه بازیگر دیگر هم در اکثر قریب به اتفاق این فصول سایر نقشهای عمده را ایفا کردهاند و آنها هیو فریزر، فیلیپ جکسون و پائولین موران بودهاند که به ترتیب در نقشهای سروان آرتور هیستینگز، کمیسر ارشد جیمز جپ و فلیسیتی لمون ظاهر شدهاند. این سه هنرمند بریتانیایی البته در فصول 9 تا 12 سریال غایب بودهاند ولی در سایر فصول نقشهای مطروحه را بازی کردهاند. با این حال سایه وسیع پوارو چنان بر سر آنها سنگینی میکند که بهرغم حضور این افسران پلیس در کنار وی و همراهی نسبیشان برای حل معماهای قتل، کمتر به چشم میآیند و همیشه این عقل پوارو و ریشهیابیهای دقیق اوست که معماها را حل و هویت قاتلان را برملا میکند.
سایر کارآگاههای دستنیافتنی
شاید در عالم کتابهای پلیسی و در ادبیات جنایی، کارآگاهان افسانهای دیگری هم ساخته شده باشند و بیگمان فیلیپ مارلو که زاده افکار ریموند چندلر، جنایینویس برجسته آمریکایی است و همفری بوگارت مشهور در سال 1945 در فیلم «خواب بزرگ» در قالب او فرو رفت، از پیشگامان آنها به حساب میآید.
بجز مارلو، باید از کارآگاه سم اسپید، مخلوق پرقدرت داشیل هَمِت که با فیلم «شاهین مالت» و با بازی حرفهای دیگری از همفری بوگارت جاودانه شد، آدام دالگلیس که زاده افکار دوروتی فیلیس جیمز است، خانم مارپل که او را هم آگاتا کریستی خلق کرده و آگوست دوپین که ادگار آلن پو داستانهای او را نوشته و البته شرلوک هولمز که «سر آرتور کانان دویل» به او حیاتی جاویدان بخشیده، به عنوان سایر کارآگاههای خصوصی برجسته و کاراکترهایی دستنیافتنی یاد کرد. به آنها بیفزایید کارآگاه کلمبو را با آن «بارانی» مشهورش و با بازی ویژه پیتر فالک و کارآگاه باهوش اما کمی دست و پا چلفتی «راکفورد» را با بازی عالی جیمز گارمز که هر دو به مدیوم تلویزیون تعلق داشتند. مدتی است که این بازیگران روی در نقاب خاک کشیدهاند اما تحت هر شرایطی چه کسی میتواند ادعا کند یک یا چند نفر از افراد فوق «پواروی دیوید سوشی» را به زیر سایه خود بردهاند؟ مگر چنین چیزی اصولاً امکانپذیر است؟!