رویشگاه های جنگلی را نباید به اسم پیشگیری از حریق حذف کرد
درختان شکسته؛ متهم آتشسوزی یا بهانه چوببری ؟
این روزها بحث برداشت درختهای شکسته در جنگل داغ است. موافقان دلایل زیادی مطرح میکنند، در مقابل کنشگران و پژوهشگران این حوزه هم دلایل زیادی برای مخالفت دارند. یکی از موضوعاتی که موافقان طرح تأکید زیادی روی آن دارند، جلوگیری از آتشسوزیهای جنگلهای شمال کشور است. چهار سال فعالیت در حوزه اطفای حریق در قالب یک برنامه ملی و مردمی یک موضوع را به روشنترین شکل ممکن نشان داد. یکی از خروجیهای کارگاههای مشارکتی با ذینفعان مختلف این موضوع بود که هر معضلی، افرادی دخیل و ذینفع دارد که گاهی یک چرخه را تشکیل میدهند، چرخهای ناخواسته ولی کارآمد. فرقی نمیکند بحث درختان افتاده در جنگلهای شمال باشد یا بهانه سدسازی و انتقال بینحوزهای باشد. برای مثال در موضوع تبدیل بلوطهای زاگرس به زغال، شوتیهای حمل چوب، واسطههای خرید زغال، کارگاههای تولید زغال، مصرفکنندههای شخصی، رستورانها، کافهها، کبابیها تا دیگر مجالس همه و همه جزئی از این چرخه هستند، چرخهای با آورد مالی و تقاضای زیاد. بنابراین نمیشود که اینجا درخت را مقصر دانست که به زغال تبدیل میشود، یا درختان شکسته در جنگل را متهم آتشسوزیها کرد. باید دید منفعت این برنامهها به جیب چه کسی میرود. حالا هم یکی از توجیهات طرح جمعآوری چوبهای کف جنگل، جلوگیری از آتش است. در حالی که چوبهای شکسته جزئی از اکوسیستم است و باید در جنگل باشد؛ این موضوعی است که کارشناسان جنگل درباره آن حرف زدند و نوشتند، ولی ارتباط دادن آن به آتشسوزی، به همان ذینفع بودن برمیگردد.
امید سجادیان
عضو شورای هماهنگی شبکه تشکل های محیط زیست و منابع طبیعی کشور
ماده سوختنی
آتشسوزیهای جنگل و مراتع، تعاریف خود را دارند. چوبهای شکسته در جنگل یعنی ماده سوختنی، ماده سوختنی چه نقشی در آتشسوزیها دارد؟ به زبان ساده، هر آتشسوزی برای شروع به سه عنصر نیاز دارد که مثلث آتش نام دارد. ماده سوختنی، اکسیژن و حرارت. در صورت وجود این سه عنصر ریسک آتشسوزی وجود دارد، ولی برای شروع آن باید عامل انسانی باشد. عامل انسانی، یعنی کسی یا چیزی که شروعکننده آن باشد. حداقل در بخش ایران با توجه به آمار 90 درصدی عامل انسانی آتشسوزیها، یعنی هر جایی ردپای انسان وجود دارد، آتش هم وجود دارد. بررسی دلایل و راهکار پیشگیری برای حریق، اجراییتر و مهمتر است تا حذف درخت (ماده سوختنی).
ماده سوختنی چیست؟
ماده سوختنی اصلاً چیست؟ چه نقشی در حریق جنگل دارد و آیا قابل حذف است؟ ماده سوختنی به هر ماده آلی چه خشک و چه تر که در زمین، زیر زمین یا در هوا باشد، مشتعل شود و بسوزد، گفته میشود. باید بهخاطر داشت که ماده سوختنی، یک ضلع از مثلث آتش را تشکیل میدهد. لازم است ویژگیها و خصوصیات دقیق ماده سوختنی را دانست.
اندازه ماده سوختنی نقش مهمی در میزان آتشگرفتن دارد. قطعات بزرگتر معمولاً کمتر از قطعات کوچکتر قابل اشتعال هستند، زیرا سطح کمتری دارند. مواد سوختنی دو دسته هستند؛ مواد سوختنی سبک (ظریف)، ترکهها، برگها، چمن، شاخههای کوچک، سوزنهای کاج و غیره. مواد سوختنی سبک، رطوبت را بهسرعت جذب میکنند و بهسرعت بیرون میدهند. مواد سوختنی سبک، مانند چمن خشک، برای آتش گرفتن به گرمای کمی نیاز دارند. وقتی چمن شروع به سوختن میکند، سریعاً میسوزد. به همین دلیل، به این مواد، سوختهای سریعسوز میگویند.
مواد سوختنی سنگین شامل الوارها، کندهها، درختان افتاده و درختان ایستاده هستند. این مواد در مقایسه با مواد سوختنی سبک، رطوبت را به کندی جذب و پس میدهند و برای آتشگرفتن، به گرمای بیشتری نیاز دارند. بنابراین، این مواد به نام سوختهای کندسوز شناخته میشوند و مدتزمان طولانیتری میسوزند. چوبهای خشک نرخ گسترش آتش را افزایش میدهند. نرخ گسترش آتش به سرعتی اطلاق میشود که آتش در یک منطقه پیشروی میکند و گسترش مییابد. نرخ گسترش آتش در جنگل به عواملی مانند مقدار ماده سوختنی، رطوبت ماده سوختنی، نوع و پراکندگی آن، جهت و سرعت وزش باد، شیب زمین و شرایط جوی بستگی دارند.
این یک تعریف از ماده سوختنی است، آیا میتوان تمامی مواد سوختنی را حذف کرد؟ نمیتوان که کل جنگلها را به بهانه اطفا از ماده سوختنی جمع کرد. این چه استدلالی است که وجود دارد؟ ماده سوختنی در جنگلها، بخصوص درختان و کندههای شکسته، ارزشهای متعددی دارند که فراتر از نقش آنها در آتشسوزی است. این مواد بهعنوان زیستگاه و پناهگاه برای بسیاری از جانوران، حشرات و پرندگان عمل کرده و زیستگاهی امن برای تخمگذاری، خواب و تغذیه فراهم میکنند. همچنین، این مواد میتوانند رطوبت خاک را حفظ و از تبخیر سریع آن جلوگیری کرده و به افزایش حاصلخیزی خاک کمک کنند. فرآیند تجزیه این مواد به بازگشت مواد آلی موردنیاز گیاهان به خاک منجر میشود که رشد گیاهان جدید را تسهیل میکند. این مواد نیز به تثبیت خاک و جلوگیری از فرسایش آن کمک میکند. بهطور کلی، کندهها و الوارهای درخت در جنگلها به حفظ تنوع زیستی و پایداری اکوسیستم جنگلها کمک میکند و نشان میدهد که این مواد علاوه بر خطر آتشسوزی، ارزشهای حیاتی برای محیطزیست دارند.
ماده سوختنی دلیل آتشسوزی نیست، باید عامل انسانی برای شروع حریق به آن اضافه شود. باید دلایل آتشسوزی جنگلها و مراتع بررسی شود و براساس آن، راهکارهای مبتنی بر نقش تمام گروههایی که در ایجاد آتشسوزی دست دارند، مشخص شود.
آتشسوزی عامل انسانی دارد که یا سهوی یا عمدی است، البته آتشسوزیهای طبیعی هم وجود دارد که درصد آن ناچیز است. آنجایی که سهوی است، باید دلایل بررسی شود و با برنامههای پیشگیری این آتشسوزیها کاهش یابد. با استفاده از سامانه ماهوارهای و پهنهبندی باید نقاط پرخطر بررسی و برنامههای پیشگیری اجرا شود و آنجا که نیاز به رفع تعارض است، برطرف شود. اگر زمینخواری دلیل آتشسوزی است، نظارت، تقویت و برخورد صورت گیرد.
آتشسوزی جزئی از اکوسیستم جنگل و جداییناپذیر است. سکونتگاههای ما در جنگلها و نزدیک مرز اراضی ملی قرار دارد. جادههای ارتباطی در دل جنگلها، زمینه حضور گردشگر را مهیا کرده است. هر کسی با هر نیتی میتواند به عمق جنگلهای ما برسد. قاچاق چوب، گردشگر، یک کبریت و... میتواند در فصل آتشسوزی، منطقه را دچار حریق کند.
آنچه جنگلها و مراتع از آن رنج میبرند، بیبرنامگی است نه درختان افتاده و شکسته. برنامهها باید اجرایی باشد. اگر بحث درختان افتاده در هیرکانی آتشسوزی است که به درختان ربطی ندارد، به عامل انسانی آتشسوزی ربط دارد.
اطفای حریق نیاز به یک برنامه کلی در همه حوزهها دارد، ولی متأسفانه فرصت طلایی این برنامهریزیها در فصل سرد سال که آتشسوزیها کاهش پیدا کرده است، از بین میرود. با وجود تجربه موفقی که در تدوین یک برنامه ملی برای کاهش آتشسوزیها داشتیم در پیگیریها با بیانگیزگی سازمانها برای بحثهای پیشگیری مواجه میشویم. تمام اقدامات تنها به فصل آتشسوزی، زمان آتشسوزی و اطفای حریق خلاصه میشود؛ بدون برنامه مشخص، آموزش و تجهیزات مناسب.