پایان تراژیک یک کارتونیست طناز
گروه فرهنگی / از همان روزهای ابتدایی که داود احمدی مونس که همه او را «آروین» صدا میکردند وبه او «بهلول کاریکاتوریستهای ایرانی» لقب داده بودند در بیمارستان بستری شد نگرانی از وضعیت بیماریاش در شبکههای مجازی که روزنامه نگاران و کاریکاتوریستها جمع بودند بهخوبی نمایان بود.
کسی که به باور همه استعداد ویژهای در کارتون و طنز داشت و یکجور شیدایی در وجودش موج میزد. به معنایی دیگر، دیوانه بود. طنازی که بیماری باعث نشد چهره خندانش به ناخوشی مزمنی که نارسایی کبد به جانش انداخته بود ببازد. اما این هنرمند بعد از سی و چند روز مقاومت به درمانها جواب نداد و در سن 41 سالگی به طنز تلخ زندگی باخت و دوستانش را تنهاتر گذاشت.
داود احمدی مونس با نام هنری آروین کاریکاتوریست، کارتونیست مطبوعاتی، گرافیک دیزاینر و طراح ایرانی از ۱۳ سالگی طراحی کارتون را شروع کرد. یک سال بعد با خانه روزنامهنگاران جوان و هفتهنامه «طنزپارسی» شروع به کار کرد. پس از آن در روزنامه «زن» بهعنوان کارتونیست، ادیتوریال خود را مطرح کرد. علاوه بر طراحی کارتون، او به طراحی گرافیک مطبوعاتی و تبلیغاتی نیز مشغول بود و تصویرسازی برای کودکان را تجربه کرد و تاکنون صدها کارتون و تصویرسازی از او در مطبوعات به چاپ رسیده است. احمدی مونس همچنین طراحی لوگوی فیلم «لامینور» (ساخته داریوش مهرجویی) را عهدهدار بوده است. این هنرمند در سال 1379، زمانی که تنها 13 سال داشت، کتاب قابل توجهی به نام «کتاب فصل کاریکاتور» را توسط انتشارات معتبر روزنه منتشر کرد. قرار بود کتابی دنبالهدار باشد که هرگز چنین نشد. آروین پُرکار بود و نمایشگاههای پرشمار انفرادی برپا کرد و نمایشگاههای زیاد گروهی را هم جمعآوری کرد.
کاریکاتوریست اهل صلح و محیطزیست
هادی حیدری روزنامه نگار و کاریکاتوریست که ازدوستان نزدیک آروین بود درباره این هنرمند فقید به «ایران» گفت:«احمدی مونس با نام هنری آروین را از زمانی که 14ساله بود میشناسم. آن روزها بیست سالم بود و همزمان با گلآقا در خانه روزنامهنگاران جوان فعالیت میکردم. داود نوجوانی تَرکهای بود که نشریهای تجربی به نام «آروین کاریکاتور» منتشر میکرد. از همان زمان، عشق و اشتیاق عجیبش به کاریکاتور را احساس میکردم.»
این کاریکاتوریست با بیان اینکه آروین هر سال تقویمی از آثارش با شمارگان محدود منتشر میکرد که خلاقانه و جذاب بود ادامه داد: سبک ویژهاش در طراحی با ارزشهای خطی و هاشورهای خاص، آثارش را از دیگران متمایز میکرد. حیدری درباره سبک کارهایی که این کارتونیست انجام داده گفت: «آروین بیشتر به عنوان کارتونیست شناخته میشد، که باید بیشتر از این منظر دربارهاش صحبت کرد. دغدغههایی که در کار این هنرمند میبینیم صلح، محیط زیست، مسائل اجتماعی است.» به اعتقاد این کاریکاتوریست که سالهای مختلف از نزدیک با آروین کار کرده آثارش دورههای مختلفی دارد. میگوید:« مثلاً در روزنامههایی که دبیری بخش کاریکاتور را به عهده داشتم و از او دعوت به کار کردم کارهایی که این هنرمند در دهه 80 داشت نسبت به دورههای قبلی متمایز و بهتر بود.» آروین زندگی داخلی سختی داشت و ناگزیر بود علاوه بر زندگی خود، به مادر سالخوردهاش نیز رسیدگی کند. با همه این چالشها، او بسیار زندگی را دوست داشت و با طنز ویژهاش، تلاش میکرد تا سختیها را از سر بگذراند. آروین ارتباطات بسیار گستردهای با آدمها داشت و خوش قلبی و احساسات زلالش، دوستان پرشماری را گرد او جمع کرده بود. در این دو هفتهای که در بیمارستان بستری بود، انبوهی از این دوستان متفاوت به عیادتش آمدند و گویی یک گردهمایی بزرگ از افرادی شکل گرفت که شاید سالها یکدیگر را ندیده بودند و یا هرگز همدیگر را نمیشناختند. این تابلوی زیبا از رفاقت و همدلی را وجود نازنین آروین شکل داده بود. افسوس که عمرش کوتاه بود و فقدانش حفره بزرگی در دل دوستانش برجا خواهد گذاشت.
هنرمندی با گرافیک چشم نواز
جواد علیزاده مقدم زاده، کارتونیست و کاریکاتوریست و از دوستان نزدیک آروین درباره این هنرمند مطالبی را بیان کرد: «اولین باری که آروین را دیدم زمانی بود که مجله طنز و کاریکاتور را منتشر میکردم اوایل دهه 70 یک مسابقه کاریکاتور داشتیم که علاقه مندان به کاریکاتور کارهایشان را با پست برایمان میفرستادند که این هنرمند جزو آنها بود. اولین کارش در مجله ما چاپ شد به اسم داود احمدی مونس که بعداً حضوری به دفتر مجله طنز و کاریکاتور آمد و متوجه شدم هنرمند خوشفکری است و طراحی قوی دارد.»
به اعتقاد این کاریکاتوریست آروین طنزپرداز واقعی بود و همیشه او را تحسین میکردم هم از نظر طنزهای تصویری و هم طنزهای نوشتاری. متأسفانه ما یکی از عاشقترین کاریکاتوریستها را از دست دادیم و آخرین دیدار با او دو هفته پیش در بیمارستان بود.
او با بیان اینکه همه کاریکاتوریستها به نوعی تحت تأثیر یکدیگر هستند چون هنر از هنر پدید میآید اما خوبی کار آروین این بود که خیلی مستقل و با احساس کار میکرد یعنی دنبال پیدا کردن سبک و ادامه دادن آن نبود و هرچه در فکر و ذهنش میگذشت روی کاغذ میبرد طوری که من از قلم دیدههای اولین کارش خوشم آمد. کنتراست فضای سیاه و سفید در کارهایش قشنگ دیده میشد و گرافیک کارش چشمنواز بود. علیزاده مقدم اضافه کرد:« یک کاریکاتوریست خوب در کنار تکنیک و اجرای خوب ایده پردازی و سوژهاش هم مناسب است که این ویژگی در کارهای آروین هم بود. متأسفانه جامعه کاریکاتوریستها استعداد نابی را از دست داد زیرا او یک طناز اصیل بود.» این کاریکاتوریست درباره تصویر سازیهای کتاب کودکان که توسط این هنرمند فقید انجام شده هم گفت: «تک و توک کارهای تصویر سازیاش را دیده بودم و از نظر من اجرای خطوطش در تصویرسازی آن قدر مستقل بود که میتوان سبک کارهایش را شناخت.»