«ابراهیم امینی» کارگردان نمایش «ترور» در گفتوگو با «ایران»
اینجا حکم، حکم تماشاگران است
نمایشنامه «ترور»، اثر « فردیناند فون شیراخ»، نویسنده معاصر آلمانی به کارگردانی ابراهیم امینی، برای بار دیگر در تالار اصلی تئاتر شهر به نمایش درآمده است. این نمایش داستان یک خلبان جت جنگی آلمانی را روایت میکند که به خاطر نجات ۷۰ هزار نفر در استادیوم فوتبال، به هواپیمای مسافربری شلیک میکند تا تروریست داخل هواپیما به خواستهاش که قتل عام هزاران نفر از تماشاچیان مسابقه است، نرسد. حالا او در جایگاه قضاوت قرار گرفته و با حکم مخاطب نمایش تبرئه یا محکوم میشود. شرح چگونگی ساخت و اجرای این نمایش را در گفتوگوی «ایران» با «ابراهیم امینی»، کارگردان آن در ادامه میخوانید.
معصومه غفاری
روزنامهنگار
امینی درباره ترور میگوید: «چگونگی دادگاهی کردن خلبان جنگنده، پرسش اخلاقی است که در این نمایش توسط آقای «فردیناند فون شیراخ» در قالب یک درام دادگاهی نوشته شده است. آن چیزی که ویژه اجرای ما در این نمایش بوده، این است که مخاطبان و تماشاگران این نمایش در واقع اعضای هیأتمنصفه و تعیینکننده سرنوشت پایان نمایشنامه هستند. بنابراین در روند نمایش مشارکت داشته و پایانبندی آن را با رأیهای خود رقم میزنند، به شکلی که نمایش با توجه به رأی مخاطبان هر شب با رأی متفاوتی پایان مییابد.»
او درباره چگونگی پرداختن به این نمایش میافزاید: «حدود سهسال پیش بود که با پیشنهاد «علیمحمد حسامفر» تهیهکننده کار، با این نمایشنامه مواجه شدم و احساس کردم که اثر بسیار ویژهای است. در ابتدا به نسخه تصویری این کار و تبدیل آن به یک درام استودیویی چندقسمتی که در یک پلتفرم پخش شود، فکر کردم تا هر شب یک قصه دادگاهی با پایان باز داشته باشیم که مخاطبان رأی دهند و ما رأی آنها را آپلود کنیم، اما متأسفانه با وجود رایزنیها این تصمیم به سرانجام نرسید. هرچند این اثر در ذهن من ماند و همیشه دوست داشتم اقتباسی از آن را در آثار تصویری به کار ببرم. تا اینکه حدود یک سال قبل بود که تصمیم گرفتم نسخه تئاتری آن را کار کنم. بنابراین در تماشاخانه ایرانشهر نوبتی گرفتیم و در شهریور و مهر ماه اولین اجرای «ترور» را در این تماشاخانه به نمایش گذاشتیم که خوشبختانه بازخورد بسیار خوبی از سوی مخاطبان داشت که باعث ادامهدار شدن آن گردید.»
کارگردان ترور، اظهار میکند: «این نمایش در کشورهای مختلف جهان اجرا شده و جنبههای فلسفی و حقوقی آن مورد توجه قرار گرفته است. چرا که خود پرسشهای اخلاقی که در این نمایش مطرح میشود، پرسشهای بسیار بنیادینی است. اما از اینکه یادآور ماجرای «هواپیمای اوکراین» باشد نیز گریزی نداشتم، چرا که فکر میکنم خوب است بتوانیم درباره تمام حوادثی که در جامعه ما اتفاق میافتد صحبت و قضاوت کنیم. بنابراین نمایش ترور این فرصت را به مخاطب میدهد تا درباره حادثهای که در واقعیت اجازه پیدا نکردند درباره آن با دولتمردان صحبت کنند و شاید رأیشان به رسمیت شناخته نشد، در مشارکت با نمایش آن را تجربه کرده و درباره آن قضاوت و اظهارنظر کنند و احساسی توأم با احترام و دیده و شنیدهشدن را تجربه کرده و در اتفاقی که افتاده است سهیم شوند و نظرشان در روند و نتیجه نهایی این نمایش جاری شده و سرنوشت آدمهای دیگر را تعیین کنند. براساس بازخوردهایی که از مردم گرفتهام باید بگویم تجربه احترام و تشخصی که از طریق مشارکت به مخاطبان در این نمایش در جایگاه هیأتمنصفه داده شد، اتفاق خوبی بود؛ اتفاقی که خوب است در بخشهای دیگر جامعه نیز تجربه شود.»
امینی درباره شباهت این نمایشنامه به فیلم «دوازده مرد خشمگین» اثر معروف سیدنی لومت، عنوان میکند: «شباهتدادن این دو اثر به هم تعبیر هیجانانگیزی است، چرا که «دوازده مرد خشمگین» جزو بهترینهای تاریخ سینماست و اگر لحظاتی از نمایش «ترور» یادآور آن فیلم باشد، بسیار باعث خوشحالی و افتخار ما خواهد بود. هر چند نمیدانم نویسنده نمایش نظری به آن فیلم داشته یا خیر، اما باید بگویم آثار دادگاهی مؤلفههای مشخص و ثابتی دارند که «ترور» هم طبیعتاً از آن مؤلفهها جدا نیست و شاید همین امر باعث شباهتش به فیلم یادشده باشد. به اضافه اینکه در هر دو اثر هیأتمنصفه نقشی حیاتی دارند. در هر اجرای «ترور» نیز ما هر شب از تصمیم هیأتمنصفه غافلگیر میشویم و نمیدانیم که نمایش ما چگونه به پایان خواهد رسید. این هم نقطه اشتراک دیگر این نمایش با اثر سینمایی «سیدنی لومت» است.»
او در تشریح تعویض بازیگران در روند این نمایش، ادامه میدهد: «از آنجایی که ترور در سه دوره به اجرا رفته است، در دوره اول نقش متهم را «مهدی پاکدل» بازی میکرد و در دورهای که تور داخلی داشتیم و این نمایش در شهرهای مختلف اجرا شد، نقش متهم را «فریدون مهرابی» بازی کرد. در حال حاضر نیز «لیندا کیانی» بازیگر سوم نقش خلبان در اجرای این نمایش در تئاترشهر است.»
به گفته کارگردان این اثر، تغییر بازیگرها دو دلیل عمده دارد؛ اول اینکه قرارهایی که ما با دوستان بازیگر میگذاریم قرارهای کوتاهمدت است، چرا که گردش مالی تئاتر به نسبت آثار سینمایی یا حتی تلویزیونی بسیار اندک است و تمام دوستان هنرمند و چهرهای که در این اثر حضور داشتند، به من لطف کرده و گروه را همراهی کردند. بنابراین به مدت طولانی نمیتوان این نوع همکاری را ادامه داد، چرا که هنرمندانی مانند مهدی پاکدل پیشنهادهای تصویری دارند که باید به آنها بپردازند.
امینی ادامه میدهد: «هرچند از بیرون به ما نسبتهایی درباره تجاریبودن این نمایش و گردش مالی نجومی آن میدهند، اما واقعیت این است که ما از جایی پولی نگرفتیم و اسپانسری هم نداریم و تمام نیازهای مالی گروه از فروش بلیتها تأمین میشود. بنابراین میتوان فهمید که منابع مالی این نمایش چه میزان است.»
او اظهار میکند: «ترور برای من جدای از یک نمایش، مطالعه جامعهشناختی درباره رفتار تماشاگر و جامعه ما با این دست موضوعات است. در ابتدا به این فکر میکردم که اگر بازیگران تغییر کنند چه اتفاقی خواهد افتاد؟ اما در ادامه تلاش کردم تا تغییر بازیگران را به یکی از ویژگیهای اصلی کار تبدیل کنم و بخصوص برای نقش متهم از این تغییر استقبال کرده و تلاش کردم تا بجز تغییر بازیگران، جنسیت آنها را نیز تغییر دهم. همانطور که در تماشاخانه ایرانشهر دادستان ما خانم «مینو شریفی» بود اما از یک جایی به بعد «ساعد سهیلی» به عنوان دادستان وارد نمایش شد. درباره متهم نیز به این فکر کردم که اگر خلبان جنگنده یک زن باشد، جامعه و تماشاگران ایرانی در جایگاه هیأت منصفه، با او چه رفتاری خواهند داشت و جنسیت چه تأثیری در تبرئه یا محکومیت خلبان خواهد داشت؟ اینها پرسشهایی است که تلاش کردم در جنبه تئاتر آزمایشگاهی در اجرای این نمایش به آن دست یابم.»
کارگردان ترور، درباره نسبت میان مدیوم تئاتر و سینما عنوان میکند: «تئاتر و سینما مدیومهای مورد علاقه من هستند. با اینکه سالهای زیادی از تئاتر فاصله گرفته و مشغول فیلمنامهنویسی و بازیگردانی در سینما بودم، اما در یک سال گذشته، در روند بازگشتم به تئاتر، هم نمایش ترور را به صحنه بردم و هم همزمان، اولین فیلم سینمایی خود به اسم «چشم بادامی» را نیز ساختم که در جشنواره فجر شاهد حضور آن بودیم. در این روند به این نتیجه رسیدم که تجارب هر دو مدیوم میتوانند به کمک یکدیگر بیایند. همانطور که در نمایش ترور میبینیم جلوهها و مؤلفههای سینمایی مانند دوربین، پوشش زنده و... نیز وجود دارند، چرا که دوست داشتم اجرای بازیگران در این کار به فضای سینما نزدیک شده و فضای بزرگ سالن اصلی آنها را وادار نکند که برونگرایی داشته باشند. بنابراین از میکروفن، دوربین و قابهای بسته استفاده کردم تا بازیگران با همان مینیمالیستی که در آثار سینمایی بازی میکنند، این کار را نیز بازی کنند. بنابراین رفتوآمد در دو مدیوم برای من این دستاورد را داشته است که از تجارب آنها در هر دو فضا بهره ببرم.»
تا چند روز درگیر نمایشنامه میشوید
سام کبودوند، بازیگر نمایش «ترور» نیز در گفتوگو با «ایران»، درباره این نمایش میگوید: «همانطور که دیدید من نقش وکیلی را در دادگاهی آلمانی اجرا میکنم که در حال دفاع از موکل خود یا همان زن خلبان است که هرچند در ظاهر کاری غیرقانونی انجام داده و مرتکب جنایت شده است، اما معتقد است که برای نجات جان انسانها قانونشکنی کرده است.» او ادامه میدهد: «ترور، ماجرای اتفاقاتی است که عواطف انسانی بسیاری در آن دخیل هستند، مسألهای که زمان و مکان ندارد و فراتر از مرزهاست و در هر دوره و کشوری به عنوان موضوع روز میتوان به آن پرداخت.» کبودوند درباره حضورش در این نمایش، عنوان میکند: «من در دور دوم به نمایش ترور به آن اضافه شدم، شاید در ظاهر فرصت زیادی برای تمرین نداشتم، اما از آنجایی که نقش من در این اثر بسیار مونولوگ بود و اجرای نقش وکیل به تنهایی اتفاق میافتد و متکی به خود و ارتباط با تماشاگر بود، کار برایم به آسانی پیش رفت. با اینکه خوشبختانه اجرای اولی که در مشهد داشتم، به اندازه بیست جلسه تمرین، من را با نمایشنامه آشنا کرده و اجازه داد تا با اجرای سایر دوستان در این نمایش همسطح شوم.»
او درباره تغییر بازیگران در روند نمایش میافزاید: «کارگردان نمایش در کنار بازیگران آن را بهگونهای پیش برد تا ببینیم که زن یا مرد بودن کاراکتر خلبان و شخص بازیگر، به عنوان هنرمند، نه ایفاکننده نقش خلبان در نمایش، در رأی و تصمیم مخاطبان به عنوان هیأتمنصفه، تأثیر دارد یا خیر؟ به گفته این بازیگر، اینکه تماشاگر بعد از دیدن ترور تا چند روز درگیر ماجرای آن میماند و لایههای احساسی و منطقی آنها درگیر میشود، شاید یکی از اهداف اصلی این نمایش باشد.»