روایتی از مهارت هنرمندانه «جیران خاتون» در حصیر بافی
طنین آواز کهن نای و نی
در میان غربت خاک گرفته صنایع دستی و دلبری و میدان داری محصولات انبوه چینی، دست بافتههایی از جنس حصیر، به پرنیانی می ماند برای زدودن غبار فراموشی از چهره هنرهای سنتی. صدای نای و نوای نی در دالانها و راهروهای پیچ خورده نمایشگاه تو را به سوی خود میکشاند. غرفهای به دور از غرفههای دیگر در گوشهای از سالن کز کرده است. محوطهای با نمایشی از یک خانه روستایی کاهگلی که بر لب ایوان آن، دو مرغ و خروس پابسته به انتظار نشستهاند. نمایی شماتیک از روستایی قدیمی که نگاه تو را در خود محو میکند. حصیرهای پهن شده در وسط غرفه با دستبافتههایی از سبدهای قدونیم قد، زنبیل، سفره، پادری، کفش و چکمه حصیری، ظروف حصیری تزئینی و کاربردی، دستبند و گردنبند کنار هم چیده شده و حال و هوای خانه - کارگاههای روستایی را به فضا بخشیده است. فضا، بهانهای است برای نشستن پای صحبتهای بانوی حصیرباف بابلی که با هنرمندی و مهارت تارها را در پودها گره میزند. با خوشرویی در چشمان تو زل میزند و سلام میکند. لازم نیست هنگام احوالپرسی، برای بافتن به دستانش نگاه کند. بدون وقفه با عشق میبافد. میبافد و حرف میزند، اما حواسش به اطراف هم هست. لازم باشد به کارهای دیگرش هم میپردازد. بدون لحظهای مکث و اظهار خستگی.
نیلوفر منصوری
خبرنگار
دستان پینه بستهاش از چندین دهه تلاش برای زنده نگه داشتن هنر حصیربافی در روستای درزیکلای آخوندی شهرستان بابل میگویند. «جیران خاتون» هنرمند است. استاد برجسته حصیربافی که در سالهای اخیر پس از راهاندازی اولین خانه صنایع دستی بابل به همراه شاگردانش تلاش زیادی برای رونق این صنعت انجام داده است. جیران به «ایران» میگوید: «تلاشهای زیادی کردیم تا راهی باشد برای معرفی آن به میراث دوستان و صدور محصولاتمان به کشورهای اروپایی.»
هر چند در گذشتههای دور هنر حصیربافی جزو انتخابهای خوب برای جهیزیه دختران خانه به شمار میرفت اما اکنون نیز طرح به طرح نمونههای این حصیربافی را میتوان در جای جای خانه و حتی سرسفرهها و دورهمیها یا جزو اولین انتخاب مسافران برای سوغاتی و هدیه به دوستان و آشنایان دید.
وقتی به طرح و رنگ حصیرهای جیران خاتون نگاه میکنی، حتی اگر میانه چندانی با هنر هم نداشته باشی، به این همه ذوق و ظرافتی که دستان این زن هنرمند خلق کردهاند، احسنت میگویی و با خود فکر میکنی این همه خلاقیت چطور در ذهن و دستهای پیرزن 63 ساله زنده مانده و هر روز بارور میشود؟ جیران خاتون متولد سال 42 است و تقریباً به همین اندازه هم دستانش بر حصیر نقش خاطره زده است. او میگوید: «آموختن حصیر بافی را با بافتن کلاه و زنبیل حصیری از والدین خود در کودکی آموختهام. این هنر نسل در نسل در خانوادهمان انتقال یافته تا به من رسیده و سپس به فرزندان و نوادگانم.»
زمزمه شنیدنی از حکایت کهن نی
روزگاری نه چندان دور، حصیربافی در روستاهای مازندران پیشهای خانگی و عادی بود و در تمام خانهها رواج داشت، اما امروز کمتر خانهای زمزمه نتهای سمفونی نی و بوی حصیر و برگش را میدهد و کمتر کسی دست بر تار و پود حصیر میبندد. این هنرمند حصیرباف با بیان اینکه در روستای وی این پیشه هنوز پابرجاست میگوید: «تا چند دهه پیش، اهالی این دیار در کنار انجام کارهای خانه به بافت حصیر میپرداختند و به معیشت خانواده کمک میکردند. اکنون نیز همین گونه است و مردان روستا بهاین شغل به عنوان شغل دوم نگاه میکنند. اما هیچ کس به اندازه من، این کار را گسترش نداده و همه به صورت سنتی و برای مصرف شخصی حصیر بافی میکنند.»
او درخصوص همکاری با ارگانهای مختلف به آموزش زندانیان زن و مرد استان مازندران اشاره میکند و میگوید: «اداره کل میراث فرهنگی استان مازندران از ما دعوت کردند که به زندانیان این هنر را آموزش دهیم. همسرم به زندانیان مرد و من هم به زندانیان زن آموزش دادم. البته همسر من دوختن را بلد نبود بنابراین من دوخت حصیر را در سه روز به زندانیان مرد آموزش دادم. این نوع از آموزشها را در مدارس و برای دانشآموزان نیز انجام دادیم.» او با اشاره به ثبت ملی روستای درزیکلای آخوندی بابل و دریافت مهر اصالت «جیران خاتون مازند» میگوید: حصیربافی، فقط برای من درآمدزایی نداشته است. این هنرصنعت برای دیگران نیز اشتغالزایی کرده است. برخی از هنرمندان متقاضی و خریدار محصولات حصیری من هستند و با تغییری اندک و انجام کارهای تزئینی روی همان محصولات، آنها را به قیمت بالاتری میفروشند.
جیران خاتون میگوید: «اوایل سه چهار نوع محصول بیشتر نبود. چند نوع زنبیل و یک سبد با سفرهها و پادریهای کوچک و متوسط بود. اکنون از سفرهها به عنوان رومیزی استفاده میشود. همهاین محصولات ایده خودم است. از تکنولوژی هم اطلاعی ندارم خودم با ایده خودم درست کردم. چند سال پیش که سریال اوشین پخش میشد من پای تلویزیون کوچک سرگرم حصیربافی بودم و همانجا سبد بافتم. بعد از ازدواج در 17 سالگی دوختن را یاد گرفتم. اوایل زندگی خیلی سخت بود و بعد از ازدواج بهاین کار روی آوردم اما چندین سال است که توان مالی مستقل دارم و برای مخارج زندگی به همسرم تکیه نمیکنم.
حصیر بافی یا گالی بافی
امروز درزیکلای آخوندی به نام حصیربافی یا «گالی بافی» معروف است. روستایی که ساکنانش بعد از کشاورزی، به این حرفه اشتغال دارند. بعد از هنر سنگتراشی که چندین قرن قدمت دارد، حصیربافی نیز از قدیمیترین هنرهای استان مازندران محسوب میشود که بیش از دو قرن قدمت دارد. این هنر در گذشته، تنها در دو محصول زنبیل و سبد آن هم فقط برای رفع نیاز خلاصه میشد، اما امروزه این هنر متنوعتر شده است.
هرچند امروزه، کمتر خانوادهای به حصیربافی تمایل دارد، اما هنوز هم بسیاری از خانوادهها این هنرصنعت را جزو صنایع دستی ارزشمند به حساب میآورند. با وجود این هنرمندان این رشته معتقدند که یکی از عوامل این کاهش، تغییر سبک زندگی نسل جدید است که خانوادهها را از حصیربافی یا مصرف محصولات آن بازداشته است. این هنرمند ادامه میدهد: «سرمایه اولیه این هنر، «گاله» است. نوعی گیاه خودرو که در بسیاری از مناطق استان مازندران در فصل بهار و تابستان رشد میکند. ساقه این گیاه محکم و ضخیم است و در صنایع دستی مختلف مانند کوب بافی و حصیر بافی مورد استفاده قرار میگیرد.»
جیران در ادامه میگوید: «به همراه همسرم، برای تهیه گاله یا همان مواد اولیه حصیربافی، صبح زود راهی مسیرهای مشخص در اطراف رودخانهها میشویم و پس از درو و دسته کردن، نیهای سبز و تازه را به منزل میآوریم تا نیهای سبز پس از ساعتها زیر نور مستقیم خورشید به رنگ طلایی درآیند و صدای خش خش آنها به گوش برسد.» حالا وقت هنرنمایی انگشتان هنرمندان است تا با گالی یا همان نی طلایی و خشک شده، شکل زیبا و کاربردی یک هنر زیبا و خوش دستوبوی آماده شود تا بعدها به دست خریداران و علاقهمندان این هنر قرار بگیرد، او میگوید: «نوعی از محصولات حصیربافی ما به شکل مستقیم به کشور آلمان ارسال میشود که مورد توجه بسیاری قرار گرفته و به صورت غیر مستقیم نیز برخی از مشتریان محصولات را خریداری و در کشورهای دیگر میفروشند.» حصیر بافی از جمله بافتههای زنان و مردان روستایی استانهای شمالی در قدیم بهشمار میرفت که امروزه همانند بسیاری از صنایع دستی دستخوش تجددگرایی و مدرنیته شدن سبک زندگیها شده و اکنون به ندرت در برخی از روستاهای مازندران بویژه در مرکز استان یافت میشود. به گفته مهران فلاح، رئیس اداره میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی بابل در حال حاضر یک هزار هنرمند بابلی دارای مجوز در بخشهای مختلف صنایع دستی در حال فعالیت هستند. او با اشاره به اینکه راهاندازی اولین خانه صنایع دستی شهرستان در روستای درزیکلای آخوندی یک ضرورت بود میگوید: «این روستا در بخش حصیربافی دارای ثبت ملی است. در این خانه صنایع دستی 45 محصول تولیدی در بخشهای مختلف تولیدات فاخر بانوان این خطه از شمال در معرض دید و عرضه به بازار مصرف قرار دارد.»