نصرالله،  با وفاترین «طریق القدس»

محمدمحسن فایضی
کارشناس مسائل فلسطین

از دست دادن فرمانده و رهبر بزرگ سید حسن نصرالله، خلأیی است که هیچ گاه جبران نخواهد شد. ممکن است گاهی از خود بپرسیم آیا کل طوفان الاقصی به از دست دادن سید حسن نصرالله می‌ارزید؟
نصرالله خود را رهبر مقاومات لبنان نمی‌دید، بلکه خود را سرباز نبرد اصلی یعنی آزادی مسجدالاقصی می‌دانست. مروری بر ادبیات دبیرکل حزب‌الله لبنان در مسأله فلسطین، ثابت می‌کند که شهید بزرگ مقاومت به آرزوی بزرگش رسید؛ جایی که او را «شهید علی طریق القدس» صدا بزنند و جریان‌های مقاومت فلسطینی بر شرافت او در ایستادگی پای فلسطین قسم بخورند. نصرالله خودش ایمانی راسخ به طوفان الاقصی و دفاع از قدس داشت.
علی طریق القدس عنوانی بود که شهید سید حسن نصرالله برای شهدای حزب‌الله در دوران طوفان الاقصی به کار می‌برد. درست فردای 7 اکتبر، شهید نصرالله بدون هیچ ملاحظه و شرطی و به گفته اسامه حمدان رهبر حماس در لبنان حتی پیش از برگزاری جلسه با مسئولان این جنبش خود را وارد معرکه طوفان الاقصی کرد، با یک هدف واضح که آن را رسالت خود می‌دید: کمک و حمایت از مقاومت و مردم غزه.
نصرالله رهبر بزرگ اسلام و لبنان در حالی در قلب طوفان الاقصی به مرگ لبیک گفت که این مسیر را باور داشت. او در شب‌های آخرین محرم عمرش بارها بر این مسأله تأکید داشت.
«هرکس به آنچه در غزه می‌گذرد و ظلمی که در حق فلسطین و جبهه‌های پشتیبانی از آن می‌شود بی‌اعتنا باشد، قلب و روحش مرده است. هر کسی باید آنچه را که از دستش برمی‌آید انجام دهد، زیرا در روز قیامت از ما درباره فلسطین پرسیده خواهد شد و باید برای آخرت جوابی آماده کنیم.»
و در سخنرانی روز عاشورا باری دیگر تأکید کرد که ماندن پای پیمان و وفایمان در همراهی طوفان‌الاقصی جزئی از مرام شیعیان علی بن ابی‌طالب است:  «ما فرزندان زینب(س) و زین‌العابدین(ع) هستیم که در مجلس عبیدالله به او گفتند: ما را از مرگ می‌ترسانی؟ ما این راه را ادامه می‌دهیم در حالی که چشمان‌مان به قدس خیره شده است.»
سید در سخنانی پس از اتفاق تروریستی وحشیانه و بزرگ انفجار پیجرها در لبنان تأکید کرد: «هدف اصلی دشمن از این اقدامات، متوقف کردن جبهه لبنان از حمایت و پشتیبانی از جبهه نوار غزه است. آنها بعد از این جنایت نیز به ما پیام دادند که دست از غزه و حمایت آن بشویید اما این کار محال است. به نمایندگی از شهدا و مجروحان حادثه به نتانیاهو می‌گویم که: جبهه لبنان قبل از توقف جنگ در غزه هرگز متوقف نخواهد شد.»
این سخنان در وضعیت خاص لبنان در بزرگ‌ترین اقدام تروریستی قرن اخیر از منظر حجم مجروح و عجیب‌ترین در نوع خود، کاملاً شبیه آخرین حضور علنی‌اش در حسینیه سیدالشهدا ضاحیه بیروت در روز قدس سال 2013 است که باتوجه به شرایط منطقه‌ای و ظهور جریان‌های تکفیری در سوریه و عراق فشار زیادی بر حزب‌الله بود. او آنجا تأکید کرد: « به ما هرچه می‌خواهید بگویید، رافضی، تروریست، مجرم، هرچه می‌خواهید بگویید. ما را در هرگوشه و کناری در هر جبهه، بر درب هر حسینیه و مسجدی بکشید؛ ما شیعیان علی بن ابی‌طالب، فلسطین را رها نمی‌کنیم. ما در حزب‌الله از همین شیعیان هستیم. ما همان کسانی هستیم که در طرح مقاومت رشد یافتیم و تربیت شدیم و در حالی‌که نوجوان و جوان بودیم با قضیه رویارویی با طرح صهیونیسم و دفاع از فلسطین و قدس و مقدسات و تمامیت ارضی لبنان تربیت شدیم و این قضایا با خون و روح و جان ما آمیخته شده و این راه بهترین و برجسته‌ترین شهدای ما از سید عباس موسوی و شیخ راغب حرب گرفته تا حاج عماد مغینه است و ما جگرگوشه‌های خود را در این راه تقدیم کردیم.»
باور نصرالله بر فلسطین یک اعتقاد قلبی بود. از اخلاص، معنویت و مجاهدت سخت چندین دهه او جز شهادت به دست شقی‌ترین‌ها در یکی از مقدس‌ترین پیکارها میان حق و باطل توقع نمی‌رفت. شهید نصرالله می‌گوید: «امروز معرکه واقعی در فلسطین است و بر همه منطقه اثرگذار خواهد بود. نبرد اساسی در غزه است. یکی از اهداف مهم نبرد طوفان الاقصی، زنده نگه داشتن مسأله فلسطین بود که کم کم داشت رو به فراموشی می‌رفت.»

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و ششصد و هشتاد و پنج
 - شماره هشت هزار و ششصد و هشتاد و پنج - ۰۵ اسفند ۱۴۰۳