«جوزف نای» برخورد یکسان ترامپ با متحدان و دشمنان را تحلیل کرد
چوب حراج به قدرت نرم امریکا
از زمان بازگشت ترامپ به کاخ سفید، قدرت نرم دیگر مطرح نیست. قدرت سخت جایگزین آن شده است. رئیس جمهوری نشان داده است که ترجیح میدهد به جای مذاکره، با اعمال زور به اهداف سیاست خارجی خود برسد.
در برخورد با همتایان خود از آسیا، خاورمیانه و امریکای شمالی و جنوبی، ترامپ تمایل خود را به استفاده از قدرت امریکا به شیوهای نشان داده است که بیشتر پیشینیان مدرن او چنین نکردهاند. ابزار مورد علاقه او نیروی نظامی نیست، بلکه اجبار اقتصادی است، مانند تعرفههایی که بر کالاهای وارداتی از کانادا، مکزیک و چین اعمال کرد. تعرفههایی که قرار است از روز سهشنبه اعمال شوند، به منزله اعلام جنگ اقتصادی علیه سه شریک تجاری بزرگ امریکا هستند که تهدید کردهاند با اقدامات متقابل پاسخ دهند؛ اقدامی که میتواند به سطحی فراتر از هرگونه درگیری اقتصادی در نسلهای اخیر برسد. تصمیم ترامپ برای اجرای تهدید تعرفهای خود، تنشها را در رویکرد سختگیرانه «اول امریکا»ی او در قبال جهان افزایش میدهد و میتواند پیامدهای عمیقی داشته باشد.
در حالی که او به استفاده از تاکتیکهای فشار شدید متوسل شده است، سایر ابزارهای سنتی سیاست خارجی امریکا را کنار گذاشته است. Evelyn Farkas مدیر اجرایی مؤسسه مککین در دانشگاه ایالتی آریزونا و مقام پیشین پنتاگون گفت: «هزینه هرگونه اقدام تنبیهی علیه متحدان و شرکایمان احتمالاً بر دوش شهروندان و منافع امریکا خواهد افتاد و در نتیجه قدرت و نفوذ امریکا را تضعیف خواهد کرد.»
تنش کوتاهی که یک هفته پیش با کلمبیا رخ داد، نشان داد که ترامپ چقدر سریع آماده بالا بردن سطح درگیریهاست. این اختلاف، موضوعی جزئی بود که معمولاً از طریق دیپلماسی حلوفصل میشود. با وجود آنکه کلمبیا همواره متحد مهمی برای ایالات متحده بوده است، ترامپ به دیپلماسی سنتی متوسل نشد و مستقیماً تهدید به جنگ تجاری کرد که این تاکتیک جواب داد و کلمبیا عقبنشینی کرد.
ترامپ چند روز پس از آغاز ریاست جمهوری خود، در یک ویدیوکنفرانس با رهبران اقتصادی و سیاسی حاضر در مجمع جهانی اقتصاد در داووس سوئیس گفت: «یکی از چیزهایی که ما مطالبه خواهیم کرد، احترام از سوی دیگر کشورهاست.»
او از پیروزیهای اولیهاش لذت برده و به کشورهای دیگر هشدار داده است که مراقب باشند. عقبنشینی سریع کلمبیا موجب خوشحالی جمهوریخواهان شد، چرا که آنها معتقد بودند رئیس جمهوری پیشین، جوزف آر. بایدن، ضعیف به نظر میرسید. سناتور راجر مارشال، جمهوریخواه از ایالت کانزاس، پس از این رویارویی با کلمبیا در شبکه فاکس بیزینس گفت: «این اقدام پیامی روشن به همه رهبران ارسال میکند: در حال حاضر، کسی با ایالات متحده درنیفتد؛ چون یک کلانتر جدید بر سر کار آمده است.» با این حال، کهنهکاران سیاست خارجی و تجارت بینالملل هشدار دادند که این پیروزیهای سریع و آسان ممکن است در درازمدت به ضرر امریکا تمام شود. دانیل پرایس مشاور تجاری پیشین رئیس جمهوری جورج دبلیو بوش، گفت: «متحدان ما دیگر نمیتوانند ترامپ را از پوتین یا شی متمایز کنند.» او افزود: «آنها دیگر احساس نمیکنند متحد هستند، بلکه بیشتر مانند رعایای یک امپراطوری تلقی میشوند. اجبار و تهاجم امریکا انگیزههایی برای نزدیکی بیشتر به رقبای ژئوپلیتیکی ما یا حداقل سازش با آنها، ایجاد میکند.» ترامپ تاکنون از تهدیدات برای گرفتن امتیازات استفاده کرده است، اما تعرفههایی که بر کانادا، مکزیک و چین اعمال شد، ممکن است میزان تحمل او برای فشار اقتصادی و تمایلش برای رسیدن به اهدافش را مورد آزمایش قرار دهد.
علاوه بر این، برخی کشورها بعید است که تحت تأثیر تهدیدهای تعرفهای قرار بگیرند. ترامپ در جهت عمل به وعده خود برای پایان دادن به جنگ اوکراین، متعهد شده است که در صورت عدم تمایل روسیه به مذاکره، تحریمها و تعرفههایی را علیه این کشور اعمال کند. اما از زمان تهاجم روسیه به اوکراین در سال ۲۰۲۲، تجارت بین ایالات متحده و روسیه ۹۰ درصد کاهش یافته است. اکنون امریکا سالانه کمتر از ۳ میلیارد دلار کالا از روسیه وارد میکند که تقریباً چیزی برای اعمال تعرفه باقی نمیگذارد. قدرت سخت از دیرباز ابزاری برای اعمال نفوذ رؤسای جمهوری امریکا بوده است، از دوران «دیپلماسی ناوگان» گرفته تا بیش از دو دهه جنگ پس از حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱. اما ایالات متحده همچنین از آنچه «قدرت نرم» نامیده میشود استفاده کرده است؛ مفهومی که در دهه ۱۹۹۰ توسط جوزف نای در دانشگاه هاروارد و مقام سابق دولت بیل کلینتون مطرح شد. قدرت نرم غیر اجباری است (توانایی رسیدن به اهداف از طریق جاذبه و اغوا بهجای اجبار) و طبق این نظریه، ایالات متحده گاهی میتوانست خواستههای خود را برآورده کند، زیرا سایر کشورها آرزو داشتند شبیه امریکا باشند یا با آن دوستی کنند. جوزف نای هفته گذشته گفت: «ترامپ قدرت نرم را درک نمیکند.» او افزود: «در کوتاهمدت، قدرت سخت معمولاً بر قدرت نرم غلبه میکند، اما تأثیرات بلندمدت ممکن است برعکس باشد.»
نای همچنین هشدار داد: «حتی در کوتاهمدت، در حالی که ممکن است مجبور باشید از قدرت سخت استفاده کنید، اگر قدرت نرم نیز داشته باشید، میتوانید در هزینه چماق و هویج صرفهجویی کنید. ترامپ در حال هدر دادن این منبع است. ممکن است در کوتاهمدت جواب دهد، اما در بلندمدت به ضرر ایالات متحده تمام خواهد شد.» اما برای ترامپ، روشهای قدیمی کارایی نداشتند. از نظر او، تمام دیپلماسی آرامی که طی نسلها دنبال شده است، نهتنها کلید سلطه امریکا بر جهان نبود، بلکه باعث شد که این کشور از سوی دوستان و دشمنانش مورد سوءاستفاده قرار بگیرد. در مکتب فکری «اول امریکا»ی او، تهدید و سختگیری بهترین راه برای مقابله با جهانی است که قصد دارد از ایالات متحده بهرهکشی کند و اگر بقیه جهان از این موضوع ناراضی باشند، ترامپ به روشنی نشان داده است که چندان اهمیتی نمیدهد.
منبع: The New York Times

