ناگفتههای تیرانداز تپانچه المپیکی از حضور در بوندس لیگا
رستمیان: من لژیونر بیپول هستم
مهری رنجبر
خبر نگار
هانیه رستمیان تیرانداز تپانچه المپیکی، آخرین مسابقه فصلش در ایران را با قهرمانی تمام کرد. او که تنها تیرانداز لژیونر ایران است در بوندسلیگا به اندازه چند سال تجربهاندوزی کرده. هرچند قراردادش پولی برایش نداشته و به قول خودش لژیونر بیپول است، اما میگوید: «این قرارداد ارزش داشت». تیرانداز المپیکی که مسابقه جمعه را تمرین خوبی برای فینال بوندسلیگا میداند، امروز راهی کلن آلمان میشود.
* تو آخرین مسابقه تپانچه در ایران را با قهرمانی تمام کردی، فصل خوبی بود؟
خدا را شکر خوب بود. البته من دوست داشتم دور مقدماتی رکورد بالاتری بزنم، اما نشد. با وجود این، در مقدماتی و فینال عملکرد خوبی داشتم، انصافاً بچهها هم در فینال خیلی خوب تیر زدند. هشت فینالیست لیگ همه ملیپوش بودند که همین باعث شد رقابت و سطح مسابقه بالا باشد. امیدوارم در اردوها بتوانم تا رسیدن مسابقههای جهانی رکوردهایم را بیشتر ارتقا دهم.
* تجربه مسابقههای بوندس لیگا به تو کمک کرد تا اینجا راحتتر کار کنی؟
فرمت مسابقههای بوندس لیگا خیلی با مسابقههای ایران فرق دارد. آنجا برای فینال برخلاف مسابقات دیگر تماشاچی هست و راحت هم با بوق و طبل تشویق میکنند. به نظرم مسابقه آخر فصل ایران برایم تمرین خیلی خوبی بود تا برای فینال بوندس لیگا آماده شوم.
*چه روزی به کلن میروی؟
من امروز پرواز دارم، چند روزی تمرین میکنم و شنبه و یکشنبه هفته آینده در فینال بوندسلیگا مسابقه میدهم.
*چطور با سر و صدای زیاد مسابقهها تمرکزت به هم نمیخورد؟
ما یکسری تمرینات داریم تا بتوانیم در شرایط مسابقه با سرو صدای غیرمتعارف تمرکزمان را کنترل کنیم. همین تمرینات به من کمک کرد تا در بوندسلیگا نه تنها با کنترل هیجان و استرس، تمرکز داشته باشم که حتی بهترین امتیازات را هم برای تیمم بگیرم. آن شرایط را خیلی دوست دارم و خیلی راحت کار میکنم. البته که سخت است.
*تیراندازان شاکی نمیشوند؟
شک نکنید تمرکز و تیر زدن در سر و صدای زیاد خیلی سخت است و حتی بعضی تیراندازان بزرگ کم میآورند، یکی از قهرمانان بزرگ که مدال نقره المپیک را هم داشت، یک مسابقه داد و دیگر نیامد. چون استرس و هیجان بالاست بعضیها نمیآیند. خدا را شکر من عملکردم خیلی خوب است.(با خنده)
*مگر تو با تیم ایرانی و آلمانیات قرارداد نداری؟
قرارداد ما در تیراندازی نسبت به رشتههای دیگر خیلی کم است. من که تیرانداز المپیکی هستم، قراردادم 120 میلیونی است که برای تیراندازی و تجهیزات محوری آن خیلی کم است. قیمت یک اسلحه تپانچه 200 میلیون تومان است و قرارداد من نصف پول اسلحهام میباشد، هزینه تجهیزات مثل ساچمه، فشنگ و سالن تمرین هم بماند. از طرف دیگر تیراندازی اصلاً به چشم نمیآید و پخش تلویزیونی ندارد ، به همین دلیل تعداد تیمها کم و قراردادها پایین است، حتی تیراندازانی که ملیپوش نیستند با قرارداد زیر 20 میلیون کار میکنند.
*قراردادت با تیم آلمانی چطور است؟
من لژیونر هستم اما نه مثل بقیه لژیونرها. من لژیونر بیپول هستم (با خنده). من با تیم آلمانیام قرارداد دارم اما مالی نیست و تنها هزینه رفت و آمد و اسکان من را میدهند. نه تنها برای من که کلاً در آلمان این شکل قرارداد امضا میکنند. من قبول کردم چون ارزش دارد در آلمان تمرین کنم و مسابقه دهم.
*پس تیراندازان آلمانی هم از تیمهایشان پول نمیگیرند؟
در همه کشورها تیراندازی پول ندارد. البته تیراندازان ملیپوش آلمانی افتخاری عضو نیروهای نظامی هستند و حقوق میگیرند.

