گزارش «ایران» از نمایشگاه تجسمی «سوی دیگر»

سینــماگــران؛ از قاب دوربین تا بوم نقاشی

سینما علاوه بر همه جلوه‌هایش، فرش قرمز، نور پی‌در‌پی فلاش‌ها، جلسات مطبوعاتی، لبخند زدن مقابل ردیف دوربین‌ها، لباس‌های رنگین پرزرق و برق، شهرت، پول و محبوبیت، سوی دیگری هم دارد؛ پناه بردن به پهنه سفید بوم، به دفتر طراحی، به گل مجسمه‌سازی. این «سوی دیگر» سینماگران است. سینماگرانی که اهل فیلم، آنها را به‌عنوان کارگردان، بازیگر یا طراح می‌شناسند، اما نمی‌دانند که آنها تجربه‌های دیگری در مدیای دیگر دارند. تجربه‌هایی هنرمندانه که نمی‌گذارد افسردگی، فشار کاری، بیکاری یا ممنوع‌الکاری آنها را از آفرینش بازدارد. نمایشگاه آثار تجسمی سینماگران با عنوان «سوی دیگر» با حضور سینماگرانی که در کنار کارهای غیرسینمایی کار هنری می‌کنند، در مجموعه معاصر سو در حال برگزاری است. این نمایشگاه به نمایش‌گردانی امید بنکدار و به‌یاد نصرت کریمی، جمشید مشایخی، داریوش مهرجویی، عباس کیارستمی، شاهرخ غیاثی، آتیلا پسیانی، نادر ترکمن و وحید نصیریان برپا شده است. در این نمایشگاه آثاری از مهدی احمدی، رویا افشار، رضا بابک، پارسا پیروزفر، امیرشهاب رضویان، محمدعلی سجادی، مهراب قاسم‌خانی، سیروس مقدم، شاهرخ فروتنیان، آناهیتا درگاهی و... به نمایش درآمده است.

سعیده احسانی‌راد
روزنامه‌نگار

 با نقاشی عاشق سینما شدم
امید بنکدار کارگردان، فیلمنامه‌نویس، تدوینگر و نقاش اهل ایران است که فعالیت‌های هنری غیری سینمایی هم دارد.
بنکدار نمایشگاه‌گردان نمایشگاه «سوی دیگر» درباره چگونگی برپایی این نمایشگاه به خبرنگار «ایران» گفت: غالباً مرا به‌عنوان سینماگر می‌شناسند، ولی در ابتدا کارم را با نقاشی شروع کردم و سال‌ها نقاشی می‌کردم و بعد برای تجربه کردن یک هنر تجسمی که فعالیت گروهی در آن تعریف شود، دوره‌های طراحی صحنه را زیرنظر استاد ایرج رامین‌فر گذراندم و در کلاس‌های ایشان بود که شیفته سینما شدم و مسیر فعالیت هنری‌ام عوض شد، به‌طوری که از نقاشی وارد حرفه سینما شدم. دستیاری فیلمنامه‌نویسی و کارگردانی کردم و به‌طور مشترک با کیوان علی‌محمدی چهار فیلم سینمایی، یک مجموعه تلویزیونی و تعدادی فیلم کوتاه، مستند و تجربی کارگردانی کردیم.
 
فرصتی نو برای سینماگران پیشرو
بنکدار ادامه داد: در تمام این سال‌ها نقاشی و سینما را در کنار هم دنبال می‌کردم تا اینکه چند سال پیش به‌دلیل فرسودگی از شرایط موجود، از سینما کناره گرفتم و به شکل جدی به فضای تجسمی برگشتم. از نقطه آغاز شروع کردم و در کلاس‌های طراحی ایمان افسریان ثبت‌نام کردم و نقاشی را به شکل جدی پیگیری کردم. تا امسال که بعد از شرکت در چند نمایشگاه گروهی اولین نمایشگاه انفرادی‌ام را تحت عنوان رهاورد زرتشت در همین مجموعه معاصر سو برگزار کردم. در این سال‌ها چون در بین دو فضای تجسمی و دراماتیک در حرکت بودم، مشاهده می‌کردم خیلی از دوستان سینماگر در حوزه تجسمی کار می‌کنند و این برایم انگیزه‌ای شد تا این نمایشگاه را گردآوری کنم. جمع‌آوری اطلاعات صحبت کردن با دوستان سینماگر، انتخاب آثار و هماهنگی زمان نمایش هشت ماه طول کشید تا رسیدیم به نمایشگاه سوی دیگر. او درباره انتخاب عنوان نمایشگاه اینطور توضیح داد: در این نمایشگاه، سوی دیگری از سینماگران را که تا به حال به عنوان فیلمساز کارگردان و بازیگر و طراح می‌شناختیم، به نمایش گذاشتیم تا تجلیلی باشد از سینما و نقاشی برای سینماگرانی که با وجود محدودیت‌ها و چالش‌هایی که در حوزه ممیزی و سرمایه مواجه هستند، ولی کار هنری‌شان متوقف نمی‌شود.
بنکدار درباره اینکه در پوستر نمایشگاه آمده که نمایشگاه به یاد چند بزرگ عرصه سینما برگزار شده از جمله داریوش مهرجویی، عباس کیارستمی،نصرت کریمی و آتیلا پسیانی هم گفت: این مطلب قابل ذکر است که عنوان نمایشگاه «سوی دیگر» است اما در بروشور و پوستر یاد کردیم از عزیزان سینماگری که بین ما نیستند. هشت هنرمندی که آثارشان در نمایشگاه هست و خودشان در قید حیات نیستند و در جای دیگری به زیست‌شان ادامه می‌دهند. فکر کردیم بهترین تقدیر و تجلیل این است که نمایشگاه را به یاد آنها آغاز کنیم. دسترسی به آثار آنها هم کار آسانی نبود، پیدا کردن خانواده‌های بعضی از دوستان و گرفتن اجازه برای امانت گرفتن آثارشان دشواری‌ها و پیچیدگی‌هایی داشت که دوستان به‌دلیل محبت و اعتمادی که به من داشتند، همکاری کردند. خانواده عباس کیارستمی و داریوش مهرجویی خیلی کمک و همراهی کردند، بخصوص مونا مهرجویی که خیلی دیر ایشان را پیدا کردم و نزدیک به زمان چیدمان توانستم از آنها اثر بگیرم.
 
رفع سوءتفاهم‌ها با محک زیبایی‌شناسی
او در پاسخ به این سؤال که نمایشگاه سوی دیگر را بر چه اساسی چیدمان کردید، گفت: دو معیار وجود دارد؛ یکی انتخاب و دیگری چیدمان در فضای گالری. در زمینه انتخاب بیشتر حساسیت من این بود که آثار ارائه شده کیفیت خوبی داشته باشد و به‌لحاظ ارزش‌های تجسمی قابل دفاع باشد و شأن سینماگرها را حفظ کند. متأسفانه در سال‌های اخیر شاهد بودیم تعدادی از سینماگران از شهرت‌شان در جهت فروش آثار تجسمی‌شان استفاده کردند که متأسفانه آن آثار به لحاظ تجسمی و ارزش‌های زیبایی‌شناسی کیفیت قابل‌دفاعی نداشتند و حتی در استاندارد عرضه در نمایشگاه قرار نداشتند و این دوستان از بلیت شهرت‌شان استفاده کردند و در این زمینه دلخوری‌ها و سوء‌تفاهماتی در حوزه تجسمی در بین هنرمندان تجسمی به‌وجود آورد. گروهی از هنرمندان تجسمی گلایه داشتند که ما سال‌هاست کار می‌کنیم و به‌سختی می‌توانیم از گالری‌ها وقت نمایشگاه بگیریم، ولی دوستان سینماگر به دلیل شهرت‌شان به‌رغم آثار بی‌کیفیت‌شان زود وقت می‌گیرند و آثارشان را به قیمت بالا به فروش می‌رسانند، چون تعدادی بضاعت خرید آثار آنها را دارند و پز می‌دهند کار فلان هنرپیشه روی دیوار خانه ما است و مهم نیست آن اثر به لحاظ هنری چه کیفیت یا ارزشی دارد.
او ادامه داد: مجموعه معاصر سو دو طبقه دارد که هر دوطبقه به این نمایشگاه اختصاص پیدا کرده، چون به شکل استاندارد در هر طبقه یک نمایشگاه برگزار می‌شود، اما به دلیل کثرت هنرمندان و تعدد کارها به‌طور استثنا هر دو طبقه به این نمایشگاه اختصاص پیدا کرد. در چیدمان هم سعی کردیم در طبقه پایین کارهایی را که به لحاظ مدیا به‌هم نزدیک بودند، چیدمان کنیم و کارهایی که به لحاظ مدیا تا جای ممکن کنار هم قرار گیرند و طبقه بالا بیشتر به آثار پیشکسوتان، هنرمندان غایب و اساتید اختصاص یافت. در این نمایشگاه برای اولین‌‌بار است که مخاطب گالری در ایران می‌تواند یک اثر طراحی از جمشید مشایخی را از نزدیک تماشا کند، این اثر آقای مشایخی طراحی مدادی پرتره‌ای است از دوست و همکارش داوود رشیدی. آقای مشایخی این پرتره را طراحی کرده و به همسر آقای رشیدی خانم احترام برومند هدیه کرده‌اند که به‌خاطر لطف و اعتماد ایشان توانستم این کار را برای نمایش از ایشان امانت بگیرم. همین‌طور از آقای امیر نادری که سال‌هاست خارج از ایران فعالیت فیلمسازی می‌کند، یک اثر طراحی خودکاری وجود دارد.
 
حضور 33 هنرمند و اثرشان
بنکدار درباره تکنیک‌های مختلفی که در آثار دیده می‌شود نیز گفت: آثار ارائه شده در این نمایشگاه تکنیک‌های متفاوتی دارند. ما در این مجموعه طراحی، نقاشی، سرامیک و حجم داریم. مثلاً تکنیک آثار خانم آهو خردمند گواش است، نقاشی‌های پارسا پیروزفر با پاستل و اکریلیک است و آثار آناهیتا درگاهی با آکریلیک است، مدیاهای آثار متفاوت است و سعی شده غیر از عکس و ویدیو که نزدیک به خود سینماست، سوی دیگر تجسمی هنرمندان سینما به نمایش گذاشته شود. آثار پارسا پیروزفر که برای اولین‌بار در معرض نمایش عمومی قرار می‌گیرد هم نقاشی و هم حجم است یا دوست عزیز از‌دست‌رفته‌ام آتیلا پسیانی دو اثر حجم دیواری در این نمایشگاه دارد که با چوب، طناب، سیم و متریال بازیافتی کار شده است. تعدادی از هنرمندان دیگر مانند نازنین فراهانی که چهار اثر سرامیک دارد، برای اولین‌بار به نمایش درآمده‌اند. در مجموع 33 هنرمند در این نمایشگاه اثر دارند و من نهایت کوششم را کرده‌ام که نمایشگاه کاملی باشد.
بنکدار درباره اینکه از کجا متوجه فعالیت‌های هنری غیرسینمایی این هنرمندان شده هم گفت: از فعالیت عده‌ای در این سال‌ها اطلاع داشتم و در دوره چند ماهه پژوهش و با پرس‌و‌جو متوجه فعالیت دوستان و همکاران دیگرم شدم. مثلاً رویا افشار که دو اثر آبرنگ درجه یک از او در این مجموعه هست یا رضا بابک که مدتی است پیگیرانه نقاشی می‌کند یا پارسا پیروزفر که سال‌ها پیش برای اولین‌بار برای نمایشگاه انفرادی‌اش با یک گالری مذاکره کرده، اما به دلیل مشغله‌های سینمایی آن نمایشگاه برگزار نشده و این حسن اتفاق بود که با این نمایشگاه گروهی همراه دوستان سینماگرش بتواند برای اولین‌بار آثارش را به نمایش بگذارد.
 
هارمونی بین تجسمی و سینما
امیرشهاب رضویان کارگردان و فیلمنامه‌نویس، از سینماگرانی است که در حوزه تجسمی نیز فعالیت دارد و آثاری را در نمایشگاه سوی دیگر به نمایش گذاشت.
رضویان در گفت‌و‌گو با «ایران» درباره حضورش در این نمایشگاه گفت: امید بنکدار بانی برپایی این نمایشگاه شد و سینماگرانی را که در هنرهای تجسمی هم فعال بودند، به این نمایشگاه دعوت کرد، من هم 4 کار برای نمایشگاه آماده کردم که برای اولین‌بار به نمایش درآمد.
او درباره آثارش اینطور توضیح داد: آثارم برگرفته از نقاشی سنتی یعنی ترکیبی از مینیاتور، نقاشی قهوه‌خانه‌ای، پرده‌خوانی و حاشیه‌نویسی با خط نستعلیق است.
او نقاشی‌هایش را بیشتر تصویر‌سازی دانست و افزود: داستان‌ها را خودم نوشتم و تجربه شخصی‌ام از دو مقطع انقلاب و جنگ حدفاصل سال‌های 57 و 67 است. قصه‌ها را که نوشتم، بعد بر مبنایش کاراکتر و شخصیت ساختم و مثل پرده‌خوانی هر اثر روایتی دارد که داستان‌ها از یک‌جا شروع می‌شود و خاتمه می‌یابد.
این سینماگر درباره ترکیب خط و نقاشی در کارهایش گفت: در این نقاشی‌ها حاشیه‌نویسی با خطش الهام‌گرفته از کتاب‌های سنگی است؛ شاهنامه‌های چاپ سنگی هم همین‌طور است که حاشیه‌نویسی همراه با نقاشی است.
رضویان درباره اینکه نقاشی‌هایی که کشیده برگرفته از چه وقایعی در دوران زندگی‌اش بوده، اینطور بیان کرد: وقایعی که نقاشی کردم، یکی مربوط به نوجوانی و دیگری تجربه‌های مربوط به سال‌های جوانی‌ام است.
 وجه اصلی نقاشی‌ها قصه‌گویی است، طراحی‌اش معمولی و کودکانه است. من این شیوه نقاشی را از بچه‌ها یاد گرفتم.
این سینماگر درباره فعالیت‌های غیرسینمایی‌اش گفت: در زمینه تجسمی پوستر طراحی کردم و چند نمایشگاه نقاشی هم در ایران، امریکا، کانادا و آلمان برپا کردم. کارهای قدیمی که در زمینه نقاشی داشتم به‌صورت سیاه و سفید است، ولی آثاری که به نمایشگاه آوردم، رنگی است.
او درباره نقدی که به سینماگران درباره خلق آثار تجسمی دارند، گفت: هیچ قاعده و قانون و اصلی وجود ندارد، هر کسی هر کاری که دوست دارد، می‌تواند انجام دهد؛ مثلاً اگر یک خوشنویس فیلم بسازد چه اشکالی دارد یا یک فیلمساز خطاط باشد. به نظرم در یک شاخه‌ای از هنر که کار کنید، در شاخه‌های دیگر هم قطعاً راحت‌تر وارد می‌شوید.
مثلاً کسی که عکاسی می‌کند رابطه‌اش با نقاشی بهتر از کسی است که عکاسی نکرده و نقاشی می‌کند. سینماگر یا نوازنده خیلی راحت‌تر نقاشی می‌کند. آن چیزی که به نظرم عنصر مشترک بین همه هنرهاست، هارمونی و هماهنگی است.
رضویان در پاسخ به اینکه اهل گالری‌گردی است، گفت: اهل گالری‌گردی هستم و زیاد به گالری‌ها سر می‌زنم. گالری‌گردی و موزه‌گردی یکی از علاقه‌مندی‌هایم است.
 هر اثری جهان خودش را دارد
محمدعلی سجادی کارگردان، فیلمنامه‌نویس، تهیه‌کننده، تدوینگر، نقاش و نویسنده نیز در نمایشگاه سوی دیگر نقاشی‌هایش به نمایش درآمده است.
سجادی در گفت‌و‌گو با خبرنگار «ایران» درباره فعالیت‌های هنری غیرسینمایی‌اش گفت: من از کلاس دوم ابتدایی به شکل جدی جذب هنر نقاشیخط شدم و تا مدت‌ها خطاطی می‌کردم. بعد از آن از طریق نقاشی، به نقاشی متحرک گرایش پیدا کردم و در 13 سالگی، اولین فیلمم را با عنوان «کی از همه زرنگ‌تره» به شیوه پویانمایی ساختم.
او با بیان اینکه نقاشی در این 12 سال اخیر فایل مهمی در زندگی من شده است، افزود: از این جهت بسیار خشنودم، سبک نقاشی‌ام به دلیل اینکه تعلق خاطرم به سوررئالیسم و اکسپرسیونیسم و گاهی «اکسسوررئال» هست، ولی در کارهای مختلف رویکردها فرق می‌کند.
سجادی سبک نقاشی‌هایش در نمایشگاه سوی دیگر را نوعی فرا سوررئالیسم دانست و افزود: به‌طور یقین به تقسیم‌بندی سبک‌ها خیلی باور ندارم، چون رویاگونگی و رازوارگی را دوست دارم، بویژه در آثاری مثل سیاوشان و جمشید شاه جم که مبتنی بر اساطیر ایرانی است که در آنجا نیم‌نگاهی هم به نگارگری ایرانی داشتم. هر کاری به نظر من جهان خودش را دارد و نمی‌شود چیزی را به آن دیکته کرد و استبداد رأی را آورد که همه آثار یا موضوعات را با یک لحن پیش ببری.
 
تأثیر تفکر فیلمسازی بر نقاشی
این کارگردان و نویسنده درباره تأثیر تفکری که در فیلمسازی دارد و آیا آن را در حوزه تجسمی هم دنبال می‌کند، اظهار کرد: طبیعی است من یک آدم هستم در فیلمسازی شیوه‌ها، روش‌ها و ابزارهای مختلف استفاده می‌کنم و در نقاشی هم با ابزار دیگر کار می‌کنم، ولی اینها هر دو سویه‌هایی دارند که جانمایه‌اش مشترک است.
سجادی با ابراز خشنودی از اینکه نمایشگاه سوی دیگر توسط سینماگرانی برپا شده که فعالیت‌های تجسمی دارند گفت: من خشنودم که دوستان و همکاران من در حوزه سینما دستی در هنرهای تجسمی دارند و به گونه دیگر خودشان را ابراز کردند این اتفاق خیلی خوب است و از دیدن کارهای هنری غیرسینمایی همکارانم خیلی لذت بردم.
سجادی در پاسخ به این سؤال که شباهت و تفاوت کار در نقاشی و سینما چیست پاسخ داد در یک جمله نمی‌توانم بگویم سینما و نقاشی چه تفاوت‌هایی دارند، اما هر دو در یک چیز مشترک هستند، آن هم عنصر نقاشی است. در سینما با ابزار و ادوات و دوربین و عوامل انسانی پیش می‌رود، اما در نقاشی تماماً خودتان هستید و یک قلم و بوم با تفاوت شیوه کار اثر کشیده می‌شود، اما من وقتی نقاشی می‌کشم، آزادی بیشتری دارم تا وقتی که در سینما فیلم می‌سازم، برای همین بیشتر نقاشی می‌کشم.
او درباره نقدهایی که به حضور سینماگران در فضای تجسمی می‌شود، ابراز داشت: طبیعتاً هر کسی برای برخورد با هر اثر آزاد است، نقد ایرادی ندارد، البته نقدی که ما را به حاشیه نبرد. متأسفانه در فضایی زندگی می‌کنیم که متن توسط حاشیه بلعیده شده است، این نقد در همه‌جا به چشم می‌خورد و مختص عرصه هنر نیست، این دلیل نمی‌شود کسی که مشهور است نباید وارد کار هنری شود؛ سینماگرانی هستند که در کارهای تجسمی هم موفق هستند و نقاشی‌های‌شان در حد برپایی نمایشگاه است و در مقابل کسانی هم هستند که به‌واسطه شهرت‌شان با اینکه نقاش نیستند، به اعتبار سینما نمایشگاه برپا می‌کنند.
سجادی درباره اینکه آیا قصد برپایی نمایشگاه انفرادی در آینده را دارد نیز گفت: بله چهار سری کار برای برپایی نمایشگاه آماده دارم که منتظرم شرایطش پیش بیاید، اما در این فضای نابسامان نمی‌دانم چه خواهد شد. فعلاً عجله‌ای برای برپایی نمایشگاه از کارهایی که در این 10 سال انجام دادم، ندارم.
 
سینماگران محدود به هنر هفتم نیستند
امیرحسین صدیق بازیگر از جمله هنرمندانی است که در کنار فعالیت‌های تلویزیونی و سینمایی، در زمینه مجسمه‌سازی هم فعال است و تا به حال در چندین نمایشگاه گروهی شرکت کرده است.
صدیق در نمایشگاه سوی دیگر سه اثر حجم را به نمایش گذاشته و درباره علاقه‌مندی‌اش به هنر مجسمه‌سازی به خبرنگار «ایران» گفت: بیش از 20 سال است که کار حجم می‌کنم و تا به حال در چهار نمایشگاه گروهی شرکت کرده‌ام، اما هنوز نمایشگاه انفرادی نداشته‌ام. اولین نمایشگاه گروهی‌ام به آشنایی با دوست عزیز مجسمه‌سازی به نام ایلخان برمی‌گردد. او همیشه اصرار داشت مجسمه‌هایی را که ساخته‌ام، به نمایش بگذارم تا دیده شوند و یک‌بار یکی از کارهایم را که تازه تمام شده بود، از زیر دستم کشید و در یک نمایشگاه شرکت داد! الان بعد از چند سال به این نتیجه رسیدم که خوب است انرژی این مجسمه‌ها در خانه‌های افراد دیگر پخش شود و فقط خانه خودم پر از کارهای حجمم نباشد. در میان اقوام مادری، هنرمندان کم نبودند. دایی مادرم در نیشابور مجسمه‌ساز، نقاش و بازیگر معروفی بود به نام مصطفی جهانشیری که در جوانی از دنیا رفت و شاید ژن هنر از خانواده مادری به من منتقل شده باشد. من از 18 سالگی کار حجم را به شکل خودآموخته شروع کردم و از چهار سال پیش آثارم را در فضاهای نمایشگاهی به نمایش گذاشته‌ام. حجم‌هایی که کار کرده‌ام، متریال متفاوتی دارند: از سنگ، برنز، چوب، گچ و پاپیه ماشه و تقریباً از همه متریال‌های مجسمه‌سازی استفاده کرده‌ام.
او درباره اینکه چه رویکردی در مجسمه‌سازی دارد، گفت: علت حضورم در این نمایشگاه، شناخت قبلی و همکاری با امید بنکدار بود. ایده امید بنکدار به‌عنوان کیوریتور (گردآورنده) نمایشگاه سوی دیگر خیلی جذاب بود: معرفی هنرمندان سینماگری که به‌صورت دلخواسته و گاه در خفا در حوزه هنرهای تجسمی فعالیت می‌کنند. متأسفانه در سال‌های اخیر حواشی زیادی برای سینماگرانی که نمایشگاه تجسمی داشتند، ایجاد شده است و اغلب مورد نقدهای تندی قرار گرفتند. رویکرد من در این نمایشگاه همراه با ایده امید بنکدار این بود تا نشان دهیم هنرمندانی که در سینما و تلویزیون فعال هستند، اگر در فضای تجسمی کار می‌کنند، می‌توانند رویکرد شخصی و آثار قابل‌دفاعی داشته باشند و الزاماً همیشه دغدغه‌شان برگزاری نمایشگاه نیست. من معتقدم کسی که در هنر هفتم کار حرفه‌ای می‌کند (چه در مقام بازیگر، کارگردان و بقیه عوامل)، باید نسبت به شش هنر دیگر اشراف کافی داشته باشد. از نقاشی و ادبیات گرفته تا بقیه هنرها تا بتواند هنر هفتم را به بهترین شکل و با مناسب‌ترین کیفیت ارائه کند. حجم‌هایی که از من در این نمایشگاه به نمایش درآمده، در رابطه بامحیط زیست است و علت آن علاقه زیادی است که به حیوانات دارم. این علاقه از کودکی من آغاز شد. پدرم شکارچی بود، به همین خاطر من از کودکی از نزدیک با حیوانات، با آناتومی آنها و شیوه حرکت‌شان آشنا بودم. به‌واسطه طراحی از حیوانات در طول سال‌ها و طراحی‌هایی که برای کارهای عروسکی خودم و تمرین‌هایی که برای بررسی فیزیک و رنگ‌شناسی همه حیوانات و ساخت عروسک‌های پروژه کلیله و دمنه خانم مرضیه برومند کردم و به‌خاطر علاقه و مطالعات شخصی خودم، با آناتومی حیوانات آشنایی داشتم. یک سردیس شیر، یک تندیس قوچ و یک گاو از جنس برنز را برای نمایشگاه سوی دیگر ساختم.
 
معاشرت فرهنگی با سینماگران مشهور
صدیق افزود: من زمانی گلخانه‌ای داشتم و آنجا را تبدیل به کارگاه مجسمه‌سازی کردم و این کارگاه موقعیتی شد تا کنار دوستان و همکارانی مثل حمید جبلی و شاهرخ فروتنیان به کار حجم بپردازیم و معاشرت فرهنگی کنیم و از تجربیات همدیگر بیاموزیم. من از فضای کار بازیگری که پرتنش و بااسترس است، به مجسمه‌سازی به‌عنوان یک هنر انفرادی که آرامبخش است، پناه می‌برم. اگر بخواهم بگویم کارهایم چقدر تحت‌تأثیر بازیگری است، مطمئناً این 30 سال در بخش حرفه‌ای در سینما و تلویزیون بازیگری باعث شده نگاه دیگری در مجسمه‌سازی داشته باشم، اما تلاش کرده‌ام سبقه‌ای را که در کار بازیگری دارم، هیچ‌وقت در مجسمه‌سازی دخیلش نکنم.
این بازیگر که از فضای تجسمی دور نیست، گفت: در این چند سال اخیر خیلی نمایشگاه رفتم و دعوت شده‌ام و سعی کردم نمایشگاه‌های مهم را از دست ندهم و با فضای هنرهای تجسمی امروز بیگانه نیستم. به نظرم نمایشگاه سوی دیگر خیلی نمایشگاه غنی و قابل بالیدن است و در این نمایشگاه آثار همکاران سینماگری است که از دست داده‌ایم، مثل مرحوم عباس کیارستمی یا شاهرخ غیاثی حتی بعضی از دوستان خط‌خطی‌های خانگی‌شان را آورده‌اند که چقدر قوی و پخته و درست است. بسیاری اوقات متأسفانه به نمایشگاه‌های هنرمندان معروفی می‌روم که در آن اثری را نمی‌بینم که چشم و دل و روحم را ذره‌ای نوازش دهد. نمایشگاه سوی دیگر بشدت قابل دفاع و محترم است و در زمینه هنرهای تجسمی فراتر از اسامی بزرگی است که در عرصه سینما و تلویزیون فعال بودند.

 

صفحات
آرشیو تاریخی
<
۱۴۰۳ بهمن
>
ش
ی
د
س
چ
پ
ج
۲۹ ۳۰ ۱ ۲ ۳ ۴ ۵
۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ ۱۱ ۱۲
۱۳ ۱۴ ۱۵ ۱۶ ۱۷ ۱۸ ۱۹
۲۰ ۲۱ ۲۲ ۲۳ ۲۴ ۲۵ ۲۶
۲۷ ۲۸ ۲۹ ۳۰ ۱ ۲ ۳
۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰
شماره هشت هزار و ششصد و شصت و شش
 - شماره هشت هزار و ششصد و شصت و شش - ۱۱ بهمن ۱۴۰۳
۱۵