۷ دلیل در دفاع از ۴۷۰ روز مقاومت
ادامه از صفحه اول
توافق با مجری طوفانالاقصی: یکی از دستاوردهای راهبردیای که به آن کمتر توجه میشود، تن دادن رژیم صهیونیستی و نتانیاهو در توافق با مجری طوفانالاقصی است. یکی از موضوعاتی که از ابتدای جنگ در محافل اطلاعاتی، امنیتی و اندیشکدههای اسرائیل بسیار حول آن بحث میشد، بازدارندگی حول ایده طوفانالاقصی بود و این محافل صهیونیستی راه اول آن را نابودی کامل حماس و رهاسازی وضعیت در یک بنبست میدانستند. اما صرف توافق با طرف مجری طوفانالاقصی، بزرگترین شکست راهبردی تلآویو است و تکرار آن را همیشه ممکن نگه میدارد.
آزادی اسرا پس از 13 سال بنبست: در پیام 7اکتبر محمد ضیف، یکی از اهداف عملیات آزادی اسرا نام برده شده بود. بحث اسرا جزو مسائل بسیار حیاتی و مهم برای فلسطینیها است و آن را یک تعهد جدی حول پیگیری و آزادی آنان بر دوش خود میدانند. حماس از سال 2011 که توافق شالیت اتفاق افتاد، 4 اسیر را نزد خود نگه داشت و بارها با سران اسرائیلی برای تبادل مذاکره کرد اما آن 4 اسیر به فراموشی سپرده شده بودند. یک هدف 7 اکتبر شکستن بنبست آزادی اسرا بود. تعهد به آزادی در ادبیات رهبران حماس همچنان پابرجاست و هر هزینهای را برای این اتفاق مشروع میدانند. جامعه فلسطینی آزادی اسرا را همردیف آزادی خاک میداند. آیا کسی از شما میپرسد که برای آزادی خرمشهر تا چه میزان شهید منطقی است؟
نجات مسجدالاقصی و نظم جدید منطقهای: مسأله مهم دیگر در سنجش 7 اکتبر و تصمیم به اجرایی شدن طوفانالاقصی، تصویر و درک از وضعیت قبل از هفتم اکتبر است.
از مجموعه سخنرانیها، اشارات و تحلیلهای مختلف رهبران و تصمیمگیران محور مقاومت اینگونه برداشت میشود که محور صهیونیستی-امریکایی در حال اجرایی کردن نظمی جدید به منظور پایان بخشیدن به مسأله فلسطین و محور مقاومت بودهاند. به گونهای که طرحهای عملیاتی حمله به غزه، تخریب مسجدالاقصی و حمله به لبنان در کنار ترور رهبران حماس و حزبالله نهایی و در شرف اجرا بوده است. در این نگرش 7 اکتبر یک پیشدستی برای عدم تحقق نقشه بزرگ دشمن و خنثیسازی طرح جدید منطقهای بود که هیچ جایگزینی نداشت.