عوامل «سوجان» در گفتوگو با «ایران» از تجربه حضور در این سریال گفتند
ملودرامی عاشقانه از دل تاریخ ایران
عاشقانه «سوجان»، ملودرامی به کارگردانی حسین تبریزی، مجموعهای درام و خانوادگی با رویکردی جامعهشناسانه است که تحولات اجتماعی و سیاسی ایران در قرن معاصر را با محوریت زن ایرانی و اهمیت نهاد خانواده به تصویر کشیده است. قصهای که روایتگر دوران مختلف زندگی شخصیت «سوجان» قصه بوده و به بخشهایی از تاریخ معاصر گیلان و وضعیت تاریخی، سیاسی و اجتماعی آن دوران اشاره دارد. به گفته «مهرداد ضیایی» بازیگر سینما و تلویزیون که به ایفای نقش «قربان» در این سریال پرداخته است، «داستان سوجان با زمینه ای تاریخی و اجتماعی به اواخر دهه چهل پرداخته است یک زمینه تاریخی -اجتماعی دارد که در آن به اواخر دهه چهل و اوایل دهه پنجاه شمسی پرداخته شده که در آن یک انقلاب فرمایشی همراه با جبر، از سوی شاه، با زمینههای خارجی اتفاق میافتد که بیشتر طبقه متوسط مخاطب آن بودهاند، اما در ادامه این اتفاقات به طبقات فرودست و بخش روستایی جامعه ایران نیز کشیده شده و این «انقلاب سفید» همزمان میشود با دلارهای نفتی که در اوایل دههپنجاه به کشور سرازیر شده و زمینهساز فسادی بزرگ از دل این نفتفروشی میشود. این ازدیاد یکباره دلارهای نفتی و امکاناتی که قرار بوده به طور بالقوه با آن همراه باشد، تبدیل به رانت میشود؛ چرا که نظام استبدادی همیشه رانتپرور است. بنابراین نظام استبدادی شاه نیز فارغ از این مسائل نبود. داستان سوجان نیز در چنین بستر اجتماعی و تاریخی میگذرد و شخصیتهای داستان به این ترتیب تعریف میشوند.»
معصومه غفاری
روزنامه نگار
اقلیم و جغرافیای مشترک «سوجان»
و «پس از باران»
«حسین تبریزی» کارگردان سریال سوجان در گفتوگو با «ایران»، در توضیح چگونگی روند ساخت سریال سوجان، با بیان این مطلب که این مجموعه تلویزیونی از سوی معاونت استانها به من پیشنهاد شد، میگوید: زمانی که فیلمنامه را خواندم با فضای ترسیمی متفاوتی روبهرو شدم و «سوجان» به نظرم یک ملودرام عاشقانه آمد که جای خالیاش در رسانه ملی حس میشد.
تبریزی با اشاره به اینکه حرکت به سمت فیلمها و داستانهای عاشقانه در کارنامه کاریاش کمتر رخ داده، بیان میکند: در سوجان به نقش مادر، در خانواده توجه ویژهای کردیم و ناگفته نماند که این مهم انگیزه ویژهای در جهت ساخت این سریال برای من بود. تنها کاری که ما در فیلمنامه داشتیم، پرداخت بیشتر به شخصیتها و بُعد و عمق دادن به آنها بود. نگاه اصلی خود من به عنوان سازنده کار این بود که مخاطبم را درگیر کنم و حداقل این اجازه را به او ندهم که کانال تلویزیون را عوض کند. بر این اساس، بیشتر، نگاه عام را ملاک خودم قرار دادم که با هر گویش و لهجهای که جلو میرویم، آن فراگیری را از کار نگیرم و بتواند از مرزهای بومی و اقلیتی فراتر برود.
وی افزود: وقتی نویسنده کاری را مینویسد به اجرای آن فکر نمیکند؛ در نتیجه من فیلمساز وظیفه دارم که از آن محتوا حراست کنم و پرداختی را انجام دهم که حق مطلب را ادا کنم. خوشبختانه این اتفاق در «سوجان» افتاد. هیچکاری نیست که ضعف نداشته باشد و من هم به ضعفهای «سوجان» واقفم. اما باید در نظر گرفت که ساخت سریال در معاونت استانهای صداوسیما، که یکی از فقیرترین معاونتهاست، با چالشهای فراوانی همراه است.
او در خصوص ادعای شباهت این سریال به مجموعه «پس از باران» به کارگردانی سعید سلطانی که سالها قبل از تلویزیون پخش شد، اظهار میکند: پس از باران یک سریال عالی و ماندگار در ذهن مخاطب است، اما از نظر من تنها ویژگی مشترک سوجان و پس از باران اقلیم و جغرافیای مشترک است. قصه ما و پس از باران بسیار متفاوت از هم است؛ البته برای من بسیار موجب افتخار است که با یک کار خوب ما را مقایسه میکنند. اما این مقایسه زیاد موجب میشود تا ارزش کار و عوامل هر دو فیلم کم شود. شاید سوجان بهانهای برای یادآوری یک کار خوب باشد.
تبریزی میافزاید: برخی میگویند سوجان خیلی کند است، اما واقعیت این است که زمان روایت قصه باید به آرامی پیش برود. ما در این کار به مخاطب قصهدوست توجه و سعی کردیم روایتها، مخاطب را به زندگی نزدیک کند. از طرفی سعی بر این بود مخاطبعام را در نظر بگیریم و بهانه آشتی میان مردم و رسانه ملی شویم.
این کارگردان در خصوص انتخاب بازیگران سوجان، تصریح میکند: در این کار از حضور بازیگران گیلانی، در کنار بازیگران مطرح و نامآشنا استفاده کردیم. این کار قرار نبود فقط در گیلان پخش شود، به همین خاطر از تلفیق بازیگران استفاده کردیم و زیاد به گویش گیلانی نپرداختیم. تعدادی از نقشهای اصلی را به بازیگران ملی دادیم و برای بخشی از نقشها هم به استعدادهای شگرف گیلانی روی آوردیم که بسیار عالی درخشیدند. بازیگران گیلانی پتانسیل کار را دوچندان کردند و از بازیگران مطرحتر کار چیزی کم نداشتند. با توجه به قصه سعی کردیم انتخابهایی داشته باشیم که ملموس برای مخاطب باشد و حس و ریشه را درک کند.
سوجان گیسوی بافته شده سه نسل از زنان
از دل تاریخ
«بهمن دان»، بازیگر سینما و تلویزیون که این روزها در کنار ایفای نقش در سریال سوجان در فیلم سینمایی «بالاچ» به تهیهکنندگى رضا شریفالدین و کارگردانى محمود دینى نیز نقشآفرینی کرده است، در گفتوگو با «ایران»، میگوید: داستانهای معاصر و کارهایی که میتواند برگی از تاریخ معاصر ما باشد، برایم از جذابیت بالایی برخوردارند، بنابراین طبیعتاً از ایفای نقش در آنها استقبال میکنم. بنابراین از حضور در سریال سوجان که به سه دوره تاریخی کشور پرداخته و بخش اول آن متعلق به سال ۱۳۰۳ است که به دوران رضاخان و خان و خانبازی آن دوران پرداخته است، استقبال کردم. در ادامه با توجه به اطلاعاتی که از تاریخ محلی شمال ایران و شناختی که از «حسین تبریزی» داشتم در سال ۱۴۰۱ پیشنهاد ایفای نقش در این سریال از سوی او را پذیرفتم تا نقش خان در سالهای ۱۳۱۰ را بازی کنم.
دان در تشریح این سریال، با بیان اینکه «سوجان» یکی از کارهای بسیار خوب ساخته شده در تلویزیون پس از سالهاست، گفت: تبحر آقای تبریزی، لوکیشن خوب و حضور عوامل حرفهای، توانسته است پس از مدتها بیش از 50درصد مخاطبان تلویزیون را به تماشای خود بنشاند. در سوجان شاهد دیالوگ قصهگونه ثریا قاسمی از سالهای دور تا کنون هستیم، روایتی که نسلهای گوناگون و اتفاقات و حوادث آن دوران را به خوبی به یکدیگر گره میزند، هرچند در این میان نمیتوان تأثیر موسیقی، نور و قاببندی انجام شده در جذابیت کار را نادیده گرفت.
وی در خصوص قصهپردازی و ایفای نقش خود در سوجان، عنوان میکند: در سالیان دور افرادی بودند که یک روستایی را به تملک خود درمیآوردند و برای اینکه بتوانند به مردم آن مناطق حکمرانی کنند، دست به هر کاری میزدند. من نیز در نقش جوانی خان در این سریال همکاری داشتم و به نظرم به خوبی توانستم نقش یک خان قلدر را که خانواده و روستای تحت سلطهاش را به خوبی مدیریت میکند بازی و با ایفای نقش در آن محیط، به واقع زیستن در سالهای ۱۳۱۰ را تجربه کنم.
وی با اشاره به تنوع حضور بازیگران در گروههای سنی مختلف در این سریال، اظهار میکند: «سوجان گیسوی بافته شده سه نسلی است که در این سریال به خوبی کنار یکدیگرایفای نقش کرده و هر کدام به خوبی سرجای خود نشستهاند.» به نظرم انتخاب بازیگران در این سریال با دقت رقم خورده و به دلیل حضور پرافتخار ثریا قاسمی، بهزاد فراهانی، سیما تیرانداز و دیگر دوستان هنرمند هم دوره ایشان در کنار حضور هنرمندان جوانتر که شاید اولین تجربه کاری خود را در این سریال داشتهاند یک اتفاق خوب و جذاب را شاهدیم.
دان با اشاره به حواشی اخیر میان نمایش خانگی و تلویزیون، بیان میکند: امیدواریم ساخت سریالی چون سوجان بتواند بهانهای باشد برای آشتیکنان میان مخاطبان تلویزیون با رسانهملی که برای زمانی هر چند کوتاه آنها را با اشتیاق به تماشای آثارش فرابخواند.
این هنرمند، تأکید میکند: یادمان باشد زمانی که کشوری در حال توسعه باشد، رسانه نیز ناگزیر پابهپای سایر تحولات بهروز خواهد شد، بنابراین منطقی است که نمایش خانگی و تلویزیون با همکاریهای مشترک شرایطی را فراهم کنند تا هنرمندان از تمام اقشار سنی در این فضا به فعالیت بپردازند و اینگونه نشود که خواسته یا ناخواسته شکاف ایجاد شده میان این دو پلتفرم، سبب کنارگذاشته شدن برخی از هنرمندان پیشکسوت از این عرصه شود. هرچند با توجه به متفاوت بودن قوانین حاکم بر دو فضای تلویزیون و نمایش خانگی که یکی از سوی بخش خصوصی و دیگری با بودجه کشوری تأمین هزینه میشود، طبیعتاً تفاوت دیدگاههایی وجود خواهد داشت... بنابراین چنان که همکاری میانشان شکل گیرد درست است، اما اینکه در جایی نسبت به هم زاویه داشته باشند نیز طبیعی خواهد بود.
به گفته این بازیگر سینما و تلویزیون، درست این است که کارگردانان و تهیهکنندگان جوانتر، در کنار دعوت و حمایت از هنرمندان جوان، پیشکسوتان این عرصه را نیز فراموش نکنند، چرا که در غیر این صورت، کارها زیبایی و جذابیت لازم را نخواهد داشت.
روایت فصلی نو در تلویزیون با سوجان
«رضا توکلی» بازیگر و کارگردان سینما و تلویزیون نیز با «ایران» به گفتوگو نشسته و در خصوص سریال سوجان، میگوید: این سریال یک اتفاق درست در عرصه فیلمسازی است که به واسطه آن فصلی دوباره در این حوزه آغاز شد.
توکلی میافزاید: حدود سهسال قبل قرار بود به پیشنهاد آقای تبریزی میان نقشهای خسرو، اسکندر و اسفندیار یکی را به انتخاب خودم بازی کنم، که به دلیل وجود برخی مشکلات شخصی این کار در زمانی متوقف شد... اما زمانی که مجدداً کار به مرحله تزریق بازیگران جدید رسید، مجدداً آقای تبریزی پیشنهاد داد تا در این کار ایفای نقش کنم. زمانی که در خصوص قصهپردازی سریال با او صحبت کردم، متوجه شدم که ماجرای آن کاملاً واقعی بوده و اتفاق افتاده است... و در ادامه آقای حسنپور نویسنده اثر، به خوبی آن را به رشته تحریر درآورده و با بازنویسی آقای تبریزی بهترین شکل ممکن را برای ساخت به خود گرفته است.
وی با تأکید بر اینکه نقشآفرینی در آثار نیازمند خلق اثر است، عنوان میکند: خلق اثر از سوی بازیگر ممکن نخواهد شد مگر اینکه پای عشق و علاقه در میان باشد. به باور او نیاز حوزه فیلم و فیلمسازی ما توجه ویژه به فرهنگ بومی کشور است تا اجازه ندهیم این میراث عظیم فراموش شود... حالا در نظر بگیرید که سوجان همزمان در تلویزیون و سایر پلتفرمها در دسترس مخاطبان قرار بگیرد، که در این صورت قطعاً بازتاب گستردهتری میان مخاطبان خواهد داشت... چرا که من نیز در جایگاه تماشاگر ترجیح میدادم این سریال همزمان در نمایش خانگی نیز پخش شود تا حتی با تقبل هزینه بتوانم در فرصت مناسب و دلخواه به تماشای آن بنشینم. حالا این سؤال مطرح است که چرا باید چنین فرصتی از تماشاگر گریزپایی که با تلویزیون ارتباط چندانی ندارد گرفته شود؟
توکلی در خصوص میزان استقبال مخاطبان از سوجان، اظهار میکند: این روزها وقتی بهعنوان یک بازیگر در محافل مختلف حاضر میشوم، میبینم که این اثر بهخوبی جای خود را در قلب مخاطبان باز کرده است، چراکه بازیگران این اثر بدون هیچ ادعایی، با عشق و علاقه قلبی به ایفای نقش در آن پرداختهاند و با درنظر گرفتن اینکه برای بسیاری از آنها سوجان اولین تجربه کاری است، میبینیم که در آن بسیار خوشدرخشیدهاند، که نشان از تبحر کارگردان، در انتخاب درست بازیگران است، اتفاقی که پس از پانزده سال در تلویزیون رخ داده و ضروری است که تداوم پیدا کند.
این بازیگر و کارگردان سینما و تلویزیون، ادامه میدهد: با توجه به تنوع قومیتها در کشور و وجود اقوامی مانند قوم بختیاری و با در نظر گرفتن آداب و رسوم مختلف که مملو از افسانهها، داستانها و قصههای بیشماری از دوران تاریخی مختلف کشور است، نیاز به توجه و پرداختن به این گنجینههای گرانقدر فرهنگی احساس میشود.
توکلی میگوید: تماشاگران و مخاطبان ایرانی، بینظیرترین، صبورترین و نجیبترین مخاطبان جهان هستند؛ بینندگانی که با وجود تمام کاستیها، باز هم وفادارانه گروههای مختلف را در شرایط گوناگون همراهی کردهاند، اما در نهایت کملطفی تلویزیون در ساخت آثار باکیفیت و مناسب ذائقه آنها، زمینهساز قهرشان شده و این تماشاگران پراحساس شاعرمسلک، در تولید آثار فرهنگی دلخواهشان از سوی مسئولان، مورد کملطفی قرار گرفتهاند.
توکلی میگوید: همه جای دنیا، حتی در «هالیوود» جایگاه ویژهای برای هنرمندان پیشکسوت و مسن قائل هستند و در نهایت قدردانی و محبت از آنها برای حضور در آثار تولیدی دعوت میکنند، چرا که میدانند آنها بخشی از خاطرات و نوستالژیهای مخاطبان هستند که نباید فراموش شوند. اما متأسفانه نگاه در ایران نسبت به پیشکسوتان رنگ باخته و شاید رو به فراموشی است. چرا باید هنرمندان پیشکسوت ما با وجود سالها فعالیت در این عرصه بیکار باشند و هشتشان گرو نهشان باشد... این مشکل شخصی من نیست، چرا که به لطف خدا زندگیام به خوبی اداره میشود؛ این مسأله دوستان سالهای دور من در عرصه فرهنگ و هنر است که حالا با کملطفی بیشازپیش، از سوی تهیهکنندگان و کارگردانان چه در تلویزیون و سینما و چه در نمایش خانگی روبهرو هستند و هربار که در مصاحبههایم به دغدغه دوستان همصنف خود اشاره کردهام، به ضرر خودم تمام شده. برای رفع این مهم نیاز است تا توجه ویژهای، بخصوص از سوی تلویزیون برای رفع آن صورت گیرد.
او ادامه میدهد: یکی از دوستان هنرمند پیشکسوت ما میگفت که من عمرم را پای تلویزیون گذراندم و اینها همه فراموش شد و از یاد رفت... آیا جواب من بعد از این همه سال زحمت و تلاش در تلویزیون باید این باشد؟ توکلی بر این اعتقاد است که سلبریتیپسندی بلای جان این روزهای هنر و هنرمندان ما شده است؛ هنرمندانی که سالهای عمر خود را پای هنر و فرهنگ این کشور وفادارانه ایستادهاند، اما در نهایت تأسف مسئولان فرهنگی ما نسبت به آنها بیوفا هستند. بنابراین درخواست من از وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی این است که عدالت را در حق تمامی هنرمندان برقرار کند و شرایطی را فراهم سازد تا افرادی که در این عرصه دستی در آتش دارند، با دیدن رزومه کاری این عزیزان هنرمند، کاری کنند تا آنها بتوانند از عهده هزینهها و مخارج زندگیشان بربیایند.
قصهپردازی و کارگردانی قوی سوجان
«سیما تیرانداز» بازیگر تئاتر و تلویزیون نیز در ادامه این گفتوگو از بازی در سریال «سوجان» گفته و عنوان میکند: قصهپردازی و کارگردانی قوی و حرفهای سوجان دلیل حضور او در قاب تلویزیون است. این روزها جنس ارتباط رسانه با مخاطبان به گونهای دیگر شده است، چرا که وجود ماهواره، نمایش خانگی و... شرایط را به شکلی رقمزده که چارهای جز پذیرش آن از سوی رسانهملی نمیماند. تلویزیون برای بازگشت به اوج محبوبیت خود در بین تماشاگران و مردم باید تغییرات به وجود آمده در دنیای هنر را بپذیرد و با تغییر سیاست، محدودیتها را از سر راه هنرمندان بردارد؛ چرا که نمیتوان با قاعده و قانون چند دهه قبل کارها را پیش برده، از آنها پیروی کرد و حتی آن را به هنرمندان تحمیل کرد که در غیر اینصورت سیاست تلویزیون محکوم به شکست خواهد بود.
سریالی زنمحور
«زهرا جهرمی» دیگر بازیگر سوجان که میتوان در رزومه کاریاش، سریال همسرایی، صبح آخرین روز و سریال موچین در نمایش خانگی را دید، این روزها در نقش «طلا» دختر معلول این اثر نقشآفرینی کرده و در گفتوگو با «ایران» از چگونگی همکاریاش با حسین تبریزی میگوید.
جهرمی میافزاید: همزمان در دو نقش، پشتصحنه و جلوی دوربین، در سریال سوجان فعالیت داشتم که در ادامه قرار شد نقش «طلا» دختر معلول سریال را نیز ایفا کنم. از آنجایی که من سالها با مادر معلولم زندگی کردهام، باعث شد تا ایفای نقش طلا، با تمام سختیهایش برایم آسانتر شود. در ادامه با توجه به تعدد بازیگران تازهکار حاضر در سریال، به عنوان بازیگردان اثر نیز در کنار سایر عوامل شروع به همکاری کردم. جهرمی با بیان اینکه سوجان یک سریال زنمحور است، عنوان میکند: در این سریال تلاش شده تا توانمندی زنانه و اولینهایی که برای این زنان رقمخورده، در سه دوره تاریخی به نمایش گذاشته شود.
بــــرش
خاطره خوش با حسین تبریزی
بهزاد فراهانی، هنرمند پیشکسوت کشورمان با «ایران»، درباره حضورش در مجموعه تلویزیونی «سوجان»، میگوید: خاطره خوش همکاری با آقای «حسین تبریزی» و بویژه حضور ارزشمند خانم «ثریا قاسمی» در این مجموعه تلویزیونی، باعث شد دعوت برای حضور در سریال جدید این کارگردان یا همان «سوجان» را بپذیرم. برای اولینبار بود که کل فیلمنامه را نخواندم، بلکه فقط نقش و تمام سکانسهایی را که به اول و آخر نقش من در این مجموعه مرتبط بود، خوانده و احساس کردم نقشی است که میخواهم آن را اجرا کنم.
بــــرش
عاشقانه سوجان
«مهرداد ضیایی»، بازیگر تلویزیون و سینما در گفتوگو با «ایران» درباره سوجان، میگوید: «در این سریال ما نمونه یک آریستوکرات استخواندار را میبینیم یعنی «جفرودی» سناتور که متعلق به اواخر حکومت رضاخان بوده و کل دوره پهلوی را دیده است و در ادامه یک آدم تازهبهدوران رسیدهای داریم که موج این دلارهای نفتی و همزمانی آن با انقلاب سفید، زمینهساز پرورش افرادی مانند او شده که در ابتدا آریستوکرات استخواندار نیستند و به سرعت میخواهند از هیچ چیز به همه چیز برسند، بدون اینکه هیچ زمینه فرهنگی یا اخلاقی داشته باشند؛ نمونه آن نقش «قربان» در سریال «سوجان» است که من به ایفای نقش آن پرداختهام. اتفاقی که در مملکت ما بارها و بارها افتاده است و نتیجه آن چیزی نبوده جز فروپاشی اجتماعی و سیاسی. داستان سوجان نیز در چنین بستر اجتماعی و تاریخی میگذرد و شخصیتهای داستان به این ترتیب تعریف میشوند.»
به گفته وی، نمونه دیگری که در این سریال بتوان آن را با همین منظر تعریف کرد، خود خسروخان است؛ خانی که با زدوبند در روستا، خان شده و قدرتش ربطی به نظام فئودال ریشهدار سنتی در ایران ندارد و در حقیقت یک خان تقلبی است. بنابراین آن اخلاقیات اربابی را نیز ندارد... و به دروغ میگوید مردم هجوم میآورند به روستا تا اینجا آباد شود و اسم خرابی جنگلهای گیلان را میگذارد آبادی... جملهای که تا همین حالا ادامه دارد و خرید و فروش طبیعتی که جز خرابی منابع طبیعی چیزی به همراه نداشته است.