درباره نوزدهمین دوره جشنواره تئاتر مقاومت

جشنواره‌ای به وسعت تمام ایران

محمدحسن خدایی
منتقد تئاتر


سال‌ها از پایان جنگ ایران و عراق گذشته و نهاد اجتماعی تئاتر، بیش از گذشته نسبت به آن دوران تاریخ‌ساز دچارانفعال و مشمول زمان شده است. در نتیجه «تئاترمقاومت»در کلیتش چندان که باید در این سال‌ها نتوانسته آثار ماندگاری تولید کند تا دریچه‌ای خلاقانه باشد برای مناسبات پر فراز و نشیب آن دوران جهاد و شجاعت. به هر حال، پایان هر جنگی مقدمه‌ای است برای بدل شدن جنگ به امری تاریخی و امکان روایتگری‌اش. این قضیه در رابطه با دوران هشت سال دفاع مقدس هم صدق می‌کند، اما نکته اینجاست که برای بسیاری ازهنرمندان این عرصه، مواجهه با حوادث جنگ به مثابه امر تاریخی ناممکن می‌نماید و آنچنانکه باید، در این زمینه شاهد نگاه تاریخی به جنگ و روایت آن نیستیم. بنابراین برای خلق آثارماندگار نمایشی باید هنرمندانی باشند که با پشتکار و تکیه بر پژوهش‌های تاریخی وهمچنین دوری از نگاه‌های تنگ‌نظرانه ایدئولوژیک، به تاریخ رجوع کرده و با نگاهی معطوف به حقیقت، راوی رنج‌ها، رشادت‌ها، ناکامی‌ها و کامیابی‌های انسان‌های درگیر جنگ شوند. نباید از یاد برد که دفاع مقدس به عنوان یکی از مهم‌ترین فرازهای تاریخی سرزمین ایران بر دو عنصر اسلام و ملی‌گرایی استوار بود و همچنان در خاطره جمع کثیری از مردمان این سرزمین محفوظ مانده و از یادها نرفته است. بخصوص رزمندگانی که به جبهه‌ها رفتند و با دشمن بعثی مبارزه‌ای جانانه کردند. صد البته که روایت تاریخی جنگ نباید تنها به مردان به جنگ رفته بپردازد و از مردم عادی شهرهای جنگ‌زده چشم‌پوشی کند؛ همان انسان‌هایی که با حمله دشمن مجبور شدند ترک خانه و کاشانه کنند و آواره شهرهای دور و نزدیک شوند. یکی از رسالت‌های هنری و تاریخی آثار نمایشی، پرداختن به زندگی مردم عادی در میانه جنگ‌های ویرانگراست. صدا دادن به بی‌صدایانی که در پیچ و خم تاریخ، برای همیشه فراموش می‌شوند و گویی از ابتدا اصلاً وجود نداشته‌اند و به حساب نمی‌آمدند. با آنکه نبرد نظامی مابین ایران و ارتش صدام مدت‌هاست که به پایان رسیده، اما مفهوم مقاومت برای مردم ایران همچنان ادامه دارد. تجربه ثابت کرده که جغرافیای سیاسی ایران در یکی از حساس‌ترین نقاط جهان قرار دارد و بی‌شک لزوم آمادگی دفاعی در مقابل تهدیدات پیدا و پنهان دشمنان، باید دغدغه همیشگی ایرانیان باشد. چراکه این سرزمین از ابتدای تاریخ بشر، آماج تنش‌های سیاسی و تهاجمات نظامی قدرت‌های منطقه‌ای و بین‌المللی بوده و این روزها با توجه به وضعیت ملتهب منطقه، این مسأله حتی شدت بیشتری هم یافته است. ژئوپلیتیک منطقه خاورمیانه بعد ازحوادث 11 سپتامبر۲۰۰۱ امریکا به طور دائمی بحرانی بوده و محل منازعات قدرت‌های منطقه‌ای و بین‌المللی. ایران به عنوان کشوری پهناور و تأثیرگذار در منطقه، هیچ‌گاه از التهابات نظامی و سیاسی مستثنی نبوده و بنا به ضرورت بقا، تلاش کرده با تکیه بر نیروهای داخلی و شرکای منطقه‌ای، برای حفظ امنیت سرزمینی‌اش، واجد قدرت بازدارندگی باشد. بنابراین«تئاتر مقاومت» علاوه بر هشت سال دفاع مقدس مردم ایران در مقابل ماشین جنگی ارتش بعثی صدام، بهتر است به وضعیت دشوار ایران در منطقه پرآشوب خاورمیانه بعد از 11 سپتامبر2001 و هفتم اکتبر۲۰۲۳بپردازد و با مفهوم‌پردازی‌های خلاقانه در باب نقش مردم در مقابله با تهدیدات خارجی، روایتگرصادق این روزهای ایرانیان در ساختار ژئوپلیتیک پیچیده و معمایی خاورمیانه باشد.
حال با توضیحاتی که بیان شد، نگاهی داشته باشیم به جشنواره نوزدهم تئاتر مقاومت. پرسش مهم در این زمینه این خواهد بود که نسبت نمایش‌های دفاع مقدس این دوره با وضعیت این روزهای ما در داخل و خارج از کشور چیست؟ به دیگر سخن، تئاتر این روزهای ما، به لحاظ فرم و محتوا، خود را در چه نسبتی با مناسبات در حال تغییر خاورمیانه  می‌داند. اینها پرسش‌هایی است مهم که بهتر است هنرمندان شرکت‌کننده در نوزدهمین دوره جشنواره تئاتر مقاومت به آن پاسخ دهند. اما در کنار پرداختن به این دغدغه‌های مهم سیاسی، شایسته است به نحوه برگزاری این دوره بپردازیم و با نگاهی انتقادی در پی فهم ضرورت این شکل از برپا کردن جشنواره نوزدهم باشیم. به نظر می‌آید برگزارکنندگان این دوره تلاش کرده‌اند با تمرکززدایی، جشنواره‌ای به وسعت کل ایران شکل دهند تا استعدادهای بیشتری فرصت این را بیابند که در این وادی دشوار محک زده شوند. به هر حال، تئاتر دفاع مقدس خصلتی مناسبتی دارد و کار هر کسی نمی‌تواند باشد. بنابراین سیاست برگزاری جشنواره، اهمیت مضاعفی در شکل دادن به مسیر پیش‌رو برای علاقه‌مندان این عرصه دارد و می‌تواند همچون چراغ راه هنرمندان مستعدی باشد که به جنگ و مقاومت از یک دریچه تازه می‌نگرند. بی‌شک اختصاص بودجه و امکانات کافی به گروه‌های مختلف تئاتری، الزامات خاص خودش را می‌طلبد و می‌تواند اطمینان‌بخش گروه‌های شرکت کننده در این دوره از جشنواره باشد. گویا در این دوره مبلغی در حدود۷۰الی۱۰۰میلیون تومان به هر گروه پرداخت شده تا آنان با فراغ بال بتوانند در جشنواره مشارکت کنند و در صورت تمایل، برای عموم مردم اجراهایی روی صحنه بیاورند. بدین منظور جشنواره در مدت زمان۴۵ روزه برگزار شده و تعامل مفیدتری مابین هنرمندان و تماشاگران برقرار شده است. ماحصل این گستردگی جغرافیایی و تمرکززدایی، شکلی از تولید تئاتر در گوشه و کنار کشور است که می‌تواند الگوی مناسبی از یک جشنواره فراگیرملی باشد.
البته این فرم برگزاری می‌تواند آسیب‌هایی را هم به همراه داشته باشد. فی‌المثل نبودن فضایی مشترک مابین گروه‌های تئاتری شرکت کننده در جشنواره به دلیل پراکندگی‌شان در شهرهای مختلف، امری است تقلیل‌گرایانه و در ضدیت با ساخته شدن روح جمعی. وقتی هنرمندان دفاع مقدس در مدت زمانی کوتاه آن هم در یک منطقه جغرافیایی مشخص گردهم آیند، این قضیه باعث آشنایی و رفاقت سازنده مابین افراد و گروه‌های مختلف تئاتری شده و خصلت کارناوالی و مانند جشن شدن جشنواره تقویت می‌شود. اما با تمام این مسائل، جشنواره نوزدهم تلاش دارد با وسعت بخشیدن به بخش‌های مختلف اجرایی و پژوهشی، فضاهای مغفول مانده تئاتر دفاع مقدس را بالفعل کند. توجه به مؤلفه‌هایی چون پژوهش، اقتباس، نمایشنامه‌نویسی و تجلیل از سربازان وطن، از قسمت‌های قابل اعتنای این دوره است. اما برای تولید آثاری ماندگار، به بیش از این کنش‌ورزی‌ها احتیاج است. جنگ یکی از مهم‌ترین موضوعاتی است که هنر نمایش در طول تاریخ به آن پرداخته و درباره‌اش تولیدمحتوا کرده است. تئاتر دفاع مقدس هم این امکان را دارد که با نگاهی تطبیقی، خود را با آثار مهم جهانی قیاس کند و در باب موفقیت یا ناکامی‌اش به قضاوت منصفانه بنشیند. امید است جشنواره نوزدهم با نگاهی آسیب‌شناسانه نسبت به دوره‌های پیشین، به مباحث چالش‌برانگیز جنگ ایران و عراق پرداخته و صورت‌بندی تازه‌ای از علت و چگونگی این واقعه دوران ساز ارائه کند. زیرا نسل امروزی خاطره‌ای از حال و هوای جنگی شهرهای کوچک و بزرگ در دهه شصت شمسی ندارد. پس الزام است که به نمایشنامه‌هایی بها داده شود که براساس پژوهش‌های تاریخی تولید شده و محصور ذهنیت‌های شخصی بعضی جوانان جویای نام نشود که بیش از دانایی، گرفتار ایگوهای متورم همه چیزدانی هستند. جشنواره امسال به دبیری محمد کاظم تبار در حال برگزاری است و نشان داده در پی تعالی تجربیات باارزش گذشته است. از یاد نبریم که بعضی آثار ماندگار سال‌های پیش همچون«پچپچه پشت خط نبرد»علیرضا نادری، «خنکای ختم خاطره» حمیدرضا آذرنگ و «ترن» نیما دهقان که در سال‌های گذشته روی صحنه آمدند، می‌تواند چراغ راه هنرمندان امروزی باشد. باید به انتظار نشست و زحمات نسل تازه را تماشا کرد و بار دیگر به جغرافیای پرالتهاب ایران و خاورمیانه اندیشید. بنابراین تئاتر مقاومت در این دقایق است که اهمیت مضاعفی می‌یابد و آینده را بشارت می‌دهد.

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و ششصد و چهل و هشت
 - شماره هشت هزار و ششصد و چهل و هشت - ۱۸ دی ۱۴۰۳