در حافظه موقت ذخیره شد...
ادامه یادداشت از صفحه یک
کلانطرح جدید پزشکیان
همچو آیینه مشو محو جمال دگران
از دل و دیده فرو شوی خیال دگران
آتش از ناله مرغان حرم گیر و بسوز
آشیانی که نهادی به نهال دگران
در جهان بال و پر خویش گشودن آموز
که پریدن نتوان با پر و بال دگران
همانطور که در این ابیات زیبای اقبال میخوانیم، برای دستیابی به وضعیت بهتر باید محو جمال دیگران نباشیم، بال و پر خویش را بگشاییم تا بتوانیم پرواز کنیم. از یک رئیس جمهوری انتظار میرود از بودجه و منابع مالی که در اختیار استانها قرار میدهد، گزارش دهد. اما پزشکیان میداند مسأله بودجه فرع است و تا زمانی که نگاه تغییر نکند، بودجه مانند آبی است که به شورهزار میرود. از همین رو بود که میگفت «برای هر مشکلی صدها راهحل وجود دارد، به شرط آنکه با هم بنشینیم، تجربهها را به اشتراک بگذاریم و راهحلها را پیدا کنیم. دولت آماده است هر امکانی که در اختیار دارد برای رفع مشکلات مردم به کار گیرد، اما توسعه واقعی آن نیست که ذخایر طبیعی را تخریب کنیم و زندگی خود را به هم بریزیم.»
توسعه منطقهای و عدالت در فضای آموزشی که موضوع دیگر یک نشست ملی در استان خراسان شمالی بود هم نیازمند این تحول اخلاقی و فرهنگی است. تغییر نگاه مقدمه واجب عدالت منطقهای و عدالت آموزشی است. اما علاوه بر آن شروط دیگری دارد تا واقعیت را تغییر دهد. فرهنگ و اندیشه بزرگترین عامل تحول است، البته زمانی که در بستر مناسب بنشیند. اگر پروژه وفاق ملی تاکنون دستاورد داشته است، به این علت بود که در ایام انتخابات مردم پیام وفاق را شنیدند و بر این باور بودند که میتوانند در سرنوشت خود نقشآفرینی کنند. پروژه توسعه منطقهای و عدالت در فضای آموزشی نیازمند این دو است؛ از یک سو باید این پیام به مردم انتقال داده شود و از سوی دیگر به مردم مجال داده شود تا فضای موجود را تغییر دهند.
موضوع توسعه منطقهای که یک ابرپروژه اداری و اقتصادی در ایران است، تاکنون آرزویی بوده که هر روز از آن دورتر شدهایم. وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در گام اول راهبرد ششگانهای را برای توسعه متوازن منطقهای ابلاغ کرد. اما بخوبی میدانیم این راهبرد ششگانه مانند سایر پروژههای اداری تنها به شرط تغییر نگاه موفق خواهد شد. اندیشمندان، هنرمندان و صاحبان رسانه در تغییر نگاه کامیابترند و مدیران اجرایی باید بتوانند از فرصتی که تغییر نگاه فراهم میسازد، آرزو را به واقعیت تغییر دهند. برای بهبود وضعیت به این هر دو نیازمندیم. تغییر نگاه بدون مدیران اجرایی مشارکتپذیر و مردم مشارکتجو به تعبیر نیما یوشیج به «گندمی میماند که بر سنگی افتاده است.» اما تغییر نگاه گام اول است. به قول «واتسلاو هاول» رئیس جمهوری فقید کشور چک «گویید حرف به چه کار میآید؟ حرف همه چیز است، حرف قدرت تغییر است.» پزشکیان با نقد فرهنگ عمومی و نقد اخلاق سیاسیون و ارائه تفسیر متفاوت از اقامه نماز راه جدیدی را گشوده است. عینیت بخشیدن به این جهاد تبیین وظیفه همه ماست.
این نگاه، نیازمند همراهی همه ذینفعان؛ از نخبگان و دانشگاهیان گرفته تا مردم عادی است. تنها از طریق پیوند فرهنگ و سیاست است که میتوان تغییراتی ایجاد کرد که ریشهدار و ماندگار باشد. وظیفه همه ما دولتمردان نیز این است که شواهد این گفتمان را در حوزه عمل بسازیم و روایتش را به مردم ارائه کنیم. پزشکیان، با این رویکرد، الگویی جدید از سیاستورزی مبتنی بر اخلاق و توسعه ارائه داده است؛ الگویی که اگر بهدرستی اجرایی شود، میتواند افقی روشن برای ایران ترسیم کند. راهی که آغاز شده، دشوار است، اما با هم، میتوانیم تغییرات بزرگی را رقم بزنیم که نهتنها امروز، بلکه آینده کشور را متحول کنیم.