سالانه ۱۳ هزار نفر بر اثر سوختگی دچار معلولیت میشوند
برخــــــاستن از آتــــــــش درون
محدثه جعفری / برخیها فکر میکنند درد و حادثه برای دیگران است و برای آنها اتفاق نمیافتد. جرقه اگر آتش میزند، اسید اگر میسوزاند، برق اگر خشک میکند و گاز اگر منفجر میشود، برای غریبههاست؛ اما همه چیز از یک غفلت شروع میشود، از یک بیخبری و سادهانگاری ولی پایانش سهمگین و تلخ است و عاقبتش جراحیهای متعدد، هزینههای سرسامآور و... تازه این شروع ماجراست. آنچه که از جراحت جسم سهمگینتر است، ترومایی است که بر روح سوختهشان نقش میبندد. مشکلات خانوادگی، متلاشی شدن زندگی مشترک، از دست دادن شغل و طرد شدن از جامعه، همه اینها بخش دیگری از چالشهایی است که بعد از ترخیص شدن به سراغ روح و روانشان میآید و زمینهساز بروز مشکلات روحی و روانی متعدد میشود؛ چالشهایی که نیازمند رسیدگی، توجه و آموزش است تا ققنوسوار از دل خاکستری که دور خود ساختهاند، بیرون بزنند و به مشکلات روحی و جسمی غلبه کنند؛ مانند سعید، مرد جوانی که آتش به جانش افتاد اما با کمک انجمنها و رواندرمانیهای متعدد توانست با وجود سوختگی شدید به زندگی بازگردد و اکنون وکیلی خبره است. شیرین هم سرگذشت مشابهی دارد؛ چند سال قبل در مسافرت، خودرواش بعد از تصادف دچار حریق میشود. رهگذران با تلاش زیاد او را از ماشین بیرون میکشند اما پاهای شیرین دچار سوختگی شدید میشوند. او بعد از چند سال واقعیت را میپذیرد و امروز یک هنرمند نقاش است که چند نمایشگاه نقاشی از آثارش برپا کرده است. یا میترا دختر یکسالهای که به خاطر آتشبازی خواهرش از ناحیه صورت و دست دچار سوختگی شد و تا دوران جوانی با چالشهای بسیاری روبهرو بود؛ از جدایی همسرش گرفته تا به سرپرستی گرفتن فرزندش اما آنچه که سبب پذیرش و ارتقای عزت نفس او شد، حمایت و آموزشی بود که از سوی نهادهای مردمی دریافت کرد.
پیشگیری را جدی بگیریم
فرهنگ پیشگیری از سوختگی، حلقه مفقودهای است که نپرداختن به آن سبب شده سالانه حدود ۳۰۰ هزار نفر به هر شکلی و با درجات مختلف دچار سوختگی میشوند و این امر با توجه به جمعیت ایران ۸ برابر متوسط جهانی است، موضوعی که دکتر محمدجواد فاطمی فوقتخصص جراحی پلاستیک و ترمیمی، استاد دانشگاه علوم پزشکی ایران و رئیس هیأت مدیره انجمن ققنوس درباره آن به «ایران» میگوید:«ایران جزو کشورهای بالای جدول شیوع و بروز سوختگی است و سه چیز سبب کنترل و کاهش آن میشود که شامل قوانین مناسب، استانداردسازی فضاهای عمومی، منازل، سیستمهای گرمایشی و وسایل پخت و پز است. سومین عامل نیز آموزش است تا مردم را به سمت پیشگیری از سوختگی سوق دهیم اما متأسفانه از هیچیک از عوامل به شکل مناسب برخوردار نیستیم به طوری که قانون نداریم، اگر هم داشته باشیم اجرا نمیشود.»
وی ادامه میدهد:«در استانداردسازی مشکل داریم و در اماکن عمومی مثل بیمارستانها، پاساژها، کارگاهها و... شاهد آتشسوزی هستیم. متأسفانه آموزش ندیدن مردم باعث بروز این حوادث میشود و لازم است شهروندان و دولت نگاهشان را به سوختگی تغییر دهند چراکه سوختگی قابل پیشگیری است اما قابل درمان نیست. اگر سوختگی اتفاق افتاد و سبب از بین رفتن پوست شد، دیگر قابل جایگزین کردن نیست. ممکن است با جراحی پلاستیک بخشی از آسیب را ترمیم کنیم اما هیچ وقت مثل روز اول نمیشود به همین دلیل باید پیشگیری را سرلوحه رفتار خود در زندگی قرار دهیم و برای یادآوری آن، در تقویم کشور یک روز را به عنوان روز ملی سوختگی نام نهادند.
معلولیت ۱۳ هزار نفر به دلیل سوختگی
بالا بودن آمار سوختگی در ایران در حالی رقم میخورد که این آسیب جسمی در زمره دردناکترین آسیبها قرار دارد و بیماران دچار سوختگی حتی آن تعداد که دچار درصد پایینی از سوختگی شدهاند به دلیل آسیب اعصاب و بافتهای بدن در طول دوره درمان، رنج غیرقابل تسکینی متحمل میشوند. مطالعات نشان میدهد اگر مبلغ ناچیزی در پیشگیری از سوختگی سرمایهگذاری کنیم ۳۰ برابر سود میبریم و با توجه به منابع محدودی که داریم باید به این آمار توجه ویژهای داشته باشیم. دکتر فاطمی در اینباره میگوید:«با پیشگیری از سوختگی علاوه بر اینکه مردم رنج کمتری میکشند و آمار فوتیهای ناشی از سوختگی کاهش مییابد، هزینههای درمان هم کمتر میشود، اما متأسفانه در این زمینه حرکت لاکپشتی داریم و هنوز به این مهم دست نیافتهایم.»
او با اشاره به اینکه آمار سوختگی در کشورهای جهان سوم بیشتر است، توضیح میدهد:«یکی از مشکلات این دسته از کشورها نداشتن آمار مشخص و مدون در حوزههای مختلف است، اما طبق بررسیهای ما، سالانه حدود ۲۰۰ تا ۳۰۰ هزار نفر دچار سوختگی میشوند که از این تعداد، ۳۰ هزار نفر سوختگی شدیدی دارند که لازم است در مراکز سوختگی سراسر کشور بستری شوند. متأسفانه سه هزار نفر از آنها به دلایل مختلف فوت میکنند و ۲۷ هزار نفر هم ترخیص میشوند که نصف این تعداد یعنی ۱۳ هزار نفر دچار معلولیت و ازکارافتادگی میشوند و این در حالی است که همه اینها قابل پیشگیری است.»
به گفته این متخصص و جراح پلاستیک، بین افرادی که دچار سوختگی میشوند رتبه اول با مردان است که بیشتر در سنین میانسالی و در محیطهای کاری و غالباً با شعله میسوزند. بعد از آن زنان هستند که در محیط منزل دچار صدمه میشوند. این سوختگی با ترکیب مایعات داغ و شعله اتفاق میافتد. بعد از آن کودکان هستند که به دو گروه تقسیم میشوند؛ تازه متولدشده تا سه سال که به علت سهلانگاری والدین سوختگی رخ میدهد و بزرگتر از سه سال که به دلیل رفتارهای پرخطر کودکان، سوختگی رخ میدهد. یکی از موارد قابل توجه در سوختگیها که آمار حدود ۵ درصدی را به خود اختصاص داده، سوختگیهای الکتریکی است. بعد از آن نیز سوختگی با مواد شیمیایی و سوختگی ناشی از اشعههای رادیواکتیو بوده که ناشی از ناآگاهی است.»
عقبماندگی ۴۰ ساله در درمان سوختگی
بالا بودن هزینه درمان سوختگی و ناکافی بودن حمایتهای بیمهای، بر رنج این بیماران میافزاید چراکه افراد در صورت زنده ماندن و پس از بهبودی جراحات، نیازمند اعمال جراحی ترمیمی و پلاستیک هستند تا قادر به بازگشت به جامعه باشند اما به دلیل آنکه اغلب بیماران از اقشار ضعیف جامعهاند از تأمین هزینه درمانهای ترمیمی و پلاستیک عاجز بوده، بنابراین تا پایان عمر محکوم به تحمل آثار ناخوشایند زخمهای بهبود نیافته هستند، موضوعی که دکتر فاطمی به آن اشاره میکند و میگوید: «درمانهای ما بسیار غیراستاندارد است به طوری که بیمارستان مناسبی برای درمان بیماران سوختگی نداریم و با کمبود حدود ۵۰ درصدی در تعداد تختهای سوختگی روبهرو هستیم. این کمبود سبب شلوغی اتاقهای بیمارستانها شده و زمینه انتقال عفونت از یک بیمار به بیمار بعدی را ایجاد میکند. همچنین به علت نبود پوشش مناسب بیمه و ناتوانی مالی بیماران و کمبود پانسمانهای نوین که تأثیر بسیاری در کاهش مرگ و میر و عوارض سوختگی دارد، شاهد رنج و درد بیماران هستیم. روشهای درمانی ما نیز برای ۴۰ سال قبل است، بیمهها هم پوشش مناسبی ندارند، به همین دلیل مرگ و میر و عارضههای سوختگی ما بیشتر از متوسط جهانی است که همین اتفاق تعداد قابلتوجهی از این بیماران را به انزوا محکوم کرده و باعث بروز بیماریهای روانی مزمن در آنان میشود. بیمار سوختگی، زیباییاش را از دست میدهد و همین امر سبب میشود با خودش هم مشکل پیدا کند و مردم هم در مواجهه با بیماران سوختگی عکسالعملهای مناسبی نشان نمیدهند؛ روی برمیگردانند یا خیره میشوند یا آنها را سؤال پیچ میکنند که باعث میشود بیماران سوختگی به انزوا کشیده شوند و کمتر از خانه خارج شوند. در نتیجه دچار افسردگی میشوند در حالی که همه اینها نیازمند پیگیری و آموزش است تا به این دسته از افراد بیاموزیم خودشان را همانطور که هستند دوست داشته باشند و روی توانمندیهایشان تمرکز کنند. ضرورت آموزش و پیشگیری باعث شده انجمنهای مردمنهادی همچون ققنوس، زنو و... تشکیل شوند و کارگاههای آموزشی برگزار کنند. در این کارگاهها تلاش میکنیم به رهیدگان از آتش یادآور شویم سوختگی پایان راه نیست و آنها باید همچون ققنوس زندگی را از نو شروع کنند.»